«فردا» گزارش میدهد
مذاکره مستقیم یا غیر مستقیم
مذاکرات برجامی در جریان است و آمریکا نیز مستقیما در آن حضور ندارد. برخی معتقدند که مذاکره مستقیم دو کشور ولو اینکه یک به یک نباشد، به حصول توافق کمک میکند و برخی استدلال دیگری دارند.
گروه سیاست سایت فردا - مذاکرات برجامی با 1+4 در جریان است و ایران اصرار دارد که با آمریکا به عنوان عضوی که از برجام خارج شده و با این اقدام همه این مشکلات را رقم زده، سر یک میز ننشسته و مذاکره نکند. برخی از کارشناسان در داخل و خارج اما معتقدند که این رویکرد درست نیست و شاید بتوان با مذاکره مستقیم نتیجه بهتر و سریعتری به دست آورد. مثلا حمشتالله فلاحتپیشه، نماینده پیشین مجلس در گفتوگویی با «جهان صنعت» تاکید کرده بود که مذاکره مستقیم ولو اینکه به معنی مذاکره یک به یک نبوده و مذاکره با آمریکا در کنار سایر طرفهای برجامی باشد، مفید است زیرا طرفهای اصلی در منقشه فعلی ایران و آمریکا هستند. (نقل به مضمون)
علی بیگدلی از دیگر کارشناسان داخلی نیز نظر مشابهی دارد و حتی آنطور که در مصاحبه اخیر خود به «نامه نیوز» گفته خوشبینیهایی که اکنون در روند مذاکرات مشاهده میشود را ناشی از شکل گیری احتمالی یک دیپلماسی پنهان بین ایران و آمریکا میداند!
بسیاری دیگر از کارشناسان داخلی نیز چنین گفتهاند. این نگاه اما در بین کشورهای طرف برجام و غیر از ان هم وجود دارد. شاهدش آنکه فواد حسین وزیر خارجه عراق که این روزها نقش مهمی در میانجیگری بین ایران و عربستان بازی میکند در سفر اخیر خود به تهران از مذاکره مستقیم ایران و آمریکا استقبال کرده بود.
در مقابل اما سیاست رسمی ایران است که چنانچه گفتیم مذاکره غیرمستقیم با آمریکا است. البته برخی از تحلیلگران داخلی نیز این نگاه را بیشتر تایید میکنند. مثلا مهدی جهانتیغی روزنامهنگار اصولگرا در یادداشتی با عنوان « از عدم مذاکره مستقیم با آمریکا چه امتیازی در وین هفت بدست آوردیم؟» نوشته است: «حضور مستقیم در مذاکرات، تاثیرگذاری یک کشور را به مراتب از حضور غیرمستقیم بالاتر می برد. مثال ساده غیرآمریکایی ولی قابل فهم آن این است که چرا عربستان و اسرائیل سالهاست دوست دارند حتی بخش جانبی از میز مذاکره مستقیم گفتگوهای هسته ای با ایران باشند و بارها تلاش کردند حضور واسطه ای خود را به حضور مستقیم تغییر بدهند؟ چون اثر حضور مستقیم به مراتب از حضور واسطه ای برای مذاکرات هسته ای با ایران برایشان مفیدتر و با منافع اختصاصی تر همراه خواهد بود.»
وی افزوده است: «برای آمریکا مذاکره مستقیم با ایران به یک مساله سیاسی داخلی و تبلیغاتی تبدیل شده است؛ در ایران جریان غرب گرا علی رغم تلاش زیاد نتوانست موضوع مذاکره مستقیم فوری با آمریکا را در افکار عمومی را تبدیل به یک اهرام فشار سیاسی فراگیر داخلی علیه تیم مذاکره کننده کند. در آمریکا این موضوع برعکس است و دموکرات ها برای اینکه نشان بدهند در سیاست خارجه موفق تر از جمهوریخواهان هستند باید تصویر مذاکره مستقیم با ایران و وادار کردن ایران به یک توافق جدید را هرچه زودتر به عنوان یک دستاورد در افکار عمومی خود به نمایش بگذارند. به این ترتیب وقتی ایران فعلا مذاکره مستقیم با آمریکا را از دستور خارج کرده عملا در حال تولید فشار سیاسی به تیم مذاکره کننده دولت بایدن در آمریکا هست. از سوی دیگر تاکنون به دست گرفتن اجاره صدور مجوز ورود آمریکا به میز مذاکره مستقیم توسط ایران جنبه اقتدار تیم دیپلماسی ایران را نیز تقویت کرده و این اقتدار بر فضای مذاکرات تا این لحظه نیز تاثیر مستقیم داشته است. ایران با استفاده از این اقتدار و همچنین پیش نویس ابتکاری خود، در گام اول، چارچوب جدید مذاکرات را تعیین کرده است. به نظر می رسد که یکی از جدی ترین دلایل این موفقیت مهم آنهم در یک بازه کوتاه، دور نگه داشتن آمریکا از میز مذاکرات به صورت مستقیم بوده است؛ تجربه اول نشان میدهد که در مرحله دوم یعنی کار کردن بر روی متن توافق نیز همچنان دور نگه داشتن آمریکا از میز مذاکره مستقیم، برایمان امتیازات خوبی همراه خواهد داشت.»
به اعتقاد او، « اگر روند مذاکرات طبق خواسته ایران پیش برود و آمریکا حاضر به دادن امتیازات واقعی و با قابلیت راست آزمایی شود، تیم مذاکره کننده مجوز بازگشت آمریکا به دور میز ایران و 1+5 را خواهد داد. اما تا رسیدن به آن نقطه، باید این اهرم فشار را تا جایی که امکانش فرآهم هست، حفظ و تبدیل به امتیازات بیشتر کرد نه اینکه این اهرم را خیلی زود و ارازن بفروشیم.»
دیدگاه تان را بنویسید