لجاجت اصلاح‌طلبان با رئیسی حتی تا مرز آشوب!

کد خبر: 1118909

«اصلاح‌طلبان شیوه تخریب دولت را پیش گرفته و بر موج نارضایتی‌های معیشتی مردم سوار شده‌اند، در حالی که عمدتاً خود آنان باعث این مشکلات شده‌اند. این افراد با انتقاد تخریبی، انگ زدن به اعضای دولت رئیسی و هوچی‌گری به دنبال آن هستند مانع توفیق دولت شوند و با این کار خشنودی بیگانگان را جلب کنند.»

لجاجت اصلاح‌طلبان با رئیسی حتی تا مرز آشوب!

لجاجت‌های کهنه با رئیس‌جمهور تازه!

[کلیک و کشیدن برای جابجایی]

«اصلاح‌طلبان شیوه تخریب دولت را پیش گرفته و بر موج نارضایتی‌های معیشتی مردم سوار شده‌اند، در حالی که عمدتاً خود آنان باعث این مشکلات شده‌اند. این افراد با انتقاد تخریبی، انگ زدن به اعضای دولت رئیسی و هوچی‌گری به دنبال آن هستند مانع توفیق دولت شوند و با این کار خشنودی بیگانگان را جلب کنند.»

نقشی که اصلاح‌طلبان برای خود نسبت به دولت سیدابراهیم رئیسی در نظر گرفته‌اند، گرچه می‌تواند در سطح خود نسبت به دولت و شخص رئیسی، اثر تخریبی و منفی ایجاد کند، اما از سوی دیگر، چهره خود آنان را هم در نگاه بخشی دیگر از مخاطبان تخریب می‌کند. مخاطبی که کمی با فضای سیاست‌زده رسانه‌ها آشنا باشد و از سویی فضای زمانبر امور اجرایی را بشناسد و دغدغه اخلاق در نقد را هم داشته باشد، پیگیر انصاف و تعقل اصلاح‌طلبان در مقام انتقاد به دولت سیدابراهیم رئیسی خواهد بود. نتیجه این پیگیری لاجرم تخطئه خود اصلاح‌طلبان خواهد بود، وقتی مخاطب می‌بیند که از مدار نقد منصفانه و رعایت اخلاق خارج شده‌اند یا حتی انتظاراتی از دولت چند ماهه رئیسی دارند که طی هشت سال دولت روحانی نداشتند!

لجبازی اصلاح‌طلبان با دولت رئیسی

«لجاجت اصلاح‌طلبان» توصیفی است که سیدمصطفی میرسلیم، نماینده تهران در مجلس برای توصیف نوع برخورد اصلاح‌طلبان با دولت رئیسی به کار می‌برد. او درباره این موضوع که «اصلاح‌طلبان علامت‌هایی می‌دهند مبنی بر اینکه اگر توافق نکنید، مشکلات ارزی و اقتصادی در کشور به وجود می‌آید»، می‌گوید: «ضعف اعتقاد و لجاجت اصلاح‌طلبان مانع از آن است که بپذیرند مشکلات ارزی و اقتصادی کشور در درجه اول به سوءمدیریت گذشته و عملکرد ضعیف آن‌ها بازمی‌گردد و تحریم‌ها نسبت به آن سوءمدیریت، موضوعی فرعی محسوب می‌شود.»

او البته این لجاجت را در سطحی وسیع‌تر از موضوع تحریم‌ها و مشکلات ارزی و مذاکرات بیان می‌کند و با عبارتی که به کار می‌برد، در واقع گویی روح حاکم بر نحوه تعامل اصلاح‌طلبان با دولت را همین لجاجت می‌داند: «متأسفانه لجاجت سیاسی اصلاح‌طلبان مانع همراهی آن‌ها با دولت رئیسی برای اصلاح امور می‌شود.»

میرسلیم در پاسخ به این سؤال که «مطالبه‌گری‌های بی‌حد و اندازه برخی شخصیت‌های اصلاح‌طلب و طرفداران دولت روحانی از دولت سیزدهم تا چه حد سیاسی و جنگ روانی است؟» می‌گوید: «اصلاح‌طلبان و طرفداران دولت روحانی به مدت هشت سال بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی کشور حاکم بودند و توانستند خدماتی را ارائه دهند، اما وسعت آن خدمات هیچ گاه نتوانست در مقابل نقاط ضعف و سوءتدبیرهایشان برای آنان آبرو کسب کند و حتی خسارت عمده‌ای به سرمایه اعتماد مردم وارد آوردند. اصلاح‌طلبان پس از شکست در دو انتخابات گذشته مجلس و ریاست جمهوری دو راه پیش رو داشتند؛ در وهله اول می‌توانستند واقعیت شکست سیاسی خود را بپذیرند، سعی در اصلاح خط مشی سیاسی گذشته خود کنند و همچنین پیشنهاداتی سازنده و دلسوزانه برای رفع مشکلات ارائه دهند. اگر اصلاح‌طلبان این کار را انجام می‌دادند، می‌توانستند ضمن مشارکت برای جبران اشتباهات، همکاری برای پیشرفت کشور و التیام بخشیدن به آلام مردم، موجب جلب تمایل مردم به خودشان در آینده شوند، اما متأسفانه اصلاح‌طلبان شیوه تخریب دولت را پیش گرفتند و بر موج نارضایتی‌های معیشتی مردم سوار شدند، در حالی که عمدتاً خود آنان باعث این مشکلات شدند. این افراد با انتقاد تخریبی، انگ زدن به اعضای دولت رئیسی، هوچی‌گری و سوءاستفاده از ابزار لجام‌گسیخته فضای مجازی، به دنبال آن هستند مانع توفیق دولت شوند و می‌خواهند با این کار خشنودی بیگانگان را جلب کنند.»

او وقتی پیرامون موضع اصلاح‌طلبان در مورد مذاکرات صحبت می‌کند، فحوای کلامش نشان از همین لجبازی اصلاح‌طلبان می‌دهد: «سازوکار‌های دولت روحانی و اصلاح‌طلبان در مذاکرات نادرست بود و این امر در دوران خودشان به اثبات رسید و چگونه برخی توقع دارند همان روش ادامه یابد و جواب دهد؟ از سوی دیگر، هنوز هیچ تحولی در روش، منش و بینش امریکا و به تبع آن اروپایی‌ها رخ نداده است و دولت رئیسی باید سازوکار عزتمندانه خودش را در مذاکرات دنبال کند.»

میرسلیم یک نکته قابل تأمل را هم طرح می‌کند: «مشکلات باقیمانده از دولت قبل دو ریشه عمده داشت؛ در وهله اول، دولتمردان روحانی نسبت به چاره‌جویی مشکلات بدون وابستگی به بیگانگان باور نداشتند و از سوی دیگر، سوء‌مدیریت مفرط آنان منجر به اشتباهات فراوانی شد. مشکلات عدیده باقی مانده از دولت سابق بسیار وسیع‌تر از آن است که بتوان قول حل کردن آن‌ها را در مدت ۱۰۰روز یا چند ماه داد.»

لجاجت حتی تا مرز آشوب!

مطالبات بی‌حد و حصر و نامعقول همه کارشکنی اصلاح‌طلبان در مسیر دولت رئیسی نیست. آن‌ها در این راستا، به شکلی غیرمستقیم بر اعتراضات خیابانی هم تأکید می‌کنند. به عنوان نمونه این موارد را ببینید:

سهیلا جلودارزاده، نماینده سابق مجلس: «مردم به خاطر حفظ تمامیت ارضی اعتراض خیابانی گسترده نمی‌کنند و این موضوع مهم معلوم نیست تا چه زمانی ادامه داشته باشد.»

تاجیک، فعال اصلاح‌طلب: «این امکان وجود دارد که برای یک دوره کوتاه مرهمی برای بحران‌های اقتصادی موجود پیدا شود، اما ضعف ریشه‌ای در مدیریت اقتصادی کشور زخم‌هایی را ایجاد کرده که به سادگی قابل التیام نیست و در آینده نزدیک همین زخم‌ها موجب جوشش شورش‌های متعددی در کشور خواهد شد.»

ناصر قوامی، فعال اصلاح‌طلب: «دولت سیزدهم باید حق اعتراض مسالمت‌آمیز را به رسمیت بشناسد.»

محمودصادقی، نماینده اصلاح‌طلب مجلس دهم: «دولت با روش فعلی نمی‌تواند مشکلات معیشتی مردم را سروسامان دهد و در ماه‌های آینده باعث تشدید این اعتراضات می‌شود.»

در دولت روحانی و زمانی که اعتراضات اقتصادی دی ماه ۹۶ روی داد و در نهایت به آشوب رسید، اصلاح‌طلبان از آن حمایت نکردند و حتی با هدف تخطئه رقیب سیاسی، آغازگر اتفاقات دی ۹۶ را حامیان رئیسی و علم‌الهدی در مشهد معرفی کردند؛ ادعایی که البته هیچ‌گاه ثابت نشد و طبیعی هم بود که ثابت نشود، زیرا صرفاً یک ادعای پوچ بود.

حالا آن‌ها حامی اعتراضات مردمی شده‌اند. از سر لجبازی با دولت رئیسی حاضرند حتی کل کشور معطل اعتراضات خیابانی شود و حتی دولت هم مشغول همین اعتراضات باشد و نتواند کاری پیش ببرد و اصلاح‌طلبان بتوانند بگویند دیدید دولت رئیسی هم کاری نکرد! در واقع نه دلشان برای مشکلات مردم سوخته و نه دنبال حق اعتراض مردم به وجود چنین مشکلاتی هستند، فقط می‌خواهند در لفافه دلسوزی برای مردم، دولت رقیب را زمین بزنند. برای اصلاح‌طلبان هیچ گاه رقابت انتخاباتی تمام نمی‌شود و رقیب برایشان همیشه رقیب است/ روزنامه جوان

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها