تحلیل از چپ و راست؛
هر که تحریمها را لغو کند خانهاش آباد
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیلگران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود مینگرند و مینویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیلها ، مسائل را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بررسی کنیم.
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
آقای نوبخت از شما بعید بود!
حسین شریعتمداری در یاداشت امروز خود در «کیهان» نوشته است: «آقای دکتر نوبخت رئیس سابق سازمان برنامه و بودجه با انتشار یک توئیت گلایه کرده است وقتی در حال مذاکره با کشورهایی هستیم که علیه ما جنگ اقتصادی به راه انداختهاند، چرا برخی از مسئولین، اقتصاد کشور را در حال ورشکستگی اعلام میکنند؟! درباره این اظهار نظر آقای
دکتر نوبخت، طرح چند پرسش و اشاره به یک توضیح، ضروری به نظر میرسد.
۱- آقای نوبخت به خاطر دارند که آقای روحانی در ۶ آذرماه سال ۱۳۹۲ و در اوج مذاکرات هستهای در یک برنامه تلویزیونی اعلام کردند که؛«خزانه خالی است»! سؤال این است که چرا جناب نوبخت در آن هنگام به اظهارات رئیس جمهور وقت کمترین اعتراضی نکردند؟!
۲- در حالی که آمریکا و متحدانش تهدید میکردند که علیه ایران از گزینه نظامی استفاده خواهند کرد، جناب آقای ظریف ادعا کرد که آمریکا میتواند با یک بمب، تمامی تاسیسات نظامی ایران را نابود کند! چرا آقای دکتر نوبخت در مقابل اظهارات آقای ظریف (آنهم در جایگاه وزیر خارجه کشورمان) که آشکارا در جهت تضعیف نظام، بزرگنمایی حریف و آب ریختن به آسیاب دشمن بود سکوت کرده و لام تا کام زبان به انتقاد و اعتراض نگشودند؟!
۳- در مرداد ماه ۱۴۰۰ آقای روحانی طی نامهای در پاسخ به درخواست آقای دکتر نوبخت گفت؛ «خزانه خالی است»! چرا جناب نوبخت در اظهارنظر اخیر خود این ماجرا را به فراموشی سپردهاند؟! و حال آنکه خود ایشان مخاطب نامه آقای روحانی بودهاند!
۴- روز پنجشنبه ۱۳ شهریور ماه ۱۳۹۹ آقای دکتر نوبخت در نشست اعضای شورای توسعه و برنامهریزی همدان میفرمایند یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم! و... دهها نمونه دیگر از این دست که خیرخواهی آقای نوبخت در اظهارات اخیرشان را زیر سؤال میبرد! و جایگاه آن را در حد و اندازه یک برخورد صرفاً جناحی تنزل میدهد!
۵- گفتنی است در آذرماه سال ۱۳۹۲ که جناب روحانی به خالی بودن خزانه اشاره کرد، نه فقط خزانه خالی نبود، بلکه دهها میلیارد دلار نیز ذخیره ارزی داشتیم (همان مبالغ کلان ارز که بعدها با بیتدبیری دولت تدبیر بر باد رفت و به حلقوم مفسدان اقتصادی و حرامخواران حرفهای ریخته شد). این واقعیت تلخ نمیتوانست از نگاه آقای دکتر نوبخت پنهان مانده باشد چرا که ایشان معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور بودهاند.
۶- و اما، اظهارات آقای روحانی و سایر مسئولان دولت قبل درباره خالی بودن خزانه، با اظهار نظر این روزهای دولت سیزدهم چند تفاوت جدی دارد. بخوانید!
اول؛ آنکه علیرغم ادعای آقای روحانی مبنی بر خالی بودن خزانه (در سال ۱۳۹۲) خزانه خالی نبود و حال آنکه دولت سیزدهم نه فقط خزانه خالی بلکه خزانه مقروض را تحویل گرفته است تا آنجا که فقط بابت یک قلم از این بدهیهای به ارث برده باید تا سال ۱۴۰۵ هر ماه به طور متوسط مبلغ کلان ۱۰ هزار میلیارد تومان پرداخت کند. بعید است که جناب نوبخت با توجه به جایگاهی که در دولت قبل داشتهاند از این ماجرا بیخبر باشند!
دوم؛ مسئولان دولت قبل (ظاهراً و انشاءالله که چنین نبوده باشد) با ادعای خالی بودن خزانه در پی القای این توهم بودهاند که «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» و نتیجه آن فاجعه برجام بود. اما دولت سیزدهم با اعلام خزانه خالی و مقروض، از بلایی خبر میدهد که دولت قبل با اعتماد به آمریکا بر سر ملت آوار کرده است و کوتاه سخن آنکه دولتمردان دولت سیزدهم با اظهارات اخیر خود درباره خزانه خالی و مقروض، درس عبرتی از کوتاه آمدن در برابر حریف و اعتماد بیجا و غیرقابل توجیه به آمریکا را پیش چشم ملت میگذارد تا کمترین تردیدی باقی نماند که ادامه راه دولت قبل، افزودن فاجعهای دیگر به فاجعه برجام است. آیا ضرورت این درسآموزی و هشدار درباره خطری که ادامه راه دولت یازدهم و دوازدهم در پی دارد، قابل انکار است؟! آقای نوبخت از شما بعید بود که به این نکته بدیهی توجه نداشته باشید!!»
علنی بودن دادگاه، یکی از شروط دادرسی عادلانه
عباس عبدی امروز در یادداشتی برای روزنامه «اعتماد» نوشته است: « آقای اژهای رییس قوه قضاییه در دیدار با دانشجویان به دفاع از علنی بودن دادگاهها پرداخت. آقای اژهای معتقد است برگزاری دادگاهها به صورت علنی و قابل انتشار در رسانهها بسیار مفید است از جمله، گاهی اوقات بازدارندگی دادگاه علنی از خود مجازات بیشتر است. همچنین برگزاری دادگاه علنی و شنیدن و دیدن صحبتهای مطرح شده در آن سبب افزایش آگاهی و آموزش مردم میشود. ضمن اینکه وی اعتقاد دارد دادگاه علنی به نفع قاضی و قوه قضاییه هم هست. اگر قاضی بداند هزاران و میلیونها نفر قضاوت او و دفاعیات متهم و وکیل متهم را میبینند و میشنوند، قطعا سعی میکند در قضاوت خود از منطق، استحکام سخن و ادبیات بهتری استفاده کند. ایشان توضیح دادند که در گذشته به خود من هم در قوه قضاییه بابت حمایت از برگزاری علنی دادگاهها اعتراض میشد و من هم در پاسخ اعلام میکردم، نظر مردمی که بدون غرضورزی به حمایت از قضاوت قاضی یا دفاعیات متهم میپردازند، باید برای ما مهم باشد. آقای اژهای همچنین به برخی مشکلات علنی بودن دادگاهها اشاره کرد، و گفت: یکی از اشکالات که عنوان میشود این است که اگر فرد متهم تبرئه شود، تکلیف آبرویی که از قِبل رسانهای شدن دادگاه او رفته چه میشود؟ همچنین برخی مشکلاتی برای فامیل و بستگان فرد متهم در دادگاه علنی پیش میآید، از جمله موردی وجود داشت که فرزند یکی از متهمان بعد از پخش جلسات دادگاه پدر خود، دیگر نتوانست به دانشگاه برود و در مراسمی شرکت کند. (پایان نقل دیدگاه رییس قوه قضاییه)
ابتدا باید تأکید کرد که زاویه دید آقای اژهای از علنی بودن دادگاهها قابل دفاع است... ولی به عنوان رییس قوه میتوان و باید اقدامات بیشتری برای تحقق این هدف کرد. علنی بودن دادگاهها نص صریح قانون اساسی است. ... بنابراین اگر دادگاه بدون دلیل موجه که طبعا باید مکتوب و مستدل باشد و در اختیار متهم و وکلای او قرار گیرد، حق علنی بودن دادگاه را از متهم سلب کند، باید علل ومستندات نظر خود را ارایه کند و اگر چنین نکرد، با قاضی متخلف برخورد انتظامی شود. آیا تاکنون پیش آمده که دادگاهی غیر علنی اعلام شود، ولی مرجع صلاحیتداری آن را نقض کند و حکم به علنی بودن دهد؟ ریاست محترم قوه به راحتی میتوانند این مشکل را حل کنند و اجازه ندهند که قضات برحسب سلایق شخصی و درخواست بازجویان دادگاه را غیر علنی کنند. همه دستاندرکاران خیلی خوب میدانند که علنی شدن دادگاهها تا چه حد بر فرآیند پروندهها از مرحله باز شدن آن تا مرحله بازجویی و دادگاه تاثیرات مثبتی دارد. اعتبار دادگاهها به علنی بودن آنهاست. البته مکمل علنی بودن، دسترسی آزاد به وکیل غیرتعیینی و فراتر از لیست محدود نیز است. همچنین توجیهاتی مثل کوچک بودن محیط دادگاه و منع حضور خبرنگاران جز خبرنگاران خودی پذیرفتنی نیست و از موانع برگزاری علنی محسوب میشود. اگر دستگاه قضایی و ریاست محترم قوه همین یک گام را بردارند، کمک شایانی به اصلاح بخشی از مشکلات دادگستری کشور کردهاند.در خصوص مشکلات علنی بودن دادگاهها نیز ذکر چند نکته ضروری است. بهطور قطع علنی شدن دادگاه همراه با مشکلاتی نیز هست، مثل همه کارهای خوب که مشکلاتی دارند. ولی غیرعلنی بودن عوارض و مشکلات بیشتری دارد که قابل مقایسه نیست. ... این همه عوارض برای حکم اعدام وجود دارد، باز هم انجام میشود. تضییع حق متهم در برگزاری علنی دادگاه باید به عنوان یکی از مصادیق نقض کلی دادرسی تلقی شود همچنان که برگزاری بدون وکیل چنین است. با این ملاحظات امیدواریم که حداقل از این پس شاهد اجرای این اصل قانون اساسی باشیم. تبعات منفی آن را هم باید کم کرد، هرچند در برابر منافع آن مثل یک استکان آب در برابر یک منبع بزرگ آب است و اهمیتی ندارد.»
کارهای عقب مانده وزارت امور خارجه در دیپلماسی اقتصادی
بهرام نظامالملکی، کارشناس حوزه صادرات در یادداشتی برای روزنامه «ایران» نوشته است: «آیتالله رئیسی در دیداری که روز گذشته با سفرای ایران در کشورهای همسایه داشت بر اهمیت نقش وزارت خارجه در توسعه کشور از جمله شناساندن ظرفیتهای ایران، ارتباط با ایرانیان خارج از کشور و برقراری تعاملات اقتصادی اشاره کرد. پیرو این رویکرد صحیح به دیپلماسی نکاتی قابل تأمل است که در ادامه بیان میشود.
در شرایط کنونی تأمین بخشی از منابع ارزی مورد نیاز کشور منوط به حمایت از صادرات و بهرهگیری کشور از ظرفیتهای صادراتی بخش خصوصی است، فلذا گسترش همکاریهای اقتصادی با کشورها، بویژه در زمینه صدور کالاهای صنعتی و خدمات فنی و مهندسی از اهمیت بالایی برخوردار است. با عنایت به اهمیت روابط بینالملل در توسعه روابط اقتصادی، توسعه صادرات و انتقال فناوری و نقش محوری وزارت امور خارجه در این خصوص، انتظارات از وزارت امور خارجه به منظور توسعه صادرات و انتقال فناوری و همچنین جذب سرمایهگذاری خارجی را میتوان به شرح زیر برشمرد:
۱- استفاده از ظرفیت دیپلماسی کشور برای استفاده حداکثری از موقعیت جغرافیایی ایران برای تبدیل شدن به قطب اقتصادی منطقه و همچنین مرکز راهبردی برق منطقه به منظور افزایش میزان صادرات، بویژه صادرات برق.
۲- اهتمام سفارتخانهها و رایزنان بازرگانی در معرفی و شناساندن ظرفیتهای تولیدی، فنی و مهندسی کشور به کارفرمایان خارجی و ارائه اطلاعات مورد نیاز به تشکلها و شرکتهای ایرانی.
۳- انجام حمایتهای لازم درخصوص انعقاد پیمانهای پولی دو یا چندجانبه با کشورهای مختلف بر اساس ساز و کار بهرهگیری از پولهای ملی متقابل در تجارت فیمابین.
۴- ایجاد زمینههای سیاسی برای گسترش همکاریها با کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، سازمان اکو و دیگر سازمانها و مجامع بینالمللی.
۵- فراهم کردن تسهیلات لازم در چهارچوب مقررات برای اخذ روادید صادرکنندگان و هیأتهای تخصصی به منظور عزیمت به کشورهای هدف برای بازاریابی و سایر امور مرتبط و همچنین صدور روادید برای هیأتها یا نمایندگان کشورهای خارجی که به منظور مذاکره با شرکتهای ایرانی یا بازدید از پروژههای اجرا شده توسط آنها قصد عزیمت به ایران را دارند.
۶- انجام حمایتهای لازم درخصوص پیوستن کشورمان به نهادهای مالی بینالمللی از جمله بانک توسعه آسیایی، بانک توسعه آفریقایی ، بانک بریکس و...
۷- کمک به گسترش همکاریهای وزارت نیرو و صنعت آب و برق کشور ایران با کشورهای همسایه و کشورهای عربی با تأکید بر ارتباط الکتریکی بین جمهوری اسلامی ایران و آن کشورها به منظور تعمیق وابستگی این گونه کشورها به جمهوری اسلامی ایران.
۸- تسهیل زمینههای بومیسازی تولید محصولات استراتژیک و حمایت از ساخت داخل با اولویت محصولات راهبردی و در راستای هدفمند کردن واردات و کاهش وابستگی به کشورهای خاص و محدود.
۹- معرفی مزیتها و توانمندیهای فنی و مهندسی کشور از طریق مساعدت در برگزاری همایشها و سمینارهای تخصصی، تبلیغات در مطبوعات، نشریات رسانههای گروهی کشورهای مورد نظر.
۱۰- زمینهسازی دیپلماتیک در برقراری ارتباط مستمر با کشورهای صاحب تکنولوژی برای انتقال فناوریهای نوین مورد نیاز برای تأمین تجهیزات صنعتی همچنین بومیسازی محصولات استراتژیک صنعتی.»
لزوم دعوت از عراقچی
محمد صادق جوادی حصار در یادداشتی برای «آفتاب یزد» نوشته است: «این روزها مذاکرات وین دوباره از سر گرفته شده است اما آمریکاییها به عنوان تعیین کنندهترین و موثرترین مهره این گفت و گوها پای میز مذاکرات نیستند. برگشتن آمریکا به میز مذاکرات میتواند طبعاتی برای ایران داشته باشد برای مثال آنها میتوانند صاحب رای شوند و در آینده از مکانیزم ماشه استفاده کنند و موانعی را برای ایران به وجود بیاورند. از سوی دیگر اگر آمریکا بر سر میز مذاکرات حضور پیدا نکند این گفت و گوها سرانجامی نخواهد داشت.
به همین دلیل ایران در وضعیتی است که باید دو کار مهم انجام دهد. اول اینکه افکار عمومی دنیا را توجیه کند که ما در مذاکرات هستهای با حسن نیت آمدهایم و میخواهیم مشکلات را بر طرف سازیم و این آمریکاییها هستند که تن به گفتوگوی سالم و سازنده نمیدهند. دوم اینکه افکار عمومی داخل کشور را متوجه سازد که ما در شرایطی نیستیم که بتوانیم با تعجیل و تحت فشار تصمیم بگیریم و اگر این اتفاق بیفتد پای میز مذاکره برای امتیاز دادن و امتیاز گرفتن دستمان خواهد لرزید.
از سوی دیگر سایر اعضای 1+5 به تنهایی و بدون آمریکا حاضر نیستند آن طور که باید و شاید به تعهدات برجامی خود عمل کنند به همین دلیل هم ما در وضعیت پیچیدهای قرار داریم و باید به گونهای افکار عمومی را متوجه این مسئله کنیم که آمریکا و اسرائیل در حال مظلوم نمایی هستند و ایران اصلا در پی حمله نظامی و حمله هستهای به اسرائیل نیست و این مسائل بازیهای سیاسی است. ایران باید شفاف بیان کند که سیاست بین المللی ما همان است که در خصوص اسرائیل عنوان کردیم و به سازمان ملل اعلام کردیم.یعنی معتقد به انجام رفراندوم هستیم تا تعیین سرنوشت مردم اسرائیل به دست خودشان رقم بخورد و نه ما. در نهایت هم سازمان ملل باید در خصوص این کشور تصمیم بگیرد.
مسئله دیگر هم که باید اتفاق بیفتد این است که تیم مذاکره کننده اعلام کند با تیم قبلی تفاوتی ندارد و سیاست کلی ما سیاست نظام جمهوری اسلامی است که این سیاست تصمیم گرفته است مشکلات هستهایاش را با دنیا حل کند و مشکلات منطقهایاش را هم با کشورهای منطقهای حل و فصل کند.
به نظر من باید در بازی بین المللی تا حد زیادی فشار از روی ایران برداشته شود و به دنیا گفته شود که تیم مذاکره کننده فعلی ادامه دهنده تیم مذاکره کننده قبلی است و حتی نظام جمهوری اسلامی برای حل این مناقشه باید از چند تن از اعضای برجسته تیم مذاکره کننده قبلی مثل آقای عراقچی هم دعوت به همکاری کند تا کمک شود تنشهای بین ایران و جامعه جهانی به حداقل برسد.
من فکر میکنم مقطع کنونی مقطعی است که ما به جای اینکه به تغییر شیوه گفتمانمان فکر کنیم باید به دنبال تغییر نگاه داخل و خارج از کشور به مقوله برجام باشیم.»
هر که تحریمها را لغو کند خانهاش آباد
جعفر گلابی روزنامهنگار در یادداشتی برای «آرمان ملی» نوشته است: «مسلما با لغو تحریمها ایران بهشت برین نخواهد شد و رویکرد رئیس جمهوری برای عدم گره زدن همهچیز به توافق در وین رویکردی درست و قابل دفاع است، اما اگر جمهوری اسلامی ایران با6 قدرت بزرگ جهان بر سر پرونده هستهای به توافق برسد و طرفین بر این توافق پایدار بمانند و هیچکدام روح برنامه مشترک را نادیده نگیرند و آن را دور نزنند، پس ازقریب 20 سال از زمان چالشساز شدن موضوع اتمی تحولات بزرگی در ایران رقم خواهد خورد. اولین و اساسیترین و فوریترین و حیاتیترین اثر توافق واقعی با غرب آرامش نسبی است که در کشور و پیرامون کشور بهوجود میآید و ایرانیان نفس راحتی خواهند کشید و مثل اغلب نزدیک به اتفاق کشورها با شرایط عادی به کار و تلاش و زندگی و ساختن میهن خود خواهند پرداخت. بدون اغراق و با صراحت و سماجت میتوان گفت که مردم ما بیش از هر چیز حداقل به چند صباح آرامش نیازمندند و نفس این آرامش برکات فراوان خواهد داشت و حق مسلم آنهاست و این چیز زیادی نیست که یک ملت مطالبه کند و پیگیر آن باشد. آرامشی که درآن هر روز نگران نوسان خسارتبار ارز نباشند و یک ملت آقا و با سابقه طولانی را به جنگ تهدید نکند. خانهاش ویران باد کسی که ایران را همواره درگیر با انواع بحرانها میخواهد. ...کاش آقایان تصمیم گیر که مفتخر به دشمن شناسی هستند این نقشه استراتژیک مخالفان ایران را بخوانند و با همت و فداکاری و درایت جلو ادامه آن را بگیرند. توافق واقعی و پایدار برای ما از اهمیت فوق العاده برخوردار است و بیش از هرکس دیگری فقرا و مستمندان و ضعفای جامعه از آن بهره میبرند و حداقل آنکه بر تعداشان و عمق تهیدستیشان افزوده نخواهد شد. اهمیت توافق در وین به حدی زیاد است و نیاز کشور به ثبات و تعادل به قدری فوری و حیاتی است که حتی مخالفان دلسوز دولت خصوصا بزرگان اصلاحطلب با همه مقدماتی که وجود داشته و همگان برآن آگاه هستند پیشاپیش مشوق تصمیم گیران برای رسیدن به آن هستند.در این روزهای مهم و سرنوشت ساز واقعا جای کشمکشهای جناحی نیست، اینکه چه کسانی مخالف برجام بودند و چه اقداماتی انجام دادند در تاریخ ثبت و ضبط است و لازم نیست کسی نگران آن باشد. اگر دولت آقایرئیسی موفق به لغو تحریمها شود باید برگذشته صلوات فرستاد و از او تشکر کرد. آگاهان و دلسوزان نظر به اهمیت رفع شر تحریمها و شرور دیگر که با بن بست در مذاکرات وین متوجه کشور میشود جام پیروزی را با احترام تقدیم این دولت میکنند و دعا و آرزویشان این است که با هر تاکتیک و ابتکار عملی و با هر نتیجه سیاسی در داخل کشور تیم اعزامی به اتریش پیروز شود و با خود ارمغان توافق را به ایران بیاورد. میان میهن دوستان اگر اختلافی هست بر سر چگونگی بهتررسیدن به هدف لغو تحریمهاست. ... پیچیدگیهای مذاکره بر کسی پوشیده نیست خصوصا مذاکره با 6 قدرت بزرگ جهان که دهها سال تجربه دیپلماسی به سبک مدرن را دارند و ابزار قدرت و ثروت و تبلیغات هم در دستشان هست. نرمش و تندی و عقبگرد و پیشرفت از لوازم مذاکرهاند و امید است که تیم ایرانی با دستان باز و اختیار و اقتدار و خصوصا با استفاده از تجربه گرانبهای تیمهای قبلی به وین رفته باشند و تحصیل حقوق ملت ایران را بر هر چیز ترجیح دهند. آنها باید خود را در محضر خداوند و ملت رنج دیده و تاریخ قضاوت کننده ببینند و هیچ عامل فرعی وشخصی و جناحی و مقطعی ایشان را از هدف اصلی لغو تحریمها بازندارد. باورکنیم اسرائیل جای خود دارد بسیاری از رقیبان و بدخواهان از افراد متکبر و عنود و خشونتطلب و بحرانخواه تا کشورها میل ندارند ایران یک معضل مانع ساز و مزاحم را از سر راه بردارد و با تمام توان به توسعه اقتصادی خود بپردازد. آنها ایرانی درگیر با انواع مشکلات روزافزون داخلی و خارجی و سرگرم به روزمرگیها با ملتی فقیر و ناراضی را میخواهند لذا درست همین جاست که باید مواظب نفوذیهای تصمیم ساز بود. همه میدانند که اگر ملت ایران فرصتی بیابد با سرعتی باورنکردنی فاصله خود با قافله پیش رونده بشری را کم میکند و از بسیاری سبقت میگیرد.»
چشم امید تروئیکای اروپایی به جریان تحریف
سیدعبدالله متولیان در یادداشتی برای روزنامه «جوان» نوشت: «دور دوم مذاکرات اجرای سند برجام در وین در شرایطی در حال برگزاری است که جریان تحریف در داخل کشور با شدت در جهت فریب مردم، وارونه نمایی صحنه مذاکرات و منحرف کردن افکار عمومی از حقایق، واقعیتها و ظرفیتهای موجود تلاش میکند. غرب که برای اعمال فشار به ایران در صحنه مذاکرات دستش خالی است و در تله تیم مذاکرهکننده ایران افتاده، به شبکه نفوذ، احزاب و جریانات سیاسی غربگرا، مراکز سایبری گروهکهای اپوزیسیون و... و ظرفیت عظیم شبکههای اجتماعی (توئیتر، اینستاگرام و...) برای تحریف حقایق و عوض کردن میدان بازی و انداختن توپ در زمین ایران دل بسته است. جمهوری اسلامی با طرحی منطقی در چارچوب برجام و با چهار خواسته پا در میدان مذاکرات گذاشته است و طرف اروپایی با هیچ حربه و روشی نمیتواند به صورت علنی با آن مخالفت کند. طرف غربی اینک در صحنه مذاکره با ایران حداقل با شش مشکل اساسی مواجه است:
۱- گزینه نظامی از روی میز غرب برداشته شده و با تدابیر راهبردی جمهوری اسلامی، تهدید ایران به کاربرد گزینه نظامی بی اثر شده است.
۲- تشدید و طولانی کردن تحریمها از سوی غرب، یک اشتباه راهبردی بوده و سیاست تحریم در بلند مدت منجر به از دست رفتن آثار تحریمها و ترمیم نقاط آسیب پذیر اقتصاد ایران و ناکارآمد شدن گزینه تحریم شده و همین موضوع دست برتر را برای ایران در مذاکرات فراهم آورده است.
۳- کنار رفتن غربباوران از سپهر سیاسی ایران و روی کارآمدن دولت انقلابی با رویکرد مقاومت و تأکید بر سرعت بخشی به ایجاد اقتصاد مقاومتی، سیاست تشدید فشار همراه با سیاست هویج و چماق علیه ایران را بی اثر کرده است.
٤- پیوستن ایران به سازمان همکاریهای شانگهای و تقویت همکاریهای اقتصادی ایران با کشورهای آسیایی بهویژه کشورهای همسایه بر سرعت بی اثر شدن تحریمها افزوده است.
۵- روحیه مردمی آیتالله رئیسی و افزایش اعتماد مردم به دولت سیزدهم امید مردم را به خنثی شدن تحریم زیاد کرده و بسیاری از مردم امیدوارند که تیم مذاکرهکننده جدید، با دیپلماسی مقاومت، غرب را مجبور به تسلیم در برابر منطق ایران بنماید.
۶- با تشدید اختلافات بین امریکا و اروپا با چین و روسیه، این دو کشور رفته رفته منافع خود را در همراهی با ایران و عدم همراهی با غرب جستوجو کرده و در پی تدوین اسناد همکاریهای بلند مدت اقتصادی، امنیتی، علمی و... با ایران بوده و کشورهای دیگر آسیایی نیز از این قاعده تبعیت میکنند.
در کنار این شش مشکل، امریکا هماکنون در داخل نیز از یک طرف با مشکلات و شکاف در سطوح تصمیمگیری مواجه بوده و از طرف دیگر شاهد افزایش شکاف بین تلآویو و واشنگتن هستیم و همین امر بر استیصال هیئت حاکمه افزوده است. با توجه به مشکلات مذکور طرف غربی، بر استراتژی فشار از داخل و امتیازگیری در پای میز مذاکره متمرکز شده است و بر این عقیده است که با تعقیب سناریوهای زیر موفق به تغییر میدان بازی به نفع خود خواهد شد:
۱- تعقیب سناریوی هویج و چماق و ارائه بستههای تشویقی فریبنده با هدف دوقطبیسازی افکار عمومی مردم ایران و راه اندازی جنبش مطالبه گری مردمی. غرب ...
۲- تلاش مضاعف برای از هم پاشیدگی اقتصاد ایران با پایین آوردن مصنوعی و روانی ارزش پول ملی و افزایش ارزش دلار.
۳- فشار سنگین رسانهای و ایجاد جو روانی و تبلیغاتی در داخل ایران و اعلام انسداد و شکست مذاکرات با معرفی کردن تیم مذاکرهکننده ایران بهعنوان عامل اصلی شکست.
٤- اخذ تماس با روسیه و چین برای قانعسازی و همراهی این دو کشور با غرب در فشار به ایران.
۵- تلاش برای امنیتی کردن مطالبات مردمی و تحت فشار قراردادن نظام با راه اندازی تحرکات غیر قانونی و آشوبگرانه در سطح کشور.
غرب تکیه به ظرفیت جریان تحریف را بهعنوان نخ تسبیح پنج طرح مذکور در دستور کار قرار داده و منحرف کردن افکار عمومی از واقعیات در یک جنگ شناختی را تنها راه تغییر میدان بازی به نفع خود میداند. »
دیدگاه تان را بنویسید