دولت در سایه جبهه اصلاحات از ادعا تا واقعیت
شائبه تشکیل دولت در سایه حالا به اصلاحطلبان رسیده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که گویا در شورای مرکزی حزب کارگزاران در هفته اخیر پیشنهاد تشکیل دولت در سایه مطرح شد و گفته شد که این طرح براساس مصوبه کمیته سیاسی برای نقد عملکرد قوا در دستور کار این حزب قرار گرفته است؛ هرچند بعد از آن محمد عطریانفر، از اعضای ارشد این حزب، گفت که «حزب کارگزاران دولت سایه تشکیل نداده و چنین موضوعی مطرح نیست. این خبر اشتباه است».
طرح دولت در سایه در سالهای اخیر صرفا از سوی اصولگرایان مطرح شده است و مهمترین چهرهای که در تمام دوره ریاستجمهوری حسن روحانی مدعی تشکیلش بوده، سعید جلیلی است؛ فردی که بعد از ناکامی در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 این موضوع را کلید زد که البته به جز ادعای او و نزدیکانش مبنی بر تشکیل دولت در سایه هیچ اقدام عملی یا کادرسازی خاصی مشاهده نشد و نقدهای جلیلی در تمام هشت سال دولت روحانی به سخنرانیهایش محدود بود. حالا با حضور حداکثری اصولگرایان در هر سه قوه این پیشبینی خاصه با خبری که از جلسه اخیر کارگزاران بیرون آمد، مطرح میشود که آیا اصلاحطلبان در شرایطی که دیگر قدرت سیاسی را در هر سطحی از دست دادهاند، میتوانند دولتی در سایه تشکیل دهند؟ پاسخ به این پرسش البته با تردیدهایی همراه است؛ اینکه اصلاحطلبان که در مقطع کنونی هنوز بر سر رسیدن به وحدت تشکیلاتی مشکل دارند، چگونه قادر خواهند بود دولتی در سایه به معنای واقعیاش، نه آن چیزی که از سوی جلیلی مشاهده شد، تشکیل دهند؟
محمدرضا خباز، فعال سیاسی اصلاحطلب، نیز درباره این موضوع گفته است: «اگر بنا به تشکیل دولت سایه باشد، فقط توسط حزب کارگزاران است. اصلاحطلبان چنین تصمیمی ندارند و چنین بحثی هم انجام نشده است. کارگزاران فقط یکی از مجموعههای اصلاحطلبان است. من در جریان نظر همه اصلاحطلبان نیستم. اگر بخواهم یک حرف دقیق و محکمی بگویم، باید نظر مجموعه اصلاحطلبان را بیان کنم که بحث تشکیل دولت سایه تا به الان مطرح نشده است. نظر حزب کارگزاران محترم است اما نمیتوان گفت که این نظر کل مجموعه اصلاحطلبان است. در جمع اصلاحطلبان، یعنی آن شورای مرکزی گذشته یا همین نهاد اجماعساز که تا به امسال ادامه داشت، چنین بحثی تا به الان مطرح نشده است».
او در پاسخ به این پرسش که اگر فرض را بر تشکیل دولت سایه توسط اصلاحطلبان بگذاریم، چقدر میتواند برای دولت سیزدهم فرصت باشد، خاطرنشان کرد: «سؤال را باید اینطور مطرح کرد که آیا دولت در سایه وجاهت دارد، از نظر بینالمللی و داخلی و همچنین علم سیاست معنا دارد یا خیر؛ اگر سؤال به این صورت مطرح شود میتوان درباره اصل خود دولت سایه صحبت کرد. اما درباره اینکه آیا در ایران چنین کاری قرار است صورت بگیرد یا خیر، واقعا مطلع نیستم و هرچه بگویم نوعی گمانهزنی و اظهارنظر بیپشتوانه است که مبنایی ندارد».
گرامیمقدم نیز از وظیفهای خبر داده که سیدمحمد خاتمی بر دوش اصلاحطلبان قرار داده است. او میگوید که خاتمی گفته است در جبهه اصلاحات نتایج انتخابات بررسی شود. بعد از این سخن گفته شد که خاتمی تکلیف تشکیل دولت در سایه را بر عهده اصلاحطلبان گذاشته که به نظر میرسد چنین نباشد زیرا بررسی نتایج انتخابات هیچ سنخیتی با تشکیل دولت در سایه ندارد. گرامیمقدم به خبرگزاری «برنا» چنین گفت: «دولتی که حاکم شده و دو قوه دیگر از یک جریان سیاسی هستند و کاملا یکدست شده است. اصلاحطلبان بهعنوان یک جریان سیاسی فعالاند و قطعا به بخشی از آسیبهای خودشان میپردازند. اصلاحطلبان در حوزه نقد هم وارد میشوند و این نقدها به دولت کمک میکند. در شرایطی که سه قوه در اختیار یک جریان است اصلاحطلبان بیشتر به بازسازی خودشان میپردازند و همه اوضاع و احوال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی را رصد میکنند و بهعنوان یک دولت در سایه مثل همه دنیا انتقادات خود را مطرح و برنامههایشان را بیان میکنند و در جایی که دولت برنامهها را انجام ندهد یادآوری میکند. اما به لحاظ اجرائی امکان این وجود ندارد که اصلاحطلبان به دولت کمک کنند... . در جبهه اصلاحات به آسیبشناسی پرداخته شده و پرداخته خواهد شد. من شنیدهام که آقای خاتمی به افرادی مأموریت داده تا به تحلیل نتایج انتخابات بپردازند. این مأموریت خارج از احزاب است ولی من میدانم که همه احزاب آسیبشناسی انتخابات را شروع کردهاند و قطعا این موضوع به اینجا میانجامد که اصلاحطلبان در انتخاباتهای بعدی با چه رویکردی ورود کنند».
واکنشها به این موضوع یعنی تشکیل دولت در سایه از سوی اصلاحطلبان در دوران دولت سیدابراهیم رئیسی هم متفاوت است. برای مثال غلامعلی رجایی در گفتوگو با پایگاه خبری «خبر سراسری» با دیدی منفی به موضوع مینگرد و میگوید: «باید ببینیم ادعای دولت در سایه چقدر درست است؛ چون هیچ تناسبی با موقعیت فعلی ندارد. اصلاحطلبان حتی در دولت فراجناحی رئیسی هم که شعار آن داده میشد جایی ندارند. بنابراین من فکر میکنم این ادعا، یک ادعای غیرقابل اثبات است... در دولت پیش هم نام جلیلی عمدتا دراینباره شنیده میشد و خودش را برای ریاستجمهوری آماده کرده بود، الان هم فقط از نظرات او استفاده میشود، مانعی هم ندارد. به هر حال مشورت توصیه شده است. الان نیز دولت سایهای وجود ندارد. من فکر میکنم باید به دولت رئیسی زمان داد. گمان من این است که ایشان تجربه کشورداری ندارد و بهتر بود از نیروهای دولت گذشته هم استفاده میشد، مثلا از آقایان ظریف و عراقچی نیز باید یک سالی استفاده میشد و کنارگذاشتن همه نیروهای سابق کار خوبی نیست. هرچند وزیر راه سابق به ریاست سازمان انرژی اتمی رسید، اما دیگران کنار گذاشته شدند که به بیتجربگی دولت فعلی بازمیگردد».
محمود میرلوحی اما این اتفاق را مثبت میداند و پیشتر به «خبرآنلاین» درباره اینکه آیا اصلاحطلبان میتوانند دولت در سایه تشکیل دهند، گفته بود: «بله، طبیعی است. اکنون بنیاد باران، آقای خاتمی و دولت او هستند و مجلس ششمیها و وزرا هر ماهه جلسات بسیار مؤثر و خوبی پیش از شیوع کرونا داشتند و عملا کنار قضایا هستند و الان هم باز دولت آقای روحانی و به قول بعضی از دوستان حلقه نیاوران از قبل حزب اعتدال و توسعه را داشتند و میتوانند با دوستانشان باشند و احزابی که هستند اطرافیان مرحوم آقای هاشمی و حزب کارگزاران و عملا نیروهای اطراف آقای کروبی و حزب اعتماد ملی نیروهای فعالی در کشور هستند، پس چرا نشود؟ باید بشود و میشود...»./ شرق
دیدگاه تان را بنویسید