سناریوهای احتمالی در مذاکرات وین
مذاکرات وین برای احیای برجام بدون پیام مثبتی برای افکار عمومی ایران که مشتاق پایان تحریمهاست، خاتمه یافت.
مذاکرات وین برای احیای برجام بدون پیام مثبتی برای افکار عمومی ایران که مشتاق پایان تحریمهاست، خاتمه یافت. مقامات سه کشور اروپایی و آمریکا بلافاصله بعد از تعلیق مذاکرات اظهارنظرهای منفی در مورد مواضع و عملکرد هیئت ایرانی را شروع کردند و متعاقب آن شاهد سیلی از پیامهای منفی در رسانههای غربی بودیم. دیپلماتهای انگلیس، فرانسه و آلمان در بیانیهای از «سرخوردگی و نگرانی» خود گفتند و ازجمله دو متن پیشنهادی ایران را حاوی نکاتی «ناسازگار با برجام 94» و «فراتر» از آن توصیف کردند و «غیرجدی» و «غیر قابل قبول» خواندند. باقریکنی نیز در مصاحبه با ایرنا به نوعی ناخشنودی طرف اروپایی از پیشنهادهای ایران را تأیید کرد. وزیر خارجه آمریکا نیز جمعه گفت: «ایران برای برگشت به تعهدات جدی به نظر نمیرسد و به این دلیل مذاکرات وین را خاتمه دادیم». درخور توجه است که روسیه نیز به نوعی با این خط خبری همراهی کرده است. اولیانوف، نماینده روسیه در وین، اگرچه مثل همیشه توییتی منتشر نکرد، اما توییت لورا روزن را که یک روزنامهنگار آمریکایی میانهرو است، با مضمون «بازگشت تقریبی به خانه اول» باز نشر کرده است.
اما اینکه در نخستین حضور تیم دولت جدید در وین پیشرفت نمایانی حاصل نشود، امری غیرمنتظره نبود. طبیعی بود که در این دور از مذاکرات تمرکز طرفین بر شناخت یکدیگر و چالشها و اطلاع از مواضع جدید طرف ایرانی باشد. همچنین ارائه مواضع حداکثری در مذاکرات امر غیرمعمولی نیست؛ مواضعی که تعدیل تدریجی آن و رسیدن به یک حد وسط پیششرط توفیق نهایی خواهد بود. بهعلاوه به نکته مثبت مهم در خاتمه کار، یعنی قرار بازگشت به مذاکرات بعد از دو، سه روز کاری نیز باید توجه داشت. با توجه به این نکات طرفین در این مرحله نتوانستند وارد مذاکره تفصیلی به معنای واقعی کلمه برای رسیدن به راهحلهایی قابل قبول برای طرفین بشوند. البته با این فرض که قطعا قابل پیشبینی نیز بود، تیم مذاکرهکننده باید توضیح دهد چرا یک تیم بزرگ 40نفره را با خود به وین برد.
اما آنچه فعلا بیشتر در مرکز توجه است، ادعای سه کشور اروپایی درباره «ناسازگاری» محتوای پیشنهادهای ایران با برجام 94 و «فرارفتن از آن» است. این امر از دو جهت حائز اهمیت است: نخست اینکه ایران هنوز پاسخی به این ادعا نداده و در نتیجه طرف مقابل مجال یافته تا در سطح رسانهها و دولتها امکان مانورهای تبلیغاتی داشته باشد. دوم و مهمتر اینکه چنین گزارهای با تأکیدات مقامات دولت سیزدهم مبنی بر قصد بازگشت به تعهدات برجامی در دو، سه هفته اخیر همسو نیست. این تعارض یا با فرض میل به تاختزدن آن با ادعاهای فرابرجامی آمریکا قابل توضیح است یا میتواند به فرض بلاتکلیفی و بیتصمیمی در تهران راجع به راهبرد در این مورد دامن بزند. مسئله دیگر این است که در ارائه «مواضع مذاکراتی یا حداکثری» نیز باید حد و حدودی رعایت شود. مواضع مذاکراتی باید به گونهای باشد که امکان مدیریت واکنش طرف مقابل از دست نرود و فرودآمدن از ستیغ نیز با حفظ اعتبار ممکن باشد. نکته مهم دیگر اینکه با توجه به قاعده «توافق در هیچ مورد نهایی نیست، مگر آنکه توافق در همه موارد نهایی شده باشد»، اساسا روشن نیست چرا هیئت ایرانی به طریقی غیرمعمول دو متن مجزا ارائه کرده است. ایران بهراحتی میتوانست نظرات خود را در همان متون قبلی، حتی در موارد مورد توافق موقت، وارد کند و خود را درگیر چنین معضلی نکند.
در چنین شرایط نامطمئنی یکی از ضروریات مدیریت افکار عمومی است که تاکنون شاهد کار درخوری در این زمینه از سوی تیم مذاکراتی ایران نبودهایم. اهمیت این موضوع از آن جهت است که در هر مذاکرات دیپلماتیک حساسی، طرفین از ابتدا به روابطعمومی موضوع نیز توجه دارند. این امر از دو جهت مهم است: یکی اثرات فوری فرازونشیبهای ادوار مذاکراتی در وضعیت افکار عمومی و از آن طریق وضعیت بازارها و اثر متقابل فشار یا همراهی بازار و افکار عمومی بر مواضع طرفها است. با وجود آنکه تأکید دولت سیزدهم همیشه بر خودداری از گرهزدن اقتصاد کشور به مذاکرات وین بوده، اما مشکل میتوان افزایش درخور توجه دیروز بهای ارزهای خارجی در تهران را بیرابطه با اخبار منتشره از مبدأ وین دانست. دوم اینکه طرفهای هر مذاکرهای از ابتدا با توجه به احتمال شکست بر «بازی مقصریابی» متمرکز میشوند و این نوعی از بازی است که بهتدریج بر افکار عمومی و برداشت دولتها اثر میگذارد. ادعای طرف غربی مبنی بر وقتکشی توسط ایران برای پیشبرد برنامه هستهای یکی از حربههایی است که غرب اکنون مشغول استفاده از آن است. با توجه به طیفی از تهدیدها که طرف مقابل به تصریح یا تلویح مطرح کرده، افکار عمومی بینالمللی و مواضع اعضای سازمان ملل فاکتور مهمی است. حداقل با توجه به تجربه موفق مدیریت افکار عمومی بینالمللی در مذاکرات 93-94 اکنون دیگر مشکل میتوان «امپریالیسم خبری» را تنها مقصر عقبافتادن ایران در نزاع رسانهای معرفی کرد./ شرق
دیدگاه تان را بنویسید