رئیس جمهور خائن

گروه سیاست سایت فردا – ابوالحسن بنی‌صدر اولین رئیس جمهور ایران در سن 78 سالگی و آنطور که خانواده‌اش اعلام کردند بعد از یک دوره بیماری، درگذشت.

او متولد سال ۱۳۱۲ بود و در روستای باغچه استان همدان به دنیا آمد. پدرش سید نصرالله بنی صدر از فقهای بزرگ همدان و از مخالفان رژیم پهلوی و دوست امام خمینی بود. سید نصرالله میل داشت که پسرش به فیضیه برود و راه او را ادامه دهد اما پسر دانشگاه تهران و رشته حقوق و الهیات را انتخاب کرد. 

تابستان سال 40 بود که با دختر همسایه یعنی عذرا حسینی ازدواج کرد و بعد هم بچه‌دار شد. دو دختر و یک پسر. یکی از همین دختران بود که بعدها همراه و همسر مسعود رجوی مرد شماره یک سازمان مجاهدان انقلاب یا همان منافقین شد. 

ابوالحسن بنی‌صدر در جوانی علاقه‌مند به جبهه ملی و مصدق بود و مخالف شاه. در پانزده خرداد 42 هم کشور را ترک کرد و به پاریس رفت. آنجا اقتصاد خواند و کتابی هم نوشت. هشت سال بعد وقتی برای تشییع پیکر پدرش آمده بود با حضرت امام دیدار کرد و از جمله مشاوران نزدیک او شد. 

حالا دیگر معلوم نبود متاثر از ناسونالیسم است یا اسلام گرا و علاقه‌مند به اقتصاد اسلامی. کتاب اقتصاد توحیدی بنی صدر حاصل همین ملغمه فکری بود. 

فعالیت‌های سیاسی او ادامه یافت و در بهمن 57 که امام به ایران آمد، بنی صدر هم در همان هواپیمای معروف حضور داشت. بعد هم عضو شورای انقلاب اما با دولت موقت و بازرگان همکاری نکرد. یک مدت معاون وزارت اقتصاد و بعد هم وزیر بود اما بازرگان با او مخالف بود. به هرحال با اصرار امام در عرصه اجرا حضور داشت و نامزد ریاست جمهوری هم شد. او در پنجم بهمن ماه ۱۳۵۸ با کسب ۷۶ درصد از آرا (با به دست آوردن حدود یازده میلیون رأی) اولین رئیس جمهور ایران شد. شانس اما با او یار نبود و اکثر مخالفان وی به مجلس راه یافتند. تنش‌ها ادامه داشت و با مواضعی که گرفت محبوبیت خود را هم از دست می‌داد که جنگ نیز شروع شد. 

یکی از مهم‌ترین چالش‌های او ماجرای معرفی نخست وزیر به مجلس بود. مجلس تمامی پیشنهادهای بنی صدر برای نخست وزیری را رد کرد و نهایتا با تشکیل شورایی مشترک میان مجلس و دولت محمدعلی رجایی، با وجود بی‌علاقگی بنی صدر، به سمت نخست وزیری انتخاب شد. در این مرحله دیگر مثل قبل مورد تایید و حمایت امام هم نبود. با آغاز جنگ و اختلافات بنی صدر با روحانیون و حتی طرفداران سابقش آیت الله خمینی او را از سمت فرماندهی کل قوا برکنار کرد و روزنامه انقلاب اسلامی که متعلق به او بود توقیف شد.

آن سخنرانی معروفش درباره زندان‌های ایران را نیز کار را تمام کرد و حسابی از چشم همه افتاد. در خراد 59 حکم برکناری او از فرماندهی کل قوا توسط امام آمد و مخالفانش در خیابان ها خواستار اعدام وی بودند. 

در چنین شرایطی بود که به منافقین نزدیک شد و مخفیانه کشور را ترک کرد و راهی پاریس شد. آنجا پناهنده شد و آنقدر با مسعود رجوی نزدیک بود که هم دخترش را به او داد و هم به همراه وی شورای ملی مقاومت را تشکیل داد. بعدتر اما از آنها فاصله گرفت.

او امروز در پاریس و بعد از یک دوره طولانی بیماری درگذشت.