نگاه تحلیلگر/گفتگوی «فردا» با حسین الله کرم
نیاز جدی به اپوزیسیون درونی و مطمئن/اصلاحطلبان، شورای وحدت و شورای ائتلاف جایی در آرایش جدید سیاسی ندارند
تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: در دهه پنجم نیز این تحول تاریخی به شکل طیف سیاسی نوین از سوی جوانان انقلابی در دولت آقای رئیسی شکل خواهد گرفت. جوانانی که خود را صاحب سبک و تفکر می دانند. در این حالت رقابت اصلی و شکل گرفته میان آنها رقم خواهد خورد به طوری که حتی شورای وحدت و شورای ائتلاف نیز جایی در آن نخواهند یافت. در این وضعیت به طبع جایی برای اصلاح طلبان نیز نخواهد بود.
گروه سیاسی فردا: انتخابات ریاست جمهوری وضعیت جدیدی را برای جریان اصولگرایی پدید آورده است. برخی معتقدند این جریان حال که رقیب را ضعیف می پندارد به سمت رقابت درون جناحی خواهد رفت و برخی دیگر بر این باورند که اصولگرایان در مقطع کنونی تنها به اداره کشور با کارآمدی کامل فکر می کنند بنابراین چون نگاه متفاوتی به حضور در قدرت دارند یکدستی خود را حفظ خواهند کرد. درباره این موضوع با حسین الله کرم تحلیلگر مسائل سیاسی و استاد دانشگاه وعضو مرکزی شورای وحدت گفتگو کردیم.
*آیا اکنون که اصلاح طلبان در ضعیف ترین حالت ممکن هستند دسته بندی های سیاسی را بین اصولگرایان شاهد خواهیم بود یا انها همچنان وحدت پدید امده را حفط خواهند کرد؟
-از آنجا که شکل گیری برخی دسته بندی های سیاسی به دلایل صعود و سقوط رقیب باز می گردد، به چند وضعیت ناشی از دلایل سقوط کنونی اصلاح طلبان اشاره می کنم.
وضیعت نخست، عبور جریان اصلاح طلب از عدالت خواهی به اقتصاد بازار است. این وضعیت رفته رفته مبانی تئوریک آنها را از چپ اسلامی به اصلاح طلبی سوق داد. از آنجا که دال مرکزی اصلاح طلبی آزادیخواهی لیبرالی است و در آزادی های اجتماعی به اباحه گری می رسد، از یک طرف با مبانی تئوریک انقلاب اسلامی در تناقض و تقابل افتاد و از سوی دیگر پایگاه اجتماعی خود را با رکود طبقه متوسط از دست داد. از این رو اصلاح طلبان چاره ای جز بازگشت تئوریک به مبانی عدالت خواهی ندارند والا رقیب اصولگرا باید با توسعه دسته بندی سیاسی جای آن را پر کند.
وضعیت دوم، به عبور اصلاح طلبان از استقلال طلبی به غرب گرایی است. از آنجا که در قرداد الجزایر ، فرآیند مک فارلین ، قطعنامه۵۹۸ وبویژه در برجام شاهد اعتمادزدایی مستمر آمریکا بودیم اکنون که اصولگرایان با پذیرش در پیمان شانگهای روبرو شدند باید با حفظ استقلال ، کشور را به کارآمدی و شکوفایی برسانند والا شاهد همان بی اعتمادی در شکل جدید خواهیم بود. در این وضعیت ساختار سیاسی نیاز به حفظ وحدت کنونی در دسته بندی های سیاسی طیف اصولگرا دارد تا با سرعت بیشتری به کارآمدی ، خدمت و شکوفایی برسیم. وضعیت سوم، به عبور اصلاح طلبان از جمهوری اسلامی به جمهوری خواهی باز می گردد. این وضعیت نه تنها هر گونه شانس ادامه حضور اصلاح طلبان در ساختار سیاسی را به شدت محدود می کند بلکه اصولگرایان را به سوی ساختار پارلمانتاریستی سوق می دهد. در این حالت اصولگرایان پس از تقویت اعتماد، باید به دو حزب انقلابی با گفتمان عدالت خواهی و گفتمان اقتصاد بازار تقسیم شوند. در این حالت اصلاح طلبان تبدیل به حزب سوم یا تقویت کننده دو حزب انقلابی خواهند شد.
*آیا صلاح بر این است که آنها رقابت کنند و آرایش جدید سیاسی را سامان دهند یا همین چینش فعلی یعنی تمام اصولگرایان به عنوان یک کل و باقی به عنوان اپوزیسیون مناسب است؟
-در پاسخ باید به تداوم تحول تاریخی و شکل گیری جریان های جدید سیاسی در طول 43 سال گذشته اشاره کرد. تحول تاریخی دهه اول با تبدیل حزب جمهوری اسلامی به راست اسلامی و چپ اسلامی بودیم. تحول تاریخی در دهه دوم با تشکیل کارگزاران، سپس با ظهور حزب مشارکت مواجه شدیم. در دهه سوم شکل گیری جریان عدالت خواهی و در دهه چهارم شکل گیری اعتدال گرایی را مشاهده کردیم. گرچه اکثر آنها به دلیل نداشتن مبانی تئوریک نتوانستند هویت خود را حفظ کنند اما در دهه پنجم نیز این تحول تاریخی به شکل طیف سیاسی نوین از سوی جوانان انقلابی در دولت آقای رئیسی شکل خواهد گرفت. جوانانی که خود را صاحب سبک و تفکر می دانند. در این حالت رقابت اصلی و شکل گرفته میان آنها رقم خواهد خورد به طوری که حتی شورای وحدت و شورای ائتلاف نیز جایی در آن نخواهند یافت. در این وضعیت به طبع جایی برای اصلاح طلبان نیز نخواهد بود. البته در وضعیت تحول تاریخی دهه پنجم انقلاب سه جریان انقلابی، غیرانقلابی و غرب گرا حضوری متفاوت را خواهند یافت. دراین میان آنچه مورد نیاز ساختارسیاسی است وجود یک اپوزیسیون مطمئن و درونی است.
*به نظر شما چرا انتخابات ریاست جمهوری 1400 از اهمیت ویژه ای برخوردار بود؟
انتخابات 1400 یک پیروزی بود. رمز این پیروزی را در مشارکت مردم می دانم. از این رو به دو موضوع چرائی حماسه دانستن مشارکت ۴۹درصدی و چرایی کاهش مشارکت ۲۴درصدی نسبت به دوره قبل می پردازم.
الف- دلیل حماسه دانستن مشارکت ۴۹ درصدی 4دلیل داشت.
۱-دشمنان خارجی وداخلی محاسبه دقیقی کرده بودند که مشارکت درانتخابات ۱۴۰۰حدود ۳۰ درصد خواهد بود.
۲- میانگین میزان مشارکت در۴۲سال گذشته ۶۶/۶ درصد بوده یعنی ۳۳/۴درصد آراء مردم بدلایل متعددی مانند بی تفاوتی ،تنبلی ، بیماری،حتی مخالفت (تحقیقات غربی ۵درصد وتحقیقات داخلی۸ درصد مردم را مخالف نظام اسلامی می دانند) شرکت نمیکردند.
۳- درنظرسنجی هاحداقل ۱۰درصد ازترس کرونا ، حدود ۱۹ درصد بدلیل نارضایتی ، ۵ درصد بدلیل تحریم انتخابات ۱۴۰۰ باتحریک صدای آمریکا ،بی بی سی ،ایران اینترنشنال ، منافقین، سلطنت طلبان،پژاک ، الاحوازیه، جیش العدل، جندالله ،بیانیه مهندس موسوی، اظهارات احمدی نژاد
۴- عدم رای دادن حدود ۴درصد رای دهندگان بدلیل ناکارآمدی دولت در اخذ رای بموقع.
دشمنان وحتی برخی دوستان نیز براساس محاسبات فوق برآورد می کردند در مجموع ۷۱/۴ درصد رای دهندگان، رای نخواهندداد لذا انتخابات ۱۴۰۰ بامشارکت۳۰درصدی بسترساز شورش های مشابه آبان۹۸ خواهدشد، ازاینرو مشارکت ۴۹ درصدی یک حماسه محسوب میگردد
زیرا حداقل بستر شورش کور و رای حداکثری(۶۲درصدی) به آیت الله رئیسی امید را در دل مردم ایران زنده کرد.
چرائی کاهش مشارکت در انتخابات۱۴۰۰ نسبت به انتخابات ۹۶ پنج دلیل داشت.
۱- آمار مشارکت در سال ۹۶ حدود ۷۳درصد بوده است که۲۴درصد بیشتر از مشارکت۴۹درصدی انتخابات۱۴۰۰ می باشد.
۲- نظرسنجی ها نشان داده است که حدود ۳۸ درصد مردم(علاوه بر میانگین ۳۳درصدی عدم مشارکت عمومی در کلیه انتخابات۴۲سال گذشته) درانتخابات ۱۴۰۰ شرکت نمی کنند(دلایل آن دربالا ذکر گردید) این آمار ۱۴درصد بیشتر ازکاهش۲۴ درصدی انتخابات ۱۴۰۰ می باشد.
۳- آقای رئیسی با ۶۲درصد کل آراء ۱۴۰۰ بیشتر از آرای دو دوره آقای روحانی(به ترتیب حدود ۵۱ و۵۷ درصد) بوده است.
۴-باتوجه به رشد مشارکت انتخابات سال ۸۸ به ۸۵درصد نسبت به کاهش مشارکت سال۷۲ به حدود ۵۱درصد وهمچنین رشد مشارکت ۸۵درصدی سال ۸۸ نسبت به کاهش مشارکت ۶۰درصدی سال۸۴، می توان حدس زد انتخابات ۴سال بعد با افزایش چشمگیر مشارکت روبرو گردد.
۵- کاهش کنونی آرای آقای همتی به یک دهم آرای آقای روحانی درسال۹۶
درمقابل افزایش دومیلیون کنونی آقای رئیسی نسبت به آرای۱۶ میلیونی ایشان درسال۹۶ نشان میدهد کاهش آرای انتخابات ۱۴۰۰
بدلیل عدم اعتمادعمومی و کاهش شدید سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان ناشی از عملکرد ناکارآمد روحانی در دو دولت های ۹۲ و۹۶، ناکارآمدی آقای عارف و مجلس۱۱، جنایت شهردارتهران آقای نجفی درکشتن همسرجوان دومش وناکارآمدی شدید شورای پنجم می باشد.
*نظرتان درباره کابینه دولت سیزدهم چیست؟
رابطه دولت و مردم طی ۸سال دولت روحانی مانند مثلثی بود که رئیس جمهور در بالای راس مثلث ومردم در قاعده وپایین مثلث قرار داشتند.این درحالی است که در دولت رئیسی شاهد معکوس شدن آن مثلث خواهیم بود. بطوریکه مردم (قاعده مثلث ) در بالا، دولت مردمی را تشکیل خواهند داد.
۱- ویژگیهای این دولت عبارت از کارآمدی، پاکدستی، شفافیت،فساد ستیز، باانگیزه بالای خدمت ، بدون حاشیه ،بدور از تبعیض وتحقیر جامعه ، بابرنامه وکارنامه خواهند بود.
۲- کابینه دولت ۸۵میلیونی راجوانان انقلابی وحزب اللهی تشکیل خواهند داد، کابینه جوان بمثابه فرماندهان دفاع مقدس نه تنها فرصت ساز ند بلکه تبدیل کننده تهدید به فرصت خواهد نمود.
۳- رویکرد دولت مردمی آیت الله رئیسی در پی رفع تحریم و رویکرد کابینه جوان آیت الله رئیسی به دنبال خنثی سازی تحریم خواهندبود.
۴- استراتژی کابینه جوان براساس جهش تولید، پشتیبانی وموانع زدایی ، بستر ساز دیپلماسی تهاجمی دولت مردمی در بیرون راندن آمریکا از منطقه به منظور انتقام سخت شهادت حاج قاسم سلیمانی ودر نهایت رفع تحریم ها خواهدبود. دراین میان کابینه جوان، میدان قوی برای دیپلماسی تهاجمی را بوجود آورده تا دولت قوی،حاکمیت خود را از ایران اسلامی به خاورمیانه اسلامی گسترش دهد.
۵-تاکتیک دولت مردمی برشیوه همکاری وتعامل بادولتهای منطقه ،دولتهای اسلامی ودولتهای ضدسلطه وتاکتیک کابینه جوان بر خط مشی انقلابی-جهادی به معنای استفاده از راههای میانبر در رسیدن به اهداف وتلاش شبانه روزی خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید