تحلیل از چپ و راست؛

ضرورت همکاری‌های منطقه‌ای

کد خبر: 1096150

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

ضرورت همکاری‌های منطقه‌ای

گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیل‌گران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود می‌نگرند و می‌نویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیل‌ها ، مسائل را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بررسی کنیم.

 

در بسته پیش‌رو تحلیل‌های سیاسی را فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی بخوانید.

 

آژانس شتر مجنون است پیاده شوید!

حسین شریعتمداری، مدیر مسئول «کیهان» امروز نوشته است: « اگر رژیم اشغالگر قدس - مطابق بهانه آمریکا و متحدانش- به دلیل آنکه عضو پیمان NPT نیست، مورد سؤال قرار نمی‌گیرد، چرا کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه که عضو این پیمان هستند برخلاف نص صریح ماده یک این پیمان، سلاح هسته‌ای در اختیار رژیم وحشی اسرائیل قرار ‌داده‌اند؟! بنابراین مطابق مواد صریح پیمان NPT، مادام که آمریکا، انگلیس و فرانسه، سلاح‌های هسته‌ای رژیم اشغالگر قدس را پس نگرفته و یا نابود نکرده‌اند، نباید خواستار اجرای - البته تبعیض‌آمیز و کینه‌توزانه- مفاد این پیمان درباره سایر کشورها از جمله ایران اسلامی باشند. ... جای این سؤال است که دستاورد ایران اسلامی از دو دهه چالش هسته‌ای (ابتدا با تروئیکای اروپا و سپس با۱+۵) چه بوده است؟! بعد از تصویب برجام و مطالعه متن آن نوشتیم « اسب زین کرده را داده‌ایم و افسار پاره تحویل گرفته‌ایم»! و در گزارشی آوردیم « بُرد - بُرد نتیجه داد، هسته‌ای رفت و تحریم‌ها ماند»! همان هنگام موج گسترده‌ای از هجوم به کیهان را شاهد بودیم و...

امروزه اما، با ابتکار مجلس شورای اسلامی و تصویب « اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از حقوق ملت ایران» چالش هسته‌ای تغییر مسیر داده و از انفعال بیرون آمده است. حریف بر ادامه مذاکرات وین تاکید دارد ولی کماکان بر خواسته زورگویانه و غیر‌قانونی خود اصرار می‌ورزد و در این سوی ماجرا، لغو همه تحریم‌ها و راستی‌آزمایی آن از جانب ایران، شرط ادامه مذاکرات است. آنچه در این میان نباید نادیده گرفته شود، اینکه آمریکا از تحریم‌ها به عنوان یک اهرم برای مقابله با ایران اسلامی بهره می‌گیرد و بدیهی است که حاضر به از دست دادن این اهرم فشار نیست. از این روی ادامه چالش هسته‌ای فقط اتلاف وقت و تحمیل هزینه گزاف به ملت و نظام است. فراز و نشیب‌های چالش بلندمدت هسته‌ای به وضوح نشان می‌دهد که آژانس- به قول ملای رومی- شتر مجنون است که هرگز به کوی لیلی نمی‌رود... ماده ۱۰ معاهده NPT راه را نشان داده است. بخوانید؛ «چنانچه هر یک از اعضای پیمان تشخیص بدهد که حوادث فوق‌العاده مربوط به این پیمان، منافع عالیه کشورش را به مخاطره ‌انداخته است، این حق را خواهد داشت که در اِعمال حاکمیت ملی خود از پیمان خارج شود».

 

تدبیر اجرا

سیدمصطفی، هاشمی‌طبا امروز در سرمقاله «شرق» نوشته است: « در هفته‌های گذشته دولتمردان تازه‌نفس که علی‌الاصول مصمم به تحول اقتصادی در ایران و بهبود معیشت مردم هستند، بیاناتی داشتند که می‌توان در جهت عملی‌کردن آن دقت لازم را به‌کار بست تا ان‌شاءالله این بیانات به عمل تبدیل شود.

1- ریاست سازمان برنامه‌و‌بودجه در مصاحبه تلویزیونی جهت‌گیری‌های معقول و مناسبی را برای آینده برنامه کشور و تنظیم بودجه بیان کردند.  ... 2- وزیر محترم راه و شهرسازی در بیان چگونگی تأمین سرمایه برای طرح‌های خود، جذب سرمایه‌گذاری خارجی و به‌ویژه سرمایه ایرانیان مقیم خارج را از عداد تأمین سرمایه برشمردند و گفتند برای آنان فرش قرمز پهن کرده و دهان‌شان را شیرین می‌کنیم. 3- مقام محترم ریاست‌جمهوری در مصاحبه مورخ 13 شهریور جاری با صداوسیما بیان کردند که از سرمایه‌گذاری خارجی و از سرمایه‌گذاری ایرانیان مقیم خارج استقبال خواهد شد و البته اولویت کشور را در مبارزه با بیماری کرونا و تأمین سلامت مردم و نیز معیشت مردم اعلام کردند. ... الف- صرف‌نظر از اینکه آیا خارجیان یا ایرانیان مقیم خارج تمایل به سرمایه‌گذاری در ایران دارند یا خیر، باید اذعان کرد که ظرفیت پذیرش سرمایه خارجی از سوی کشور ما به دلیل ناتوانی بوروکراسی یا اعمال نظر افراد و جریان‌های سیاسی وجود ندارد. ... ب- صرف‌نظر از باقی‌ماندن تحریم‌ها با رفع حداقل باید روابط بانکی بین‌المللی را به‌ وضع عادی برگرداند و البته بسیاری از بانک‌ها به‌خاطر تحریم همچنان در مراوده با ما مشکل خواهند داشت.

ج- موضوع سرمایه‌گذاری خارجی و سرمایه‌گذاری ایرانیان مقیم خارج مستقیما زیر نظر رئیس‌جمهور قرار گیرد و جلسات هفتگی درباره مصادیق آن برگزار شود. د- موضوع واگذاری پروژه‌های نیمه‌تمام به بخش خصوصی از‌جمله مواردی است که شخص ریاست‌جمهور باید اشراف بر آیین‌نامه و نحوه واگذاری‌های آن داشته باشد و‌الا سالی بر این واقعه بگذرد و حاصلی ایجاد نشود. ... به گمانم در شرایط فعلی قبل از اینکه این وعده‌های بی‌تحقق معلوم شود، باید سیاست صرفه‌جویی در همه زمینه‌ها به‌ معنی واقعی شکل گیرد و نه سیاست گسترش مصرف و دویدن به دنبال آن.»

 

«شفاف‌سازی» هم باید شفاف باشد

داود مختاریانی، در یادداشتی برای روزنامه «اطلاعات» نوشته است: «یکی از شعارهای مثبت و امیدوار کننده وزیر ورزش و جوانان، شفاف سازی است که اگر این امر به شکل صحیح و اصولی اجرا شود در مدت کوتاهی بسیاری از مشکلات و سنگ اندازی‌های مدیریتی حوزه ورزش هم از بین خواهد رفت. در سال‌های گذشته هم به شکل مقطعی تمهیداتی برای شفاف سازی اندیشیده ‌شد، ولی با گذشت زمان و در مرحله اجرا به چالش کشیده شد و در نهایت بهترین و کم دردسر ترین تصمیم این بود که شفاف سازی فراموش شود. دلیل این سرنوشت آن بود که هیچوقت به شفاف سازی به عنوان یک حرکت اصلی و مهم در وزارت ورزش توجه نشد و اراده محکمی برای به ثمر نشاندن آن وجود نداشت.

اکنون وضع تبادلات مالی در ورزش به قدری گنگ و مبهم است که اگر ورود به آن ممکن باشد، خروج از آن غیر ممکن به نظر می‌رسد. البته دور از انصاف است که بخواهیم همه رشته‌های ورزشی را به یک چشم ببینیم. زیرا در بسیاری از رشته‌های ورزشی نه تنها ابهامی در امور مالی و قراردادها وجود ندارد، بلکه رئیس فدراسیون باید تلاش کند علاوه بر بودجه تخصیصی وزارت ورزش که در حد پرداخت حقوق کارکنان است، بودجه‌ای را هم از طریق جذب حامیان مالی و سایر منابع فراهم کند تا بتواند هزینه‌های معمول را پوشش دهد.

صحبت اصلی روی ورزش فوتبال است. اگر وزارت ورزش بتواند در این حوزه شفاف سازی کند و موفق شود شبهات نزدیک به یقین در این ورزش را رفع کند، حتماً توانایی شفاف سازی سایر ورزش‌ها را هم خواهد داشت.

به قسمتی از صحبت‌های دکتر سجادی وزیر ورزش و جوانان درباره بالا رفتن قراردادهای بازیکنان فوتبال توجه کنید: «متاسفانه بسیاری از نکات ریز در قراردادها نگاشته نمی‌شود هر چند به استقلال فدراسیون‌ها علاقمند هستیم ولی این استقلال نباید منجر به هرج و مرج شود. قراردادها باید حد و مرز داشته باشند و طبق یک چارچوب خاص تنظیم شوند.

وی با بیان اینکه رسیدگی به موضوع قراردادها در دستور کار وزارت ورزش و جوانان قرار دارد، افزود: باید همه قراردادها قبل از ثبت شدن به رویت مسئول مربوطه در این وزارتخانه برسد، در این راستا در حال تهیه سامانه‌ای هستیم که قراردادها اگر از یک رقم مشخصی بالاتر رفت به وزارت ورزش و جوانان بیاید و رصد شود. در رابطه با عدد آن هنوز به جمع بندی نرسیده‌ایم و در حال کار کارشناسی هستیم.»

راهکار فوق در گذشته امتحان خود را پس داده و متاسفانه در هزارتوی پیچیده پشت پرده فوتبال به بیراهه رفته است و حتی گاهی اتفاقات غیر شفاف در پوشش شفاف سازی به وقوع پیوسته است. بهترین و کاراترین راه حل برای شفاف سازی، شفافیت در اطلاع رسانی به مردم است. اگر مردم در جریان اتفاقات فوتبال و مفاد قراردادهای مالی قرار بگیرند، هیچ قدرتی توانایی سنگ اندازی در راه اجرای شفاف سازی نخواهد داشت.»

 

ایران و اهمیت همکاری‌های منطقه‌ای

بهرام امیر احمدیان، تحلیلگر مسائل بین‌المللی در یادداشتی برای «اعتماد» نوشته است: اکنون بهترین فرصت است که با حضور آقای رییسی، رییس‌جمهوری ایران گام‌هایی در مسیر تامین منافع کشور برداشته شود. در حال حاضر در افغانستان تحولاتی رخ داده و تهدیدهایی وجود دارد که اگر اقدامات مناسبی در راستای مهار آن صورت نگیرد، به صورت جدی می‌تواند منافع منطقه‌ای کشورمان را به خطر بیندازد. پاکستان به عنوان یک کشور عضو سازمان همکاری‌های شانگهای با افغانستان هم‌مرز است، هند بازیگری است که می‌تواند در تحولات این کشور اثرگذار باشد و تاجیکستان و ازبکستان مرز مشترک با افغانستان دارند. اگر یک همکاری موثر در چارچوب سازمان همکاری‌ شانگهای برای مقابله با تهدیدهای احتمالی در رابطه با افغانستان به وجود آید، می‌تواند ثمراتی برای کشورهای عضو این سازمان داشته باشد. منتقدانی که معتقدند نباید در یک سازمانی که جنبه امنیتی نیز دارد، عضویت داشت باید توجه کنند که اگر همکاری‌های موثر و در چارچوب درست برای مقابله با تهدیدهای مشترک شکل نگیرد، امنیت به خطر خواهد افتاد. امنیت یک مساله عمومی است؛ امنیت کالای مجهول و غیرقابل دیدن است که همه باید از آن منتفع بشوند. از این رو حضور و همکاری در سازمان شانگهای را می‌توان اقدامی مثبت خواند. بسیار اهمیت دارد که حضور در این سازمان همکاری در چه سطحی باشد و چه سهمی در تصمیم‌گیری‌های سازمان نصیب کشور شود. اقتصادهایی نظیر چین، هند و روسیه اقتصادهای بزرگی هستند که در این سازمان همکاری عضویت دارند. اقتصاد ایران با اقتصاد این کشورها قابل مقایسه نیست و سهم آنها در اقتصاد جهانی نیز بسیار بیشتر از ایران است. در نتیجه اگر جایگاه کشورها قرار باشد بر اساس سهم آنها از اقتصاد جهانی تعریف شود و در تصمیم‌گیری‌ها سهم بیشتری به کشورهای با اقتصاد قوی‌تر اعطا گردد، در این صورت حضور در سازمان همکاری شانگهای توصیه نمی‌شود. در یک سازمان منطقه‌ای نباید چنین شرایطی وجود داشته باشد - چنانکه در سازمان همکاری شانگهای نیز وجود ندارد - و لازمه تصمیم‌گیری درباره بسیاری از مسائل «اجماع» است. قرقیزستان که تنها حدود 5 میلیون نفر جمعیت دارد یا تاجیکستان که اقتصاد بسیار ضعیفی در مقایسه با چین، هند و روسیه دارد در سازمان عضو هستند و مفهوم اجماع در این سازمان مطرح است. این فرصتی را فراهم می‌کند که در مسائلی که منافع ایران وجود دارد تهران بتواند از حقوق خود دفاع کند. مساله مهم دیگری که وجود دارد این است که ایران در سازمان منطقه‌ای دیگر به نام اکو عضو است. 5 کشور اکو در سازمان همکاری شانگهای نیز حضور دارند. بنابراین در صورت تغییر شرایط حضور و عضویت ایران در سازمان منطقه‌ای شانگهای، هم‌پوشانی خوبی با دیگر سازمان‌های منطقه‌ای ایجاد می‌شود که کشور می‌تواند از آن سود ببرد. سازمان همکاری شانگهای در حوزه‌های بسیاری نظیر حوزه امنیتی یا حوزه اقتصادی فعالیت می‌کند و ایران در این حوزه‌ها می‌تواند منافع خود را تامین کند. ... نباید انتقاد شود که چرا ایران در این نشست شرکت می‌کند. به عنوان یک کارشناس انتقادهایی نسبت به موضوع داشتم نظیر اینکه آیا پتانسیل‌های موردنیاز ایران در پیمان شانگهای به کار گرفته خواهد شد یا ایران امکان استفاده از مزیت‌ها را خواهد داشت یا نه. اما زمانی که تصمیم در این باره در سطوح بالا گرفته شده، ما می‌توانیم پیشنهادهایی ارایه دهیم که چه کنیم کشور منافع بیشتری به دست آورد و جایگاه ایران در منطقه ارتقا پیدا کند. باید از موقعیت‌های اینچنینی استفاده کرد؛ سازمان همکاری شانگهای بر مبنای مبارزه با مسائلی نظیر مبارزه با جدایی‌طلبی، مقابله با سلاح‌های کشتار جمعی، قاچاق موادمخدر و اسلام‌گرایی افراطی بنا شده و ما نیز با برخی از این موضوعات به عنوان چالش درگیر هستیم و افغانستان ناآرام نیز چالشی جدید است که عدم مهار آن دردسرساز خواهد شد. پیوستن به سازمان همکاری‌های منطقه‌ای موثر است؛ زمانی که هوشیارانه، با ایفای نقش بهتر و استفاده از ظرفیت‌های موجود باشد. تجربه من از سفر به این کشورها نشان می‌دهد که ایران برتری‌ها و مزیت‌های قابل‌توجهی نظیر زیرساخت حمل‌ونقل نسبت به تعدادی از کشورهای عضو در این سازمان دارد و می‌تواند از این موضوع بهره ببرد. ما نمی‌خواهیم صرفا کشوری ترانزیتی باشیم اما می‌توانیم از زنجیره ارزش موجود سود ببریم. ... نگرش ما به چین و روسیه این‌گونه نیست که تصور کنیم آنها بهترینند اما در شرایط کنونی گزینه‌های خوبی برای همکاری به حساب می‌آیند و افکار عمومی باید آگاه شود.»

 

ایران و آژانس در مسیر تعاملی تازه

سیدجلال ساداتیان، تحلیلگر مسائل بین‌الملل در یادداشتی برای «آرمان ملی» نوشته است: «توافق اخیر ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی می‌تواند زمینه را برای آغاز مذاکرات برجامی در وین نیز فراهم کند و به نظر می‌رسد ایران نیز در این مسیر به دنبال حل و فصل و پیگیری این گفت‌وگوها باشد؛ گفت‌وگوهایی که می‌تواند راه حل‌هایی را پیش روی طرفین برای رسیدن به توافق نهایی بگذارد. عدم همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی می توانست شرایط را برای ایران همزمان با روی کار آمدن دولت جدید دشوارتر کند. در این راستا اگر از سفر رافائل گروسی به تهران جلوگیری می‌شد، احتمال صدور قطعنامه‌ای علیه ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و ارجاع آن به شورای امنیت سازمان ملل قوت می‌گرفت. اما دولت سیزدهم تصمیم بر آن گرفت تا هماهنگی‌های لازم را با آژانس در دستور کار خود داشته باشد. در همین حال با سفر مدیرکل آژانس به ایران توافقی بین طرفین صورت گرفت که می‌توان آن را مثبت ارزیابی کرد. توافقی در سایه مصوبه بحث برانگیز مجلس که پیش‌تر دولت آقای روحانی را از رسیدن به هر گونه توافق با آژانس انرژی اتمی منع می کرد. در همین حال آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز نگرانی‌هایی داشت که القائات رژیم صهیونیستی مبنی بر اقدامات ایران در سکوت خبری به آن دامن می‌زد. اما بر اساس بیانیه مشترک و توافق جدید به بازرسان آژانس اجازه داده شد تا نسبت به سرویس فنی تجهیزات نظارتی مشخص شده و جایگزینی کارت‌های حافظه آن‌ها که تحت مهر و موم مشترک در ایران نگهداری خواهند شد، اقدام نمایند. موضوعی که اگر دردولت‌های قبلی یعنی یازدهم و یا دوازهم صورت می‌گرفت می‌توانست با واکنش‌ها و جنجال‌های زیادی روبه‌رو و همچنین مورد انتقاد شدید نمایندگان مجلس قرار گیرد اما همگرایی بین قوای مجریه و مقننه مانع هرگونه انتقاد نسبت به این موضوع شد. گروسی که با ابراز خرسندی نسبت به این توافق تهران را ترک کرد، بار دیگر از سفر مجدد خود به ایران خبر داد واظهار داشت که عزیمتش به تهران پس از اتمام سفر رئیس سازمان انرژی اتمی ایران به وین و به زودی انجام خواهد شد. بنابراین سفر گروسی به تهران، آژانس و ایران را از مسیر اختلاف و تنش دور کرد و فضایی مثبت، همراه با تعامل و همکاری را در روابط دو طرف ایجاد کرد. شکل گیری چنین فضای مثبتی بالطبع می تواند زمینه را برای آغاز مذاکرات برجامی در وین نیز فراهم کند و به نظر می‌رسد ایران نیز در این مسیر به دنبال حل و فصل و پیگیری این گفت‌وگوها باشد؛گفت‌وگوهایی که می‌تواند راه‌حل‌هایی را پیش روی طرفین برای رسیدن به توافق نهایی بگذارد.»

 

تحول راهبردی در منطقه‌گرایی ایران

عباس حاجی نجاری در سرمقاله امروز «جوان» به بهانه حضور رئیسی در اجلاس شانگهای نوشته است: « آنچه در سال‌های اخیر به اهمیت این اجلاس و ارتقای ظرفیت آن در تعاملات جهانی افزوده است روند انتقال مرکز ثقل قدرت در سطح جهانی از غرب به شرق است. نکته‌ای که حتی کشور‌های اروپایی نیز به آن اذعان کرده و امریکا هم به‌عنوان ابرقدرت روبه افول جهان، سه کشور عمده حاضر در این اجلاس یعنی چین، روسیه و ایران را به‌عنوان تهدید اصلی امریکای آینده قلمداد کرده است. اما فارغ از ابعاد جنگ روانی امریکایی‌ها در این روایت‌سازی، ظرفیت موجود جمعیتی، منابع زیرزمینی، انرژی، صنایع، بندرها، راه‌های آبی و ظرفیت‌های بالای علمی و صنعتی کشور‌های عضو شانگ‌های مؤید عمق این نگرانی امریکایی‌ها است.

تقویت موقعیت و حضور ایران در این اجلاس اگرچه به معنای توسعه سیاست نگاه به شرق و تقویت ارتباطات منطقه‌ای ایران است، اما به معنای عدم ارتباط ایران با غرب نیست، بلکه سیاست دولت جدید، همان‌گونه که بار‌ها بر آن تأکید شده است برقراری ارتباط متوازن با غرب و شرق در عین ارتقای روابط با همسایگان است. بدیهی است که محصول این ارتباطات هوشمندانه، به‌منزله تکمیل شکست پروژه انزوای جمهوری اسلامی ایران توسط قدرت‌های سلطه است.

اما به لحاظ اقتصادی، تقویت حضور ایران در این اجلاس و ارتقای عضویت ایران در سازمان همکاری شانگ‌های می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد فرصت‌های اقتصادی و سبب افزایش همکاری دوجانبه و چندجانبه میان اعضای سازمان و جمهوری اسلامی ایران شود. همچنین امکان بهره‌گیری از امکانات اقتصادی چین در بازار انرژی جمهوری اسلامی ایران و صادرات بیشتر نفت به چین فراهم می‌شود. جمهوری اسلامی ایران نیز می‌تواند از کانال سازمان همکاری شانگ‌های امکان سرمایه‌گذاری بیشتر و تقویت نفوذ اقتصادی در کشور‌های آسیای مرکزی را فراهم کند. درعین‌حال عضویت دائم در شانگ‌های می‌تواند امکان استفاده از فرصت‌های ترانزیتی برای جمهوری اسلامی ایران را فراهم کند.

اما با توجه به برخی تحولات مانند استقرار دولت سیزدهم، اهمیت یافتن نگاه به شرق در سیاست خارجی کشورمان، روند خروج نظامی امریکا از افغانستان و بازتاب‌های منطقه‌ای و بین‌المللی آن، سابقه رفتاری کشور در موضوع سند همکاری‌های ۲۵ ساله ایران و چین و...، احتمال شکل‌گیری فضای عملیات روانی علیه کشورمان متصور می‌باشد. زیرا به‌رغم دستاورد‌های این اجلاس برای ایران، تجربه نشان داده هرگونه نزدیکی ایران به کشور‌های غیر غربی یا عقد قرارداد با آن‌ها موجب راه‌اندازی هجمه‌های رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی می‌شود. کما اینکه این رویکرد در مورد عقد قرارداد ۲۵ ساله با چین کاملاً مصداق داشت. به همین دلیل در روز‌های آینده شاهد حجم گسترده عملیات روانی دستگاه رسانه‌ای غرب و معاندان داخلی برای کمرنگ نشان دادن این اتفاق راهبردی، اتهام به سیاست خارجی ایران مبنی بر خارج شدن از اصول اساسی خود مانند استقلال گرایی و برجسته‌سازی سیاست نگاه به شرق ایران در چارچوب یک رویکرد زیان‌بار و پذیرش سلطه جدید شرق، خواهیم بود.»

 

رئیسی را فرا جناحی می‌بینم

جلال جلالی زاده، فعال سیاسی اصلا‌ح طلب در سرمقاله امروز «آفتاب یزد» نوشته است: «با منصوب شدن مدرس خیابانی بر سمت استانداری سیستان و بلو چستان، شاهد اعتراضات اصولگرایان به دولت رئیسی بودیم. اما قبلا شاهد بودیم که وقتی مولوی عبدالحمید به انتصاب این استاندار اعتراض کرد وزیر کشور دلایلی را برای انتصاب ایشان آورده بود که مبنای آن دیدگاه توسعه‌گرایانه ایشان و فقرزدایی در منطقه بوده است. واقعیت این است که برخی از اصولگرایان می‌خواهند هر کسی را که آقای رئیسی بر سمتی می‌گمارد طبق نظر آن‌ها باشد در حالی که آقای رئیسی در تبلیغات انتخاباتی خود هم اسمی از یک جناح خاص نبرده و همیشه گفته بود که فراجناحی عمل خواهد کرد. بنابراین در چنین شرایطی اصلا پای جناح‌های سیاسی نباید در میان باشد و هر کس که توانایی بهتری دارد باید بر مسند امور گمارده شود. با توجه به وعده‌هایی که آقای رئیسی در زمان انتخابات داده بود من فکر نمی‌کنم که زیر بار این فشارها برود و این اعتراضات بتواند خللی در کار ایشان ایجاد نماید.

در اصل نمی‌توان آقای رئیسی را اصولگرا دانست چون خیلی از طرفداران ایشان اصولگرا نیستند و ایشان را اصولگرا نمی‌دانند بلکه نسبت به شعارهایی که آقای رئیسی داده بودند، امیدوار بودند و به همین جهت نیز از ایشان استقبال کردند، تا کنون هم بیشتر تاکید آقای رئیسی و معاونانشان بر شایسته سالاری بوده است، حالا فرق نمی‌کند که فرد شایسته اصلاح‌طلب باشد یا اصولگرا مهم این است که آقای رئیسی بتواند از این افراد شایسته در بحث مدیریتی کشور استفاده نماید تا معضلات فعلی برطرف شود.»

 


 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها