بازی دو سر باخت اصلاحطلبان
رفتار سیاسی غرضورزانه که اصلاحطلبان در موضوع واکسن در پیش گرفتند، برای آنها یک بازی دو سر باخت است.
روزنامه فرهیختگان در این زمینه مینویسد: وقتی واکسن نیست، سیاسیها جور دیگری سیاسی کاری میکنند، وقتی واکسن هست، سیاسیها بازهم سیاسیکاری میکنند. در این بین هم جالبتر از همهچیز، اصل سیاسیکاری و ادعای دلسوزی برای مردم است. روزانه بالای 500-400 نفر از مردم کشورمان جانشان را از دست میدهند، برای چه چیزی؟ برای سوءمدیریت در جریان مواجهه با کرونا، برای غلبه نگاه سیاسی بر نگاه سلامتمحور و تخصصی، برای عدم توجه به سخنان کارشناسان و متخصصان و تصمیم گرفتن برمبنای دوگانهسازیهای بلاوجه و موضوع! هنوز خیلی از ایام ریاست روحانی دور نشدیم که بخواهیم خیلی زحمت یادآوری مسائلی را بکشیم، حتما یادتان هست که سناریوی ایمنی جمعی که در آخر با عزل معاون وزارت بهداشت سرهمش کردند، چطور کشور را به باتلاق کرونا فرو برد و چند نفر را به کام مرگ کشید. هنوز یادتان هست که چه اظهارات و ادعای شاذ و عجیبی از مسئولان در سطوح عالی ستاد ملی مقابله با کرونا در ارتباط با کرونا صورت میگرفت و پایان کرونا را به شنبه حواله میدادند. حتما یادتان هست که بعد از تولید اولین واکسن کرونا در دنیا، حتی قبل از پایان دوران کارآزمایی واکسنها، چقدر متخصصان فریاد زدند که بهجای شرکت در کارآزمایی داروهای کرونایی مثل ترکیه، امارات و... در کارآزمایی واکسنها شرکت کنیم و نکردیم.
همچنین بد نیست اشارهای به هشدار مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی نسبت به واردات واکسن روسی اسپوتنیک و بعد از آن نام عجیب سازمان نظام پزشکی در این رابطه بکنیم که خطاب به رئیسجمهور نوشت: «مدارک و مستندات و دلایل تایید این واکسن دراختیار صاحبنظران جامعه پزشکی قرار نگرفته است! بدیهی است جامعه پزشکی کشور پس از یکسال تلاش، چشمانتظار تدبیر و اقدامی عاجل برای واکسیناسیون سراسری با واکسنی معتبر که روند علمی و معقول تایید و تهیه را طی کرده باشد، است و انتظار دارد که با در نظر گرفتن جمیع شرایط نسبت به خریداری بهترین واکسنهای موجود دنیا از شرکتهای چندملیتی اقدام شود!»
آن دولت با تمام کارشکنیها و اشتباهاتی که مرتکبش شدند، از سرمان گذشت، اما این مدل مواجهات، آنهم ازسوی متخصصان و پزشکان و با همراهی سیاسیون، قصد تمام شدن ندارند. اگر تمام اظهارات امثال ظفرقندی، عبدی، مطهری و... را قطعات یک پازل در نظر بگیریم، فارغ از کنشها و اظهارات ایام انتخابات که از گعدهها و میتینگهای انتخاباتی اصلاحطلبان نشت میکرد، همهاش را میتوان دنبال هم و بدبینانه درجهت تکمیل یک نقشه و هدف مشخص ارزیابی کرد. گره زدن واردات واکسن به خوشوبشها و پرسهزدنهای مقامات وزارت امور خارجه در وین و با اروپاییها و بعد از آن منوط کردن واردات واکسن به پذیرفتنFATF همان مسیر پیوند آب خوردن به برجام و کرختی سیاستهای دولت دوازدهم است که انگار تمامی هم ندارد.
اخیرا فایلی صوتی را از مطهری نماینده دوره قبل مجلس شنیدیم، که جالب بود، بندهخدا، هنوز هم معتقد بود وارادات واکسن به FATF ربط پیدا میکند و برای تحلیل واردات واکسن بدون پذیرفتن FATF هم نیمساعتی وقت میخواست که خب خودش این وقت را نداشت!
دوست داشتم از ظفرقندی، از مطهری و از تاجرنیا که اخیرا در مصاحبهای با روزنامه شرق در ارتباط با واکسن همان مسیر قبلیها را طی کردند و از عباس عبدی و... هم بهعنوان دلسوزان مردم ایران نام ببرم و ادعاهایشان را باور کنم، اما خب پروژه سیاسی کردن واکسن، مثل سیاسیکردن مدیریت واکسن، مثل سیاسیکردن همه چیزهای دیگر، ساخته و پرداخته ذهن و زبان و قلم همینهاست. روزی که اصلاحطلبان و امثال ظفرقندی و... برای عدم ورود واکسن روسی به ایران و تحریم تزریق آن بیانیه میدادند، باید کمی کلاهشان را بالاتر میگذاشتند و ایران را بدون روحانی و مدیریت فشل دولت دوازدهم میدیدند.
یادآور میشود با روی کار آمدن دولت جدید و با وجود حل نشدن موضوع FATF واردات و تزریق واکسن شتاب گرفت. به نحوی که رکورد تزریق روزانه بیش از 2/5 برابر افزایش یافت و ظرف 3 هفته به اندازه 7 ماه واردات واکسن صورت گرفت./کیهان
دیدگاه تان را بنویسید