تحلیل از چپ و راست؛
دولت سیزدهم؛ تفاوتها و اولویتها
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیلگران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود مینگرند و مینویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیلها ، مسائل را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بررسی کنیم.
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
رمز موفقیتِ دولت رئیسی چیست؟
محمد صرفی در شماره امروز «کیهان» نوشته است: « دولت سیزدهم موقعیت خاص و ویژهای دارد. موقعیتی که بیش از هر چیز میراث دولت پیشین است. ... میتوان گفت احیای اقتدار دولت، اصلیترین ماموریت آقای رئیسی و کابینه اوست. این اقتدار باید در حوزههای مختلف داخلی و خارجی به شکل حداکثری خود را بروز دهد. ... اعمال قدرت و اقتدار در ابتدای امر برای جامعه هدف، سخت و تلخ به نظر میرسد اما اگر بجا و عاقلانه باشد نتیجه آن شیرین است. آقای رئیسی و مدیرانش باید عنصر اقتدار را به دولت برگردانند. کلید حل بسیاری از مشکلات امروز کشور از گرانی گرفته تا فساد و بیماری مهلک کرونا، اقتدار است. دولت تدبیر و امید، اهل هر چه بود، اهل اقتدار نبود. مردم از دولت انتظار اقتدار دارند. اقتداری همراه با اشراف، برنامه و کار بیوقفه که مشکلاتشان را حل کند و اجازه تعدی فرصتطلبان و زیادهخواهان داخلی و خارجی را به حقوق و منافعشان ندهد. دولتی که اقتدار نداشته باشد، نه تنها قدرتهای خارجی بلکه خرده دلالان و فرصتطلبان داخلی نیز برای تدابیرش تره خرد نمیکنند.»
۱۸ ماه؛ معادل هر روز سقوط یک ایرباس
عباس عبدی، در یادداشت امروز خود در روزنامه «اعتماد» نوشته است: «بالاخره پس از یک تاخیر حدودا 9 ماهه، دادههای رسمی سازمان ثبت احوال کشور نیز منتشر شد و میزان زاد و ولد تا نیمه مرداد ماه در اختیار عموم قرار گرفت. از طریق این آمار میتوان به میزان دقیق مرگ و میر ناشی از کرونا پی برد. آمار اعلامی ستاد کرونا به علت تعریفی که از فوت شده کرونایی میکند، نارساست. باید به این آمار فوتیهای مشکوک به کرونا را هم اضافه کنند. از اینرو برای اطلاع از تعداد مرگ و میر واقعی باید به آمار ثبت احوال مراجعه شود. محاسبات این یادداشت با حداکثر دو و سه هزار بالا و پایین معتبر است. براساس آمار اعلام شده، تعداد فوت برحسب هر فصل و سال طی سالهای گذشته به شرح زیر بوده است. مشاهده میشود که در سال 1398 که اواخر آن کرونا وارد کشور شد نسبت به سال 1397 حدود 18 هزار نفر مرگ و میر افزایش یافت که حدود 14 تا 15 هزار نفر آنان ناشی از کروناست. اگر با همین منطق فوتیهای سال 1399 را نیز در نظر بگیریم، حدود 126 هزار نفر بیش از رقمی است که در فقدان کرونا شاهد مرگ و میر میبودیم. در مجموع تا پایان سال 1399، حدود 140 هزار نفر فوت ناشی از کرونا داشتهایم... چون هیچ عامل دیگری وجود ندارد تا این افزایش فوت را به آن ربط دهیم. به علاوه در سال 1399، حدود 1500 مرگ و میر ناشی از تصادفات کم شده که به علت کاهش تردد بود و این رقم را هم باید در محاسبات فوت کروناییها منظور داشت. افزایش فوتیها در 5/4 ماه اول امسال نیز چشمگیر است. اگر کرونا نبود در این فاصله باید حداکثر 146 هزار نفر فوتی میداشتیم که در عمل 200 هزار نفر است، یعنی 54 هزار نفر افزایشیافته است که با مجموع فوتیهای سال 1398 و 1399 ناشی از کرونا حدود 194 هزار فوتی کرونا تا نیمه مرداد سال جاری داشتهایم، در حالی که آمار رسمی حکایت از مرگ و میر حدود 93 هزار نفر تا این تاریخ است. یعنی آمار رسمی 101 هزار نفر کمتر از رقم واقعی است. ... بهطور متوسط روزانه حدود 350 نفر فوتی کرونایی داشتهایم، در حالی که متوسط آمار رسمی این رقم را حدود 172 نفر اعلام میدارد. با توجه به اینکه بدترین شرایط کرونا معمولا در پاییز و زمستان رخ میدهد، اگر با همین روند فعلی وضعیت ادامه پیدا کند، در پاییز امسال تعداد فوتیها از پاییز 99 به مراتب فراتر خواهد رفت و ممکن است به روزانه حدود 830 فوتی هم برسد که بهطور قطع خارج از توان تحمل مردم و نظام بهداشت و درمان است. تنها راه موثر، افزایش واکسیناسیون است. باید ترتیبی اتخاذ شود که تعداد قابل توجهی از مردم تا پایان مهر ماه هر دو دوز واکسن خود را دریافت کنند. ... مشکل حکومت این است که از ابتدا مساله را در حدی که بایسته است جدی نگرفت، اکنون وارد وضعیت بحرانی شده و هزینه عبور از این وضعیت به مراتب سنگینتر از پیشگیری قبلی است. مدیریت بهداشتی کشور ضربه سنگینی را به اعتماد مردم زد و همهاش در پی تعریف و تمجیدهای دروغین از خود بود. با پنهانکاری آماری، خیال خود را راحت کردند، در 18 ماه گذشته، مرگ و میر روزانه به اندازه سقوط بیش از یک هواپیمای ایرباس بوده است. نظام بهداشتی و درمانی بر اساس این منطق پزشکی عمل نکرد که پیشگیری بهتر از درمان است. اینکه امروز درمان کنید، بهتر از فرداست. فردا خیلی دیر بود.»
کابینه سیزدهم سربازان میدان خدمتند نه ژنرالهای مدعی
حسن رشوند در سرمقاله امروز «جوان» نوشته است: «در میان منتقدان کابینه معرفی شده آیتالله رئیسی عدهای هم هستند که خودشان را بیشتر مستحق این پست میدانند و در مقام مقایسه بین خود و رفیق دیروزشان که در آستانه وزارت قرار دارد، خود را شایستهتر فرض کرده و میگویند چرا من انتخاب نشدهام؟ این عده در این مدت از هیچ کوشش و لابیگری برای رسیدن به پست وزارت فروگذار نکردند که البته رفتار بسیار ناپسندی است. چرا که لابی کردن و دویدن برای گرفتن مسئولیت در نگاه دینی و انقلابی، امری مذموم است. ... برخی دیگر با معرفی دو سه وزیر کارآمد دولت احمدی نژاد در دولت سیزدهم، هجمه به کابینه معرفی شده را برای خود یک فرض واجب دانسته و تلاش کردند وانمود کنند این کابینه همان کابینه دولتهای نهم و دهم است. این در حالی است که قرار نیست کسانی که در کار برای مردم امتحان خود را به درستی پس دادهاند فقط به جرم اینکه در دولتی مسئولیت داشته و از قضا منشأ خدمات بزرگ و تحول آفرین در همان مقطع بودهاند، برای همیشه حذف شوند و کشور از خدمات ارزنده آنها محروم گردد. ... عدهای دیگر که از ترکیب کابینه پیشنهادی آیتالله رئیسی ابراز نارضایتی میکنند در اردوگاه اصلاح طلبان و برخی جناحهای سیاسی اصولگرا هستند که این روزها با برداشت اشتباه از طرح دولت «وفاق ملی» آرزوهای دیگری را در ذهن خود میپروراندند. آنها با همین نگاه، این روزها شروع به نقد کابینه پیشنهادی آقای رئیسی کرده و معتقدند کابینه سیزدهم از همه جناحها بهره نبرده، پس این کابینه را نمیتوان فرا جناحی دانست. در این خصوص باید گفت اولاً فرا جناحی بودن به معنای حضور همه جناحهای سیاسی در کابینه نیست که در این صورت، دولت تبدیل به شرکت سهامی میشود و هر کسی به دنبال سهمخواهی از دولت خواهد بود. این همان اشتباه بزرگی است که برخی دولتهای گذشته مرتکب آن شدند و دولت به دلیل داشتن چند سر و کابینه چند پاره، همچون دولت روحانی که خروجی آن ناهماهنگی، عدم انسجام و در نهایت در اوج ناکارآمدی و بی عملی شدید بود، چنین وضعیتی را تاکنون در کشور حاکم کرده است. ثانیاً فرا جناحی بودن و دولت وفاق ملی به معنای انتخاب افراد بدون نگاه به جنبه جناحی و سیاسی آنها و بر اساس رویکرد حاکم بر دولت جدیدی است که آمده تا وضع موجود را تغییر بدهد و با نگاه انقلابی و درونزوایی اقتصاد و تخصص، این دولت را برای رسیدن به اهداف اعلام شده همراهی کند.»
دولت سیزدهم، دولتی متفاوت؟
احمد غلامی . سردبیر روزنامه «شرق» امروز نوشته است: «با اینکه در کابینه دولت سیزدهم برخی چهرههای آشنا دیده میشود، اما درنهایت دولت به دست چهرههای ناآشنایی خواهد افتاد که در عرصه عمومی چندان شناختهشده نیستند. البته برخی از همین چهرههای ناآشنا در دولتهای پیشین سمتهایی داشتهاند و با بوروکراسی دولتی آشنا هستند. این وزرای پیشنهادیِ ناشناخته چون پرونده و سابقه کاری عیانی ندارند، کمتر مورد قضاوت قرار گرفته و دولت سیزدهم میتواند بدون تنش پیش برود. این فرصت، فرصت مغتنمی است که اعضای دولت در کوتاهمدت از انتقاد (دسترسی) در امان باشند. رئیس دولت نیز از این قاعده مستثنا نیست. اگرچه رئیسی سابقه کارهای مدیریتی و اجرائی دارد و مردم میتوانند درباره او به قضاوت بنشینند، اما چون او تاکنون در پستهای انتخابی نبوده، این فرصت را دارد که به دور از انتقاد، چهرهای تازه از خود نشان دهد. این ویژگی یعنی غیر قابل دسترس بودن، به معنای قضاوتناپذیری در کوتاهمدت و میانمدت فرصت درخشانی است تا دولت سیزدهم جامعه تودهای ایران را مجدداً بازسازی کند. ... جامعه ایران بهندرت در وضعیت جامعه کثرتگرا بوده است و اغلب دولتهای ایران بدون استثنا از دوش جامعه تودهای روی کار آمدهاند. همین امر موجب حساسیت نهادهای رسمی کشور شده و خواسته یا ناخواسته آنان را در برابر دولت قرار داده است. بدیهی است که برخی از این رویاروییها به دلیل تعارض منافع بوده است؛ اما همین تسلط بر جامعه توداهای، تعارض منافع را عمیقتر کرده است. ... تودهایشدن به این معناست که بسیاری از مردم عضو هیچ گروه و طبقه اجتماعی نباشند. در جامعه تودهای، طبقات حضور دارند و به حیات خود ادامه میدهند اما نقشی جدی در رخدادهای سیاسی نخواهند داشت. ... به معنای واقعی میتوان گفت دولت روحانی جامعه را اتمیزه کرد. جامعهای چنان ازخودبیگانه که حتی طبقاتی با منافع مشترک هم نمیتوانستند در کنار یکدیگر قرار بگیرند. بیدلیل نیست که در زمان دولت روحانی کشور با اعتراضات پراکندهای از جنس و جنمی کاملا متفاوت روبهرو بود؛ اعتراضاتی که همسو نبودند و با اینکه نافی همدیگر نبودند، اما با یکدیگر همدستی نداشتند. این وضعیت بود که امکان ظهور دولت جدید را حتی بدون جامعه تودهای رقم زد. دولت روحانی بیش از هر کسی خالق دولت سیزدهم است. اگر همه دولتها بر دوش جامعه تودهای خود را برکشیدهاند، دولت رئیسی تلاش میکند دوباره جامعه اتمیزهشده را تودهای کند تا بتواند به اهدافش دست یابد. کابینه دولت سیزدهم بستر مناسبی برای این امر است. از این نظر دولت سیزدهم با دولتهای دیگر کاملا متفاوت است.»
اقدامات کوتاهمدت برای بهبود معیشت مردم
میثم مهرپور، کارشناس ارشد اقتصاد امروز در یادداشتی که «وطن امروز» منتشر کرده، نوشته است: «دولت سیزدهم طی روزهای گذشته فعالیت رسمی خود را در شرایطی آغاز کرد که مشکلات اقتصادی کشور نسبت به دهه گذشته وارد پیچیدگیهای جدیدی شده است؛ مشکلاتی که رفع آنها نیازمند اقدامات جدیدی از سوی دولت و حاکمیت است. کسری بودجه شدید، الزام به بازپرداخت بدهیهای دولت گذشته تحت عنوان عرضه اوراق، تورم بیش از 40 درصدی و تداوم تحریمهای اقتصادی از جمله مشکلات پیش روی دولت جدید است. طبیعی است حل تمام این مسائل در کوتاهمدت و طی ماههای ابتدایی روی کار آمدن دولت سیزدهم مقدور نبوده و اصلاح برخی از این امور نیازمند فراهم کردن شرایط لازم در یک بازه زمانی مشخص است. با این حال با توجه به شرایط اقتصادی کشور، دولت سیزدهم باید چند اقدام را به عنوان اولویتهای اقتصادی خود در کوتاهمدت مدنظر داشته باشد؛ اقداماتی که اگر چه صرفا نیازمند تغییر نگاه و روشهای مدیریتی دولت جدید نسبت به گذشته است اما میتواند منجر به تحولات ملموسی در حوزه اقتصاد و معیشت مردم شود. 1. تیم اقتصادی هماهنگ: نخستین اقدام دولت جدید در راستای حرکت به سمت حل مشکلات اقتصادی جامعه را میتوان در انتخاب اعضای کابینه – بویژه تیم اقتصادی دولت- جستوجو کرد. ... 2- اصلاح نظام توزیع: یکی از فوریترین اقدامات دولت سیزدهم در حوزه اقتصاد را میتوان اصلاح زنجیره تولید و توزیع کالاهای اساسی دانست. ... 3- شفافیت در تسهیلات بانکی: انتشار اخباری چون بدهی 90 هزار میلیارد تومانی 11 بدهکار بزرگ بانکی در کنار میزان ناچیز مطالبات معوق تسهیلات خرد و مصرفی نشانگر این موضوع است که بخش قابل توجهی از مطالبات معوق در نظام بانکی ایران مربوط به افراد خاص و محدودی است که از طریق روابط غیرشفاف و بدون پشتوانه منطقی موفق به دریافت تسهیلات از نظام بانکی کشور شدهاند. ... 4- تغییر در نظام یارانهای: دولت سیزدهم در کوتاهمدت به عنوان یکی از اقدامات اولیه خود میتواند سراغ اجرای طرحهایی برود که مطالعات آن طی سالهای اخیر در مراکز پژوهشی- تحقیقاتی وابسته به مجلس، دولت یا مراکز معتبر علمی- دانشگاهی انجام شده و در صورت تایید و اراده دولت آماده اجراست».
درنگی در عکس تحقیرآمیز دو سفیر
محمد فاضلی استاد دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی برای «آرمان ملی» نوشت: «سفرای روس و انگلیس با منتشر کردن عکسی؛ کنفراس تهران و کشوری اشغالشده در آذر ۱۳۲۲ را به یاد آوردهاند. عکس تلخی است، و بدبختانه تحقیرآمیز؛ هم عکس استالین، روزولت و چرچیل؛ و هم عکس این دو آقای سفیر. درنگی در عکس تحقیرآمیز سفرای روس و انگلیس؛ آب که سربالا میرود قورباغه هم ابوعطا میخواند. اگر تولید ناخالص داخلی ما هم اندازه کرهجنوبی ۲۰۰۰ میلیارد دلار بود، یا روسیه پوتین برای تأمین خیار و گوجه مملکت سردسیرش لنگ گلخانههای پربازده ترکیه بود، اگر انتقال گاز ایران به اروپا و رقابت با گاز روسیه ممکن یا محقق میشد، و اگر صد تا شرکت انگلیسی و روسی منافع تجاری در ایران داشتند و تجارت و فناوری ایرانی برای آنها اهمیت داشت، اگر زیر شدیدترین رژیم تحریمها نبودیم و سیاست خارجی توازن داشت، اگر زیر بار تحریم برای انتقال چند ده میلیون دلار برای خرید واکسن کرونا از روسیه مجبور نبودیم ناز بانک عراقی را بکشیم و مجوز اوفک بگیریم، اگر .. اگر ...، این لوان جاگاریان و سایمون شرکلیف ابوعطا نمیخواندند؛ و در اوج بحران و زخم خونریز روزی چند صد کشته کرونا، بر آن نمک نمیپاشیدند و عکس تحقیرآمیز آذر ۱۳۲۲ را شبیهسازی نمیکردند. رگ گردن کلفت کنیم، این دو نفر را به وزارت خارجه احضار کنید، بیانیه رسمی بدهیم و اقلا رسما اعتراض کنید، اما این کارها فقط برای دلخوشی به درد میخورند. فرمان حکمرانی را به سویی بچرخانید که در مسیر رشد اقتصادی ۸ درصدی و بالاتر قرار گیرد، کاری کنید تحریم رفع شود، کاری کنید نخبه ایرانی امید ماندن داشته باشد، پا روی گلوی استارتاپ و کسب و کار اینترنتی نگذارید، تعارض منافع را حل کنید که تصمیمها درست باشند، شایستگان را به کرسیها بنشینید؛ نه جلاسان گردگو، فرصتهای ناشی از موقعیت جغرافیایی و جغرافیای سیاسی ایران را زیر بار تحریم به هدر ندهید و... خلاصه انقلابی اصلاحی در حکمرانی کنید. آن وقت خواهید دید اینها ابوعطا نمیخوانند و یاد آذر ۱۳۲۲ هم نمیافتند؛ و مثل پیرمردهایی که درباره قوه جنسی جوانی خود لاف میزنند، عکس نمیگیرند. نگذارید آب سر بالا برود، قورباغهها ابوعطا نمیخوانند.»
دیدگاه تان را بنویسید