پاسخ پژوهشگر تاریخ معاصر به یک ادعاى تاریخى؛
مشروطه مشروعه، آرمان شیخ فضل الله
پیرو انتشارى مطلبى در سایت عصر ایران با عنوان؛آقاى قالیباف و یاد شیخ فضل الله در مکانى که نمى پسندید که پس از سخنرانى رییس مجلس و تمجید دکتر قالیباف از مجاهدت هاى شیخ فضل الله نورى منتشر شد، نوابیان پژوهشگر تاریخ معاصر توضیحاتى در خصوص واقعیات و مستندات تاریخى مرتبط با دوران مشروطه در اختیار سایت فردا قرار داده که به این شرح است؛
سرویس سیاسی فردا: پیرو انتشارى مطلبى در سایت عصر ایران با عنوان؛آقاى قالیباف و یاد شیخ فضل الله در مکانى که نمى پسندید که پس از سخنرانى رییس مجلس و تمجید دکتر قالیباف از مجاهدت هاى شیخ فضل الله نورى منتشر شد، نوابیان پژوهشگر تاریخ معاصر توضیحاتى در خصوص واقعیات و مستندات تاریخى مرتبط با دوران مشروطه در اختیار سایت فردا قرار داده که به این شرح است؛
با سلام و عرض ارادت
شیخ فضل الله نوری در ابتدای مشروطیت در زمره علمای مهاجر قرار داشت؛ همان علمایی که با هجرت به حضرت عبدالعظیم و قم، ستون محکم حمایت از خواست مردم در این مسیر بودند. شیخ شهید پس از پیروزی مشروطیت نیز، بر اعتقاد خود راسخ ماند، اما به نظر او، احکام نورانی اسلام به تنهایی قادر بود مسیر تقنینی مجلس را هدایت کند و برای وضع قوانینی که برخی تندروهای مشروطه خواه در پی تصویب و اجرای آن بودند، محلی از اعراب وجود نداشت. شیخ مخالف قوانینی بود که بر خلاف احکام و ضرورتهای شرع تصویب می شدند. خلق اصطلاح مشروطه مشروعه، بی تردید مهمترین نماد هوشیاری سیاسی شیخ شهید است؛ او در برابر خط غربگرایی که به تقلید از قوانین کشورهای اروپایی، ایجاد مراکز فساد و مشروب فروشی را برای کمک به درآمدهای شهرداری لازم می دانست، روی آوردن به غیر داشته های مسلمانی را، عین گمراهی فرض می کرد.
شیخ مشروطه ای را مشروع می دانست که از گذرگاه عالی مقام شریعت عبور کند و قوانین مصوب در آن خلاف نص شرع انور نباشد. اهتمام او به تصویب اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه، مبنی بر نظارت 5 نفر از مجتهدان و علمای هر عصر، با انتخاب مراجع عظام، برای نظارت بر مصوبات مجلس و تشخیص عدم مغایرت آنها با مبانی اسلام، به تنهایی برای نشان دادن نوع مشروطه ای که شیخ شهید در پی آن بود کافی است. موضوعی که در نظام قانونگذاری جمهوری اسلامی، در قالب شورای نگهبان بروز یافت و طرفه اینجاست که همان سینه چاکان مشروطه و توهین کنندگان به شیخ شهید، از اجرای قانون اساسی مشروطه که طبق یکی از اصول آن، تعطیل بردار نبود، خودداری کردند. طبیعی بود که شیخ در ابتدای کار سعی در تصحیح مسیر داشته باشد و چون آنها را در ناحق خود مصر ببیند، علنا به مخالفت با مشروطیت غربگرا بپردازد. برخی مورخان شیفته جریانهای خاص، با ناجوانمردی از یاد می برند که آرمان شیخ، انهدام مشروطیت نبود؛ او مشروطه مشروعه می خواست و جز این را، ورود در مسیری غیر از اسلام و شایسته عنوان کفر می دانست.
دیدگاه تان را بنویسید