سعدالله زارعی: مسدودسازی هرمز اصلا منطقی نیست
در پیشنویسی که آمریکاییها منتشر کردند، آمده بود که ایران قبول کرده است درباره مسائل نظامی و مسائلی از این قبیل که تاکنون حاضر به مذاکره نبود، مذاکره کند. این یعنی توافقی بدتر از برجام در شرف وقوع بود.
سعدالله زارعی، کارشناس مسائل بین الملل در خصوص مسائل منطقه و بین الملل با روزنامه فرهیختگان گفتوگویی داشته است که بخشهای مهم آن در ادامه آمده است.
باید به آمریکا معادله ذهنی خود از شرایط فعلی را ثابت کنیم
- هنگامی که دارو به بیماران ایرانی نرسد این بیمار فوت میکند. اگر غذا به میزان کافی به شهروند ایرانی نرسد، او آسیب میبیند و دچار بحران میشود. هنگامی که امنیت غذایی یک کشوری سلب میشود درواقع مثل این است که دشمن شهری را به محاصره درآورده و راهها را ببندد ولی به آن شهر حمله نکند. بعد هنگامی که به او میگویند تو درحال کشتن انسانها هستی، بگوید خیر من که تیری نمیاندازم و مردن انسانها در شهر به من ارتباطی ندارد. این درحالی است که چنین کاری با وجود رد و بدل نشدن تیر به انسانها آسیب میرساند. وقتی مواد اولیه و علوفه وارد روستا نشود، این دامها از بین میروند و انسانها نیز از بین میروند. بنابراین باید به آمریکاییها بگوییم و نشان دهیم تحریم اقتصادی از نظر ما جنگ است. هیچ فرقی نمیکند یک شهروندی با گلوله از پا درآید یا از طریق تحریمها کشته شود. این دو تفاوتی ندارند. باید در عمل به آنها اثبات کنیم که چنین معادلهای در ذهن ما وجود دارد.
- در آمریکا باید خیلیها بدانند اگر واشنگتن تحریم کرد جان شهروندان نظامی آمریکا در خلیجفارس، در اقیانوس هند، در مدیترانه و در دریای سرخ به خطر میافتد. تجهیزات آمریکایی به خطر میافتد. در این معادله آسیبی که آمریکا میبیند بیشتر از آسیب ماست، زیرا واشنگتن بهعنوان ابرقدرت اعتباری دارد. آمریکاییها باید این معادله را فهم کنند. اگر فهمیدند به سمت تحریمهای شدید نمیروند و از اساس جرات بر چنین کارهایی پیدا نمیکنند.
ایران باید صادرات نفت خود را تضمین کند
- برخی میگویند این ادبیات جنگ در پی دارد، خب همین الان هم در جنگ هستیم! جنگ این است که نمیگذارند دارو و غذا به ایران بیاید. این موضوع یک جنگ امنیتی و وجودی برای ایران است. بنابراین نمیتوانیم از کنار این چیزها بهسادگی بگذریم. متوجهشدن این مساله که در سطوحی از جنگ قرار داریم کار سختی نیست بلکه یک موضوع روشن است. آمریکا همین که معادله جنگی را بفهمد دیگر به جنگ خود ادامه نمیدهد، در این شرایط برای چه جنگ کند.
- باید در آبهای جنوب نیز معادلهای را تثبیت کنیم. باید بگوییم اگر میخواهید نفت ببرید لزوما باید مقدار مشخصی از نفت ایران را به شکل تضمینشده بخرید. باید یک عددی که نیاز ما باشد مثلا دومیلیون بشکه در روز توافق شده و دریافت پول صادراتی آن نیز تضمین شود.
- با همین بحثها باید به ژاپن و کره و چین بگوییم هزینه تامین امنیت در منطقه را پرداخت کنند. این اقدامات گردنکلفتی نیست، ما توری در منطقه نینداخته و راهی را نبستهایم که در برابرش پول بگیریم بلکه میگویم نفت ما را نیز باید بخرید.
مسدودسازی هرمز اصلا منطقی نیست
- مسدودسازی هرمز اصلا منطقی نیست، زیرا به ضرر ماست و به پرستیژ ما ضربه میزند. چرا باید تنگههرمز را ببندیم؟ این تنگه برای ماست، معنا ندارد آن را ببندیم! چنین چیزی حتی در حد شعار نیز درست نیست! هدف ایران باید کنترل تنگه باشد. مدیریت تنگه، اعمال قوانین بر عبور و مرورها باید حرف ما باشد. ما اختیاراتی در حوزه تنگههرمز داریم که در سطح بینالمللی نیز پذیرفته شدهاند و ما میتوانیم براساس آن از کشتیهای عبوری عوارض دریافت کنیم و قواعدی مالی در اینجا ایجاد کنیم.
- نفوذ منطقهای درواقع یک اعتبار به شما میدهد. درحال حاضر 12میلیارد دلار مراودات اقتصادی با عراق داریم. در افغانستان 4.5 میلیارد دلار مراودات اقتصادی داریم که کسی به ذهنش نمیرسد این میزان درآمد را ایران از افغانستان به دست میآورد. اینها چطور ایجاد شده است؟ چطور در عراق که ترکیه به آن راحتتر کالا صادر میکند، اروپا راحتتر کالا صادر میکند، ایران یا مقام اول یا دوم را در مبادلات اقتصادی به این کشور دارد. این مقام با وجود تمام مشکلاتی است که در داخل داریم.
روحانی در وین بهدنبال توافقی خسارتبارتر از برجام بود
وحانی مطمئن بود میتواند شورای عالی امنیت ملی را پشتسر بگذارد، مجلس شورای اسلامی را پشتسر بگذارد و کارها را با قلدری تا انتها پیش ببرد و اقداماتش را با فروش وحشتناک ایران انجام دهد.
به نظر بنده روحانی یقین داشت چنین اقدامی ممکن است و لذا درباره مصوبه مجلس چه گفت؟ درباره شروط رهبری چه گفت؟ درباره خیلی از مسائل حرفهایی را زد که حتی تیم مذاکرهکننده نیز این حرفها را قبول نداشت.
آنچه قرار بود امضا شود صراحتا در بیانیه وزارت خارجه آمده بود. البته بیانیه امضا نشد ولی متن پیشنویس توافق را آمریکا به نوعی امضا کرده بود. در پیشنویسی که آمریکاییها منتشر کردند، آمده بود که ایران قبول کرده است درباره مسائل نظامی و مسائلی از این قبیل که تاکنون حاضر به مذاکره نبود، مذاکره کند. این یعنی توافقی بدتر از برجام در شرف وقوع بود. الحمدلله مجلس بهموقع وارد شد و مانع امضای این توافق خسارتبار شد.
دیدگاه تان را بنویسید