جعفر قنادباشی در یادداشتی اختصاصی برای «فردا» نوشت:
چرا باید با حفظ استقلال به چین نزدیک شویم؟
وقتی غربیها خود را در برابر ایران تعریف میکنند ما باید به سمت رقیب آنها برویم و نه آنکه به چین وابسته شویم اما با حفظ استقلال به این کشور نزدیک شویم.
گروه سیاست سایت فردا: سید جعفر قنادباشی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در یادداشتی اختصاصی برای سایت «فردا» نوشت: وقتی به تاریخ معاصر ایران نگاه میکنیم، سلطه غربیها بر سرزمینمان سابقه طولانی دارد. انگلستان در هر سه دوره صفویه، قاجار و پهلوی به طور مستقیم بر سرنوشت ایران تأثیر داشته است و اوج دخالتهایش را در همکاری با آمریکا در کودتای 28 مرداد نشان داد. آمریکا نیز با کودتای سال32 وارد ایران شد و به مدت 25 سال تعیینکننده سرنوشت سیاسی ایران بود و بعد از پیروزی نهضت اسلامی در سال57 تا کنون هم نمیخواهد بپذیرد که ایران دیگر یک کشور مستقل است. شهید بزرگوار، حسن آیت در یک تقسیمبندی جالب میگفت غربیها در دوران صفویه جای پای خود را در ایران گذاشته بودند، در دوران قاجار جای پا همراه با نفوذ داشتند و در دوران پهلوی جای پا، نفوذ و سلطه در ایران داشتند. در این بین وقتی به شرق آسیا نگاه میکنیم، در مییابیم که برای مثال کشوری مانند چین هیچگاه استعمارگر نبوده است. چینیها حتی از انگلستان هم مورد تهدیدهای بیسابقهای قرار گرفتند و جنگهای تریاک و ایستادگی چینیها هم حکایت از ظلمی بود که انگلستان در حق این کشور کرده بود. چین درحالی هیچگاه حتی قصد استعمار کشورهای دیگر را نداشته است که سابقه تمدنی به مراتب بیشتری از کشورهای غربی دارد و با فلسفه و هنرش شناخته میشود.
برسیم به امروز؛ در شرایط کنونی اهالی سیاست میگویند که باید با همه دنیا رابطه خوبی داشته باشیم و با هر کشوری میتوان روابط دیپلماتیک داشت. این گزاره درستی است اما بعضِ ایشان در تحلیل خود وقتی به چین میرسند، ناگهان فراموش میکنند که چین هم یکی از کشورهای دنیاست و اتفاقا یک کشور قدرتمند در عرصه بینالمللی محسوب میشود. حاکمیت ایران -و نه دولت فعلی- در مقطع کنونی تمایل دارد که به شرق بیتفاوت نباشد و با انعقاد قراردادهای و معاهدهنامههای بلندمدت زمینه گسترش روابط را فراهم کند زیرا قراردادهای کوتاهمدت نمیتواند به نحو چشمگیر زمینه رشد کشورها را فراهم کند. مثلا نمیشود برنامهای درازمدت داشت بر اینکه ایران چه کالاهایی را از چین میخرد و چینیها به چه محصولاتی از ایران احتیاج دارند اما در پرتو یک قرارداد بلندمدت میشود بر آینده سیاسی و اقتصادی دو کشور برنامهریزی کرد؛ از سوی دیگر یک قاعده مشخص عقلانی است که وقتی غربیها خود را در برابر ایران تعریف میکنند ما باید به سمت رقیب آنها برویم و نه آنکه به چین وابسته شویم اما با حفظ استقلال به این کشور نزدیک شویم.
چین کشوری است که هر روز پیشرفت وسیعش مشاهده میشود و امروز عملا یکی از دو قطب بزرگ اقتصادی دنیاست و ایران میتواند در همکاری با این کشور مهم بر قدرت خود بیفزاید و زمینه رشد و توسعه داخلی را هم فراهم کند؛ البته در این بین باید بدانیم که هیچ کشوری به طور کامل مورد اعتماد نمیتواند باشد زیرا کشورها با تصمیمات افراد اداره میشود و ممکن است در طول زمان تصمیمگیرندگان کشورها تصمیماتی بگیرند که احساس شود، پیمانها آنطور که انتظار میرفت، اجرایی نمیشوند اما با در نظرداشتن یک اصل کلی که چین کشور خوشسابقهای در وفای به عهد است و هیچگاه قصد استمعار کشورها را نداشته است، میتوان او را شریک خوبی قلمداد کرد
چینیها از زمان مائو تا کنون همواره در ارتباط با کشورهای دیگر صرفا منافع سرمایهگذاریهای خود را میبرند و هیچوقت بیش از آن چشم طمع نداشتهاند؛ بنابراین میتوان در پایان گفت که لازم است دولت آینده ایران برخلاف رویکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم اهتمام ویژهای بر توسعه روابط خود با کشورهای شرق آسیا و بهویژه چین داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید