تحلیل از چپ و راست؛
احیای ارتباط با نخبگان؟!
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
گروه سیاست سایت فردا – طبیعی و واضح است که تحلیلگران در عرصه سیاست به موضوعات مختلف از منظر خود و با گرایش سیاسی خود مینگرند و مینویسند. در اینجا اما سعی داریم با کنار هم قرار دادن این تحلیلها ، مسائل را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بررسی کنیم.
در بسته پیشرو تحلیلهای سیاسی را فارغ از جناحبندیهای سیاسی بخوانید.
انتظارها از دستگاه قضا
محمدجواد اخوان در سرماقله امروز «جوان» به رئس شدن اژهای در قوه قضاییه و انتظارها از او پرداخته است. او مینویسد: «سه انتظار عمدهای که از ابتدای پیروزی انقلاباسلامی از دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران میرفته است، «مردمی، انقلابی و ضدفساد» بودن است. ... قوه قضائیه بهعنوان داعیهدار مبارزه با فساد در سالهای اخیر، اقدام به مبارزه با مفاسد داخلی خود کرده است. اقدامات صورتگرفته در برخورد با قضات و کارمندان فاسد، اتفاق مبارکی است و باید ادامه پیدا کند. ... سند تحول قضایی بهعنوان نقشه راهبردی آینده قوه قضائیه در سالهای اخیر به تصویب رسیده، با بهرهگیری از نظرات کارشناسان اهلفن و بر اساس واقعیتهای موجود در دستگاه قضایی تصویب و به مرحله اجرا گذارده شده است. این سند اگر کامل اجرا شود میتواند موجب تحولات عظیمی در قوه قضائیه گردد. باید روند اجرای این سند راهبردی تداوم یابد و تمهیداتی اندیشیده شود تا بهصورت منظم و نوبهای میزان پیشرفت و اجرای سند تحول قوه قضائیه ارزیابی و ایرادات و موانع اجرای آن شناسایی و بهسرعت مرتفع شود. توجه مسئولان قوه قضائیه به امر مهم ارتقای سرمایه اجتماعی که از طریق تصویرسازی مناسب این قوه در نزد افکار عمومی تحقق مییابد، توصیه مهم دیگری است که طی سالهای اخیر مکرر مورد تأکید معظمله قرارگرفته است. ... اصل ۱۵۶ قوه قضائیه «احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع» را یکی از مأموریتهای قوه قضائیه میداند. بهجرئت میتوان گفت مسئله مهمی همچون حقوق عامه تا همین چند سال پیش تا حد زیادی مورد غفلت واقعشده و مردم تا حد زیادی در مقابل سوءتدبیرها، سوءمدیریتها و حتی گاه در مقابل ظلم آشکار ناشی از تصمیمات و اقدامات افراد ذینفوذ و صاحبان قدرت و ثروت احساس بیپناهی میکنند. در مدت ریاست آقای رئیسی، جلوههایی از تلاش قوه جهت ایفای نقش نظارتی قوه بروز یافت که مورد اقبال و توجه مردم قرار گرفت. این روند باید ادامه و حتی توسعه یابد. همه مدیران اجرایی باید در مقابل قانون خاضع باشند و خود را در مقابل نهادهای نظارتی از جمله قوه قضائیه و مجلس پاسخگو بدانند.»
استراتژی رئیسی
احمد غلامی ، سردبیر روزنامه «شرق» در سرمقاله امروز مینویسد: «انتخابات به پایان رسیده است و چگونگی پیروزی نامزدها دیگر چندان اهمیتی ندارد. آنچه اکنون بیش از هر چیز دیگر اهمیت دارد، پذیرش نواقصی است که منجر به کاهش مشارکت مردم شده است. دیگر اینکه، تبیین این رویکرد که رئیسجمهور آینده با تودهای از مردم روبهرو است که با دهانی باز در انتظار قرص نانی هستند، منطبق با واقعیت نیست. این تصویرسازی از مردم چه از سوی حامیان و چه از سوی منتقدان رئیسی، کار او را در میانه دولتداری بسیار دشوار خواهد کرد. دولت در شرایط پساانتخاباتی ۱۴۰۰ با طیفها و طبقاتی از مردم با مطالباتی متنوع روبهرو است و بیراه نیست اگر بگوییم در دورههای قبل این حد از تنوع وجود نداشته یا دستکم هژمونی دست یک طبقه اجتماعی یا طیف سیاسی بوده است. در دولت سازندگی، طبقه تکنوکرات دست بالا را داشت و محور برنامههای اقتصادی و فرهنگی توسعهمحور با رویکرد آنان سازگار میشد. بعد از دوره سازندگی، خواستههای مردم دیگرگون شد و از اینرو دولت خاتمی برآمد که برنامههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگیاش را با رویکرد اصلاحات بر طبقه متوسط جامعه استوار ساخته بود. بیدلیل نیست در این دوران، طبقه متوسط ایران از هر زمان دیگری پویاتر است. طبقهای که در دولت احمدینژاد به لحاظ سیاسی متلاشی شد و در اوایل دولت روحانی نیز، افراد این طبقه به دلیل مشکلات اقتصادی به طبقات پایینتر ریزش کردند. ... در دولت روحانی هم طبقات اجتماعی ایران به دلیل معضلات اقتصادی ساییده شدند و به جابهجایی ناخواسته تن دادند. اینک جامعه ۱۴۰۰ ایران با طیفها و طبقاتی نامتوازن روبهرو است که مطالبات ریزودرشت آنان فعلا تبلور اقتصادی پیدا کرده است اما محور قراردادنِ مباحث اقتصادی و بیتوجهی به مسائل سیاسی و اجتماعی، دولت را با خطر جدی روبهرو خواهد کرد؛ خطری که اصولگرایان چندان به آن باور ندارند و تلاش میکنند همه مسائل را به رفع احتیاجات اولیه اقتصادی فروکاهند. این اصرار و پایه قراردادنِ مسائل اقتصادی و معیشتی بیش از آنکه توجیه اقتصادی داشته باشد که دارد، برای گریز از تنشها و التهابات سیاسی و اجتماعی است. ... شواهد نشان میدهد استراتژی رئیسی بر مبنای مشارکت حداقلی منتقدان و حداکثری موافقان تدوین شده است اما اینکه این روش تا کجا و چگونه ادامه خواهد یافت و اصولگرایان تا چه میزان به آن تن خواهند داد، چندان روشن نیست!»
عدلیه انقلابی
عباس شمسعلی، در یادداشت امروز «کیهان» نوشته است: «در تمام سالهای فعالیت قوه قضائیه بهعنوان یک بازوی مهم انقلاب نیز تلاشهای زیادی برای تحقق عدالت و مبارزه با فساد صورت گرفته است که مصادیق زیادی برای این موضوع قابل بیان است. ... در دورهها و سالهای اخیر کم کم اقدامات موثرتر و کارشناسانهتری در دستگاه قضا شکل گرفت که از جمله میتوان به تشکیل شوراهای حل اختلاف برای کاهش پروندههای ورودی،تربیت و جذب بهتر نیروی انسانی و البته نه به میزان کافی، تلاش برای برخورد با پروندههای فساد دانهدرشتها و اقدامات مثبت دیگر اشاره کرد. ... مردم وقتی ایستادگی بدون اغماض و عزم جدی قوه قضائیه در برابر مفسدان و گردنکشان اقتصادی و رانتخواران حرامخوار را میبینند بیش از پیش به داشتن دستگاه قضایی در تراز انقلاب اسلامی امیدوار میشوند. ... طبیعی است در نظام اسلامی، دستگاه قضا باید مأمن و پناه مظلومان و دشمن سرسخت مفسدان و ظالمان باشد. این ظلم و تظلمخواهی گاه در یک پرونده و طرح دعوی شخصی است که البته در جای خود باید به بهترین شکل رسیدگی شود و گاه تظلمخواهی یک ملت علیه ظلم و تعدی کلان مفسدان و رانتخواران اقتصادی و غارتگران بیتالمال و دزدان سرمایه اجتماعی نظام اسلامی است که چارهای جز برخورد قاطع، بدون اغماض و عبرتآموز دستگاه قضا با آنها وجود ندارد.»
پیشنیاز استفاده از نظرات منتقدان
علی مجتهدزاده، وکیل پایه یک دادگستری در یادداشت برای «اعتماد» به تماسهای اخیر رئیسی با منتقدان پرداخته و نوشته است: «گرفتن نظرات و دیدگاههای منتقدان و مخالفان سیاسی کار بسیار پسندیده و خوبی است اما لازم است قبل از آن یک اتفاق مهمتر صورت بگیرد و آن هم تضمین حقوق حقه و اساسی این افراد است. همین الان که آقای رییسی خواستار دریافت نظرات منتقدان شدهاند، برخی از همین افراد مخاطب ایشان در زندگی روزمره خود گرفتار تعرض به حقوق اساسی خود هستند. در بین این افراد هستند کسانی که حتی در برخوردهای صورت گرفته به سبب موضعگیریهایشان، شغل خویش را هم از دست داده و خانهنشین شدهاند. کسانی هستند که امکان فعالیتهای مدنی یا رسانهای از آنها سلب شده یا به بهانههای مختلف محدودیتهای عدیدهای برای آنها ایجاد شده است. این نکته قابل نقد در همین موضوع وجود دارد که در دوره ریاست آقای رییسی در دستگاه قضایی و علیرغم تاکید ایشان بر مساله حقوق شهروندی، گره کار منتقدان سیاسی و شهروندانی که از روی حسننیت به وضعیت کشور و شیوه اداره مملکت اعتراض داشتند، آنطور که قابل انتظار بود باز نشد. اینکه جریانهای حاکم بر نهادهای کشور از ظرفیت دیدگاههای منتقدان و معترضان استفاده نمیکنند یک مشکل اساسی در کشور ماست اما این مشکل ریشه عمیقتری دارد. در واقع گره اصلی این نیست که از منتقدان برای دریافت نظراتشان دعوت نمیشود بلکه این است که طرح نظرات توسط منتقدان در بسیاری از شؤون نه تنها به رسمیت شناخته نمیشود بلکه با آن به بهانههای مختلف برخورد هم صورت میگیرد. گرفتن نظرات افراد منتقد و معترض سیاسی تا وقتی که آنها امکان طرح بدون دغدغه آن با اقشار مختلف جامعه را نداشته باشند و نتوانند برمبنای آن به کنشگری سیاسی بپردازند، چندان حاصلی بیش از یک نمایش سیاسی موقت نخواهد داشت. ... نکته لازم به تاکید این است که باید پذیرفته شود بخش عمده انتقادات و اعتراضاتی که در کشور در سطوح مختلف انجام میشود از روی حسننیت و با هدف بهبود اوضاع کشور است و عمده این منتقدان را باید در جرگه ایراندوستان و وطنپرستان واقعی دانست. اتفاقا نشنیدن صدای این افراد و دیگر شهروندان نگران و معترض است که درنهایت منتهی به رفتارهای تند میشود. جای امیدواری این است که اولا حرکت اخیر رییسجمهوری منتخب در شنیدن صدای افراد و گروههای منتقد و مخالف استمرار پیدا کند، ثانیا دایره این افراد و گروهها وسیعتر شود و ثالثا پیش از هر چیزی برای حفظ حقوق حقه آنها و تضمین آزادی بیانشان قدمهای جدی و عملیاتی برداشته شود.»
مفهوم داخلی برجام
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در شماره امروز «اعتماد» طی یادداشتی خطاب به آقای رییسی نوشته است: «رابطه برجام و دولت روحانی از هماکنون نیز قطع شده است. ترکیب گروهی که عهدهدار رسیدگی به مذاکرات است، به صورت قاطع به نفع اصولگرایان است، پس تأیید و رد یا شکست و موفقیت آن به عهده دولت و جناح متبوع آن است. توپ برجام در زمین دولت آینده و مجلس و بهطور کلی اصولگرایان است. به علاوه بر اساس پیامهای صریح امریکاییها نیز روشن است که تداوم این وضع را نمیپذیرند. طبیعی است که باید در مردادماه یا حداکثر شهریور مساله نهایی و اجرایی شود. با توجه با این نکات چند مساله مهم را باید جهت اطلاع آقای رییسی متذکر شد.
1ـ درست است که برجام و گفتوگوهای آن در حوزه سیاسی ـ امنیتی میگنجد، و مدیران این حوزه باید عهدهدار گفتوگوهای آن شوند، ولی این فقط ظاهر ماجرا است. بخش اصلی برجام اثرات اقتصادی آن است. ... 2ـ مهمتر از وزرا، شخص خودتان هستید. شما پیش از هر مساله دیگر باید درباره برجام موضع روشنی داشته باشید. موافق یا مخالف بودن مساله بعدی است. ... 3ـ نکته دیگری که درباره برجام باید گفته شود، ابعاد فرهنگی و اجتماعی آن است. فرض کنیم به هر دلیلی معجزه شد و توانستید منابع ارزی لازم برای تأمین نیازهای ضروری کشور را بدون حل برجام فراهم کنید، در این صورت گمان نکنید که میتوان برجام را دور زد و بیخیال اجرای آن شد. زیرا تحقق برجام بیش از هر چیز پیام مهمی برای فعالان اقتصادی و جوانان و کارآفرینان دارد که اوضاع آینده به وفق مراد است و میتوان کار کرد. در مقابل منتفی شدن برجام موجب میشود که امید همگان نسبت به بهبود شرایط و عبور از مشکلات فعلی از میان برود. به نظر بنده این اثر برجام حتی از اثرات اقتصادی آن مهمتر است. ... در یک کلام اداره بدون مشکل کشور بدون حل برجام خیالی بیش نیست. اجازه ندهید که بسیاری از مردم نسبت به حل مسائل جامعه ناامید شوند.»
دولت آینده و واقعیت تحریم
علی ربیعی، دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری و سخنگوی دولت در یادداشتی برای «ایران» نوشت: « درباره تحریمهای اقتصادی علیه ایران با دو دیدگاه مواجه بودهایم؛ یک دیـدگاه تحریـــم را فرصـت اساسی و یا حداقل آن را مســــــألـــهای بیاهمیت میداند. ... دیدگاه دوم نه معتقد به پذیرش اصل وجود تحریم و نه همزیستی با آثار تحریم است و درصدد است با عقب راندن تحریمها، آن را از فرضی واجب در زندگی ایرانیان تبدیل به امری تحمیلی و گذرا کند تا در سایه رفع اصل و آثار تحریم، تواناییهای داخلی شکوفا شده و کشور را از وضع «اداره سخت» به سمت رشد و توسعه سوق دهد. با روی کار آمدن دولت جدید، این مناقشات ممکن است از نو شروع شده و دشواریهای تازهای برای رئیس جمهور آتی ایجاد کند. هرچند رئیسجمهور منتخب، هوشمندانه برجام را هرگز نفی نکرده و به لحاظ سیاسی مرهون هیچکدام از جناحهای سیاسی و بویژه اندک تکریمکنندگان تحریم نیست؛ اما همچنان متصور است که هواداران اقلیت این دیدگاه بخواهند رئیس جمهور بعدی را به مصایب اقتصادی در داخل مبتلا کنند. ... همبسته تحریم و کرونا و آثار سوء آن بر زندگی ایرانیان مسأله حائز اهمیتی است که خود میتواند موضوع مطالعه مستقلی باشد. ... هر تصویری از اقتصاد ایران بدون محاسبه این دو شوک بزرگ، نه گویاست نه صحیح. ... برای رشد و توسعه کشور و بزرگ شدن اقتصاد ایران و ایجاد رفاه بیشتر برای مردم و دستیابی به قدرت اقتصادی در میانمدت نیاز به عبور از مانع تحریمهاست که باید همگان حمایت کنیم در دولت آینده این مسأله حل شود. در همین راستا مانع دیگری چون بلاتکلیفی FATF هم مشکل دیگری است که باید از سر راه دولت برداشته شود. با توجه به حقایقی که بهطور مختصر مورد اشاره قرار گرفت و واقعیات اقتصاد ایران که خود را بر دولت سیزدهم تحمیل خواهد کرد و حساسیت سالهای پیش رو برای عبور از مشکلات اقتصادی و اجتماعی و یافتن جایگاه برتر ایران در اقتصاد جهان و بهطور کلی پیمودن گام دوم انقلاب، فارغ از شعارها باید زمینههای اجتماعی تصمیم دولت را فراهم کرد. امید است که به جای رویکردهای انکار و فرافکنی، همگان ضمن واقع نگری به ریشههای مسأله، به حمایت نظری و عملی از دولت آینده برخاسته تا بتواند بر جنگ اقتصادی در خارج و عادیسازی تحریم در داخل غلبه کرده و از پیکره اقتصاد ایران تحریمزدایی کند.»
موج شماری و موج سواری تا کی؟
مجید ابهری در یادداشتی برای «آفتاب یزد» نوشت: «در هیاهوی گسترش کرونا، موج پنجم آن نیز از شرق کشور واردشده ودرحال درنوردیدن جغرافیای کشور است. در حجم این مراحل، ابتدا چندان جدی و کارساز مقابله نمیشود وسپس بعد از استیلا بر جان بخشی از هموطنان، تازه مرزهای کشور بسته میشود. در این شرایط پرسشگران مجازی وحقیقی میپرسند، این پنج نوع واکسن تولید داخل کجا هستند؟ بیم آن میرود که به سرنوشت «نوشدارو» مبتلا گشته و بعد از مرگ سهرابها بدستمان برسد. در قاموس انسانی جان یکنفر هم ارزش والایی دارد ونباید مورد کم توجهی قرار گیرد. درحال حاضر روزانه حدود یکصد تا یکصد وپنجاه انسان جان خود را دراین آشفته بازار از دست میدهند و معلوم نیست این قافله جان باختگان کجا توقف میکند؟ مردم مات ومبهوت از یکدیگر میپرسند این امواج شوم تاکی ادامه خواهند یافت؟ از سویی دیگر تعدادی که بویی از انسانیت و فتوت نبردهاند براین امواج سوار شده و بسوی زراندوزی میروند. دوگروه درشمارش امواج مشغولند گروه اول بیمناک بر جان وعمر عزیزان واطرافیان خود ودومین گروه در فکر ثروت اندوزی از بیماری و نقاهت دیگران. اختفای داروهای مورد نیاز وفروش آنها با قیمتهای نجومی به افرادی که دراضطراب ودغدغه جان عزیزان خویشند. تاکی باید شاهد وناظر بر تراژدیهای فقدان انسانها باشیم. درمورد واکسنهای تولید داخل که دیگر در گیر اف.ای.تی.اف و سایر حیلهها وترفندهای زورگویان نیستیم دیگر بهانه چیست؟ دولت در فکر اسباب کشی و ترک میزهای ریاست و دولت آتی که هنوز درمورد مسئولیتهای جدید گامی برنداشته ودر این میان باز این مردم هستند که زیانهای اصلی برآنها وارد میشود. این حالت برزخی دشوارترین مرحله انتقال قدرت ومسئولیت است که حاصلی جز احساس یاس و بلاتکلیفی بدنبال ندارد. بعنوان یک هموطن کوچک از دست اندرکاران عاجزانه استدعا دارم که حالا که در شرایط تولید واکسن داخلی هستیم، اول نیازهای مردم را برآورده سازیم وسپس به برنامههای صدور واکسن به کشورهای فقیر نظری بیفکنیم وحکایت چراغی که به منزل رواست را تحقق بخشیم.»
مرزهای باریک
محمدعلی وکیلی، مدیر مسئول روزنامه ابتکار، در سرمقاله امروز نوشته است: «هر روز عدهای از نخبگان، با شگفتی خبر از تماس دفتر آقای رئیسی میدهند. نمیدانم چنین ارتباط مستقیمی با نخبگان تا کی ادامه مییابد و هنوز نمیتوان حدس زد تا چه پایه، این مشورتها به تاثیر مینشیند، اما به هر روی، چنین مطلعی، از هوشمندی رئیس جمهورِی منتخب است. همیشه آغازینها نشانه میشوند. اولین مواجهه، همیشه در اذهان مینشیند و نشانه شناختی میشود. امیدوارم این رسم و رویه، در دولتِ جدید بپاید. اما این شگفتی و خبرساز شدن، حکایت از غریب بودنِ این امر میان مسئولان میکند. بسیاری بودند که همه سرمایه یک جریان اصیل را خرج خود کردند ولی حاضر نشدند دو دقیقه با نخبگان این جریان بنشینند و حرفشان را بشنوند. ... اگر رئیسی بتواند ارتباط با نخبگان را احیا کند حتماً از یکی از آسیبهای اسلاف خودش در امان خواهد کرد. ... بارها نوشتهام که ما کشور را بهینه اداره نمیکنیم. یعنی سرمایههای خود را به بهایی ناچیز ازدست میدهیم. یکی از مهمترین خسرانهای مدیریتی ما، همین غفلت از نخبگان و محتوای تولیدیِ آنان است. به نظر من رئیس جمهوری موفق است که بتواند بیشترین استفاده را از سرمایههای کشور بکند. هرچند کاری که تا کنون شده بسیار پسندیده و شایسته تقدیر است ولی حتماً نمیتوان توجه به نخبگان را به چند دیدار و تماس تلفنی فروکاهید. مسئله باید بنیادین و ساختاری حل شود. کمترینِ آن، اصلاحِ ساختار گزینشها در کشور است؛ چندان که دُرِ ناب و نایابِ شایسته گزینی به کف آید. این طلوعِ خوب، این امید را میدهد که چنین عزمی در رئیس جمهوری منتخب وجود دارد. لذا باید منتظر نشست و دید که دولت جدید چگونه میتواند چنین شروع پسندیدهای را تبدیل به سازوکار و رسم ماندگار کند؟ باید دید که آیا این اقدام، تنها یک حسنِ سلیقه تبلیغاتی برای شروع است و یا حکایت از یک اراده جدی در راهِ جدید میکند؟»
کدام سرباز ایرانی رامسفلد را به زانو درآورد؟
محمد ایمانی در کانال تلگرایم خود نوشت: «️دونالد رامسفلد، وزیر دفاع اسبق آمریکا، در سن ۸۸ سالگی درگذشت. ... ️در حالی که روشنفکرانی مانند فوکویاما سعی داشتند با تئوری "پایان تاریخ"، لیبرال دموکراسی را قله تمدن معرفی کنند، اما دوره بوش- رامسفلد، یکی از سیاه ترین دوره ها از نظر جنایت و نقض حقوق بشر است. این دوره، مقارن جنایت های کم نظیر در افغانستان و عراق و انتشار تصاویر شکنجه های منزجر کننده در ابوغریب و گوانتانامو بود. سنای آمریکا سال ۲۰۰۸، رامسفلد را مسئول نقض حقوق بشر در زندانهای خارجی آمریکا دانست. ️هدف نهایی جنگ، نابودی ایران در دوره ای بود که طیف غربگرای مدعی اصلاح طلبی، بر دولت و مجلس حاکم بودند و پالس های تسلیم و همکاری می فرستادند. فتنه سال 78 یکی از خیانت های غربگرایان در آستانه همین دوره است. اما سرانجام پروژه قرن جدید، با سرشکستگی و تحقیر و زوال سلطه آمریکا در غرب آسیا به ویژه عراق همراه شد. شکست آمریکا و اسرائیل در چهار جنگ، سرفصل تازه ای در اقتدار محور مقاومت، از ایران و عراق و سوریه تا لبنان و فلسطین بود. ️جنگ مغلوبه شد، چون یک فرمانده میدانی شجاع و مدبر به نام سلیمانی و همرزمان او در منطقه، در برابر یاغیگری آمریکا و اسرائیل قد علم کردند.؛ ژنرالی که با افتخار، خود را "سرباز آیت الله خامنه ای" می نامید. مقاومت انقلابی، هفت دولت آمریکا را به هزیمت کشاند و پروژه مشترکی را که دولت های کارتر، ریگان، بوش پدر، کلینتون، بوش پسر، اوباما و ترامپ دنبالش بودند، نابود کرد؛ تا آنجا که ترامپ گفت "هفت هزار میلیارد دلار در جنگ های خاورمیانه هزینه کردیم اما رئیس جمهور آمریکا وقتی می خواهد به عراق سفر کند، باید شبانه و با هواپیمای چراغ خاموش (آن هم به پایگاه نظامی عین الاسد و نه بغداد) سفر کند. این غم انگیز است".
دیدگاه تان را بنویسید