وقتی متهمان چند برابر شدن تحریم‌ها دست پیش را می‌گیرند!

کد خبر: 1071942

محافل و نشریات همسو با دولت در حالی می‌گویند موضوع تحریم، غایب مناظره انتخاباتی بود که تحریم‌ها باید سال 94 با امضای برجام لغو می‌شد و ظرف 5 ماه گذشته نیز دولت آمریکا ضمن وقت‌کشی، از لغو تحریم‌ها به عنوان تعهد خود سرپیچی کرده است.

وقتی متهمان چند برابر شدن تحریم‌ها دست پیش را می‌گیرند!

کیهان: محافل و نشریات همسو با دولت در حالی می‌گویند موضوع تحریم، غایب مناظره انتخاباتی بود که تحریم‌ها باید سال 94 با امضای برجام لغو می‌شد و ظرف 5 ماه گذشته نیز دولت آمریکا ضمن وقت‌کشی، از لغو تحریم‌ها به عنوان تعهد خود سرپیچی کرده است.

اخیرا در پی برگزاری اولین مناظره اقتصادی، برخی مقامات دولتی از اینکه موضوع تحریم‌ در مناظره مطرح نشده انتقاد کردند. روزنامه‌هایی مانند ایران و آفتاب یزد نیز همین موضوع را به تیترهای اصلی خود تبدیل کردند.

روزنامه ایران در همین زمینه نوشت: «نامزدهای حاضر در انتخابات در حالی دولت را متهم به ضعف و ناکارآمدی می‌کنند که دو متغیر اصلی تاثیرگذار بر زندگی ایرانیان در سال‌های اخیر یعنی تحریم‌ و کرونا را نادیده گرفته‌اند. دولت تدبیر و امید که با شعار تعامل با جهان و سازندگی بر سر کار آمد، با هدف باز کردن رشته‌های تحریم از دست و پای اقتصاد ایران، مذاکرات هسته‌ای را بر اساس وظایف محوله در دستور کار قرار داد و با استفاده از توانمندی‌های دیپلمات‌های متبحر دستگاه دیپلماسی توافق هسته‌ای را به سرانجام رساند. با این حال با تغییر دولت در آمریکا و حضور ترامپ در کاخ سفید، لابی‌های ضدایرانی فضا را مساعد دیده و عملا ترامپ را به خروج از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ملت ایران هدایت کردند.

سیاست فشار حداکثری و جنگ اقتصادی ترامپ در سه سال اخیر حداقل منجر به ضرر 200 میلیارد دلاری به درآمد ایران شد ابعاد این فاجعه در اقتصاد کوچک ایران قابل محاسبه نیست. چرا در سه ساعت مناظره با موضوع اقتصاد در مورد خشن‌ترین و بی‌سابقه‌ترین جنگ اقتصادی تاریخ معاصر هیچ پرسشی مطرح نشد؟

بی‌‌انصافی است اگر کسی اقدامات و تلاش‌های شبانه‌روزی دولت تدبیر و امید و دستگاه دیپلماسی در مهار سرکشی‌ها و خیره‌سری‌های ترامپ و متحدان آن را نادیده بگیرد. از این جهت هرچند مردم ایران بی‌سابقه‌ترین فشارهای اقتصادی را متحمل شدند با این حال نباید فراموش کرد که ایران توانست سیاست‌ها و رفتارهای خصمانه آمریکا و متحدانش را مدیریت کند».

درباره این فضاسازی محافل دولتی، چند نکته قابل ذکر است. نخست اینکه مقامات دولت و وزارت خارجه درباره احتمال نقض برجام و وعده‌ اخذ تضمین کافی، به تمسخر و تحقیر منتقدان پرداخته و ادعا می‌کردند آنها سواد ندارند. ثانیا پس از آن هم که پیش‌بینی منتقدان - ابتدا در همان دولت اوباما و سپس در دولت ترامپ - در قالب نقض و ابطال برجام عملی شد، متاسفانه دولتمردان نقشه جایگزین نداشتند و به‌ویژه سه سال اخیر را هم نیز همچنان کشور را معطل و منتظر مذاکرات نگه داشتند. از این بدتر در حالی که واقعیت‌ها حاکی از عدم تمکین آمریکا به حداقل حقوق ایران بوده، هر ماه چند نوبت به دروغ طوری فضاسازی کردند که مذاکرات انجام‌گرفته موفق بوده و در حال نتیجه دادن است. به نحوی که با انتشار متن وعده‌های مقامات دولتی(شخص آقای روحانی) و برخی اظهارات مقامات وزارت خارجه درباره قریب‌الوقوع بودن یک توافق جدید ظرف سه سال اخیر(و از جمله یعنی 5 ماه گذشته) می‌شود چند جلد کتاب منتشر کرد و حال آنکه واقعیت‌ها، همیشه و امروز، از گردن‌کشی آمریکا حکایت می‌کرده است.

ثالثا موضوع تحریم‌ها، موضوع عبرت‌آموز و اسباب شرمندگی است و نه سند افتخاری که در مذاکرات بازخوانی شود. تحریم‌های ویزا و آیسا و سیسادا در دولت اوباما و سپس تحریم‌های کاتسا(بالغ بر 1500 تحریم جدید)، سند روشنی بر خطا بودن مسیر اجرای یکطرفه برجام بوده و این مسیر، از همان سال 95 بلافاصله پس از نمایش بدعهدی‌های دولت اوباما متوقف می‌شد و دولت دنبال راه‌های جایگزین می‌رفت، نه اینکه صبر کند تا تحریم‌ها در پسابرجام چند برابر شود، صادرات نفت ایران به مراتب کمتر از قبل برجام شود، و فعالان اقتصادی هم مجبور باشند به تبع بی‌عملی و فرصت‌سوزی و آدرس‌های دروغین دولت، سه چهار سال آزگار را دست روی دست بگذارند.

کاهش مجموعه درآمدهای نفتی ما با برجام در مقایسه با دوره قبل از برجام، اتفاقا سند روشنی بر غلط بودن این مسیر است و اگر 200 میلیارد دلار کاهش درآمد ارزی داشته‌ایم این را باید همان‌هایی پاسخگو باشند که وعده می‌دادند به واسطه امتیاز دادن و تعطیلی برنامه هسته‌ای می‌توان، آمریکا را وادار به تعهد متقابل و پایبندی به اخلاق و تعهدات کرد.

از همه اینها مهم‌تر، این واقعیت تلخ است که مقامات دولتی قبل از سر کار آمدن تصریح می‌کنند 10 تا 30 درصد مشکلات اقتصادی به تحریم‌ها برمی‌گردد و 70 تا 90 درصد بقیه به سوءمدیریت دولت برمی‌گردد. بسیار خوب! دشمن در آن 10 یا 30 درصد کارشکنی کرد و معلوم هم بود که بنا ندارد مجال گشایش درآمدی ایجاد کند و از دشمن توقعی جز این نبود. شماها درباره آن 70 تا 90 درصد مسئولیت خود چه کردید؟ چرا چوب حراج به 18 میلیارد دلار و 33 میلیارد دلار از ذخایر ارزی در چند سال گذشته زدید و در حلقوم رانت‌خواران ریختید؟ چرا ده‌ها شرکت و کارخانه دولتی را با حیف و میل و با پایین‌ترین قیمت، در اختیار مشتی عناصر رانت‌خوار قرار دادید تا این کارخانه‌ها را زمین بزنند؟ چرا سامانه جان تجارت را برای رصد رفت و برگشت ارزهای دولتی در چرخه صادرات و واردات راه‌اندازی نکردید؟ چرا اجازه دادید میلیون‌ها تن کالای اساسی برای ماه‌ها در گمرکات و بنادر دپو شود؟ چرا با وجود محدودیت‌های درآمدی، هزینه‌های جاری، ریخت و پاش‌های دستگاه‌ها و شرکت‌های دولتی را چند برابر کردید؟ چرا به نحوی مدیریت کردید که تولید پرهزینه، و سوداگری ویرانگر جذاب شود؟ چرا بخش‌های پیشران اقتصادی مانند مسکن و کشاورزی را به جای حمایت، زمین‌گیر کردید؟ چرا ساخت مسکن یا پالایشگاه‌سازی را مسخره کردید؟ و... ده‌ها پرسش بی‌پاسخ دیگر که نه تنها ربطی به تحریم‌ها ندارد بلکه اگر پاسخ درست داده شده و مسیر اصلاح می‌گردید، می‌توانست از تحریم‌ها فرصت رونق اقتصادی بسازد؟

با این اوصاف، موضوع تحریم‌ها، از هر طرف که به آن نگریسته شود، اسباب سرشکستگی و سند بی‌کفایتی مدیریت اشرافی حاکم بر برخی دستگاه‌های دولتی است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها