رهامی: شورای نگهبان درون جریان اصلاحات را قبول ندارم

کد خبر: 1065576

داوطلب اصلاح طلب انتخابات گفت: به روش اصلاح‌طلبان نقد دارم، نمی خواهیم از الان برای شورای نگهبان خط و نشان بکشیم و بگوییم که کاندیدای ما آقای «الف» است و یا تأیید می‌کنی یا خانه می نشینیم.

رهامی: شورای نگهبان درون جریان اصلاحات را قبول ندارم

خبرگزاری فارس: مصاحبه در آخرین طبقه برج ساعت خیابان فاطمی و در جایی انجام می شود که همه جای تهران دور تا دور نمایان است. خودش می گوید در روزهایی که هوای تهران سالم است از جنوب حرم امام و از شرق قله دماوند کاملا مشهود است. 

وکیل پایه یک دادگستری و یک حقوقدان اصلاح طلب که این روزها خود را در قید و بند تشکیلات اصلاح طلبان نمی‌داند و حتی گفته برای نامزدی در انتخابات از ساز و کار نهاد اجماع ساز تبعیت نخواهد کرد.

از معدود شیوخ اصلاح‌طلبی که در سال‌های بعد از فتنه 88 توانسته با شخص رهبر انقلاب جلسه حضوری داشته باشد و درخصوص مسائل مختلف سیاسی و اقتصادی کشور بحث و تبادل نظر کند.

متن کامل گفت‌وگوی خبرگزاری فارس با حجت الاسلام محسن رهامی را در زیر بخوانید:

فارس: به عنوان سوال نخست ارزیابی شما از عملکرد هشت ساله آقای روحانی به عنوان یک حقوق دان چیست و با توجه به صحبت هایی که قبل از انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم داشتند، بیشتر حقوقدان بودند یا سرهنگ؟ 

رهامی: اصطلاح حقوقدان در حال حاضر جذابیت زیادی ندارد. بنده هم حقوق می خوانم، هم تدریس می کنم و هم وکالت می کنم و درگیر مسائل حقوقی هستم. در مورد عملکرد دولت در جمع این است که در دولت اولیه ایشان که هنوز آمریکا از برجام خارج نشده بود، مشورت های ایشان با اصلاح طلبان بیشتر بود بنابراین نمره قبولی می گیرد چرا که به سمت وعده‌هایی که داده بودند، حرکت می کردند.

دولت دوم روحانی از افکار عمومی نمره قبولی نمی‌گیرد

در دولت دوم علیرغم مشکلاتی که پیش آمد، ممکن بود فضای امنیتی حاکم شود، اما توانستند این فضا را نگه دارند. فضای مجازی را باز کردند. گردش باز اطلاعات در این حوزه ها اتفاق افتاد. فضای گفتمان را تا حدی فراهم کردند اما در دولت دوم ایشان به علت خارج شدن آمریکا از برجام و یا از بدشانسی ایشان و برخی مسائل پیرامون تعدادی از وزراء و منصوبین وزارت پیش آمد، علی الخصوص مسائل مالی و مسائل فساد اقتصادی و ... به تدریج ایشان از آرمان‌ها و برنامه‌هایی که اعلام کرده بودند که ما فکر می‌کردیم این آرمان‌ها به آرمان‌های اصلاحات بسیار نزدیک است فاصله گرفتند و لذا دولت دوم ایشان در افکار عمومی براساس ارزیابی‌های صورت گرفته نمره قبولی نمی آورد.

در حوزه اقتصادی با افت شدید ارزش پول ملی، پائین آمدن قیمت ریال نسبت به دلار و گران شدن اجناس مواجه شدیم و اینکه هیچ سقفی برای گرانی به وجود نیامد که بایستد. این فشارهای پشت سر هم، گران شدن قیمت بنزین پیش آمد و نهایتاً در دی ماه 96 و آبان ماه 98 وضعیت تشدید شد و حال که به پایان دوره می رسیم چهره موفقی از دولت آقای روحانی و همکارانشان در اذهان مردم ترسیم نشد.

فارس: به این علت است که ما در انتخابات مجلس کاهش مشارکت مردم را شاهد بودیم؟

رهامی: این یکی از عوامل بود. رد صلاحیت گسترده افراد مطرح اصلاح طلب بی تأثیر نبود. مردم کم کم به این نتیجه می رسند که رأی شان چندان تأثیری در تغییر اوضاع ندارد. اینکه رأی بدهند و رأی ندهند کشور همین روال را طی می کند. آنها احساس می کردند مجلس که اصلاح طلب بود نسبت به حقوق ملت چند قدم اساسی بردارد و یا مثلا جلوی گران شدن بنزین را بگیرد و با توجه به مسائلی که پیش آمده از مردم حمایت کند. تصور مردم این بود که خیلی اوضاع مملکت فرقی نمی کند و رأی شان تأثیری ندارد. فکر می کنند که تصمیمات کلان در جای دیگر گرفته می شود و با توجه به فایلی که از آقای ظریف بیرون آمد، مردم چنین تصوری دارند. فکر می کنند تصمیمات در جای دیگر گرفته می شود و آنها برای خالی نبودن عریضه پای صندوق رأی می آیند. لذا مردم به اساس رأی و قدرت از طریق آراء، نه رأی دادن به اصلاح طلبان یا  ... بدبین شده اند. 

البته در مجلس در تهران این اتفاق بیشتر بود و در خیلی از شهرستان‌ها اینگونه نبود. شهرستان های کوچک که حالت قومی و قبیله ای دارد تقریباً تعداد آرا فرق نکرد اما در شهرهای بزرگ مثل اصفهان، مشهد، تهران خصوصا در تهران در مناطق شمالی منطقه یک، دو و سه به نسبت منطقه 17-18 متفاوت بود. یعنی حضور مردم تهران نقطه به نقطه متفاوت بود. بسته به اینکه میزان توقعات و انتظارات چه باشد متفاوت بود. در مناطق شمال تهران تعداد شرکت کننده بسیار پائین بود. بعضی مناطق زیر 10 درصد بود. این وحشتناک است که کشوری که رأی به جمهوری اسلامی اعلام شده که 98 درصد رأی می دهند در مجلس به 12 درصد برسد. این نگران کننده است. 

فارس: مسئله دیگر که وجود دارد عملکرد آقای روحانی سبب ریزش آراء اصلاح طلبان و سرخوردگی سرمایه های اجتماعی آنان شده است. موضوعی که الان اصلاح طلبان به آن مسئله به عنوان یک چالش نگاه می کنند این است که چگونه می توانند سرمایه اجتماعی ای که پیش از این با یک اشاره وارد می شد و مطالبات اصلاح طلبان را دنبال می کرد و فریاد می زد امروز چگونه باید این سرمایه اجتماعی را بیاورند و به نظر شما ارزش این را داشت که اصلاح طلبان با این بحران سرمایه اجتماعی روبرو شوند؟

رهامی: سرمایه اجتماعی ربطی به اصلاح طلبان ندارد. یعنی همان اندازه که در عقبه رأی اصلاح طلبان ریزش اتفاق افتاد در جناح اصولگرایان نیز اتفاق افتاده است. یعنی مردم حامی و نجات دهنده هستند آن نگاه را ندارند و این آسیب به کل جریان های سیاسی است. ممکن است از سال 96 به بعد که دولت در دست آقای روحانی بود و ایشان به عنوان فردی برآمده از آرای اصلاح طلبان است، آسیب بیشتری ببیند. اما یک جریان سیاسی نمی تواند خود را کنار بکشد. بنده در سال 92 بیشتر فعال بودم. در سال 92 با توجه به شرایطی که داشتیم تصمیم درستی در بین کاندیداها گرفتیم. در سال 96 ایشان در دولت مستقر بودند و معمولاً به عنوان یک قانون نانوشته یا قانون اساسی پنهان، تا اینجا تمام روسای جمهور به جز بنی صدر و آقای رجایی، تمام روسای جمهور دو دوره چهارساله ریاست جمهوری داشتند.

سرمایه‌مان را پای دولتی گذاشتیم که نتوانسته به وعده‌هایش عمل کند

در سال 96 نگاه بر این بود که این رئیس جمهور است و باید کمک کرد برنامه اش را تمام کند و باید به او میدان داد. چه بسا که اگر خروج آمریکا از برجام نبود می توانستند اقدامات بیشتری انجام دهد و گوشه ای از وعده ها را عملی کند. در سال 96 اصلاح طلبان براساس آن حمایتی که در سال 92 داشتند از ایشان حمایت کردند. هرچه جلوتر آمدیم احساس کردیم اینکه در این دوره برنامه‌های چهار سال قبل حل می شود و برآورده می شود و به اتمام و اکمال می رسد، در دوره دوم واقع نشد. نتیجه اینکه ما الان در شرایطی قرار گرفتیم که سرمایه مان را پای دولتی گذاشتیم که نتوانسته به وعده های خود عمل کند. سرمایه ما خرج شد و الان اگر بخواهیم دوباره تولید سرمایه کنیم، کار سختی است. چطور می توانیم به مردم اطمینان بدهیم که به ما اعتماد کنند؟

*اصلاح‌طلبان باید افراد جدید بیاورند چون مهره هایی که با روحانی کار کردند سوختند

برگردان اعتماد عمومی کار بسیار سختی است. چالشی که الان ما داریم این است که مردم باور کنند این بار به نامزد ما رأی بدهند با سال 96 فرق می کند. چطور مردم باید باور کنند؟ باید افراد جدید بیاوریم. افراد گذشته که با دولت آقای روحانی کار کرده اند و یا دولت های قبلی و یا دولت آقای احمدی نژاد تقریباً مهره های سوخته هستند. مردم می گویند شما قبلا بودید اگر قرار بود کاری بکنید تا به حال باید می کردید. چه آنهایی که در مجلس بودند و چه آنهایی در دولت بودند. مردم می گویند در این 30-40 سال مملکت دست شما بوده و اگر نیروهایی را پیدا کنیم که از نظر افکار عمومی سفید باشند یعنی در این 10-20 سال اخیر مسئولیت جدی و سنگینی نداشته باشند شاید بتوان کاری کرد اما این کار سختی است. ما با چالش جدی حضور جمعیت مواجه هستیم و ثبت نام ها انجام می‌شود. دوره های قبل کاندیداها در این زمان تمام شهرها می رفتند. ملاقات های 10 هزار نفری برگزار می کردند که البته کرونا هم بی تأثیر نبود.

*افرادی که مسئولیتی در دولت روحانی نداشتند قابل دفاع‌تر هستند/مردم به اصلاح‌طلبان می‌گویند وضعیت امروز محصول شماست

قبل از عید چند بار به شهرستان ها رفتم و استقبال خوبی در زنجان، گرگان و قم شد. نگرانی از کرونا باعث شد که ما مسافرت ها را هم متوقف کنیم. افرادی که در این 10-20 سال اخیر کمتر سر کار بودند و حداقل مسئولیت مستقیم و چشمگیری در دو دولت اخیر (احمدی نژاد و روحانی) نداشتند و در مجلس نبودند از نظر مردم قابل دفاع تر هستند به نسبت کسانی که مسئولیت سنگین داشتند. آنها می گویند این اوضاع پیش آمده محصول شماست. شما در دولت بودید و الان می گویید که حل می کنم. زمانی که در دولت و مجلس بودید و مسئولیت داشتید، حل می کردید.  چرا به وعده هایی که دادید عمل نکردید. اگر می دانستید و عمل نکردید چرا عمل نکردید اما اگر نمی دانستید چطور الان کشف کردید؟

*مردم با یک یا دو سخنرانی نامزدها برای حضور در انتخابات احساس تکلیف نمی‌کنند 

این باعث شده که مردم به راحتی با یک الی دو سخنرانی احساس تکلیف نمی کنند. فضای مجازی هم کمک کرده و بسیاری از مسائل شفاف شده است. مردم می گویند آنقدر که اصولگرا و اصلاح طلب سنگ مردم را به سینه می زدند الان متوجه می شوند که  به مال و کاخ رسیدند و خدم و حشم دارند. در اثر این چند سال مسئولیت که مردم با فقر و بیکاری و خانه به دوشی دست و پنجه نرم می کنند و با قرض و قوله و سیلی صورت خود را سرخ نگه داشتند، خیلی از این جریان ها که در دولت آقای احمدی نژاد و روحانی به جایگاه رسیدند الان آرام آرام آمار خارج می شود که اینها به مال و کاخ رسیدند، خدم و حشم دارند و خانه ها و ویلاهای میلیاردی دارند. این مسئله به اعتماد عمومی آسیب زد و به راحتی قابل جبران نیست.

*ناف اقتصاد ما به نفت بسته شده است

فارس: مسئله ای که وجود دارد و شما هم به آن اشاره کردید این است که دولت آقای روحانی تک ساحتی بود و به مقوله سیاست خارجی بیشتر تمرکز داشت. در سال 96 بعد از اینکه ترامپ از برجام خارج شد، تقریباً می توان گفت که دولت آقای روحانی آچمز شد. در این زمینه بفرمایید. آن زمان بسیاری از افراد انتقاد می کردند که دولت نباید تمام تخم مرغ هایش را در سبد سیاست خارجی بچیند. مقام معظم رهبری هم تأکید داشتند که بر توان داخلی و ظرفیت های داخلی نیز تمرکز شود. ما می توانیم با ظرفیت داخلی (همزمان که با سایر کشورهای دنیا ارتباط داریم) توجه کنیم. در این زمینه توضیح بفرمائید.

رهامی:  ترامپ در واقع ارتباطات خارجی را قفل کرد. این به بافت و ساختار سیاسی و اقتصادی کشور باز می‌گردد و این به دولت آقای روحانی باز نمی‌گردد. کشور ما از لحاظ ساختاری (8 سال دست آقای روحانی بود، 8 سال قبل دست آقای احمدی‌نژاد بود، 8سال قبل دست آقای خاتمی بود، قبل از آن دست آقای هاشمی بود و قبل از آن دست خود رهبری بود) لذا سیاست‌های کلی را رهبری تعیین می‌کند. این ساختار اداری کشور به این دولت و آن دولت باز نمی‌گردد. کشور باید طوری باشد که وقتی اجازه نمی‌دهند که نفت بفروش برسد، همچنان اقتصادش بچرخد. ناف اقتصاد ما به نفت بسته شده است و لذا وقتی فروش آن متوقف می شود، کشور قفل می شود.

آقای روحانی فکر می کرد که بتواند با برداشتن تحریم آن گره های اقتصادی را باز کند. ما به کشورهایی مثل چین، کره جنوبی و هندوستان نفت فروختیم. عراق گاز و برق از کشور ما خریداری کرده و ما به دلیل ساختار اقتصادی و سیاسی که در کشور داریم وارد معادلات بین المللی نشدیم. حتی FATF وارد نشدیم و در هیچ کدام از اتحادیه های اقتصادی مهم مثل شانگهای نیستیم و حضور جدی نداریم. نه در بافت اقتصادی اروپا هستیم و نه در بافت اقتصادی آسیای شرق هستیم. اقتصاد ما یک اقتصاد تک محصولی است که بر پایه نفت می چرخد.

وقتی فروش نفت قفل می‌شود همه اقتصاد در جا قفل می شود. یک بخش این است که بگوییم ایشان باید طوری طراحی می کرد. چطور این اتفاق می افتاد؟ یکباره نمی‌شد در سال 96 طراحی را عوض کنند. این بحثی است که در مصاحبه عرض کردم که با  دنیا چطور رابطه داشته باشیم. ما اگر بده بستان اقتصادی با دنیا داشتیم. مثلا 50 شرکت اروپایی در اینجا داشتند یا ما آنجا داشتیم. مثل خود چین که الان آمریکا نمی‌تواند به راحتی برای چین محدودیت ایجاد کند.

نصف سرمایه گذارها در آمریکا، چینی هستند و نصف سرمایه گذاری‌ها در چین، آمریکایی هستند. بعضی از محله‌های آمریکایی مثل پنسیلوانیا، کل شرکت‌ها چینی است. به راحتی نمی توان کشورهایی که تبادل تجاری متقابل دارند و بده بستان های متقابل دارند را تحریم کرد. آمریکا چطور می‌تواند کره جنوبی را تحریم کند؟ بازار آمریکا ماشین‌ها و بسیاری از صنایع الکترونیک و غیره، جنس‌های کره‌ای است و مطمئنا سرمایه‌گذاران بزرگ آمریکایی در کره جنوبی سرمایه گذاری کرده‌اند. 

 یک دهم آنچه که بازار روسیه دست ترکیه است، دست ایران نیست

بافت اقتصاد ما تک محصولی است و متأسفانه با همسایگان نزدیک هم روابط اقتصادی درست نداریم. یک دهم آنچه که بازار روسیه دست ترکیه است، دست ایران نیست. بازار ازبکستان، ترکمنستان، افغانستان، عربستان سعودی و مصر دست ما نیست. ما به دلیل نگرشی که تک محصولی بوده و بیشتر گرایش ایدئولوژیک بر اقتصادی داشتیم. هیچ کشوری نمی تواند دور خودش حصار بکشد که خودکفا بشود، لذا به محض اینکه بر ناف اقتصادی ما (نفت) دست گذاشتند و شرکت های نفتی را تحریم کردند، کشور به این روز افتاد. این میزانی که به ساختار اقتصادی و سیاسی کشور اشکال وارد می دانم و نگاه ایدئولوژیک بر همه حوزه ها آن اندازه را متوجه دولت آقای روحانی نمی دانم.

فارس: این انتقاد آنجا بیشتر خود را نشان می دهد که برای مثال جدای از اینکه دولت قبل از آقای روحانی چه دولتی بوده، همکاری های زیادی در حوزه اقتصادی با حوزه محوریت صادرات با کشورهای منطقه و فرامنطقه داشتیم. عراق پر از پراید و سمندها و ماشین های ماست که هرچند در داخل کیفیت آنها را نمی پسندیم، ولی آنجا خریدار داشت و ارزآوری می کرد و این ها گیر مشکلات ما را باز می کرد. در کشوری مثل ونزوئلا، تراکتور و سمند مونتاژ می کردیم، اما انتقادی که به آقای روحانی وارد است این است که همکاری ها را در سالهای اولیه خود قطع کردند و صرفا تمرکز بر این کردند که توافقی داشته باشیم که تحریم را رفع کنیم. این انتقاد به این بخش از عملکرد آقای روحانی وارد است.  نظر شما در این مورد چیست؟

رهامی: انتقاد وارد نیست. ما با عراق جنس رقابت گونه نداریم. ماشین هایی که از ما به عراق می آید نمی تواند به ماشین های دیگر کشورها رقابت کند. ما ارزان تر می دادیم و در واقع ما سوبسید می دادیم. ما به سوریه هم دادیم و سوبسید دادیم. ما برای اینکه دولت سوریه و عراق را سرپا نگهداریم، قبل از آمدن نخست وزیر جدید، سوبسید می دادیم تا سر پا بمانند. نتیجتاً با آمدن دولت جدید، پول ما را نمی دهد و ما طلب داریم. تجارت با ونزوئلا تجارت نیست، خسارت و ضرر است. ما با کشوری که پول دارند و اقتصادشان می چرخد، نمی توانیم تجارت کنیم. اینها کار سیاسی است و ونزوئلا کشوری نیست که بتواند به اقتصاد ما کمک کند و خودش ورشکسته است. ما دو دولت ورشکسته پیدا کردیم و در این کشورها بیمارستان و مسجد می سازیم. تجاری سازی منظور کره جنوبی است. چطور می توان کره جنوبی را تحریم کرد؟

فارس: پول بلوکه شده ما را کره جنوبی حاضر است پرداخت کند اما امریکا اجازه این کار را نمی دهد.

رهامی: تا زمانی که به FATF نپیوندیم، و وارد نظام اقتصادی دنیا نشویم، کشوری با ما کار نمی کند چون ده برابر اقتصاد ما و 10 برابر بده بستان هایی که با ما دارند را با آمریکا دارند. هیچ کشوری به خاطر ما با دنیا طرف نمی‌شود.

از وزیری شنیدم که بعد اینکه رئیس جمهور چین به دیدار رهبری و رئیس جمهور آمد، بعد از صحبت و خودمانی و خصوصی شدن، گفت شما اصلا فکر نکنید و در مخیله پرزیدنت و رهبری شما نیاید که ما به خاطر شما تجارتمان را به آمریکا به هم بزنیم. مشکلتان را با آمریکا خودتان حل کنید.

فرض کنید آنجا ما 10 میلیارد طلب داریم. روابط تجاری چین و آمریکا نزدیک به 800-900 میلیارد دلار است. این مقدار در برابر 10 میلیارد دلار ما گم می شود حتی با فرض اینکه نخواهند خرید و فروش کنند. در نتیجه نمی توان گفت که چین یا هندوستان کشوری وابسته است یا خیر. حجم مبادلات آنقدر بالاست، ما می توانستیم کاری بکنیم ما باید صنایع جدید می آوردیم و سرمایه گذاری می کردیم. از اروپا و امریکا سرمایه گذار بیاوریم کاری که در کره جنوبی، هندوستان و مالزی کردند و متقابلا ایرانی ها سرمایه گذاری کنند.

اگر روابط اینگونه باشد تبدیل به خانواده می شویم. ایران به خاطر نگاه ایدئولوژیک خود، خط هایی دور خودش کشیده و این دایره هر روز تنگ تر می شود. این دایره به جای اینکه به آدم هایی که با دور زدن تحریم ضرر بزند، (کسانی که با دور زدن تحریم سوپر میلیاردی شدند، از خدایشان است تحریم باشد)، هر چه تنگ تر می شود فشار بر گرده طبقه پائین، کارگران، روستائیان، حقوق بگیران ثابت، معلمان و بازنشستگان افزایش می‌یابد، به طوری که بازنشستگان و معلمان بازنشسته که بالای 50-60 سال هستند جلوی مجلس تظاهرات می کنند، می دانند که زندان می روند اما می آیند. در دنیا کمتر داریم بازنشستگان بالای 60 سال که تظاهرات کنند و شعار بدهند و معمولاً این کار را جوانان می کردند. 

*با آمدن و رفتن یک دولت، چیزی در وضعیت مردم تغییر نمی‌کند/ سیاست‌های کلان را باید اصلاح کرد

هیچ کس نمی گوید ویتنام، چین و هندوستان وابسته هستند. وقتی چین می روید صدها شرکت خارجی سرمایه گذاری کردند و به خاطر سرمایه های خودشان چین را تحریم نمی کنند. طبق تحقیقات و مطالعات بنده، جنسی که در امریکا و اروپا با 6 هزار تا 7 هزار دلار تولید می کند، آن جنس را در چین با  ماهی 300 یورو تولید می کنند و بعد به ما به عنوان ماشین لباسشویی آلمانی می فروشند که تحت لایسنس اروپاست. بسیاری از ماشین های لباسشویی ها، لوازم خانگی و بسیاری از وسایل دیگر و ماشین های آمریکایی که به ایران می آید (کیا موتور) به جای اینکه آمریکا با کارگر با دستمزد 6 -7 هزار دلار در ماه تولید کند، در کره جنوبی با مزد کارگر ماهانه 300 یورو تولید می کند که  ارزان تر تمام می شود و این جنس را به امریکا وارد می کند. بازارهای آمریکا پول ماشین کره ای را پرداخت می کند. کشورهای دیگر این سیاست را که تک محصول نباشند، پیش گرفته اند ولی ما چون نگاه ایدئولوژیک داریم می گوییم اینها غرب هستند، اینها کمونیست هستند و همسایگان هم  چون به خلیج فارس گفتند خلیج عرب با آنها هم کاری نداریم. این باعث می شود که کم کم فشار بر مردم وارد شود.

مردم به جایی می رسند که تظاهرات می کنند. تظاهرات سال 78 کوی دانشگاه و دانشجویان بود. تظاهرات سال 88 در خیابان انقلاب و سال 98 به اسلامشهر و حومه رسید. راننده اسنپ تظاهرات کرد. راننده اسنپ می گوید وقتی بنزین را گران می کنید من پول بنزین ندارم و مردم سوار اسنپ نمی شوند. راننده مسافرکش های سر اسلامشهر بودند که فشار به آنها وارد شد. سیاست های ما بر طبقات پائین جامعه فشار وارد می‌کند. سیاست کلان ربطی به دولت ها ندارد. سیاست های کلان نظام در مجمع تشخیص مصلحت تصویب می شود و رهبری و سران قوا نظارت دارند. سیاست‌های کلان را باید اصلاح کرد. در شرایط فعلی با آمدن و رفتن یک دولت، چیزی در وضعیت مردم تغییر نمی‌کند.

اختیارات رئیس جمهور حدود 30 تا 40 درصد است!

فارس: یک پارادوکس اینجا مطرح  شد سیاست ها اصلاح شود و سیاست ها اصلاح نشده است. شما نامزد انتخابات ریاست جمهوری هستید و شرایط را می بینید. اگر این سیاست ها اعمال نشود عملاً دولت شما هم نمی تواند کاری بکند. چه برنامه ای دارید که این سیاست ها اصلاح شود  و دوم اینکه در این موارد به استانداردهای جهانی برسیم و در این زمینه شعار اقتصادی را مطرح می کنند. به عنوان فردی که در جمهوری اسلامی بوده و فعالیت کرده، چه برنامه ای دارید که بشود آینده رو به ترقی و پیش رو برای جمهوری اسلامی و مردم ایران داشته باشیم.

رهامی: خیلی ها همین را می گویند و همکاری نمی کنند. مردم می گویند با رفتن دولت، اوضاع عوض نمی شود و بنابراین برای ما فرقی نمی‌کند. دوم اینکه با این سیاست‌ها، فرض کنید رأی آوردید. آن بخشی که به رئیس جمهور مربوط است یک قسمت آقای روحانی ناگزیر بود و قسمت دیگر به خودش برمی گشت. ما یک قاعده داریم و آن این است که آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید. بخشی که به ما مربوط است و به حوزه اختیارات رئیس جمهور است، حدود 30 تا 40 درصد اوضاع را رئیس جمهور می تواند اصلاح کند. مثلا دولت آقای خاتمی را با دولت آقای احمدی نژاد مقایسه می کنند. دولت آقای خاتمی به دلیل روش هایی که با دنیا پیش گرفته بود، برخوردها و تحریم ها با دنیا پیش نیامد و دنیا با ایران تعامل خوبی داشتند. در داخل نیز یک گشایش اقتصادی ایجاد شده بود. 30-40 درصد به دولت مربوط است و قسمت دوم که دست ما نیست.

بنده بر تعامل تاکید دارم و در تمام مصاحبه ها بر تعامل تأکید داشتم. حتی قضایای 88-89 که دوستان روش های دیگری در پیش گرفته بودند که منجر به تظاهرات شد. من در این تظاهرات به مذاکره فکر می کردم و در ذهنم این بود که هزینه مخالفت ها و اختلاف نظرها بالا می رود و با این روش ها دیدگاه ها به هم نزدیک نمی شود. با توجه به تجربه ای که چند سال در اروپا به دست آورده ام، به جای اینکه طرفداران به خیابان ها بیایند و علیه هم شعار بدهند و به هم توهین کنند، خودشان در دولت ائتلافی صحبت می کردند و 2-3 هفته به خبرگزاریها و مصاحبه کننده ها گفتند که مطلب ننویسید و اجازه بدهید به جایی برسیم.

اگر زمانی جایگاهی داشته باشم استدلال هایم را به رهبری، قوه قضائیه، بگویم و مجموعه نظام را نسبت به این برنامه ها قانع کنم که روش ها را اصلاح کنم تا جایی که به من مربوط می شود و ممکن است، تا زمانی که دیدگاه‌های کلی اصلاح نشود، اوضاع اقتصادی کشور اصلاح نمی شود. روزنامه ای تیتر زده بود از دید روحانی که من یک روحانی تکنوکرات هستم. من دانشگاهی هستم و آدم های متخصص دارم آنها را به کار می گیرم تجربه دیگر کشورها را مطالعه کنند.

چون حکومتداری اینطوری نیست. ارزش های الهی آسمانی است و از آسمان می آید. راستگویی، درستکاری، کمک به مظلوم خوب است و به اینها ارزش های الهی می گویند ولی روش حکومت داری یک امر زمینی و تجربه بشری است. خداوند به بشر واگذار کرده است. اینطور نیست که پیامبران روش خاص حکومت داری را آورده باشند و ما بگوییم که ما چون حکومت دینی داریم باید از این تجربه ها استفاده کنیم. ما باید کشورهایی که موفق بودند، شرایط ما را داشتند را مطالعه کنیم و ببینیم چه میزان این روش ها در کشور جواب می دهد و باید مطالعه و فکرمان جهانی باشد ولی عمل ایرانی داشته باشیم و براساس ظرفیت های ایران باشد. مثلاً ایران کشوری کم آب است و بارندگی کم دارد پس لازم نیست ایران هندوانه، برنج و سیب زمینی بکارد. در کاشت سیب زمینی 600 لیتر آب برای یک کیلو سیب زمینی هزینه می شود. 

 ما در سال 92 بر اساس شرایط از آقای روحانی حمایت کردیم

فارس: آقای ظریف یک دیپلمات خبره بود و یکی از شاخص‌ترین وزیران آقای روحانی بودند. با این نگاه شما قاعدتا باید شاخص ترین وزیر آقای روحانی، وزیر کشاورزی و اقتصاد و رئیس بانک مرکزی باشد که ظرفیت های داخلی را به موازات آقای ظریفی که با غرب مذاکره می کند را سامان دهد . . .

رهامی:‌ ما در سال 92 بر اساس شرایط از آقای روحانی حمایت کردیم. ایشان نه با ما هماهنگ کرده بود و نه اینکه وزرا و همکارانش را با هماهنگی ما سر کار آورد. 

وزیر کشاورزی‌ام به قدرتمندی وزیر خارجه خواهد بود

فارس: برخی از اصلاح طلبان می گویند نوع حمایت هم اشتباه بوده و باید ائتلاف می شد.

رهامی: از من سوال کردند که شما از وزرای ایشان در کابینه می آورید؟ یک جا هم که اسم آقای ظریف را آوردم گفتم منظورم شخص آقای ظریف نیست. یعنی با این قد و قواره پیدا می کنم که در گفتمان جهانی حرف اول را داشته باشیم. اما اگر بخواهم کشور را اداره کنم همان اندازه که وزیر امور خارجه را قوی ترین آدم می گذارم به همان اندازه قوی ترین آدم را در کشاورزی و اقتصاد و جهاد سازندگی می گذارم.

من یک کارآفرین هستم و در ضمن کارهایی که در اداره کشور داشتم همزمان با نمایندگی مجلس و معاون وزارت علوم به عنوان حاکم شرع هیئت های واگذاری زمین در دو استان بودم و چون جنبه نماینده ولی فقیه حساب می شد که بعدها رهبری تنفیذ کردند، دو شغل محسوب نمی شد. من 17-18 سال در دو استان حاکم شرع (زمین) بودم. کارم این بود که روستا به روستا را شناسایی کنم و زمین های موات و بی‌زمین ها و کم زمین ها را شناسایی کنم و کسانی که فارغ التحصیل کشاورزی بودند و کار نداشتند را بر سر کار آوردم. امکانات دراختیارشان گذاشتم، وام، تراکتور و چاه فراهم کردم. صدها تعاونی تولید در استان زنجان در حوزه کشاورزی احداث کردم. کمتر روستایی در استان قزوین و زنجان وجود دارد که ده ها بار به آنها سر نزده باشم. یعنی نگاهم داخلی است. دست های آنها را باید گرفت، وام در اختیارشان گذاشت، اگر آب هست، چاه بزنیم و کمک کنیم و در کنارشان به تولید محصولاتشان کمک کنیم که صنایع تبدیلی بزنیم.

آقای روحانی کمتر با بدنه اجتماع سر و کار داشت

این نگاه داخلی سبب می شود که شما قوی ترین وزیر را به این حوزه ها بیاورید. همانطور که در حوزه امور خارجی قوی ترین وزیر را آوردید. ممکن است دیدگاه آقای روحانی اینگونه نباشد. چون به نظر من آقای روحانی کمتر با بدنه اجتماع سر و کار داشت و دلیل آن این است که ایشان از تهران نماینده شد و بعد سمنان و بعد به تهران آمد. زنجان و خدابنده 500-600 منطقه داشت و از روز اول با روستایی ها درگیر بودیم و به دلیل مسئله حاکمیت شرعی زمین مرتب با روستائیان درگیر بودیم. با نزدیک ترین مشکلات، وام و گرفتاری های روستائیان درگیر بودیم. لذا من دهاتی ها را لمس می کنم. در ملاقاتی که با رهبری داشتم گزارشی نسبت به 17-18 استان به ایشان تقدیم کردم. خوزستان، ایلام، کردستان، آذربایجان غربی، سیستان و بلوچستان، بندرعباس، خراسان رفتم. در روستاها به دلیل اینکه توزیع عادلانه رعایت نشده، اقتصاد تعمیق پیدا نکرده است، روستائیان از روستاها به شهرک های بزرگی که اطراف کرج است (شهرک های یک میلیونی و دو میلیونی)، مهاجرت می کنند. اینها مردمی بودند که اگر به آنها رسیدگی می شد، آنجا می ماندند. اینها مهاجرت می کنند و مرزها خالی می شود و در آینده بحران امنیتی ایجاد می شود.

از طرفی شهرک هایی که اینگونه امکانات و زیرساخت های لازم را ندارند، بحران امنیتی ایجاد می کنند. این ها مثل برفی که از بالای کوه می آید و تبدیل به گلوله برف می شود و در نهایت به شکل بهمن بر سر نظام خراب می شود. البته اگر خراب بشود اول بر سر شما خراب می شود. شما ستون وسط خیمه هستید و به شما آسیب می رسد. ما نمی‌خواهیم یک مو از سر نظام کم شود.  به آقای روحانی و جهانگیری گزارش داده شد و شرایط را توضیح دادم. در قم یک جلسه 3-4 ساعته با آقای آیت الله یزدی به عنوان رئیس خبرگان داشتم و وضعیت را توضیح دادم. دیدگاه من با آقای روحانی متفاوت است. نگاه من با کسانی که در تهران ساکن هستند  متفاوت است. در منطقه ما  (زنجان و خدابنده که تولید کننده سیب زمینی و گندم هستند) سیب زمینی زیاد کاشته می شود که یک سال محصول با قیمت خوب می دهد و در سال بعد محصول روی دست می ماند. یک سال تولید می کنند اما عقبه ندارند و دلالان با ثمن بخس می خرند و اگر به این قیمت ندهند چون جایگاه ندارند همه می پوسند و دور ریخته می شود.

فارس: باید در راستای گسترش صنایع تبدیلی تبدیل به چیپس کنند.

رهامی: شما باید صدها تن چیپس تولید کنید. کجا باید آن را بفروشید؟ باید آن را صادر کنید. در مقابل باید جنس بخرید. ما صنایع تبدیلی نداریم. مجبوریم میلیون ها تن مازوت را در داخل بسوزانیم که آلودگی تولید می‌کند و یا  اینکه به جاده قم ببریم. زمانی در جاده قدیم قم حوضچه ای درست کرده بودیم که تریلی ها مازوت را به آنجا می ریختند برای اینکه صنعت تبدیلی نداریم. صنعتی که می تواند اینها را به طلا تبدیل کند مثل حلقه هایی هستند که اگر یک حلقه از وسط قطع شود، محصول در دست شما می ماند. بدون ارتباط با دنیا شما نمی توانید مازوت را تبدیل به دلار و طلا کنید. مجبورید یا در کارخانه بسوزانید که آلودگی تولید می کند و یا اینکه در جاده قم در حوضچه بریزید. چون هر پالایشگاهی که کار می کند حدود 25-30 درصد مازوت تولید می کند و شما نمی توانید همه مازوت و نفت که از زیر زمین خارج می شود را تبدیل به بنزین کنید. این 25-30 درصد مازوت را باید به فرآورده های بعدی تبدیل کنید که نمی توانیم چون پا به پای صنعت دنیا پیش نرفتیم.

کسی می گفت که آموزش و پرورش شما برای دوره قاجار است. صنایع نفتی ما مربوط به دوره قاجار، اوایل پهلوی است. من به عنوان یک آدم فنی می گویم که این صنایع جوابگو نیست. من در حوزه های فنی کار کردم و قبل حقوق تحصیلات فنی دارم و در این زمینه کار کردم. این سیستم اداری که کشور ما دارد در هیچ کشور دیگر وجود ندارد. آلمان مانند کشور ایران 80 میلیون جمعیت دارد اما سازمان اداری آلمان آنقدر کوچک و جمع و جور و چابک است که 80 میلیون نفر را اداره می کنند اما ما برای اینکه مردم را اداره کنیم 80-90 درصد بودجه جاری را می خوریم و مردم را اداره می کنیم.

سازمان اداری کشور ما مربوط به دوره قاجار و اوایل پهلوی است و هیچ چیز عوض نشده است. الان هیچ جای دنیا به جز یکی دو کشور عقب مانده، جوانان را به پادگان نمی برند و از آنها بیگاری نمی کشند. ارتش آماتوری برای دوره قاجار است در دوره پهلوی ارتش به موشک مجهز است. به جوانان سه ماه در تابستان اصول نظامی را آموزش می دهند و برای کار آماده می کنند. سیستم اداری ما عمدتاً برای اواخر قاجار و اوایل پهلوی اول است. بعد مدام به این سازمان اضافه کردیم. در نتیجه یک بافت اداری ـ سازمانی بسیار ضعیف داریم که این لوکوموتیو نمی تواند بار 80 میلیون نفر را بکشد. این لوکوموتیو معیوب و دارای مشکل است. صنعت، کشاورزی و آموزش و پرورش همین است.

اگر فرصت فراهم شود با استفاده از تجربه جهانی و استفاده از بالاترین کارشناسان در هر حوزه 30 ـ 40 سال در دانشگاه کار می کنم و به عنوان یک کارشناسی که دنیا را گشته و از نزدیک نقادانه نه از خودباختگی مطالعه کرده استفاده کنیم. در دادگاه های آمریکا نشسته ام و در پایان جلسه رئیس دادگاه دعوت کرده که نقد کنید و من گفتم که اینجا عیب داشت و اینجا خوب یا بد است و در کل خودباخته نیستم. وقتی در چند جلسه دادگاهی در امریکا شرکت کردم، روسای دادگاه از من خواستند که هیئت منصفه و اداره دادگاه های آنها را نقد کنم. زندان های پنسیلوانیا را بازدید کردم و با زندان های ایران مقایسه کردم. اشکال زندان های ما کجاست؟

اگر کسی نگاه نقادانه داشته باشد مرتب مقایسه می کند و بهترین روش را در اداره کشور پیش می گیرد. مهم نیست که این روش آمریکایی یا چینی است. ما باید بپذیریم که اداره کشور یک امر زمینی است و حکومت یک امر زمینی و تجربی است و باید این را بپذیریم و آن وقت بهترین ها را انتخاب کنیم. این نگاه در مسئولین ما نیست.

مثلا در مورد قضیه واکسن که گفتند فلان واکسن را نخرید. اگر قرار است مردم از بی واکسنی بمیرند، اگر جای دولت بودم، از هر جای دنیا که شده برای مردم واکسن می خریدم. در ماه 15 هزار نفر از مردم ما می میرند. خانواده ای که بچه و یا پدرش می میرد، دیگر واکسن به چه درد می خورد. وظیفه حکومت همین است. وظیفه حکومت این نیست کسی که روسری اش عقب افتاده را جابجا کند. این موضوع به حکومت ربطی ندارد. یا کسی به قیامت اعتقاد دارد یا ندارد. حکومت به جای اینکه تلفن من را کنترل کند و تلگرام را فیلتر کند جان من را حفظ کند. من وقتی ببینم دولت برای حفظ جان من واکسن تهیه می کند و امنیت من را تأمین می کند وقتی می بینم دولت در این مقوله بی تفاوت است، اگر جای دیگر هم صحبت کند مردم لج می‌کنند.

دولت باید به مردم فرصت های شغلی برابر ارائه کند

فارس: ما انقلاب کردیم که اصول و شرع اسلام را حفظ کنیم.

رهامی: مهم‌ترین عامل شرع اسلام، عدالت است. عدالت را اجرا کنید. جایی را پیدا کنید که پیامبر کسی را به علت روسری مجازات کرده باشد. شریعت باید عدالت را اجرا کند. اساس شریعت بر عدالت است. رکن حکومت عدالت است. عدالت که نباشد به روسری مردم گیر می دهند. یک مورد پیدا کنید که پیامبر کسی را به خاطر روسری مجازات کرده باشد. کسی را به خاطر شراب مجازات کرده باشد. یک مورد پیدا کنید که پیامبر کسی را به خاطر شراب مجازات کرده باشد. من به شخص کاری ندارم. به نظر من حکومت باید اساس را درست کند. چیزی که به دولت مربوط است این است که دولت به مردم خدمت کند و مردم احساس امنیت و بهداشت داشته باشند. امنیت شغل داشته باشند. اینها وظیفه دولت است. حکومت ایران وظیفه اش را رها کرده است. در تولد امام علی(ع) تمام خیابان های تهران چراغانی می‌شود. مگر مردم قبلاً برای تولد امام علی و نیمه شعبان جشن نمی‌گرفتند؟! دولت نقشی نداشته است.

مبلغی را که مردم تهران عوارض می دهند را جمع کنیم برای امام حسین جاده بسازیم. مگر قبلاً امام حسین گنبد و بارگاه نداشته است؟! عوارض مردم تهران را به بارگاه امام حسینی بردن، حرام است. چون مردم پولشان را برای این جا داده اند. شما به مردم بگویید که می خواهیم عوارض پرداختی شما را به کربلا و امام حسین بدهیم و رأی گیری کنید. دولت به ظواهر می پردازد. اساس حکومت شغل است. دولت باید به مردم فرصت های شغلی برابر ارائه کند.

فارس: اگر دولت به معنای اخص آن در داخل ایران جاده بسازد، امکانات اقتصادی بسازد و شغل ایجاد کند، فکر کنم اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران با ساختن یک جاده در مسیر نجف به کربلا موافق هستند.

رهامی: از بودجه مردم نباید خرج شود. اینها وظیفه دولت نیست. وظیفه شهرداری تهران نیست. هیچ جا در وظایف شهردار تهران نوشته نشده که در آنجا خیابان بسازند. طبق قانون بودجه هر نوع جابجایی جرم است. چند بار در مجلس به خاطر جابجایی بودجه گزارش ارائه کردم. اگر بودجه تصویب شد که شما مدرسه بسازید و به جای آن مسجد ساختید، این پول حرام است و نماز خواندن در آنجا باطل است. عدالت به این معناست که هرچیزی در جای خود قرار بگیرد. عدالت اجرا نمی شود. الان بزرگترین وظیفه دولت، تهیه واکسن است و جالب است که لیبرال ترین حکومت در دنیا یعنی آمریکا واکسن را فراهم می کند اما ایران که اقتصاد صد درصد دولتی دارد دولت در پراید و گوشت و ... آن دستکاری و قیمت گذاری می کند و بعد از سرمایه داران می خواهد که واکسن بفروشند. مردم از حکومت انتظار امنیت جانی دارند.

اینکه شما با امریکا و انگلیس اختلاف دارید سر جای خودش است و باید آن را حل کنید. فعلا ما واکسن نیاز داریم و زیر آسمان و سنگ هم که شده باید تهیه شود. وقتی فرزند یا همسر من جانش به خطر بیفتد و فوت کند به چه درد من می خورد که این حکومت اسلامی باشد یا پهلوی. چه فرقی به حال مردم دارد. مردم می خواهند با عزت زندگی کنند. اگر مردم آخر شب به سراغ سطل های زباله می روند و غذا تهیه می کنند چه فرقی با حکومت دیگر دارد. این انقلاب برای عدالت بوده و سرمایه باید در داخل دولت توزیع شود و به همه مردم حتی در کردستان و سیستان و بلوچستان هم برسد نه اینکه در تهران قصرها و یا آنهایی که داماد یا پسرخاله شان به دولتی ها وصل شد و در مقابل کسانی هستند که اگر دستت به جایی بند نبود باید آخر شب از سطل های آشغال غذا بیرون بیاوری و یک مقدار به ظاهر آن رسیدگی کنی و به خانه ببری. وقتی اینطور شد به مردم بگویید مردم خواهشا روسری هایتان را سرتان کنید. مسئله دروغ مهمتر است یا حجاب؟ قطعاً دروغ مهمترین گناه و جرم است. اگر قرار است مجازاتی صورت بگیرد به سراغ دروغ گفتن برویم. مسئولی می گفت اگر من کاره ای شوم اگر وزیر من دروغ گفت همان شب او را عزل می کنم تا دروغ جا نیفتد. به راحتی در تلویزیون به چشم آدم نگاه می کنند و دروغ می گویند. به راحتی دروغ می گویند.

فارس: شما در دولتتان به بحث حجاب کاری ندارید؟

رهامی: نماز خواندن به دولت مربوط نیست. اینکه عدالت را اجرا کند تا مردم بفهمند که من خادم هستم. مگر قبل از  انقلاب، ایرانی ها حجاب نداشتند؟ ما قبل از انقلاب دانشگاه بودیم و نسل انقلابی هستیم و جبهه را اداره کردیم. ما که در دانشگاه های با ولایت فقیه تربیت نشدیم. نسلی که سپاه را اداره کرد در مدارس شاه بزرگ شد. کسی کار نداشت و شاه ما را تربیت فرنگی نکرد. ما متدین بودیم، در زمان شاه هم متدین بودیم و زمان قاجار هم امام حسین را دوست داشتیم و در زمان نادر شاه هم دوست داشتیم. دین ما ربطی به دولت ندارد. ما انقلاب کردیم نه به این علت که دین مان را درست کنیم. دین ما درست بود و ما کافر نبودیم. قبل از انقلاب که کافر نبودیم که امام خمینی ما را مسلمان کند. انقلاب امام خمینی بر مبنای عدالت بود. منتها الان از اهدافش دور شده است. امام خمینی نیامد که مردم حجابشان را درست کنند. شاه با حجاب کاری نداشت

فارس: مردم ناراحت بودند که کارگزاران دوره سلطنت رضاشاه کاخ های آنچنانی داشتند، فساد می کردند، بالای شهر زندگی می کردند و ... اما الان معتقد هستند که چرا برادر معاون اول و رئیس جمهور فساد اقتصادی می کنند؟

رهامی: مسئله را شخصی نکنید. معاونان آقای احمدی نژاد الان در زندان هستند. انقلاب برای عدالت بوده و مردم به اینکه چرا همسر شاه حجاب ندارد اعتراضی نداشتند. به ما ربطی نداشت. ما می گفتیم سرمایه کشور را که در خارج از کشور مصرف می کند در روستاها و برای مردم خرج کند. مردم را به خاطر اعتراضاتی که می کنند به زندان می اندازد. در زمان شاه پرشکوه ترین نماز جماعت را در قم داشتیم. ما که بیشتر در قم بزرگ شدیم نماز جماعت داشتیم، روزه می گرفتیم. نه کسی می گفت که از ترس شاه روزه می گیریم و نه الان از ترس آیت الله خامنه ای روزه می گیریم. اگر عدالت باشد حاکمان الگو می شوند. مردم به این علت دنبال امام خمینی بودند چون قرار بود ایشان ظلم را از بین ببرد. نمی گفتند که آقای خمینی تشریف بیاورید که شاه نمی گذارد ما حجاب داشته باشیم. اگر شما بیایید ما چادر داریم. 

اگر شما بیایید ما می توانیم نماز بخوانیم. حجاب مردم ترکیه در حکومت قبلی ترکیه و الان تفاوتی ندارد. من قصد دارم مأموریت اصلی حکومت را مطرح کنم. حکومت باید عدالت را برقرار کند، شغل ایجاد کند، جان و امنیت مردم را تأمین کند، واکسن تهیه کند. به زندگی رفتگرها رسیدگی کند، مشکلات بیمه آنها را حل کند. قبلا مردم نیمه شعبان را جشن می گرفتند و کاری به دولت نداشتند. دخالت دولت در این مسائل و ظواهر که می خواهد خود را مذهبی نشان دهد باعث می شود که مردم به اساس دین بدبین شوند. هیچ وقت دین دولتی در هیچ کشوری جواب نداده است. در زمان شاه حوزه وجود داشت و نفوذ آیت الله بروجردی صد برابر ملاهای الان بود. نه بودجه از شاه می گرفت. مردم از شهر و روستا به خدمتشان می آمدند و بری می‌شدند و بعد ایشان می فرمودند که فلان مقدار را به فلان کس بدهید، حمام و مسجد برای مردم می ساخت.

 مأموریت اصلی دولت این است که برای مردم شغل ایجاد کند

عرض بنده این است که دولت مأموریت اصلی دارد. مأموریت اصلی دولت این است که برای مردم شغل ایجاد کند. چرا جوانان ازدواج نمی کنند؟  مدام برای مردم در مورد ثواب ازدواج توضیح می دهند. مردم می دانند ازدواج خوب است و لازم نیست که 50 تا روحانی بیاورند و در مورد فواید ازدواج توضیح دهند. مگر مردم قبل از انقلاب ازدواج نمی کردند؟ اگر شما شغل و امنیت، بیمه بیکاری ایجاد کردید، به مسکن آنها فکر کردید، مردم ازدواج می کنند. ازدواج یک مسئله فطری است و سیاسی نیست که حکومت بخواهد تشویق کند که خطر کمبود نسل اتفاق می افتد. 4-5 میلیون نفر از جوانان ما به اروپا و آمریکا رفته اند. اگر شغل و مسکن خوب داشته باشند این کار را نمی کردند.

من اگر روزی این مسئولیت را پیدا کردم، این مسائل را در اولویت قرار می دهم. بگویم هیچ جوان ایرانی بدون شغل نباشد و تلاش می کنم که مشکل سربازی را حل کنم. یعنی دغدغه جوان بعد از دیپلم و لیسانس، سربازی نباشد که در این فاصله شغل خود را از دست می دهد. قانون را اصلاح کنید. ما نیاز به ارتش داریم اما ارتشی که ما می خواهیم ارتش تکنیکال و فنی است. سلاح های امروز دیگر تفنگ نیست بلکه موشک و هواپیما است. 4 ماه تمام جوانان حتی خانم ها دفاع را یاد بگیرند (چون بر زن و مرد واجب است). باید هر کسی دفاع کردن را یاد بگیرد. دفاع واجب شرعی است. جهاد بر مرد واجب و بر زن واجب نیست اما دفاع بر هر دو واجب است. دفاع که واجب شد مقدمات واجب می شود واجب.

بنابراین من می گویم که با سربازی به سبک بیگاری مخالف هستم. باید مقدمات دفاع و آموزش را یاد بگیرید. ولی نمی شود که شما را دو سال علاف کرد که نه بتوانید ادامه تحصیل بدهید و نه کار کنید. رضاشاه برای اینکه ارتش های پراکنده قاجار را جمع کند، ارتش را سازمان دهد، پادگان را ایجاد کرد. رضاشاه خودش نظامی بود و می دانست که باید برای امنیت کشور پادگان ایجاد کند و نیروی رایگان لازم داشت.

کسی که می خواهد ازدواج کند یا شغلی انتخاب کند یا هر کاری که انجام دهد، می پرسند که سربازی رفته ای یا خیر. شما از همان ابتدا سنگ جلوی او می اندازید و او نمی تواند جلو برود. حکومت باید بحث های محوری را حل کند. وقتی این موارد حل شد با دنیا ارتباط داشته باشد، برای سرمایه خارجی امنیت ایجاد کند که در ایران سرمایه گذاری کند. در مطالعه‌ای که در کشور چین داشتم، چطور چین توانست یک میلیارد و 400-500 میلیون بیکار را شاغل کرد. چین بزرگترین مصرف کننده مواد مخدر در دنیا بود. الان چین، موادمخدر و مسئله طلاق را حل می کند. چون حوزه مطالعات بنده جرم‌شناسی است به مسئله طلاق رسیدگی کردم. چین مواد مخدر را کنترل می کند و در حال حاضر شرایط چین در موضوع مواد مخدر از ایران کنترل شده تر و بهتر است.

بزرگترین مصرف کننده تریاک دنیا، چین است. وقتی می گویم بحث کلیدی دولت، منظورم اینهاست. ولی در ایران سن اعتیاد پائین آمده و این سن به اوایل دبیرستان رسیده است. طلاق در ایران به 30 درصد رسیده است. اینها گسل های خطر است. طلاق در شهرهای بزرگ مثل اصفهان، کرج و تهران به 30 درصد رسیده است. یعنی از هر صد ازدواج 30 مورد به طلاق منجر می شود. اینها تبدیل به بحران های اجتماعی می شود. در حوزه جرم‌شناسی مقالات بنده در اروپا و آمریکا چاپ شده است. از من دعوت شد و در کنگره کنفرانس دادم. در دانشگاه های چین سخنرانی داشتم و توضیح دادم. در سوئد در کنگره جرم شناسی توضیح دادم. این موارد را ریشه یابی کردم و برای آنها طرح دارم.

به عنوان شورای مرکزی مدرسین بعد از سال 88 جلسه داشتیم. قصد من تنازع و تقابل با رئیس قوه مقننه نیست. لذا شما می بینید من هیچ صحبتی با آقای قالیباف و آقای رئیسی نکردم. اگر من انتخاب شوم باید با آنها تعامل کنم و باید مشکل و راه حل را با آنها در میان بگذارم. اگر درمان و راه درست را نشان دهند، قبول می کنم. به رهبری گزارش دادم که ملاقات های ما دیر به دیر است و ایشان فرمودند که «خلاصه مکتوب کنید که بتوانم بخوانم». در خصوص مهاجرت خوزستانی ها، آلودگی خوزستان، بیکاری و عدم اشتغال بحران است و این مسائل باعث شده که روستاهای خوزستان خالی شود. بعضی از مناطق مرزی خالی از سکنه شده است. برخی از مناطق شرقی سیستان خالی شده است. ما به راحتی می توانیم با ارتقای آموزش و پرورش و  امکانات آنها را نگه داریم. آنها بزرگترین سرمایه ما هستند. وقتی کنده شدند، دیگر بند نمی شوند.

وقتی مردم از محل خود کنده شدند، به تهران می آیند. چه تعدادی خانه در استانبول، ارمنستان و گرجستان خریداری کردند. برآورد اولیه خانه هایی که در ترکیه خریداری شد 5 هزار میلیارد دلار است که به نظر من کف تخمین است. من این را خطر می دانم به جای اینکه ترکیه ای در ایران خانه بخرد، ایرانی به ترکیه و گرجستان می رود و خانه می خرد. گرجستان زمانی یک استان از ایران بوده است، حتی کوچکتر از آذربایجان. ایرانی ها گرجستان را به تهران ترجیح می دهند. اینها سیاست هایی است که من را رنج می دهد و دلیل اصلی ورودم با سابقه 40-50 سال این است که حرفم را به جایی برسانم. از نزدیک به رهبری و رئیس مجلس بگویم. قطعاً آنها دلسوزتر از من هستند.

اگر بیشتر از من دلسوز نباشند، کمتر از من دلسوز نیستند. اگر عمق فاجعه را بگویید و راه حل هم ارائه کنید، قطعاً همکاری می کنند. من اگر بتوانم مسئولین نظام را با خودم همراه کنم خیلی از مشکلات را می توانم حل کنم. یکی از علل پا گرفتن شورای چهارم در مجلس دهم، تعامل افرادی مثل من بوده است. آقای مومن تحمل چهار ساعت جلسه را نداشت ولی حاضر شد با من این جلسه را بگذارد. رهبری تحمل ما را دارد که ما با ایشان صحبت کنیم.

تمام روش‌هایی که اصلاح طلبان رفته اند را قبول ندارم

فارس: به نظر شما اصلاح طلبان از شما حمایت می کنند یا خیر ؟ آیا این مکانیسم گزینه نهایی اجماع ساز اعلام شده و شما از طرف جامعه مجمع مدرسین دانشگاه ها وارد شدید؟

رهامی: من به عنوان مستقل وارد شدم. وقتی خود را در قالب احزاب می بَرید باید دفاع کند. من روش های اصلاحی را قبول دارم. کشور باید اصلاح شود اما تمام روش هایی که اصلاح طلبان رفته اند را قبول ندارم. به همین دلیل خود را در چارچوب نکردم. همه روش های اصلاح طلبان را نمی پسندم اما اصلاح باید اتفاق بیفتد. بعضی از دوستان اصرار دارند که قبل از تأیید شورای نگهبان بگویند که کاندیدا این و آن است و بعد شورای نگهبان مکلف می شود که اینها را تأیید کند.

روش دوستان این است و من به آن نقد دارم و حاضر نیستم که این کار را انجام دهم. ما قرار است با این شورای نگهبان انتخابات را برگزار کنیم. نمی خواهیم از الان خط و نشان بکشیم و بگوییم که کاندیدای ما آقای «الف» است و یا تأیید می‌کنی یا خانه می نشینیم. همانطور که در سال 92 شرایط برای آقای هاشمی و خاتمی فراهم نشد و از آقای روحانی حمایت کردیم یعنی می خواستیم که همکاری کنیم. در خانه هستیم و با همین نظام با تمام اشکالاتی که عرض کردم، کار می کنیم. ما باید به استان ها و روستاها برویم و مردم را دعوت به حضور کنیم. بعد مثل سال 92 اصلاح طلبانی که مطرح هستند و زمینه دارند فعالیت کنند. آن وقت یک هفته مانده به انتخابات ببنیم چه کسی زمینه دارد یا موقعیت بهتری دارد. ولی اگر از حالا بگویند بین شما 3-4 نفر کاندیدای ما آقای «الف» است.

بقیه در خانه تان بنشینید. یعنی شورای نگهبان بعد از ثبت نام این کار را می کند اما این روشی است که قبل از ثبت نام به شما می گویند که شما زمینه ندارید. شما در خانه بنشین. کسانی که به حمایت بنده و امثال بنده می آیند، علی القاعده می بینند که کاندیدای مدنظرشان توسط اصلاح طلبان جا گذاشته شد و نمی آیند. همین الان هم مردم را پای صندوق های رأی زحمت می دهیم. این روش هم به ریزش آراء منجر می شود و هم به جبهه گیری مقابل نظام و من آن را قبول ندارم.

شورای نگهبان درون جریان اصلاحات را قبول ندارم

من به دوستان پیشنهاد دادم که ما فعالیت خودمان را شروع کنیم، طرفدارانمان را با روش هایی که وجود دارد (مجازی، اقناعی و غیره ) قانع کنیم. آنچه در آمریکا مرسوم است. آرام آرام می رویم و ریزش می کنند تا به آقای بایدن رسید. قبلا نگفته بودند که آقای بایدن شما هستید ولاغیر. یک سرمایه باید ایجاد شود که هنوز فراهم نشده است. به همین دلیل من اعلام کردم که همکاری و حمایت می کنم و قائل به اجماع بین جریان اصلاحات هستم اما این روش که پیشاپیش یک شورای نگهبان دیگری نیز ذات اثباتی داشته باشد را قبول ندارم. یک داغ دل بس است برای قبیله ما. نباید یک شورای نگهبان جدید برای خودمان درست کنیم. و بعد بگویند که شما بین 10 نفر؛ چه بسا کسی باشد که مطمئن باشند که شورای نگهبان تأیید نمی کند.

فارس: افرادی به صحنه آمدند که خودشان می گویند 99 درصد رد صلاحیت هستند. فردی به جریان اصلاحات آمده که می گوید خودم هم به خودم رأی نمی دهم. این چه فضایی است؟

رهامی: این بازی با انتخابات است. من براساس قوانین و مقررات می گویم که دلیلی برای رد صلاحیت شدن ندارم. در دیداری که با رهبر انقلاب و مشاور ایشان داشتم و در قضیه انتخابات مجلس دهم ده ها جلسه مشورتی برای تأیید صلاحیت این اعضا داشتم. براساس اصول و عقاید و برنامه های گذشته می گویم که من تأیید صلاحیت می شوم و اگر بدانم که رد صلاحیت می شوم قطعاً ثبت نام نمی کردم. انتخابات را نمی شود بازی گرفت. قصد تقابل و زورآزمایی ندارم. مثلا بعد به کجا می خواهیم برسیم. این روش قبل از این که یک مشی انتخاباتی باشد یک مشی سیاسی است. بنابراین اینکه فرمودید با کدام حزب از حوزه انجمن شورای مدرسین بودم و سالهای سال دبیر کل بودم. الان به اسم هیچ حزبی فعالیت نمی کنم. نه خود را درگیر احزاب می کنم و نه خود را در چارچوب های متعارف این احزاب محدود می کنم. نقد می کنم و گاهی این نقد متوجه دولت می شود، ممکن است متوجه مجلس دهم شود.

فارس: سابقه اصلاح طلبی دارید

رهامی: عضو هیئت رئیسه  شورای  سیاستگذاری بودم. رئیس کمیته ائتلاف و رایزنی کمیته انتخابات بودم و قبل از آن در دوره های متعدد دبیر کل انجمن مدرسین بودم. وکیل برخی از شخصیت ها بودم ولی جایی که بحث مالی مطرح می شود هیچ وقت ورود نکردم.

فارس: برخی اصلاح طلب ها تأکید دارند به سمت کاندیدای نیابتی نروید. به نظر شما اصلاحات اگر در موضع اضطرار باشد به سمت علی لاریجانی می رود یا خیر؟ 

رهامی: تلاش می کنند که یک کاندیدای اصلاح طلب بیاورند. به خاطر اینکه ما سرمایه های خودمان را به پای آقای روحانی ریختیم و آن طور که باید نشد. فرض کنید به جای آقای لاریجانی، فردی که سابقه اصلاح طلبی هم دارد را بیاوریم. علی القاعده خارج از اصلاح طلبان نمی روند. این مشی تا جایی ادامه دارد تا تأیید صلاحیت ها اعلام شود. بعد از آن ممکن است برخی از جریان های اصلاح طلب برای اینکه نخواهند از انتخابات کنار نکشند به سمت کاندیدای معتدل تر می آیند. فعلا برای شورای سیاستگذاری که حالا اسمش جبهه اصلاحات ایران شده، بنا بر کاندیدای اصلاح طلب دارد.

فارس: سخنگوی جبهه اصلاحات ایران سخنرانی کرده و گفته انتخابات به عقب بیفتد. این در جامعه اثر بدی گذاشته که انتخابات به هر دلیلی عقب بیفتد. یک عده مخالف دولت هستند و در اینستاگرام به شوخی می گویند که بدترین خبر این است که حسن روحانی یک روز بیشتر ریاست کند. این صحبت کردن که انتخابات به تأخیر بیفتد حرف درستی است؟

رهامی: به خاطر کرونا چند روش پیشنهاد شد. گفتند یک مدل این است که انتخابات را دولت به عقب ببرد، مدل دیگر این است که تعداد روزهای انتخابات را بیشتر کنند که وقتی مردم به پای صندوق های رأی می روند خلوت باشد. یک مدل اینکه انتخابات به صورت الکترونیک برگزار شود که در دنیا مرسوم است و یک مدل انتخابات پستی است که در آمریکا انجام شد. در این چهار پیشنهاد، تعویق  انتخابات در بین اصلاح طلبان موافق ندارد. بیشتر فکر می کنند که تعویق نامعلوم است. می گویند سه ماه. از کجا معلوم که سه ماه بعد، کرونا جمع می شود  یا شش ماه بعد تمام شهرها سفید می شود. ممکن است موج جدید از کرونا (هندی و مکزیکی و ...) وارد شود. ما پیشنهاد می دهیم که روش های دیگر را پیش بگیرید و اگر ممکن است در طی دو روز انتخابات انجام شود. مردم بین اینکه رأی بدهند و یا ریسک کنند و نروند رأی بدهند، و رأی توام با ریسک است، رأی ندهند. ما باید این را حل کنیم. راه حل این است که به مردم بگوییم که اگر امروز نشد فردا یا سه روز بعد رأی بدهید. انتخابات رفراندوم انقلاب اسلامی دو روز بود 10 و 11 بهمن ماه که روز جمهوری اسلامی مشخص شد.

فارس: در مورد انتشار صوت آقای ظریف که بازتاب های زیادی از ایران و امریکا داشت را صحبت کنید و ارزیابی تان از علت و ابعاد این قضیه چیست؟

رهامی: در خصوص مطالب و محتوا، خیلی افشای اسرار نبوده است. ممکن است برخی جزئیات را به این تفصیل نمی‌دانستیم. در خصوص انتشار کار صحیحی نبوده و الان تعدادی را ممنوع الخروج کرده و در حال بررسی هستند. به هر حال اگر مسائلی بین مسئولین نظام وجود دارد از قول وزیر امور خارجه مملکت که در سیاست خارجه و در مسائل خارجی مهمترین وزارتخانه ما است، آسیب می زند. ممکن است مسائلی وجود دارد.

اصطلاحی که بین علما وجود دارد این است که هرچیزی که آدم می داند که نباید همه جا گفته شود. چرا تهیه شده، ممکن است به علت ثبت در تاریخ باشد، بحث دیگر که مرسوم است که وزرا را تخلیه اطلاعاتی می کنند. عموماً در روزهای آخر که مستقر در وزارت امور خارجه هستند. انتشار این اسناد هم به روابط ما با کشورهای همسایه آسیب می زند و هم در داخل تبعاتی دارد. ظاهرا آقای روحانی بررسی می کنند و فعلاً مسئول مرکز را عزل کردند و با آنها برخورد می کنند.

در مورد ضبط نمی دانم که مرسوم است یا خیر و اگر مرسوم باشد باید در پایان دولت باشد. در دنیا مرسوم است که برخی از اسناد وزارت امور خارجه و اسناد محرمانه بعد از 5 الی 10 سال منتشر می شود. چون موضوعیت خود را از دست می دهد اما الان که درگیر با این کشور هستیم، آقای کری اطلاعات را داده یا نداده مشخص نیست. حتی اگر اطلاعات را داده، دفعه بعد این اطلاعات را در  اختیار وزیر امور خارجه قرار نمی دهد.

اگر حسن نیت داشته، برداشت بیرونی این است که مسئولین نظام با هم مشکل دارند و بین سپاه و وزارت خارجه دولت اختلاف است. در حالی که بیرون از نظر انتشار از تلویزیون اینترنشنال که با پول سعودی ها اداره می شود به ضرر ما شد. به نظر من مرکز انتشار توطئه است که می خواستند آقای ظریف را خارج کنند ولی چه کسی می خواهد جای آقای ظریف را بگیرد.

فارس: گفته می شود صوت منتشر شده از سوی عده ای است که می‌خواهند آقای ظریف را کنار ببرند و آقای لاریجانی را جای او بگذارند.

رهامی: ممکن است عده ای باشند که می خواهند ظریف را حذف کنند و کسی را جای ظریف بنشانند. ممکن است تسویه حساب های دیگر باشد که این موضوع هم در آن گنجانده شده است. در مجموع به معلومات افرادی مثل ما و سیاسیون جز بعضی از جزئیات، چیزی را اضافه نکرد. اما در بیرون بی اعتمادی ایجاد می کند و در خارج از کشور نسبت به مسئولین ما بی اعتمادی ایجاد می کند. ممکن است در جلسات دیگر، وزیر امور خارجه کشورمان بخواهد اطلاعاتی بدهد و وزیر امور خارجه فلان کشور می گوید حواستان باشد. چه اشکالی دارد که کسی با کسی ارتباط دارد بتواند از اطلاعات آن استفاده کند اما با این مسئله بی اعتمادی هم در داخل و هم در خارج از کشور ایجاد می شود.

بهتر است خود دولت در این زمینه توضیح صحیح بدهد. آیا همه همچنین کاری را کرده اند؟ اگر هم چنین است باید در روزهای آخر دولت باشد به اضافه اینکه حتماً باید محرمانه باشد. اینکه می گویم همه چیز باید شفاف باشد، هیچ کشوری تمام روابط خود را شفاف نمی کند. مگر تمام دنیا به تمام جلساتی که وزیر امور خارجه اش با وزیر امور خارجه کشور دیگر داشته را افشا کند؟

انتشار دهندگان فایل صوتی هدفشان ظریف یا تسویه حساب با سپاه بوده است

فارس: جان بولتن زمانی که کتابش را منتشر کرد گفت که این اطلاعات محرمانه نیست.

رهامی: وقتی که زمان رد می شود و بعضی از اطلاعات بعد از گذشت 30-40 سال موضوعیت خود را از دست می دهد. کسی بداند یا نداند مسائل را رو کردیم. مثل بسیاری از مواردی که در زمان شاه بوده و ما بدانیم یا ندانیم به امنیت کشور آسیب وارد نمی کند. از این حیث فکر می کنم کسانی که فایل را منتشر کردند، هدفشان یا آقای ظریف بوده و یا تسویه حساب های داخلی به سپاه و غیره بوده در مجموع به حیثیت و امنیت داخلی کشور و آقای ظریف آسیب زدند. وزیر امور خارجه در قالب خاطره گویی نشسته و بسیاری از جلسات خصوصی که با بزرگان سیاسی دنیا داشته را بیان می کند با احتمال اینکه (خودش اشاره می کند که ان شاءالله این فایل پخش نمی شود) پخش می شود. باید منتظر باشیم که خود دولت توضیح قانع کننده ای بدهد. آقای ربیعی می گویند که سرقت اطلاعاتی بوده است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها