نقد فنی محمدجواد لاریجانی به اظهارات جنجالی ظریف

کد خبر: 1064950
نقد فنی محمدجواد لاریجانی به اظهارات جنجالی ظریف

وطن امروز: انتشار فایل صوتی محمدجواد ظریف و اظهارات نسنجیده‌اش پیرامون مناسبات منطقه‌ای، نسبت میدان و دیپلماسی و در نهایت نقش شهید حاج‌قاسم سلیمانی، بیشترین واکنش را در ۲ هفته گذشته همراه داشت تا جایی که رهبر حکیم انقلاب نیز در سخنرانی هفته گذشته‌شان به مناسبت روز کارگر و روز معلم، صراحتا به مواضع وزیر امور خارجه واکنش نشان دادند. در این میان ظریف نیز با انتشار چند پست در فضای مجازی سعی کرد ضمن دفاع از مواضع پیشین، برداشت‌های مختلف از آن سخنان را به علت چالش نظری مباحث بداند. در همین زمینه محمدجواد لاریجانی، معاون اسبق وزارت امور خارجه کشورمان و از دیپلمات‌هایی که در مذاکرات قطعنامه 598 نیز حضور داشت، یادداشتی را به‌ صورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است که در آن به اظهارات ظریف از جمله ادعای «اجتهاد در سیاست خارجه» پاسخ داده است که در ادامه متن کامل آن را می‌خوانید.

* * *
1- بیانات اخیر وزیر محترم امور خارجه آسیب‌های متعددی را برای کشور در پی داشته است.
اولاً: جایگاه وزیر محترم را در داخل وزارتخانه متزلزل کرده است، زیرا این وزارتخانه دارای دیپلمات‌های باتجربه، متدین، انقلابی و متعهد به کشور و نظام اسلامی و ولایت فقیه است و هرگز با مطالب ارائه‌شده همراهی ندارند. 
ثانیاً: جایگاه وزارت امور خارجه در داخل نظام سیاسی کشور آسیب جدی دیده است، زیرا وزارت امور خارجه همواره از ورود به رقابت‌های سیاسی بویژه‌ در آستانه انتخابات احتراز داشته و باید داشته باشد، زیرا مسؤولیت این وزارتخانه مربوط به پیگیری مقاصد حکومت با سایر دولت‌هاست. وزیر محترم امور خارجه به این سیره متداول جهانی بخوبی آشنایی دارند، حتی در قبال انتقادات حزبی به وزارت امور خارجه مسؤولان آن باید پاسخ حرفه‌ای بدهند نه جناحی! لیکن وزیر محترم یکباره این وزارتخانه حساس را به وسط میدان رقابت‌های سیاسی کشانده است و این یک آسیب بزرگ است. استفاده از عناوینی مانند «بحث نظری»، «کارشناسی»، «آسیب‌شناسی» و امثال اینها مانع این آسیب نمی‌شود، بویژه اگر مباحث عمدتاً «رقیق» و «محفلی» باشد و ربطی به مباحث «نظری» و «کارشناسی» و... نداشته باشد!
ثالثاً: جایگاه وزارت امور خارجه در تعامل با کشورها بشدت آسیب دیده است، زیرا دولت‌ها دنبال نظر دولت طرف هستند نه نظر وزیر خارجه، حتی اگر از نوابغ روزگار باشد! لذا وقتی در اصالت حکومتی نظر دیپلمات شک کنند، همواره باید راستی‌آزمایی کنند و این دقیقا معنای تزلزل و آسیب وارده است. 
رابعاً: مباحث وزیر محترم امور خارجه جمهوری اسلامی، رقبای کشور و دشمنان را در دشمنی خود استوارتر و امیدوارتر کرده است، مثلا در سوریه، آمریکا و متحدان اروپایی و عربی- عبری آن شاهد یکی از بزرگ‌ترین شکست‌های سیاسی- نظامی بوده‌‌اند و ایران را به ‌عنوان پیروز عمده می‌بینند اما بیانات وزیر محترم، دقیقا این دستاورد مهم و تأثیرگذار را مورد تردید قرار داده، لذا اگر شاهد تهاجمات وسیع‌تر نظامی- سیاسی- امنیتی دشمن باشیم، جای تعجب ندارد. 
البته دشمن (خارجی و داخلی) به ‌لطف الهی ناکام خواهد شد ولی مسؤولیت این «جاده صاف ‌کردن» را نمی‌توان فراموش کرد. 
2- وزیر محترم امور خارجه مدعی شده‌اند و اصرار دارند مباحث ایشان صرفاً مباحثه‌ای «نظری»، «اجتهادی»، «آسیب‌شناسانه»، «کارشناسی» و «مشفقانه» بوده است، البته من در نیت ایشان مناقشه‌ای ندارم، لیکن مطالب ارائه‌شده با هیچ‌یک از این عناوین تناسبی ندارد! و البته آشفتگی وسیع بیانات و به‌هم‌ریختگی فکری پشت آن جایی برای این ادعاها باقی نمی‌گذارد!
مثلاً بحث نظری در سیاست خارجی از ماهیت نظام حکومتی آغاز می‌شود و به تعریف منافع ملی در بیرون مرزها منجر می‌شود و سپس طرح‌های اقدامی (که شامل فعالیت دیپلماتیک هم است) به جریان می‌افتد، لذا اگر می‌‌بینیم آمریکا و متحدان اروپایی صهیونی آن در منطقه ما منافع ملی خود را با کودتا، تجاوز، جنایت، تروریسم، تحریم و فشار سیاسی- امنیتی تعریف می‌کنند، بحث نظری این رفتارها را به ریشه ماهوی حکومت سکولار- لیبرال وصل می‌کنند. دنیای «هابزی» فقط یک پله از «وضع طبیعی»- که همان قانون جنگل است-پیچیده‌تر شده است. 
حال جمهوری اسلامی ایران، منافع ملی خود را منبعث از ماهیت اسلامی در پاسداری از هویت، استقلال، آزادی و دموکراسی قانونی و به ‌دور از ظلم‌پذیری و ظلم‌کردن تعریف می‌کند؛ محصول آن دکترین «مقاومت» است که پدیده شگرف معاصر در صحنه بین‌‌المللی و دستاوردهای آن، ‌دور از انتظار و محاسبات سیاسی غرب صهیونی است. مجموعه به‌هم‌ریخته و بی‌نظم و بسیار سطحی مطالب ارائه‌شده هیچ تناسبی با یک بحث نظری ندارد و البته از ایشان هم انتظار چنین کاری نداشتیم. 
در جای دیگر مدعی «موضع اجتهادی» برای خود شده‌اند! در ادبیات فقهی- اصولی حداقل «استفراغ وسع» در استنباط از مبانی شرط است! لیکن مباحث برادر ما بسیار شبیه ادبیات فرقه کیو-‌ای-‌نان (QAnon) در آمریکاست که عمدتا خیالبافی‌های توهم توطئه است! یا «ادعای آسیب‌شناسی» هم شیرین است. همان‌طور که قبلا اشاره کردم مطالب ایشان آسیب‌های جدی به دستگاه دیپلماسی و منافع ملی وارد کرده است اما اعتراف می‌کنم مطالب وزیر محترم کمک جدی به یک آسیب‌شناسی مهم در مهم‌ترین فعالیت دیپلماتیک دولت محترم کرده‌ و آن چرایی تصویب متنی مانند برجام توسط ایران و نحوه اجرای خسارت‌بار آن تا امروز است!
و البته تأسف‌بارتر از همه ادعاها، مساله مشفقانه بودن مطالب است؛ چگونه تعریض و اتهام به اسوه مقاومت، فداکاری، فرهیختگی و نبوغ سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی با ژست‌های مشفقانه سازگاری دارد؟!
3- حال که عدم تناسب عناوین ادعایی با مطالب مطروحه روشن شد، این سوال باقی می‌ماند که چرا وزیر امور خارجه در آستانه ورود به رقابت‌های انتخاباتی به این مانور تبلیغاتی با ژست دیپلماتیک و کارشناسی دست‌ زده است؟
به ‌نظر من سازگارترین پاسخ این است: جناح اصلاحات که باید پاسخگوی ناکارآمدترین دولت تاریخ انقلاب باشد و شکست‌های دیپلماتیک خود را بپذیرد، نعلی وارونه‌ زده است و محور بحث را می‌خواهد به حوزه دیگری منتقل کند. اما آن حوزه کدام است؟ شعارهای دوستان اصلاحات را نگاه نکنید، یکی با ژست افلاطونی می‌گوید: «با دنیا صحبت کنیم و مسائل خود را حل کنیم»! دنیا هم یعنی آمریکا و چند دولت اروپایی! آن دیگری «مشفقانه»! می‌گوید: «مسائل ما اقتصادی است ولی راه‌حل سیاست خارجی و دیپلماتیک دارد»! یعنی برجام! و دیگری ناجوانمردانه می‌گوید: «بچه‌های ما در سوریه، عراق و لبنان چرا کشته می‌شوند؟ دست بردارید تا از سر شما دست بردارند»! و بالاخره، دیگری ابلهانه! فرمایش می‌‌کند: «اصلا چرا وارد توسعه علوم و فنون هسته‌ای شدیم؟ ما که نفت و گاز فراوان داریم.»!
اما همه این بی‌ربط‌گویی‌ها، یک سرچشمه دارد و آن هم ریشه‌ای تاریخی است، از انقلاب مشروطه تا امروز خط مدعی روشنفکری سکولار لیبرال (و در برهه‌ای سوسیالیستی هم) مدعی است راه سعادت و پیشرفت، اندراج در شبکه اقماری آمریکا و دولت‌های اروپایی همراه آنان است و بس! برجام هم برای همین هدف راه افتاد، لذا سینه‌چاکان برجام با ریتم هماهنگ با جریان اصلاحات آن را صرفاً آغازی برای تغییر ریل مسیر کشور می‌دانستند! نکته مهم و کلیدی و تاریخی این است که سکولاریسم لیبرال همواره جاده‌صاف‌کن «دیکتاتوری سکولار وابسته» بوده و در فتنه 88 روشن و آشکار دیدیم چگونه دنبال جایگزینی دموکراسی قانونی به «آشوب‌سالاری خیابانی» بودند اما باز هم از مردم مایه گذاشتند! حمایت آمریکا، اروپا و صهیونیسم از این جریان هم دقیقا به ‌خاطر همین نتیجه است و بس!
انتظار جریان اصلاحات (و غرب صهیونی) از پرده‌دری‌های جناب آقای ظریف، راه افتادن یک جریان فتنه در آستانه انتخابات است که مردم را از رأی دادن منصرف و به حوزه‌های خشونت‌بار دیگر منعطف کند اما ظاهراً تیرشان به بیراهه رفته! بدون شک آنچه آقای وزیر را به این گرداب هدایت کرده است، نارسیسم مفرط همراه با نایئوته (بساطت) غیرقابل توجیه بوده است. 
4- رئیس‌جمهور محترم اعلام کرده‌اند تحریم‌ها شکسته شده و اظهار امیدواری کردند در کمتر از 3-2 ماه، کاملا رفع شوند (البته مقصود تحریم‌های مصرح در برجام است). بدون شک این خبر بسیار خوبی برای ملت ایران است، در عین حال ایشان باید «اجازه» بدهند نگرانی و تردید درباره رفع تحریم‌ها وجود داشته باشد! همه ما ایرانیان دعا می‌کنیم دولت‌مان سرافراز و موفق دوره خود را به پایان برساند. لغو موقت تحریم‌ها و موارد گزینشی همراه با اعلام ورود مجدد آمریکا به برجام مسلم دستاورد خوبی نیست. سیاست گام‌به‌گام و تعهد در مقابل تعهد اگر بر اساس سطحی با شارژ صفر باشد خوب است ولی نه اینکه برای طرف ایرانی کل تعهدات برجامی باشد و برای طرف آمریکایی (و اروپایی) قدم‌هایی از تعهدات برجامی!
البته چه تحریم‌ها رفع شود یا نشود، ما قدردان زحمت‌های فراوان رئیس‌جمهور و دولت محترم هستیم. تحریم‌ها کار دشمنان ما است، لذا رفع آنها از طریق کسب رضایت آنان پروژه‌‌ای نیست که کنترل آن در اختیار ایران باشد و البته مهار کرونا هم به ‌نحو دیگری از اختیار کامل دولت خارج است. دولت محترم نیاز به اعلام پیروزی ندارد، لذا مذاکرات وین را نباید تحت فشار زمانی قرار دهیم و البته از اطاله آن هم باید احتراز کنیم. لغو تحریم‌ها و راستی‌آزمایی آنها ۲ کلیدواژه مهم در ارزیابی مذاکرات وین است و قبل از تحقق این دو شرط، ایران نباید با ورود به برجام کنار بیاید.

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها