لشکرکشی دولت علیه وزیر دولت

کد خبر: 1061329

مساله دقیقا همین‌جاست که نه علم وجود دارد و نه دغدغه، یعنی نه‌تنها در اینکه چطور با کرونا مواجه شویم به جمع‌بندی نرسیده‌ایم، بلکه اصلا سطح دغدغه، حفظ جان و سلامتی مردم نیست و کل‌کل بین رئیس‌جمهور و وزیر اولویت بالاتری از هر چیز دیگری دارد!

 لشکرکشی دولت علیه وزیر دولت

فرهیختگان: چقدر طلب دعا و مغفرت‌ها زیاد شده، صفحه‌های مجازی را باز می‌کنی، یکی‌درمیان یکی برای دوست، اعضای خانواده، همکار و... دعا طلب می‌کند، چون به کرونا مبتلا شده و اوضاعش خوب نیست. در کوچه و خیابان که قدم می‌زنی، یکی درمیان سر هر کوچه حجله‌ای گذاشته‌اند و عکس جوانی هم روی آن، چون به کرونا مبتلا شده و جانش را از دست داده است. صفحه‌های مجازی پزشکی و مربوط به دانشکده‌های پزشکی را هم که نگاه می‌کنی، یکی‌یکی پزشکان و پرستاران یا به کرونا مبتلا شده‌اند یا جان‌شان را از دست داده‌اند، چون با اینکه در اولویت دریافت واکسن بوده‌اند، هنوز واکسن به آنها نرسیده و جالب‌تر اینکه خبر می‌رسد اعضای مدیریت شهری فلان شهر کشور، خودشان را جای پاکبانان جا زده‌اند و واکسن را تزریق کرده‌اند. بد وضعیتی شده، هزارهزار آدم به کرونا مبتلا می‌شوند و صدصد آدم هم جان‌شان را از دست می‌دهند. مسئولان چه می‌کنند؟ به جان هم می‌افتند و با هم کل‌کل می‌کنند، رئیس‌جمهور به وزیر بهداشت تکه می‌اندازد، وزیر بهداشت هم به رئیس‌جمهور، بعد رئیس دفتر رئیس‌جمهور به وزیر بهداشت و بعد مشاور وزیر بهداشت به فلانی و... . این بین چیزی که جریان دارد، ابتلا و مرگ‌ومیر مردم است. مساله‌ای که نه برای روحانی اهمیت داشت و نه نمکی توانست برای کاهش آن کاری کند. 

وضع موجود از نظر بیماری؛ احتمال رشد آمار مرگ‌ومیر تا 1000 نفر در روز

طبق آخرین آمارها و براساس اعلام مرکز روابط‌عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت بهداشت و درمان از 27 تا 28 فروردین ۱۴۰۰ و براساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۲۱ هزار و ۳۱۲ بیمار جدید مبتلا به کووید-۱۹ در کشور شناسایی شد که دوهزار و ۱۷۶ نفر از آنها بستری شدند. بنابراین مجموع بیماران کووید-۱۹ در کشور به دومیلیون و ۲۱۵ هزار و ۴۴۵ نفر رسید. همچنین متاسفانه در طول این ۲۴ ساعت، ۳۱۹ بیمار کووید-۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان‌باختگان این بیماری به ۶۶ هزار و ۳۲۷ نفر رسید. تاکنون یک‌میلیون و ۷۷۲ هزار و ۶۸۸ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستان‌ها ترخیص شده‌اند. چهار هزار و ۶۹۴ نفر از بیماران مبتلا به کووید-۱۹ در بخش‌های مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌ها تحت‌مراقبت قرار دارند. درحال حاضر ۲۵۷ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۱۲۹ شهر در وضعیت نارنجی، ۵۱ شهر در وضعیت زرد و ۱۱ شهر در وضعیت آبی قرار دارند. تاکنون ۳۷۶ هزار و ۶۸۴ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۱۲۱ هزار و ۸۰۳ نفر نیز دوز دوم را تزریق کرده‌اند و مجموع واکسن‌های تزریق‌شده در کشور به ۴۹۸ هزار و ۴۸۷ دوز رسید. آمارها به طرز هولناکی درحال رشد کردن است، بیمارستان‌ها تقریبا تخت خالی ندارند و براساس اطلاعی که از چند بیمارستان شاخص، هم دولتی و هم خصوصی کسب کردیم، هیچ بیماری را پذیرش نمی‌کنند. مردم پشت‌درهای بیمارستان‌ها می‌ایستند به امید اینکه شاید آنها را بپذیرند. در کمتر از یک ماه، از روند نزولی و کاهشی تعداد موارد ابتلا و مرگ‌ومیر، از وضعیت آبی شدن‌های پیاپی نقشه استان‌ها، به جایی رسیدیم که با ذره‌بین هم روی نقشه نقطه امیدواری پیدا نمی‌کنیم. بدتر از وضع موجود، پیش‌بینی‌هاست؛ پیش‌بینی‌هایی که از چشم‌انداز 500 کشته در روز شروع شد، منتها فرمول‌ها و اعداد و ارقام خبر از وضعیت وحشتناک‌تری می‌دهند، به‌طوری‌که اگر وضعیت موجود تا 60 روز آینده به همین منوال ادامه پیدا کند، تعداد کشته‌های ناشی از ابتلا به ویروس کرونا به نزدیک هزارنفر در روز می‌رسد! این یعنی یک فاجعه انسانی و قتل‌عام گسترده! این از وضع موجود و پیش‌بینی آینده براساس وضعیت فعلی. 

وضع موجود از نظر مدیریت؛ دعوای رئیس و وزیر

در یک چنین وضعی و درحالی‌که روزانه این تعداد فوتی و مبتلا روی دست سیستم بهداشت و درمان کشور تلنبار می‌شود، توقع از مسئولان و متخصصان و تصمیم‌گیران چیست؟ توقع همان است که از ابتدا بود، توجه به فرامین و مسائل علمی، پرهیز از سیاست‌زدگی و ساده‌انگاری این ویروس و بیماری و حفظ جان و سلامتی مردم. اتفاقی که هیچ‌وقت در این یک‌سال و اندی درگیری ایران با کرونا رخ نداد و ما تنها کشوری در دنیا شدیم که در این بازه، چهار پیک کرونا را تجربه کردیم! یک‌سال و اندی تجربه مواجهه با این ویروس کشنده به‌علاوه تجربه چهار پیک سهمگین کرونایی در کشور، همچنان نتوانسته روی سناریوی اشتباهی که از ابتدا انتخاب کردیم، یعنی سناریوی ایمنی توده‌ای اثر بگذارد و علی‌رغم تغییرات اندکی که در رأس هرم مدیریتی نظام بهداشت و درمان کشور اتفاق افتاد، هنوز عده‌ای با اعلام برخی اعداد و ارقام که معلوم نیست با چه سازوکاری احصا و جمع‌آوری شده‌اند، بر آتش ایمنی توده‌ای می‌دمند و مردم را بیش از پیش در مسیر ابتلا و بیماری قرار می‌دهند. نمونه‌ای از این افراد که بعد از رفتن ملک‌زاده از معاونت وزارت بهداشت همچنان درحال اعلام برخی آمارهای عجیب و غریب است، مسعود مردانی متخصص بیماری‌های عفونی و عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کروناست. مردانی طی اظهاراتی گفته: «در خردادماه سال گذشته حدود ۲5 درصد جمعیت کشور دچار کرونا شده بودند.

طبق مطالعات بعدی این رقم به بالاتر از ۳۰ درصد و بیشتر رسید اما به عینه می‌توان گفت بالای ۳۰ میلیون از مردم کشورمان به احتمال زیاد کرونا گرفته‌اند!» حالا اینکه مبنا و معیار اعلام این اعداد و ارقامی که سال گذشته بیشتر و عجیب‌تر هم اعلام می‌شد کجاست، الله‌‌ اعلم. این اما تمام ماجرا نیست، مشخصا مسیر مدیریت کرونا در کشور مسیر درستی نبوده است که بین تمام کشورهای دنیا، ما فقط چهار پیک را تجربه کرده‌ایم و این‌طور روزانه به تعداد موارد ابتلا و مرگ‌ومیر اضافه می‌کنیم. از این اما مهم‌تر نوع مواجهه مسئولان با اصل ماجراست.

به‌هرحال گاهی ممکن است به دلیل اشتباهاتی مسیر مدیریت این بیماری به بیراهه برود یا هرچیزی شبیه به اینکه بتوان با کمی عقلانیت آن را اصلاح کرد، آنچه اینجا مهم است این است که مسئولان تمام هم و غم خود را گذاشته باشند تا مشکل مردم حل شود و آمارها فروکش کند. منتها در ایران، در دولت و در ستاد ملی مقابله با کرونا وضعیت متفاوت است و مساله اشتباه نیست، مساله بی‌ملاحظگی و احیانا بی‌اهمیت بودن جان مردم است والا چه توجیهی دارد در ‌چنین شرایطی، درحالی‌که روزانه 300 و اندی آدم به خاطر سهل‌انگاری‌های مدیریتی جان‌شان را از دست می‌دهند، حسن روحانی رئیس‌جمهور و رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا و سعید نمکی وزیر بهداشت و عضو ستاد ملی مقابله با کرونا این‌طور به جان هم بیفتند و با تکه و کنایه از خجالت یکدیگر دربیایند و این طرف مردم جان‌شان به لب برسد؟ مساله دقیقا همین‌جاست که نه علم وجود دارد و نه دغدغه، یعنی نه‌تنها در اینکه چطور با این ویروس مواجه شویم به جمع‌بندی نرسیده‌ایم، بلکه اصلا سطح دغدغه، حفظ جان و سلامتی مردم نیست و کل‌کل بین رئیس‌جمهور و وزیر اولویت بالاتری از هر چیز دیگری دارد!

روز گذشته هم روحانی در آخرین کنایه به سعید نمکی وزیر بهداشت گفت: «وقتی در شرایط آرامش قرار می‌گیریم و وضع هم خوب و آمار مرگ‌ومیر دورقمی می‌شود و به رقمی زیر ۵۰ می‌رسد، مسابقه شروع می‌شود. در آن شرایط یکی می‌گوید من این کار را کردم، دیگری می‌گوید من این کار را کردم، یکی می‌گوید ستاد خیلی معجزه کرد، دیگری می‌گوید قرارگاه این کار را انجام داد و یکی هم می‌گوید فلان وزارتخانه معجزه کرد. از آن طرف هم می‌گویند محله‌محوری معجزه کرد. اما وقتی این شرایط به‌عکس می‌شود و مردم متاسفانه پروتکل‌ها را مراعات نمی‌کنند و با یک ویروس جهش‌یافته مواجه می‌شوند، اینجا داستان تغییر می‌کند؛ هرکسی می‌خواهد این را به گردن دیگری بیندازد. یکی می‌گوید این بخش مقصر است، آن یکی می‌گوید بخش دیگر مقصر است و بخش دوم می‌گوید من خوب عمل کردم، این بخش سوم است که مقصر است.»

واردات واکسن هم زمین جنگ روحانی با نمکی!

از وضع موجود در شیوع و مرگ ناشی از کرونا و مدیریت موجود در کشور که عبور کنیم، می‌رسیم به چیزی که باید باشد؛ یعنی وضع مطلوبی که نیست. مطالبه اصلی در حال حاضر، خرید و تولید و تزریق واکسن کروناست. مادامی که واکسن کرونا به جمعیت قابل‌توجهی از مردم کشور تزریق نشود و ایمنی به حد قابل‌ملاحظه‌ای ایجاد نشود، در بر همین پاشنه می‌چرخد. در این مسیر هم اگر خوب نگاه کنیم می‌بینیم نه دولت خوب عمل کرده، نه ستاد ملی مقابله با کرونا کار خاصی انجام داده و نه وزارت بهداشت و نه نهادهای متولی دیگری نظیر هلال‌احمر! جالب‌تر اینکه اینجا هم ما شاهد جنگ و جدال بین برخی اعضای کابینه دولت هستیم. طبق اعلام روز گذشته رئیسی، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا تا امروز از مجموع واکسن‌های وارداتی تاکنون از روسیه حدود ۴۲۰هزار دوز واکسن گرفته‌ایم. از چین نیز حدود ۶۵۰ هزار دوز، از هند نیز گرچه قرار بود ۵۰۰ هزار دوز واکسن بگیریم اما ۱۲۵هزار دوز دریافت کردیم، از کره‌جنوبی نیز ۷۰۰هزار دوز واکسن آسترازنکا تحویل گرفتیم و درمجموع یک‌میلیون و ۸۹۵ هزار دوز واکسن کرونا واکسن در اختیار وزارت بهداشت قرار گرفته و با توجه به اینکه اکثر این واکسن‌ها دو دوزی هستند تاکنون حدود ۵۰۰‌هزار دوز واکسن تزریق شده است.

نگاهی به نمودار و اعداد و ارقام میزان واکسیناسیون در سایر کشورها که بیندازیم، در چند صفحه نخست خبری از ایران نیست و ما اصلا وضعیت خوبی در واکسیناسیون علیه کرونا نداریم. اما واقعا چرا به چنین وضعیتی دچار هستیم؟ مگر قرار بر این نبود که از منابع مختلف به میزان مکفی واکسن تامین شود و شرکت‌های داخلی هم روند تولید را با سرعت و قدرت ادامه دهند؟ اینجا بگذارید به چند مساله و نقل‌قول و تکه و کنایه اشاره کنم تا ببینید مساله واکسیناسیون علیه کرونا در ایران هم همچون ماجرای مدیریت این بیماری در این بیش از یک‌سال درگیری با کرونا، سیاسی و از آن بدتر است! احتمالا یادتان هست، ایامی که قرار بود از روسیه به‌عنوان اولین کشوری که به واکسن کرونا دست پیدا کرد، واکسن خریداری و وارد کنیم. یادتان هست چه بلبشویی خصوصا در جامعه علمی کشور اتفاق افتاد و به سردمداری برخی چهره‌های شاخص و مسئول همچون برخی اعضای سازمان نظام پزشکی و برخی اعضای کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا و... چه قیل‌وقال‌هایی علیه واکسن روسی شد که این واکسن را نخرید و اگر بخرید ما نمی‌زنیم و فلان و بهمان! برای مثال این خبر را یادتان هست: «اعضای مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی ایران در نامه‌ای به حسن روحانی، رئیس‌جمهور، خرید واکسن روسی اسپوتنیک‌وی را «غیرموجه و خطرآفرین» دانسته و خواستار خرید واکسن معتبر و مطمئن شده‌اند.» این نامه را همان‌هایی نوشتند که روز گذشته روحانی به آنها تاخت و طی اظهاراتی گفت: «یادمان نرود، برخی حافظه‌شان ضعیف شده است. یادمان نرود آن روزی که رفتیم از روسیه و چین واکسن تهیه کنیم، چه فضایی درست شد.

در روزنامه‌ها، فضای مجازی و برخی مراکز رسمی آدم‌هایی بودند که مسئولیت داشتند و آمدند پشت تریبون و با افتخار گفتند - چون برای‌شان خیلی مهم بود - که من این واکسن را نمی‌زنم! بسیار خب نزن! دیگری متخصص بود و آمد گفت از روسیه اگر بیاورید من نمی‌زنم، آن یکی گفت اگر از چین بیاورید من نمی‌زنم. شما یادتان هست، نامه‌هایی که به خود من نوشتند و پزشکانی که آن را امضا کردند که هنوز نامه‌ها در دفتر من هست. پزشکانی که امضا کردند و برخی از تشکیلات پزشکی نامه نوشتند که از روس و چین واکسن نیاورید که خطرناک است و به درد نمی‌خورد. برخی به ما نوشتند که واکسن فلان کشور مورد تایید سازمان بهداشت جهانی نیست و اگر بخرید ما فلان و چنان می‌کنیم. هنوز هم آن کشورهایی که ما از آنها واکسن می‌خریم را سازمان بهداشت جهانی تایید نکرده است. پس ما یادمان نرود که دیروز چه گفته‌ایم و حالا چه می‌گوییم! همان آدم‌هایی که دیروز می‌گفتند نخرید حالا امروز آمده‌اند و می‌گویند چرا کم خریدید؟ چرا زودتر نخریدید؟ چرا این‌طور نخریدید؟ چرا از آنجا نخریدید و چرا از اینجا نخریدید؟» جدا از این جدال‌ها، سازمان نظام پزشکی هم از آن جاهایی است که نیاز به یک خانه‌تکانی اساسی دارد، در مدیریت کرونا خودمان کم حاشیه داریم، این سازمان هم شده قوز بالا قوز نظام بهداشت و درمان کشور! اخیرا هم رئیس این سازمان طی اظهاراتی بدون ارائه هیچ سند و مدرکی، خبر از به مشکل خوردن واکسن کووایران داده بود و البته مشخص نشد واقعیت ماجرا چیست!

از اینکه بگذریم، می‌رسیم به ماجرایی که روز گذشته خبری شد و آن هم مجوز سازمان غذا و دارو به هلال‌احمر جهت واردات واکسن است. گفته می‌شود هلال‌احمر زمستان گذشته درخواست مجوز برای واردات واکسن کرونا داشته، ولی وزارت بهداشت با آن مخالفت کرده است! بعد بلافاصله نامه مجوز سازمان غذا و دارو به هلال‌احمر جهت واردات واکسن منتشر می‌شود، می‌گویند آنها زمستان مجوز خواسته‌اند، وزارت بهداشت 14 فروردین مجوز را صادر کرده است. گوشه و کنار هم تیم رسانه‌ای دولت، در حمایت از روحانی و... درحال تخریب وزارت بهداشت و اقدامات آن و در‌مقابل وزارت بهداشت‌، در حمایت از نمکی درحال پاسخ به شائبه‌ها و پاسخ دادن به اظهارات جریان مقابل است. واقعا ماجرای عجیب‌و‌غریبی است! یک وضعیتی، وضعیت موجود ماست که اصلا خوب نیست، یک مطالبه‌ای مطالبه موجود ماست، که واکسن است و مدیریت صحیح شیوع کرونا در کشور، یک‌سری مسئول هم داریم اعم از تمام آنهایی که در دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا حاضرند، خروجی مدنظر هم که مشخصا بهبود وضعیت موجود است، منتها عایدی مردم، رسانه‌ها و... جز جنگ و بحث و جدل نیست، آن هم جنگ و بحث و جدل بین اعضای یک کابینه، بین وزیر و رئیس! زمین بازی هم فرقی نمی‌کند، چه در عرصه انتخاب سناریو باشد، چه نحوه مدیریت، چه خرید و تهیه واکسن و چه خیلی چیزهای دیگر، هرجا، هر بستری که فراهم باشد، به جای استفاده، جنگ به راه می‌افتد و قشون دو طرف حسابی از خجالت هم درمی‌آیند. محمد مبین، علیرضا معزی، عباس عبدی، علیرضا وهاب‌زاده، کیانوش جهانپور و... هم لشکریان دوطرف هستند در فضای مجازی و رسانه‌ای!

تلاش روحانی و نمکی برای متهم‌کردن یکدیگر

و اما مساله پایانی، لابه‌لای تمام بحث‌ها، اظهارات و البته ضعف‌ها، یک مساله‌ای حسابی آزاردهنده‌تر از همه است و آن هم اینکه دوطرف ماجرا درحال شانه خالی کردن از مسئولیت‌های خود هستند. اینکه می‌گویم دو طرف ماجرا نه اینکه واقعا ماجرا دو طرف داشته باشد‌، اصلا همین ایجاد دوگانه خودش آزاردهنده است، اما به هر شکل به‌خاطر برخی مرزبندی‌ها و اظهاراتی که این چند وقت شنیدیم و شاهدش بودیم، انگار یک طرف میدان مواجهه با کرونا روحانی و... قرار دارند و طرف دیگر ماجرا هم نمکی و تیمش! و بدتر از این دوگانه‌سازی اینکه هر یک از طرفین درحال شانه خالی کردن از مسئولیت‌ها و انداختن بار مسئولیت وضعیت موجود به گردن آن طرف است. روحانی سعی می‌کند با انتقادهای هرچند غیرمستقیم، وضعیت فعلی را ماحصل اقدامات و سیاست‌های وزارت بهداشت نشان دهد و در‌مقابل نمکی هم با گلایه‌گذاری و مظلوم‌نمایی همین مسیر را انتخاب کرده و می‌خواهد این‌طور وانمود کند که هرچه سیاهی این روزها می‌بینیم، ماحصل تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا به ریاست روحانی است! هرچند اگر منصفانه بنگریم، تصمیمات غیرکارشناسی ستاد ملی و شخص روحانی در این بلای عظیمی که دامنگیر کشور در موج چهارم کرونا شده است بیش از سایر افراد و نهادهاست، منتها وزارت بهداشت و روحانی هردو یک دولت هستند و هیچ‌ وجه افتراقی هم بین‌شان نیست. حالا چه شده است که این دو این‌طور به هم پشت کرده‌اند و می‌خواهند همدیگر را مقصر جلوه دهند، احتمالا لابه‌لای همین دعواهایی که پایش به رسانه‌ها هم باز شده است، روشن و مشخص خواهد شد. به هر ترتیب آنچه لازم و ضروری است، تدبیر فوری برای بهبود وضع موجود است. همان‌طور که گفتیم براساس مدل‌های ریاضی و پیش‌بینی‌های صورت‌گرفته اگر فورا محدودیت‌های بیشتری اعلام نشود و به‌صورت جدی و قطعی شهرها لاک‌داون نشوند، ما شاهد فاجعه انسانی در بسیاری از شهرهای کشور خواهیم بود و میزان موارد مرگ‌ومیر ناشی از کرونا در کشور در طول یک روز به نزدیک هزارنفر خواهد رسید. 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها