به کاندیداتوری در 1400 فکر نکردهام
سیدحسن خمینی در دیدار با اعضای تحریریه «اعتماد» درحالی که تلویحاً نشان داد تمایلی به کاندیداتوری ندارد، گفت که به این مسئله فکر نکرده است.
گروه سیاست سایت فردا - اصلاحطلبان انگار روی کاندیداتوری سید حسن خمینی حساب ویژهای باز کردهاند. بسیاری از سیاسیون در این جریان او را گزینهای میدانند که میتواند مورد اجماع باشد و مردم را پای صندوق رای بکشاند. با توجه به اینکه اعتبارش را از خانواده حضرت امام میگیرد و هیچ وقت هم سمت اجرایی نداشته که کارنامه او قابل ارزیابی باشد، به موفقیت او خوشبین هستند. البته برخی از سیاسیون خارج از جریان اصلاحات نیز با اشاره به تجربه وی در انتخابات خبرگان تایید صلاحیت او را مسالهای چالشساز میدانند.
همه اینها و یک طرف، خودش اما انگار درباره کاندیداتوری مردد است. از یک سو تا کنون صراحتا اعلام نکرده که میلی به این کار دارد و از سوی دیگر در برخی سخنرانیها مثل مراسم سالگرد مرحوم هاشمی حرفهایی درباره نیاز کشور و ضرورت مسئولیت پذیری گفته که نشان میدهد خیلی هم بیمیل نیست..
به هرحال اصلاحطلبان مشغول رایزنی با وی هستند و هنوز هم جواب مثبتی نگرفتهاند. این را چند روز پیش فیض الله عرب سرخی فعال سیاسی اصلاحطلب گفته بود. نشانه دیگر اما از لابهلای دیدار او با تحریریه روزنامه اعتماد مشاهده میشود. در بخشی از این دیدار که متن آن در سالنامه منتشر شده است، آمده که «سیدحسن آقا اما درحالی که تلویحاً نشان داد تمایلی به کاندیداتوری ندارد و گفت که به این مسئله فکر نکرده، گفت: «اینکه جامعه نسبت به هر کنشگر سیاسی جامعه چه تلقی دارد، حق جامعه است. البته افراد هم مطابق ذائقه خودشان عمل میکنند، به اجبار که نباید کسی کاری بکند. اگر احیانا احساس کند فایدهای دارد، نفعی حاصل میشود، آنکار را انجام میدهد. اما اینکه فایده دارد یا نه، بحث دیگری است».
او سپس در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر اینکه آیا «مأموریت مشخصی برای خود تعریف کرده یا نه و چه برنامه ای دارد، گفت: «برنامهام این است که با شما صحبت کنم(با لبخند). هر کسی نسبت به پیشینه خود یا باورهایی که دارد، برنامهای دارد. حالا ممکن است یکی بسیار فردگرایانه یا بهتعبیری اگوییستی نگاه کند یا اینکه تلقیاش مقداری وسیعتر باشد. یک روایتی از امام صادق(ع) هست که از حضرت میپرسند حد بیماری برای روزهنگرفتن چیست؟ (ما حدالمرض الذی یجوز معالافطار). ایشان می فرمایند، الانسان علی نفسه بصیره. این آیه قرآن است. اینکه انسان خود تشخیص میدهد که در هر شرایط، حرف زدن به نفع اوست یا حرف نزدن. درباره اینها طبیعتا باید در صحنه تصمیم گرفت. ضمن آنکه من نمیگویم هر کاری که قبلا انجام دادهام، درست بوده است. توجه بکنید چیزی که عدالت لازم دارد، عدم گناه است، نه عدم خطا. عدم خطا مختص عصمت است، چهبسا آدمهای عادل خطایشان از آدمهای فاسق بیشتر باشد؛ این که تا انتقادی به کسی میکنی، میگویند ایشان فردی عادل است، مغالطه است. عادل کسی است که عمدا گناه نکند، حال آنکه ممکن صد پله از هر آدم فاسقی بیشتر اشتباه کند؛ مسئله این است که معیار عدالت چیست؟! معیار عدالت عدم گناه است. عدم خطا معیار عصمت است. از طرفی افراد حب و بغضهایی هم دارند قرار نیست بنده از هر آنچه در گذشته انجام دادم، دفاع کنم. معقول نیست. اما به هر حال صحنههایی بوده و مطابق شناختم از فضا تصمیم گرفته و عمل کردهام؛ حالا غلط بوده یا درست یا حتی این ادعا در آنجا صادق است یا نه، نمیدانم.»
دیدگاه تان را بنویسید