هدف خاتمی از ویدئوی نوروزی چه بود؟
"ویدئوی نوروزی محمد خاتمی را باید در بافتار و پس زمینه نارضایتی شدید بدنه اصلاحات تحلیل کرد. استفاده از ترکیب "همه عذرخواهی کنیم" در کنار عبارت "کاره ای نبودم" تاکتیکی برای استراتژی عبور از مسئولیت اصلاح طلبان در روی کار آمدن دولت روحانی بود."
سعید آجورلو ؛ مدیر مسئول صبحنو: ویدئوی نوروزی محمد خاتمی را باید در بافتار و پس زمینه نارضایتی شدید بدنه اصلاحات تحلیل کرد. استفاده از ترکیب "همه عذرخواهی کنیم" در کنار عبارت "کاره ای نبودم" تاکتیکی برای استراتژی عبور از مسئولیت اصلاح طلبان در روی کار آمدن دولت روحانی و تطهیر "تکرار" بود تا فضا برای دور جدیدی از سیاست ورزی در آستانه انتخابات 1400 فراهم شود.
اگر هدف نهاد اجماع ساز به مدیریت بهزاد نبوی را تلاش برای حل بحران سیاست ورزی اصلاح طلبان ذیل سیاست عملی و قدرت عینی بدانیم، سخنان خاتمی را باید ذیل سیاست نظری و قدرت اجتماعی و گفتمانی تحلیل کرد. حل مشکل اجماع اصلاحات بدون حل بحران مشروعیت و بازنگری فلسفه سیاسی اصلاحات قابل حل نیست. خاتمی در این ویدئو سعی کرد با تعمیم دادن عذرخواهی، بار سنگین دولت روحانی را از دوش خود بردارد و به سایر بخشهای داخلی و خارجی منتقل کند. این راهبرد حتی اگر به فرض، مسیر را برای فعال کردن هسته سخت اصلاحات کمی هموار کند اما صادقانه و منصفانه به نظر نمیرسد و از لایه سخت اصلاحات فراتر نخواهد رفت.
تصور کنید که همین آقای روحانی با حمایت اصول گرایان به قدرت میرسید و همین نسبت امروز خود با جناح چپ را با جناح راست داشت. اصلاح طلبان با بازنمایی رسانهای و عملیات روانی، صفهای مرغ و دلار 25 هزار تومانی و دفترنشینی رییس جمهور در یک سال گذشته را تبدیل به یک بحران سیاسی و اجتماعی میکردند و حکم اخراج رقبا را از سیاست صادر. اما امروز تقصیر دولت روحانی را به گردن حاکمیت میاندازند و مثل آقای خاتمی در پاسخ گویی، دولت روحانی را به کل نادیده میگیرند.
این چه نوع سیاست ورزی است که پدیدآورنده دولت اعتدال درباره کارکرد و عملکرد این دولت بعد از 8 سال سکوت و پرش میکند؟ گویا همچنان فاصله میان "قدرت" و "مسئولیت" در اصلاحات عمیق است. عذرخواهی طعنه آمیز خاتمی خیلی خیلی کوچک تر از عمق خسارتی است که دولت مورد حمایتش به بار آورده است.
ویدئوی فروردین برای تکرار خرداد
ویدئوی نوروزی خاتمی از جهاتی مشابه رای دادن او در انتخابات مجلس نهم چالش برانگیز محسوب میشود. هم بدنه رای اصلاحات و عامه مردم نسبت به نتایج دولت روحانی از او گلایه مند هستند و هم اصول گرایان نسبت به پاسخگو نبودن اصلاح طلبان نسبت به عملکرد دولت روحانی، او را نقد میکنند. گام چالش برانگیز اول خاتمی اما با هدف زمینه سازی برای گام نهایی یعنی حمایت از یک نامزد اصلاح طلب یا ائتلافی برداشته شده است.
تاکید خاتمی بر موضوع سیاست خارجی و برجام با هدف توضیح عملکرد روحانی در 8 سال گذشته و مشروط کردن آینده به توافق هستهای با آمریکا صورت میگیرد. گویا خاتمی به عمد قصد دارد پروژه اصلاحطلبی را همچنان به سیاست خارجی و دیپلماسی تقلیل دهد تا فضا برای نامزدی ظریف یا حمایت از زوج لاریجانی-ظریف برای اصلاح طلبان فراهم شود. سیاست خارجی در سخن خاتمی اسم مستعار گزینه ائتلافی و عذرخواهی رندانه او، زمینهسازی برای مشارکت در انتخابات 1400 است. اینکه تا چه میزان خاتمی توانایی همراه کردن طیف رادیکال اصلاح طلب با پروژه خود را داشته باشد و اینکه این همراهی چه اثرات اجتماعی و کمپینی خواهد داشت گرچه تا حدودی قابل پیش بینی است اما در نهایت رویکرد اصلاحات را نسبت به انتخابات مجلس یازدهم متفاوت خواهد کرد.
ائتلاف سال 92 میان راست میانه و اصلاح طلبان، این بار با توافق خاتمی و روحانی همچنان توسط محافظه کارانی چون علی لاریجانی و محمد جواد ظریف پیش خواهد رفت هر چند چپ گرایانی چون پزشکیان و عارف به رقیب جدی برای راست میانه تبدیل میشوند تا چپ روی، سایه به سایه راست میانه و پروژه سیاست خارجی حرکت کند.
رمز پیروزی اصول گرایان نگاه "بستهای" به خواست جامعه است
گرچه مخالفت با مذاکره به احتمال فراوان توانایی شکل دادن به دوقطبی و شکست یک جریان را خواهد داشت اما تاکید بر مذاکره به تنهایی برای پیروزی در انتخابات 1400 کافی به نظر نمی رسد. از نتایج نظرسنجیهای مختلف این گونه برمیآید که فضای جامعه ایران مانند سال 92 "سیاست خارجی زده" نیست و رفع تحریم را گرچه میپسندد اما کافی نمیداند. در سال 92 رفع تحریم هم شرط لازم بود و هم کافی اما امروز تردیدهای جدی در کافی بودن رفع تحریمها به وجود آمده است. از نگاه مردم مقولاتی چون مدیریت و کارآمدی و فسادزدایی در دستگاه اجرایی حتی بیشتر از تحریم ها به عنوان راه حل نزد مردم اعتبار دارد.
نگاه "بستهای" و "جامع" به خواسته جامعه در مقابل نگاه تک بعدی و مکانیکی زمینه ساز عبور از دوقطبیهای کاذب و هیجانی در انتخابات خرداد ماه خواهد بود. توضیح دادن شرایط کشور تنها با سیاست خارجی و برجام همان قدر برای کمپین اصلاح طلبان و راست میانه دارای ریسک است که نادیده گرفتن مساله رفع تحریم ها از جانب کمپین اصول گرایان. مردم به فردی اقبال خواهند کرد که ضمن تلاش برای رفع تحریم ها، برای خنثی سازی و کم اثر کردن تحریم ها هم ایده و برنامه و انگیزه داشته باشند. سند سیاست خارجی به نام ظریف و روحانی نخورده و ملک طلق آنان نیست که اصول گرایان از آن رویگردان شوند.
همچنان که در دورانی که علی اکبر ولایتی و محمد جواد لاریجانی راستگرا در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی از رفع تنش سخن میگفتند، چپ گرایانی چون محتشمی پور و موسوی خویینی ها آنان را به سازش محکوم می کردند. هر مذاکرهای سازش نیست همان گونه که هر مذاکرهای برد و پیروزی نیست. طلب و استیفای حق ایران از برجام با توجه به توازن جدید قوا در دنیا بعد از ترامپ، علاوه بر مشروعیت حکومتی و مقبولیت مردمی نیازمند رقیق کردن رابطه آن با اقتصاد و معیشت مردم است.
طبیعی است که تاکید خاتمی بر موضوع مذاکره و برجام نشانهای برای اصول گرایان است که پا در زمین دوقطبی اصلاحطلبان نگذارند و هوشیارانه به جای نگاه تک بعدی به انتخابات، "جامع" و "بستهای" و "پکیجی" به خواست جامعه بنگرند. در چنین شرایطی دست اصلاحات برای ساخت و پرداخت دوقطبی کاذب بسته میشود و جناح اصولگرا فرصت حمله به اصلاحطلبان نخواهد داد.
بهترین دفاع ، برای انتخابات 1400 استراتژی ایجابی و کمپین مثبت است. اگر منافذ هجوم اصلاح طلبان با استراتژی "انتخابات چند بعدی و بستهای"، مسدود شود آنگاه کار به مراتب برای اصول گرایان مهیا خواهد شد. انتخاب نامزدی که دارای چنین خصلتی باشد هم راه را برای حمله و کمپین منفی اصلاحات می بندد و هم مسیر را برای جلب نظر جامعه هموار میکند.
دیدگاه تان را بنویسید