چرا نامزدی آقای جهانگیری سخت و ناممکن به نظر میرسد؟
اسحاق جهانگیری برای کاندیداتوری و موفقیت در این انتخابات موانع و مشکلات بسیاری دارد.
انتخابات نزدیک و باز گمانهزنیها داغ است. کاندیداهای اصلی در هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا هنوز درحال رصد کردن شرایط بوده و تصمیم قطعی نگرفتهاند. هر اظهارنظر و موضعگیری جدید در تصمیمات اعلام نشده اثرگذار است و از همین رو در این دوره نیز مثل همه ادوار گذشته، قبل از دقیقه نود تکلیف آمدن و نیامدن چهرههای شاخص مشخص نخواهد شد.
یکی از این چهرههای شاخص در جریان اصلاحات اسحاق جهانگیری و دلیل تعلل وی در اعلام تصمیم نهایی نیز کاملا قابل درک است. برخی از فعالان سیاسی در این جریان او را گزینه مناسبی دانسته و یا حداقل اینکه در شرایط موجود جریان اصلاحات، گزینه مناسبی میدانند. او مصداق یک اصلاحطلب خالص است، در مناظرات انتخاباتی ۹۶ ثابت کرد که نفوذ کلام دارد و این توانایی قابل توجهی است. همچین به هر ضرب و زوری شده میتواند حزب متبوعش یعنی کارگزاران را با خود همراه کند و این یعنی ظرفیت تبدیل شدن به گزینه اجماعی را دارد، اما هیچ یک از اینها کافی نیست و نقاط ضعف جهانگیری بر موارد پیش گفته میچربد.
از همین رو است که برخی گمان میکنند نامزدی جهانگیری در این انتخابات سخت و شاید هم ناممکن است.
خبرهای بد
این روزها غیر از جهانگیری، اسامی دیگری نیز به عنوان کاندیدای اصلاح طلبان طرح میشود و هر کدام از این اخبار برای آقای معاون اول، خبر بدی به حساب میآید. مثلا طرح گمانه کاندیداتوری محمدجواد ظریف برای وی خبر بد و تلخی است، زیرا او به اندازه جهانگیری نقطه ضعف نداد. نه دلار ۴۲۰۰ تومانی به پای او نوشته شده و نه مسئول وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم به حساب میآید. او اگرچه در دولت روحانی بوده، اما به اندازه جهانگیری لطمه ندیده و هنوز هم بدنه رای قابل اعتنایی دارد. از این رو شانس ظریف برای تبدیل شدن به گزینه مورد اجماع از جهانگیری بیشتر است. شاهدش هم اعتراف اخیر محسن هاشمی در این باره گفته بود خودش و جهانگیری گزینه حزبی کارگزاران هستند، اما نظرهای به ظریف مثبتتر است.
حتی نامزدی احتمالی مسعود پزشکیان هم خبر بدی برای جهانگیری به حساب میآید. هرچه باشد او چهره سیاسی به مراتب سفیدتر از لاریجانی است. مواضع عدالتخواهانه دارد و بخشی از جریان چپ از وی طرفداری میکنند. همچنین این شانس را دارد که رایهای قومی و به طور خاص ترکزبانان را از آن خود کند. اگر در نظر داشته باشیم که همین چند روز قبل اعضای حقیقی نهاد اجماع ساز جدید اصلاحطلبان در دیدار با عارف از وی خواستند که زمینه ورود و کاندیداتوری خودش و پزشکیان را فراهم کند، فهم این نکته راحتتر خواهد بود که شانس جهانگیری از پزشکیان هم کمتر است.
نکته دیگری که نباید نادیده گرفت فعالیتهای برخی نیروهای سیاسی اصلاحطلب است که بدون شک خواب و خیالی برای این انتخابات دیدهاند. از محمدرضا عارف که خیلی پیشتر از اینها عزم خود را برای کاندیداتوری جزم کرده بود گرفته تا صادق خرازی که اخیرا از خودش و ظریف به عنوان کاندیداهای حزبی ندای ایرانیان نام برد و این طور که معلوم است فعالیتهای انتخاباتی خود را شروع کرده است. احزاب دیگر اصلاحطلب مثل مردمسالاری و اعتماد ملی هم گزینههای خود را معرفی کردهاند لذا اجماع روی جهانگیری به اندازهای که برخی حامیان وی تصور میکنند، سهل الوصول نیست.
تلاش حامیان
در همین شرایط است که شاهدیم برخی حامیان رسانهای جهانگیری به تکاپو افتاده و سعی دارند هر طور که شده شانس آقای معاون اول را بیشتر کنند. مثلا روزنامه اصلاحطلب اعتماد دریروز طی گزارشی ادعا کرده که علی لاریجانی گفته اگر جهانگیری بیاید، من نخواهم آمد! خبری که در شماره امروز تکذیب شد و اعتماد نوشت: «علی لاریجانی برخلاف آنچه در برخی رسانهها آمده بود، هیچ اظهارنظر انتخاباتی نداشته و درباره حضور یا شرایط حضور خود در انتخابات در هیچ جمعی سخن نگفته است.»
همان دیروز هم برخی از فعالان رسانهای در شبکههای اجتماعی آن را جوک تلقی کرده و برخی از سیاسیون نزدیک به لاریجانی نیز در پی تکذیب برآمدتد. مثلا غلامعلی جعفرزاده فعال سیاسی نزدیک به علی لاریجانی در گفتوگویی با سایت فردا که رسانه نزدیک به قالیباف است، این گزارش را «خبرسازی ناجوانمردانه» توصیف و تاکید کرد که «بعید است لاریجانی گفته باشد». به گفته او «علی لاریجانی اینقدر ناشی نیست که الان این را بگوید». لاهوتی نیز آن را خبرسازی دانست نه خبررسانی./ نامه نیوز
دیدگاه تان را بنویسید