پیشبینیهای انتخاباتی باهنر
باهنر: اگر اصلاحطلبان اجماع کنند و بخواهند، جهانگیری میآید.
گروه سیاست سایت فردا – محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین در گفتوگویی تفصیلی با «نامه نیوز» از انتخاباتهای پیشین و پیشرو گفته است. او نیز مثل بسیاری از اصولگرایان معتقد است که اگر رئیسی نامزد شود، صحنه انتخاباتی اصولگرایان کاملا عوض میشود. در پیشبینی رویکرد اصلاحطلبان در این انتخابات نیز میگوید: اگر اصلاحطلبان اجماعی نسبی بر جهانگیری کنند او نامزد میشود.
اهم اظهارات وی در این مصاحبه به شرح زیر است:
* اگر بخواهم دوران انتخابات ریاست جمهوری را تقسیم کنم، به دو دوره تقسیم میکنم. یکی دوره دوم آقای هاشمی رفسنجانی و تقریبا تا آن زمان رئیسجمهور در کشور ما متعین بود یعنی ولی معلوم بود چه کسی رئیس جمهور میشود. ... تا پایان دوره آقای هاشمی وضعیت اینگونه بود اما از سال 76 یک اتفاق دیگری رخ داد و دیگر نهتنها متعین نبود، بلکه رؤسایجمهور ما یکدفعه شکل میگرفتند و بالا میآمدند. ما سه تا رئیس جمهور اخیر را اگر در نظر بگیریم بعد از مرحوم آقای هاشمی؛ آقای خاتمی، آقای احمدینژاد و آقای روحانی. من هر سه نفر اینها را هم کد دارم، هم سند دارم و هم با خودشان مذاکره کردم. مثلا جناب آقای خاتمی خرداد76 انتخاب شد. نقل است که در بهمن75 یک عده رفتند پیش ایشان و گفتند تو بیا کاندیدای ما شو. او در ابتدا نپذیرفت و همین الان هم از آقای خاتمی سوال کنید، تکذیب نمیکند.
*احدی فکر نمیکرد که آقای احمدینژاد انتخاب شود. وقتی اسفند سال83 او به کرمان آمده بود حتی یک ستاد حاضر نبود از او حمایت کند. هیچ کس تصور نمیکرد فردی مثل احمدینژاد رئیسجمهور شود.
*آقای روحانی هم اگر سال 92 چهار تا اتفاق نیفتاده بود؛ اگر آقای هاشمی صلاحیتش رد نشده بود، اگر کاندیداهای ما چهار تا بودند، یکی شده بودند؛ آقای لاریجانی بود، آقای ولایتی بود، محسن رضایی بود، قالیباف بود، از این چهار نفر یکی. اگر به آقای عارف فشار نیاورده بودند و کنار نرفته بود. هر کدام از این اگرها اتفاق نیفتاده بود، آقای روحانی رأی نمیآورد.
* ممکن است یک عدهای تصور کنند مثلا آقای جلیلی طرفدار درگیری و جنگ است، وگرنه آرای آقای روحانی اگر بخواهیم حرف مرحوم آقای هاشمی را در نظر بگیریم، آقای روحانی پنج درصد رأی بیشتر نداشت. من خودم یادم میآید تا همین سال 92 که بحث کاندیدا بود، ما با یکی از بزرگان، یکی از آدمهای سیاسی داشتم حدود سه، چهار ماهش قبلش نشسته بودیم و اسامی را گذاشته بودیم جلویمان که آقای ولایتی، آقای قالیباف، آقای لاریجانی، آقای رضایی، آقای روحانی، یکی یکی مزایای اینها را بگوییم، اشکالاتشان را هم بگوییم. با همدیگر داشتیم تحلیل میکردیم. یکی یکی اسم بردم، به اسم آقای روحانی رسیدم، طرف گفت روحانی در این مملکت رئیس جمهور بشو نیست، برو نفر بعدی. یعنی اینقدر اطمینان داشتیم که آقای روحانی اصلا نمیتواند. آقای هاشمی هم حرف آخر را زد و گفت اگر ما حمایت نکرده بودیم، اصلا آقای روحانی پنج، شش درصد بیشتر رأی نداشت.
*بنده بهعنوان یک آدم سیاسی و بعضی از اصولگرایان خیلی دلشان محکم است که این دفعه نوبت اصولگرایان است، من هنوز این باور را هم ندارم. هنوز نمیدانیم که اصولگرا رأی میآورد یا اصلاحطلب یا میانهرو، برای اینکه ما سه، چهار تا حزب قدرتمندِ ضابطهمندِ این چیزها را نداریم.
* من یک چیز کلی در مورد آقای لاریجانی میدانم که ایشان معمولا بیحساب و کتاب یک کاری را نمیکنند، یعنی فکر میکند، برنامهریزی میکند، طراحی میکند تا اخیرا هم که من البته مدتهاست با ایشان منافات نداشتم، یعنی منافات گپ و گفت نداشتم، یعنی مجموعا دیدم و سلام و علیک میکنیم، ولی بنشینیم و گپ و گفت داشته باشیم، الان شاید دو، سه ماه است که ایشان را ندیدم، ولی خبرهایی که میرسد و از ایشان میپرسم، ایشان هنوز میگوید نه، من تصمیمی (برای کاندیداتوری) ندارم.
* اگر آقای رئیسی تصمیم بگیرد که کاندیدا شود، صحنه انتخابات جریان اصولگرایی کاملا عوض میشود. اگر ایشان نیاید، یک صحنه دیگری اتفاق میافتد. اگر آقای قالیباف بیاید، یک صحنه دیگری اتفاق میافتد. یعنی میخواهم بگویم در خلأ اصلا آدم نمیتواند صاحب موضع باشد.
*من خودم هم که چند بار شخصا با آقای رئیسی صحبت کردم، ایشان گفت من نمیآیم، اما عالم سیاست اصلا این جذمیتها را ندارد؛ اینکه فردا چه اتفاقی میافتد و یا پس فردا چه اتفاقی میافتد.
*به نظرم اگر در میان اصلاحطلبان اجماع نسبی ایجاد شود و از آقای جهانگیری بخواهند که بیاید، نامزد میشود.
*از نظر قانونی نظامی میتواند کاندیدا شود، از نظر فضا من خودم شخصا معتقدم ما انتخابات ریاست جمهوری را صنفی نکنیم، چه مثبت و چه منفی. یعنی اینکه میگوییم رئیس جمهور ما نباید نظامی باشد. نه، من اصلا اعتقادی ندارم. از آن طرف میگوییم باید نظامی باشد، اصلا اعتقادی ندارم. رئیس جمهور ما نباید سمنانی باشد، چون ما دو تا رئیس جمهور سمنانی داشتیم، سومی هم سمنانی باشد، خب باشد. حتی این سوال هم بعضیها میپرسند که رئیس جمهور ما آخوند باشد یا نباشد؟ من میخواهم بگویم ما اصلا نباید صنفیاش کنیم. یک نظامی ممکن باشد، همین الان هم ممکن است یک نفر باشد که نظامی باشد و مملکت را هم خوب بتواند ببرد جلو. یک موقعی هم یک نظامی باشد بیعُرضه باشد و دوباره اوضاع را خرابتر کند.
دیدگاه تان را بنویسید