حسین کمالی: فعلاً گزینه‌ای برای ۱۴۰۰ نداریم/منکر اختلاف‌نظرها در جریان اصلاح‌طلب نیستم

کد خبر: 1036232

حسین کمالی دبیرکل حزب اسلامی کار معتقد است حمایت اصلاح‌طلبان از روحانی آسیب زیادی به آنها وارد کرد و حمایت از گزینه‌ای مانند لاریجانی همان آسیب‌ها را برای اصلاح‌طلبان به‌دنبال دارد.

حسین کمالی: فعلاً گزینه‌ای برای ۱۴۰۰ نداریم/منکر اختلاف‌نظرها در جریان اصلاح‌طلب نیستم
خبرگزاری تسنیم: در ماه‌های باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به نظر می‌رسد هنوز طیف‌ها و احزاب مختلف برنامه مدونی برای حضور در این رقابت ندارند. در این میان جریان اصلاح طلبی دچار مشکلات متعددی است که از جمله آنها، حمایت از دولتی است که این روز‌ها کارنامه ضعیف او مورد انتقادات فراوانی است. در گفتگو با حسین کمالی، دبیرکل حزب اسلامی کار به بررسی بیشتر وضعیت سیاسی جریان اصلاح طلب در ۷ ماه باقیمانده تا انتخابات پرداختیم. کمالی عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ بود و به مدت ۱۲ سال در دولت‌های هاشمی رفسنجانی و دولت اول سید محمد خاتمی وزارت کار را برعهده داشت. متن این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

** اصلاح‌طلبان حول شورای هماهنگی جبهه اصلاحات فعالیت انتخاباتی می‌کنند

با توجه به نزدیک شدن کشور به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 1400، به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان هنوز استراتژی واحدی برای انتخابات ندارند. آیا به لحاظ سازمانی چند دستگی در میان این طیف وجود دارد؟

کمالی: بحث و گفتگو پیرامون چگونگی ورود اصلاح‌طلبان به عرصه انتخابات و اینکه چه کارهایی باید صورت گیرد در جریان است. اما تصمیم نهایی برای ارائه برنامه منوط به فضای جامعه و سیاست‌‌های انتخاباتی مسئولان کشور است و مطابق این سیاست‌ها تنظیم می‌شود. بنابراین امروز نمی‌توانیم نظر واحدی که به تأیید جمع اصلاح‌طلبان رسیده باشد را اعلام کنیم، چیزی که مسلم است جریان‌های اصلاح‌طلب حول محور شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در حال گفتگو هستند و با توجه به نکاتی که می‌تواند در انتخابات مؤثر باشد، به سمت یک تصمیم گیری جمعی پیش می روند.

پیش از این به عدم حضور تمام احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب به جلسات شورای عالی سیاستگذاری انتقاد داشتید، آیا این نقد هنوز هم پابرجاست؟

کمالی: شورای هماهنگی جبهه اصلاحات شامل حدود 32 حزب عمده است که جمعیت غالب احزاب درون گفتمان اصلاح‌طلبی را تشکیل می‌دهند و هر تصمیمی که در این شورا گرفته شود اغلب در تمام مجموعه‌هایی که خود را اصلاح‌طلب می‌دانند به نتیجه می‌رسد.

افراد خارج از جریان اصلاحات نیز در نشست‌های انتخاباتی شما حضور دارند؟‌

کمالی: بله؛ از شخصیت‌های غیرحزبی که در قامت نظریه‌پرداز و تئوریسین هستند، مانند آقایان آرمین، علوی‌تبار، امین‌زاده و.... هم دعوت کرده‌ و نظرات آنها را شنیده‌ایم. البته برخی مدعوین هم حضورشان در جلسات را به آینده موکول کردند. اما در مجموع گوش اصلاح طلبان برای شنیدن نظرات افراد و اندیشه های مختلف باز است و تعارضی وجود ندارد با این روش نظرات مجموعه گرفته شده و جمع‌بندی صورت می‌گیرد این که در خصوص انتخابات چه مسیری را می بایست طی کنیم. در آینده نزدیک مشخص خواهد شد.

کارنامه ضعیف دولت آقای روحانی، اصلاح‌طلبان را به عنوان حامیان اصلی او با یک وضعیت بهم ریختگی و سردرگمی در انتخابات پیش رو مواجه کرده به طوریکه نه می‌خواهند از قدرت کنار باشند و نه راه خود را برای حضور در قدرت هموار می‌بینند. اصلاح طلبان چطور می‌توانند از این موضوع عبور کنند و این حمایتشان از دولت روحانی چقدر کارشان را سخت کرده است؟

کمالی: معتقدم انتخابات در کشور باید باز تعریف شود و بعد از آنکه تعریف مشخصی از آن ارائه شد، به حقوق اساسی بازگردیم و بدانیم مجموعه‌های درون نظام چه حقوقی دارند تا بتوانیم در مورد آن تصمیم بگیریم.

بحث نخست این است که گروهی حالا یا اصلاح‌طلب یا غیر اصلاح‌طلب، می‌خواهند در انتخابات شرکت کنند، آیا این حق عمومی برای آنان هست یا خیر؟ آیا اینگونه است که مثلاً یک تعداد معدودی اجازه داشته باشند برای انتخابات ثبت‌نام کنند و بعد شورای نگهبان از میان آنها چند نفر را انتخاب کند و بگوید مردم حق دارند به اینها رأی بدهند، این که انتخابات نمی‌شود!

موضوع دیگر ورود به قدرت است؛ اصلاح‌طلبان باید برای حرکت به سمت اجتماعی شدن و همراهی با مردم همه تلاش خود را به کار گیرند. باید حرف مردم، خواسته‌ها و اندیشه‌های آنان را بیان کنند. شاید کسانی باشند که برای اداره کشور مؤثرتر واقع شوند. در قدرت بودن اگر ناپسند است، چرا اصولگرایان و محافظه کاران تلاش می‌کنند آن را در اختیار داشته باشند و دو دستی به آن چسبیده‌اند؟

اگر داشتن قدرت‌ زشت نیست؛ پس یک حق همگانی است و همه باید به آن دسترسی داشته باشند و بتوانند به آن نزدیک شوند. اینکه سازوکاری ایجاد کنیم تا غیراز ما کسی نتواند در زمین بازی حضور داشته باشد، بیانگر یک نوع انحصارطلبیِ زشت است که در انتخابات مجلس 98 اوج آن را مشاهده کردیم و معتقدم این برای نظام و مملکت موضوع و دستاورد مطلوبی نیست. هر قدر ارتباط مردم با نظام نزدیک‌تر باشد و میزان مشارکت مردم در عرصه انتخاب مسئولان کشور بیشتر باشد، ضامن امنیت نظام و انقلاب است و این موضوعی است که اگر به آن توجه نکنیم، وبه خیال اینکه داریم به انقلاب کمک می‌کنیم اشتباه کرده ایم و در واقع به آن ضربه می‌زنیم.

با توجه به کارنامه نامناسب دولت آقای روحانی که با حمایت اصلاح‌طلبان شکل گرفت، بازهم راه را برای حضور در قدرت هموار می‌بینید؟

کمالی: آقای روحانی یک اصلاح‌طلب نبود که اصلاح‌طلبان مسئولیت همه افکار و عملکرد او را بپذیرند! روحانی از آغاز فعالیت سیاسی خود تا به حال با تفکر اصولگرایی پیش آمده است.

اصلاح‌طلبان سال 92 و 96 در میان مجموعه اصولگرایانی که صاحب رای بودند و می شد با آنها به پیروزی رسید و می‌شد از آنها حمایت کرد، روحانی را معتدل‌تر دیدند. روحانی هم هیچگاه ادعا نکرده که اصلاح‌طلب است و اندیشه‌های اصلاح‌طلبی را جلو می‌برد. او در سابقه سیاسی خود در جامعه روحانیت مبارز و مجالس اول تا سوم که من هم همزمان با ایشان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بودم هیچگاه اصلاح‌طلبانه نبود و همواره موضع ایشان محافظه‌کارانه بود ولی باتوجه به وضع جامعه و برگزیدگان شورای نگهبان اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیدند در میان کاندیداها روحانی فردی است که کشور را نسبت به دیگران بیشتر در حالت آرامش نگه می‌دارد و مشکلات جدیدی ایجاد نمی‌کند.

حالا نمی‌توان به اصلاح‌طلبان ایراد گرفت که چرا به فرد کم‌خطرتر رأی داده‌اند و باید پوزش طلبی پیشه کنند. براین باوریم که اگر کسان دیگری جای روحانی بودند شاید مملکت را در موقعیت درگیری و جنگ قرار می‌دادند.

باید بپذیریم که اصلاح‌طلبان با براندازان فرق می‌کنند، هرچند براندازان همواره سعی کرده‌اند به مجموعه اصلاحات نزدیک شوند، اما تفاوتشان این است که اصلاح‌طلبان حفظ و بقای نظام اسلامی را می‌خواهند.

اصلاح‌طلب با کسی که مقابل نظام ‌ایستاده و به سرنگونی آن می اندیشد متفاوت است. بنابراین پذیرش جناحی که می‌خواهند مجموعه‌ای را برای بقا اصلاح کنند، اعم از اینکه حرف و نظرشان درست باشد یا غلط؛ باید اجازه داده شود حضور و مشارکت و بحث‌های خودشان را داشته باشند تا اگر مورد پذیرش اجتماعی قرار گرفتند در صحنه سیاسی و اداری کشورمسولیت بیابند.

** کناره‌گیری از انتخابات قهر با نظام است؛ نباید به این سمت برویم

برخی اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس سال 98 طوری موضع‌گیری کردند که ظاهراً عطای انتخابات را به لقایش بخشیده و به سمت چیزی با عنوان اصلاح‌طلبی اجتماعی گرایش پیدا کرده‌اند که کسب قدرت و حضور در انتخابات در آن ضرورتی که ندارد هیچ، بلکه در این برهه ضرر هم دارد. اما موضع‌گیری‌های اخیر برخی آقایان نشان می‌دهد اصلاح طلبان برای 1400 مصمم هستند و معتقدند بدون حضور در بدنه قدرت، امکان اصلاح‌طلبی هم برایشان نیست. این نگاه تحریم انتخابات چقدر در میان این جریان قابل پذیرش است؟

کمالی: تأکید می‌کنم جناح اصلاحات هنوز تصمیمی برای حضور در انتخابات نگرفته است. حالا برخی چگونه به این نتیجه رسیده‌اند که اصلاح‌طلبان مصمم و آماده برای انتخابات هستند را نمی‌دانم. عده زیادی در جناح اصلاح‌طلب هنوز هم مخالف حضور در انتخابات 1400 هستند و معتقدند نباید فهرست و کاندیدایی برای انتخابات داشته باشیم. می‌گویند باید تا بهتر شدن شرایط کنار بایستیم.

البته برخی برداشت‌ها هم این است که کناره‌گیری از انتخابات گزینه مناسبی نیست و شاید از آن یک نوع تعبیر قهر با نظام شود که درست نیست به این سمت و سو برویم. مسئولان سیاسی کشور و کسانی که برای انتخابات تصمیم می‌گیرند باید این را در نظر داشته باشند که برای برگزاری انتخابات پرشور باید از رفتارهای گزینشی دست بردارند.

** خاتمی رهبر جریان اصلاحات نیست اما نظراتش محترم است

بحثی که یکی دو سال است میان اصلاح طلبان جدی‌تر شده، موضوع محوریت فردی مانند آقای خاتمی است. برخی منتقد او هستند و معتقدند باید در محدوده‌ مشورت باشد و محوریتش را رد می‌کنند. این مناقشه را چطور تحلیل می‌کنید؟

کمالی: باید ببینم آقای خاتمی یک شخصیت ذی‌نفوذ اجتماعی است یا مرجعیت سیاسی که نظراتش مورد توجه جمع است. بخواهیم یا نخواهیم آقای خاتمی صاحب‌نظری است که تأثیرگذاری فکری دارد. اینکه بگوییم ایشان محور اصلاحات باشد یا نه، باید گفت که آقای خاتمی هیچگاه به صورت سازمانی و اداری در مجموعه اصلاحات مسئولیت برعهده نداشته و خودش هم بارها گفته که رهبر جریان اصلاحات نیستم. اما بدون اینکه ایشان بخواهد اعلام کند نظراتش برای عموم اصلاح‌طلبان محترم است. ممکن است ایرادهایی هم باشد اما او همیشه حامی و تقویت کننده احزاب و گروه های اصلاح طلب بوده است، بنابراین اگر افرادی معتقدند آقای خاتمی باید در طرف مشورت باشد، الان هم همین است. نه حکم کتبی می‌دهد و نه دستور شفاهی اگر افرادی هستند که موافق نظرهای رئیس دولت اصلاحات نیستند اتفاق مهمی رخ نداده و به منزله مقابله با آقای خاتمی نیست.

سال گذشته و به‌ویژه پس از عدم حضور موفق اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس، انتقادات مسبوق به سابقه علیه شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان بسیار تشدید شد و حتی برخی نزدیکان آقای خاتمی از این شورا کناره‌گیری کردند و به جمع منتقدین پیوستند. برای انتخابات 1400 آیا تشکیلات متفاوتی در جناح اصلاحات سازماندهی خواهد شد یا همان شورای عالی سیاستگذاری را احیا می‌شود؟

کمالی: شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات مجلس دهم تشکیل شد، اما بسیاری گفتند که این مجلس ناکارآمد است. اما باید پذیرفت که فهرستی که از سوی شورای عالی سیاستگذاری به مجلس رفت فهرستی بود که مورد پسند شورای نگهبان بود.

فرض کنیم شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان و فراکسیون امید ناکارآمد و ناتوان بود، اما فراکسیون امید فقط یک سوم مجلس بود، چرا محافظه‌کاران و اصولگرایان که دو سوم دیگر مجلس و ریاست تمام کمیسیون‌ها را در اختیار داشتند، کاری نکردند؟ و لذا اگر ناکارآمدی هم بود، باید آن را متوجه محافظه‌کاران و اصولگرایان دانست. آنها اگر انصاف داشتند از خودشان سؤال می‌کردند که نمایندگان ما در مجلس چکار کردند و دائم این را در بوق نمی‌کردند که فراکسیون امید کاری نکرد، فراکسیون امید از نظر ما هم کارآمد نبود، اما اینها حاصل یک انتخابات گزینشی مسولین انتخابات کشور بودند.

** اصولگرا و اصلاح‌طلب یک نظریه واضح برای اداره کشور ندارند

انتخابات مجلس سال 98 هم اصلاح‌طلبان شناخته شده و توانمند با این درک که رد صلاحیت می‌شوند در انتخابات ثبت نام نکردند، لذا شکست یا پیروزی یک مجموعه به پذیرش و یا عدم پذیرش اندیشه و برنامه آنها توسط مردم باز می‌گردد. تاکنون اصولگرایان و اصلاح‌طلبان یک نظریه و تئوری واضح و مشخصی را در مسائل مختلف اداره کشور به نظرخواهی مردم نگذاشته‌اند تا مشخص شود که چه کسی مقبولیت اجتماعی بیشتری دارد. اگر رقابت واقعی بخواهد شکل بگیرد اصلاح‌طلبان و اصولگرایان باید نظرات و سیاست‌های خود را در همه موارد بنویسند و به رأی عموم بگذارند تا میزان مقبولیت آنان مشخص شود تا بعد بگوییم فلان جناح شکست خورده است یا نه.

** منکر اختلاف‌نظرها در جریان اصلاح‌طلب نیستم

اما تحلیلگران معتقدند دلیل عدم حضور موفق اصلاح‌طلبان در انتخابات 98 عدم انسجام میان گروه‌های اصلاح‌طلب بود که اجازه ورود پرقدرت به انتخابات را از آنان گرفت.

کمالی: منکر اختلاف نظرها نیستیم، اما در مجلس 98 برای این بود که عده‌ای حضور در انتخابات را بر نمی‌تافتند و می‌گفتند همین‌هایی هم که شرکت کردند، نباید شرکت می‌کردند. این افراد خودشان نیامدند و به دیگران هم توصیه نکردند که در انتخابات شرکت کرده و به اصلاحطلبان رای دهند.

** فعلاً گزینه‌ای برای 1400 نداریم

برخی می‌گویند که آقایان جهانگیری و عارف احتمالاً جزو گزینه‌های اصلی اصلاح‌طلبان برای 1400 خواهند بود.این تحلیل‌ها چقدر به واقعیت نزدیک است؟

کمالی: اصلاح‌طلبان هنوز راجع به شرکت در انتخابات تصمیمی نگرفته‌اند؛ بنابراین در حال حاضر گزینه‌ای هم ندارند. اگر قرار باشد زمانی در انتخابات شرکت کنند از افرادی استفاده خواهند کرد که کارایی داشته باشند و این امکان را باید شورای نگهبان فراهم کند.

** اگر از لاریجانی حمایت کنیم آسیب می‌بینیم

عده‌‌ای معتقدند اصلاح‌طلبان احتمالاً بر سر کاندیدایی از جنس علی لاریجانی توافق خواهند کرد، نظرتان چیست؟

کمالی: این را بعید می‌دانم. اصلاح‌طلبان با انتخاب روحانی سعی کردند مصالح را در نظر بگیرند و کشور را از نزاع بین‌المللی و مسائل محدودکننده داخلی دور کنند؛ اما آسیب زیادی دیدند؛ بنابراین بعید می‌دانم دوباره بخواهند با حمایت از کسانی که از جنس آنها نیستند آسیب‌های جدیدی را متحمل شوند.

آقای بهزاد نبوی گفته اصلاح‌طلبان در حال حاضر از این جهت دولت را نقد می‌کنند که چشمی به انتخابات 1400 دارند. پیشتر هم بعضی کارشناسان تحلیل می‌کردند که اصلاح طلبان برای فاصله‌‌گذاری خود با دولت و به این منظور که خود را بخشی از عامل وضع موجود معرفی نکنند، به انتقادهای شدید از دولت روی آورده‌اند و معتقد است این رویکرد غیراخلاقی است. آیا با این صحبت‌ها موافقید؟

کمالی: پاسخی در رابطه با گفته‌های آقای نبوی ندارم اما انتقاد به اشخاص و در همه سطوح را حق طبیعی افراد جامعه می‌دانم و معتقدم در دنیای امروز انتقاد ناپذیر بودن صفتی ناپسند است. اینکه انسان‌ها بتوانند از کسانی که مسئولیت اداره جامعه را دارند انتقاد کنند، حق طبیعی است. البته برخی مواقع در انتقادها نوعی غرض‌ورزی دیده می‌شود که بد است. انتقاد باید سازنده و توأم با دلسوزی باشد تا منجر به بهبود شرایط کشور شود.

از نگاه شما کدام یک از ویژگی‌های جوان‌گرایی، از طبقه محروم بودن، داشتن ایده حل مسائل، مجرب بودن و ... می‌تواند نظر مردم را به یک کاندیدا و جریان پشتیبان آن کاندیدا جلب و به پیروزی نزدیک کند؟

کمالی: عمده‌ترین مشکلی مردم در این روزها وضع بد اقتصادی ناشی از تحریمها و معیشت است. باید کسانی مسولیت اداره امور کشور را به دست بگیرند که مشکلات بیکاری و نارسایی‌های زندگی مردم را پاسخ گو باشند و به موضوعات اجتماعی توجه داشته باشند و ایران عزیز را از منازعات سیاسی خارج کنند به نظرم بهتر است مردم این نوع کاندیدا را مورد توجه قرار دهند. شخصی که روی کار می‌آید علاوه بر درد آشنا بودن و از طبقات محروم و ضعیف بودن، باید دارای بینش سیاسی اجتماعی و اقتصادی مناسب و لازم باشد که بتواند مردم را از موقعیت کنونی به شرایط بهتری منتقل کند.

به شخصه بارها نسبت به آقای روحانی و دولتش انتقاد داشته‌ و آن را بیان کرده‌ام. اما اگر مردم بخواهند عملکرد دولتی را تجزیه و تحلیل کنند در حقیقت باید ببینند آن دولت در چه شرایطی کار کرده است. اقتصاد بدون نفت که نزدیک به 40 سال شعار آن را می‌دادیم، به اجبار در دولت روحانی شکل گرفت و این زندگی سختی را برای همه مردم در پی‌داشت و به نظرم غیرمنصفانه است دولتی را که در مسائل پیش آمده نقش زیادی نداشته مقصر مطلق بدانیم.

** واکنش به کاندیداتوری در انتخابات 1400

حزب اسلامی کار اگر بنا به ورود به انتخابات داشته باشد کاندیدای حزبی خواهد داشت؟ شما خودتان یک بار برای انتخابات 92 نام شما بر سر زبان‌ها افتاد. آیا برای 1400 حضوری خواهید داشت؟

کمالی : در سال 84تشکل های کارگری و خانه کارگر برای نخستین بار موضوع کاندیداتوری من را مطرح کردند و در سال 92 تکرار شد. برای امثال من این نکته مهم است که پیشگام کسب هیچ منصبی نیستم اما هرگاه که مسئولیت و یا بار سنگینی را بدوشمان بگذارند صبورانه در جهت خدمت به مردم تلاش می‌کنیم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها