روایت عراقچی از فریاد‌های ظریف در اتاق مذاکرات

کد خبر: 1027197

امروز ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ (۲۷ مهر ۱۳۹۹) پنج سال از روز تصویب برجام (Adoption Day) که مصادف با ۱۷ اکتبر ۲۰۱۵ بود، می‌گذرد. طبق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد، دقیقا پنج سال بعد از تاریخ مزبور یعنی پایان روز ۱۷ اکتبر ۲۰۲۰ (ساعت ۱۲ شب به وقت گرینویچ و ۳:۳۰ صبح ۲۷ مهر به وقت تهران) تمامی محدودیت‌های تسلیحاتی ایران خاتمه می‌یابد.

روایت عراقچی از فریاد‌های ظریف در اتاق مذاکرات

خراسان:امروز ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ (۲۷ مهر ۱۳۹۹) پنج سال از روز تصویب برجام (Adoption Day) که مصادف با ۱۷ اکتبر ۲۰۱۵ بود، می‌گذرد. طبق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد، دقیقا پنج سال بعد از تاریخ مزبور یعنی پایان روز ۱۷ اکتبر ۲۰۲۰ (ساعت ۱۲ شب به وقت گرینویچ و ۳:۳۰ صبح ۲۷ مهر به وقت تهران) تمامی محدودیت‌های تسلیحاتی ایران خاتمه می‌یابد.

پیروزی با اجماع و وفاق داخلی

سید عباس عراقچی - معاون وزیر امور خارجه و عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران - در ادامه یادداشت خود نوشت: چهار سال است که دولت آمریکا تلاش می‌کند برجام را به طور کامل نابود کند و بیش از یک سال است که تقلا می‌کند حداقل جلوی لغو محدودیت‌های تسلیحاتی ایران را بگیرد. هر دو هدف ناکام مانده، هم به دلیل استحکام برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ و هم به دلیل دیپلماسی ماهرانه ایران پس از خروج آمریکا از برجام.

تحریم تسلیحاتی - محدودیت‌های تسلیحاتی

قطعنامه‌های ملغی‌شده شورای امنیت و در راس آن‌ها قطعنامه ۱۹۲۹، تحریم‌های تسلیحاتی گسترده‌ای را برای مدت نامعلوم علیه ایران وضع کرده بودند. بر طبق این تحریم‌ها که تحت فصل هفت منشور صادر شده و برای همه کشور‌ها الزام‌آور بود، فروش سلاح‌های سنگین به ایران و فروش یا تامین هر سلاحی حتی یک فشنگ توسط ایران، ممنوع بود. این قطعنامه‌ها همچنین کلیه فعالیت‌های موشکی بالستیک ایران را نیز ممنوع کرده بودند. کمیته تحریم و پانل کارشناسی شورای امنیت دو نهادی بودند که طبق قطعنامه‌های ۱۷۴۷ و ۱۹۲۹ تشکیل شده بودند تا بر این تحریم‌ها و ممنوعیت‌ها نظارت کنند. واقعیت آن است که تحریم‌های تسلیحاتی و موشکی دو دستاورد بزرگ آمریکا بود که به بهانه مقابله با برنامه هسته‌ای ایران وارد قطعنامه‌های شورای امنیت شده بودند. به همین دلیل موضوع این تحریم‌ها و چگونگی لغو آن‌ها از سخت‌ترین و پیچیده‌ترین مباحث در طول مذاکرات هسته‌ای به شمار می‌رفت. طرف‌های غربی با استناد به اینکه تحریم‌های تسلیحاتی و موشکی مقولاتی جدا از موضوع هسته‌ای هستند، خواستار ادامه آن‌ها بودند و رفع آن‌ها را غیرممکن می‌دانستند مگر آنکه مذاکرات جداگانه‌ای در خصوص این موضوعات صورت گیرد. این خواسته بشدت مورد مخالفت ایران قرار گرفته بود و موضع ما این بود که این تحریم‌ها به بهانه هسته‌ای گذاشته شده و باید همزمان با دیگر تحریم‌ها ملغی شوند. این بحث از اولین روز‌های مذاکرات تا آخرین لحظات آن ادامه داشت. به بن‌بستی تبدیل شده بود که لاینحل به نظر می‌رسید و بالاخره آخرین موضوعی بود که در مذاکرات برای آن تصمیم‌گیری شد.

در نتیجه مذاکرات بسیار سنگین در طی دو سال و نیم، در نهایت تحریم‌های موشکی در قطعنامه ۲۲۳۱ تبدیل شد به درخواست غیرالزام‌آور از ایران برای فعالیت نداشتن روی موشک‌هایی که برای حمل کلاهک‌های هسته‌ای طراحی شده‌اند و تازه همین درخواست هم برای هشت سال بود. کسی نمی‌تواند انکار کند که در طول پنج سال گذشته تمام فعالیت‌های موشکی ایران ادامه یافت بدون اینکه آمریکا یا هر کشور دیگری قادر باشد به این دلیل ایران را مجدد موضوع شورای امنیت قرار دهد. بله، اعتراض کردند و سر و صدا راه انداختند، ولی خودشان هم اعتراف کردند که فعالیت‌های موشکی ایران نقض قطعنامه ۲۲۳۱ نیست و تنها با آن «ناسازگار» است!

تحریم‌های تسلیحاتی نیز در نتیجه مذاکرات تبدیل شد به محدودیت‌های تسلیحاتی برای ایران به مدت پنج سال. گفتنی است که قطعنامه ۲۲۳۱ اصولا فاقد هر گونه تحریم بوده و ساختار تحریمی ایجادشده توسط قطعنامه‌های قبلی شامل کمیته تحریم و پانل کارشناسی را منحل کرده است. تلاش کشور‌های غربی در برجام برای تمدید نامحدود «تحریم‌های تسلیحاتی» ایران ناکام ماند و در نهایت تبدیل شد به «محدودیت‌های تسلیحاتی» برای ایران به این معنی که ایران برای مدت پنج سال برای خرید یا فروش اقلامی که در گذشته ممنوع بودند باید از شورای امنیت مجوز موردی بگیرد.

مدت پنج سال در آخرین شب‌های مذاکرات و پس از یک جلسه طوفانی بین وزیر خارجه کشورمان با دو وزیر خارجه دیگر (که از تحریم‌های نامحدود به محدودیت‌های ۱۰ ساله رسیده و از آن کوتاه نمی‌آمدند)، مورد مصالحه واقع شد. به خاطر لحن تند دکتر ظریف و فریاد‌های او، خانم شرمن از همکاران خود خواست اتاق را ترک کنند و وزیران خارجه را تنها بگذارند! گزارش آن جلسه از اسناد ماندگار در تاریخ دیپلماسی ایران است.

شکست آمریکا

امروز بیست و هفتم مهر ۱۳۹۹، محدودیت‌های تسلیحاتی و نظام مجوزگیری در شورای امنیت به طور خودکار ملغی شد. تلاش آمریکا برای جلوگیری از این امر به سه بار شکست خفت‌بار در صحنه شورای امنیت و انزوای آمریکا منجر شد، با اینکه آن کشور بیش از یک سال برای جلوگیری از لغو محدودیت‌های تسلیحاتی ایران برنامه‌ریزی و زمینه‌سازی کرده بود. امروز یک روز تاریخی است؛ روزی که دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران یک بار دیگر بر آمریکا غلبه می‌کند آن هم در عرصه‌ای که به خاطر حق وتو نقطه قوت آمریکاست، یعنی در شورای امنیت.

قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، در یک قضاوت منصفانه سند افتخار جمهوری اسلامی ایران است. ما در این قطعنامه به همه خواسته‌های خود همچون خروج از فصل هفت شورای امنیت، پذیرش غنی‌سازی برای ایران، فروپاشی رژیم تحریم‌های بین‌المللی و از بین رفتن کامل ساختار تحریم سازمان ملل علیه ایران، ابطال شش قطعنامه قبلی به خصوص قطعنامه خطرناک ۱۹۲۹، لغو تحریم‌های الزام‌آور تسلیحاتی پس از پنج سال، غیرالزامی شدن محدودیت‌های موشکی و لغو کامل آن‌ها پس از هشت سال، لغو خود قطعنامه ۲۲۳۱ و خروج کامل ایران از دستورالعمل شورای امنیت پس از ۱۰ سال و ... رسیده‌ایم. با این همه اجازه ندادیم حتی همین محدودیت‌ها در متن قطعنامه بیاید و تنها در ضمیمه قطعنامه آمد که حتی آن‌ها را هم نپذیرفتیم و در یک بیانیه که همزمان با قطعنامه ۲۲۳۱ منتشر شد، کلیه محدودیت‌های موشکی و دفاعی را رد کردیم.

در یک اتفاق نادر در تاریخ شورای امنیت، قطعنامه این شورا با کشوری که خود موضوع قطعنامه بود (ایران) مذاکره شد. بند به بند، سطر به سطر و کلمه به کلمه با ما مذاکره و توافق می‌شد و این کار آسانی نبود. غربی‌ها در بین کلماتِ قطعنامه‌ها، هزار نکته و ترفند تعبیه می‌کنند و پیش‌بینی و بستن راه همه سوءاستفاده‌های احتمالی در آینده کار سختی است. تصادفی نبود که ترامپ هیچ راه یا بهانه‌ای برای بازگرداندن تحریم‌های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران در داخل برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ نیافت و چاره‌ای جز خروج کامل از برجام و نقض روشن قطعنامه ۲۲۳۱ پیدا نکرد و اتفاقی نبود که پس از آن در جلوگیری از لغو محدودیت‌های تسلیحاتی ناکام ماند.

دولت ترامپ در شورای امنیت به چنان بن‌بستی رسید که اکنون هیچ راهی جز قلدری و زورگویی و مقابله با همه اعضای جامعه بین‌الملل (به جز معدودی) نیافته است.

کلام آخر

هر مذاکره‌ای متکی به قدرت‌های درونی است و هیچ مذاکره‌کننده‌ای قادر به کسب موفقیت در مذاکره نیست مگر آنکه دست او از توانمندی‌ها و مولفه‌های قدرت‌های داخلی پر باشد و به پشتوانه این توانمندی‌ها مذاکره کند. این توانمندی‌ها اعم از قدرت نظامی است و توانایی‌های گفتمانی، اقتصادی، علمی و ... و از جمله توانمندی‌های دیپلماتیک (جریان‌سازی، بازی‌گردانی، یارگیری، لابی‌گری، اقناع‌سازی، اجماع‌سازی / اجماع‌شکنی، تعامل / تقابل، همکاری / منازعه، مهارت‌های مذاکراتی، مدیریت رسانه‌ای و ...) را نیز در بر می‌گیرد. موفقیت در سیاست خارجی موکول به اجماع داخلی و وفاق ملی است. قربانی‌کردن موفقیت‌ها و دستاورد‌های سیاست خارجی در پای منافع کوتاه مدتِ فروملی، پایمال‌کردن غرور ملی و تزریق حس شکست و درماندگی به جامعه با نادیده گرفتن یا کوچک شمردن داشته‌های ملی به نفع هیچکس نیست.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها