صوفی: قطعا کاندیدای اصلاحطلب معرفی میکنیم
عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت: جریان اصلاحات در انتخابات ۱۴۰۰ قطعاً در گزینش کاندیداها به کاندیدای «اصلاحطلب» روی خواهد آورد.
خبرگزاری مهر: انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا همزمان، ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ برگزار میشود بنابراین، احزاب و کنشگران سیاسی روزهای پرکاری را پیش رو خواهند داشت به همین جهت در جلسات و هم اندیشی های داخلی خود نحوه ورود و نقش آفرینی در آوردگاه سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را کلید زده اند تا در زمان معین از سازوکار و نحوه فعالیت جریان متبوعشان در عرصه انتخابات رونمایی کنند.
جریان اصلاحات که در ادوار گذشته در قالب شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، مانیفست انتخاباتی را تهیه و به احزاب ابلاغ میکرد در انتخابات ۹۸ دیگر فهرست انتخاباتی ارائه نکرد و از سوی دیگر در دوره پساانتخابات ، دو چهره شاخص این شورا یعنی عارف و موسوی لاری نیز استعفا و از قطار شورای عالی پیاده شدند.
بر این اساس برای تبیین نحوه فعالیت جریان اصلاحات در انتخابات سال آینده به سراغ دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات و عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان رفتیم؛ او که سابقه چند دوره استانداری در دولت میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی را دارد و در دولت خاتمی وزیر تعاون بود، در گفتگوی پیشِ رو از راهبرد اصلاح طلبان در انتخابات آینده خبر داد و اعلام کرد: اصلاح طلبان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و از آنجا که مأموریت ۸ ساله دولت تدبیر و امید هم به پایان رسیده است، قطعاً در گزینش کاندیداها به کاندیدای «اصلاح طلب» روی خواهند آورد.
او ناکارآمدی اصلاح طلبان در دولت و مجلس سابق را تائید میکند و میگوید: مردم اصلاح طلبان را مقصر میدانند به دلیل آنکه اصلاح طلبان هرچند از روی ناچاری به سراغ «حسن روحانی» رفتند اما مردم آنها را مقصر میدانند چرا که کاندیداهایی را به مردم معرفی کردند که ناموفق بودند و نتوانستند توقعات و انتظارات مردم را برآورده کنند.
صوفی همچنین از نحوه سازوکار جریان متبوعش در عرصه رقابتهای ۱۴۰۰ سخن گفت و در عین حال ارائه نظرات مختلف در بین اصلاح طلبان را یک واقعیت دانست و از تفسیر انتخاباتی تکنوکرات ها در نحوه ورود اصلاح طلبان به انتخابات ریاست جمهوری خبر داد.
آنچه پیش رو دارید، مشروح گفتگوی مهر با علی صوفی عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان است:
انتخابات ریاست جمهوری و شوراها خرداد سال آینده برگزار میشود، تحرک جریان اصلاحات را در این دوره از انتخابات چگونه ارزیابی میکنید؟
راهبرد رهبر انقلاب همواره در انتخابات مشارکت حداکثری بوده است، فرمایش ایشان نیاز به سازوکار و الزاماتی دارد و آن الزامات منوط به انتخابات آزاد است بدین معنی که جریانهای مختلف در انتخابات کاندیدا داشته باشند و فقط یک جریان در عرصه انتخابات باقی نماند.
ما داریم وارد نیمه دوم سال میشویم و باید تکلیف جریانهای سیاسی مشخص شود و درباره کاندیداها صحبت کنند اما این وضعیت مشاهده نمیشود؛ از این رو همه منتظر یک تغییر هستند و اگر آن تغییر بوجود بیاید قطعاً میتوانیم انتخابات پرشوری داشته باشیم در غیر این صورت اگر این وضع باقی بماند به نظر بنده بدتر از سال ۹۸ خواهد شد.
شما در حالی خواهان مشارکت همه جریانها بویژه اصلاح طلبان در عرصه انتخابات هستید که پیش از این، نامزدهای مورد حمایت جریان متبوعتان در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس سابق و شوراها پیروز انتخابات شده بودند، بنابراین نمیتوان این جریان را خارج از قدرت و یا حاکمیت دانست؛ با این اوصاف کار برای جریان اصلاحات در انتخابات دشوار نخواهد بود؟
مردم اصلاح طلبان را مقصر میدانند به دلیل آنکه اصلاح طلبان هرچند از روی ناچاری به سراغ روحانی رفتند اما مردم آنها را مقصر میدانند چرا که کاندیداهایی را به مردم معرفی و آنها هم رأی دادند که ناموفق عمل کردند و نتوانستند توقعات و انتظارات مردم را برآورده کنند.
پس قبول دارید با عملکرد جریان اصلاحات در دولت و مجلس سابق، کار برای اصلاح طلبان سخت خواهد شد؟
بحث اصلی ما این است که بیشتر نارضایتیهای مردم از دولت است چون دولت، سیاستهای اجرایی را تعیین میکند و این دولت است که در عمل میتواند کارساز باشد.
بالاخره علاوه بر دولت، اصلاح طلبان در مجلس سابق در قالب فراکسیون امید هم فعالیت میکردند از این رو نمیتوان فقط از دولت نام برد و او را مقصر این ناکارآمدیها معرفی کرد…
بله، در مرتبه دوم باید از مجلس نام برد که به هرحال باید بر عملکرد دولت نظارت و بر رأی اعتماد به وزرا دقت میکرد، باید قوانینی وضع میکردند که به دولت اجازه ندهند به صورت خود سر عمل کند و هر سیاستی را که میخواهد در رابطه با افزایش قیمت ارز انجام دهد و در بازار سرمایه اعمال نفوذ کند تا این وضعیت برای مردم به وجود بیاید.
به هرحال همانطور که گفتم مردم اصلاح طلبان را مقصر میدانند به دلیل آنکه در انتخابات ریاست جمهور یک کاندیدا و در انتخابات مجلس فهرستی را به مردم معرفی کرد و مردم نیز به آنان رأی داده بودند و آنها را در حاکمیت فرستادند به همین جهت این نارضایتیهای مردم متوجه اصلاح طلبان شده و باعث کاهش اعتبار و سرمایه اجتماعی آنها شده است.
برخی از کنشگران اصلاح طلب اعلام کرده بودند، اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ دیگر از سیاست انتخابات ۹۲ و ۹۶ پیروی نخواهند کرد، آیا این سیاست قطعی است و یا احتمال تغییر آن میرود؟
قطعاً میتوانم اعلام کنم سیاست انتخابات ۹۲ تا ۹۶ دیگر تکرار نخواهد شد، به جهت آنکه تبعات آن، نارضایتی مردم و اوضاع نابسمان اقتصادی کشور است و اگر هم بخواهم سند ارائه کنم باید به راهبرد اصلاح طلبان در انتخابات ۹۸ اشاره کنم. در آن مقطع از انتخابات اعلام شده بود، راهبرد ما تعیین کاندیداهای اصلاح طلب است؛ یعنی اصلاح طلبِ شناسنامه دارد و شناخته شده و لاغیر پس دیگر بحث ائتلاف و یا روی آوردن به افراد غیر اصلاح طلب در مقابل رقیب اصلی در آن راهبرد نفی شده است و در نقطه مقابل «مشارکت بدون قید و شرط» بود و تاکید شد اگر ما، کاندیداهای اصلاح طلب داشته باشیم فهرست میدهیم در غیر این صورت فهرستی ارائه نمیکنیم، کما اینکه شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان همین سیاست را در انتخابات ۹۸ اعمال کرد.
پس معرفی یک چهره اصلاح طلب در انتخابات ۱۴۰۰ قطعی است؟
اصلاح طلبان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و از آنجا که مأموریت ۸ ساله دولت تدبیر و امید هم به پایان رسیده است، قطعاً در گزینش کاندیداها به کاندیدای «اصلاح طلب» روی خواهند آورد.
اینجا این سوال مطرح میشود که اصلاح طلبان دیگر نمیخواهند از سیاست انتخاباتی ۹۲ و ۹۶ استفاده کنند و از آنجا که عملکرد اصلاح طلبان پیش روی مردم قرار دارد، این جریان با چه رویکرد و برنامهای میخواهد در انتخابات فعالیت کند؟
باید به این نکته اذعان داشت که اصلاح طلبان دیگر آن موقعیت و جایگاه خود در ۹۲ و ۹۶ را از دست داده اند و دیگر مردم بی قید و شرط به لیست اصلاح طلبان رأی نخواهد داد بلکه شرط مردم این است که حتماً کاندیدای معرفی شده باید کارآمد باشد و کارآمدی خود را نیز اثبات کرده باشد، به همین جهت یک رجل سیاسی به آن معنی که در قانون اساسی آمده باید باشد و از طرف دیگر باید معلوم باشد که این چهره سرشناس مورد وثوق مردم، چه کار میخواهد کند یعنی برنامه او چیست؟
اگر برنامه جامع و کارآمدی را معرفی کند که مردم احساس کنند برنامه او کارآمد و اثر بخش خواهد بود در این صورت ممکن است تجدید نظر کنند و به صحنه بیانید، البته نه مثل انتخابات ۹۲ و ۹۶ بلکه ۳۰ درصد از آن ۶۰ درصدی که در انتخابات ۹۸ نیامدند، پای صندوقهای رأی حاضر شوند و این خود میتواند انتخابات را پرشور کند و جریانهای سیاسی را نیز دلگرم کند که فعال شوند و از مردم برای حضور در انتخابات دعوت کنند.
اگر موافق هستید وارد سازوکار جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری شویم، علی رغم انتقادهایی که به عملکرد و ریاست شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان از سوی برخی از فعالان و احزاب اصلاح طلب در ادوار گذشته مطرح شده بود، این جریان قرار است در آوردگاه ۱۴۰۰ با چه تابلو و سازوکاری وارد عرصه رقابت میشود؟
محدودیتهای طبیعی به نام کرونا پیش آمده است که جلسات شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان را با رکود مواجه کرده است؛ بلافاصله بعد از انتخابات ۹۸ این محدودیتها به وجود آمد از این رو تشکلهای سیاسی نتوانستند جلسات خود را برگزار کنند و یا با تأخیر برگزار کردند. شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان هم از این قاعده مثتثنی نبود و هنوز فعالیت جدید خود را شروع نکرده است.
یعنی اصلاح طلبان همچنان تحت عنوان شورای عالی سیاستگذاری در انتخابات فعالیت میکنند؟
با توجه به تجربیاتی که اصلاح طلبان از انتخابات ۸۴ به بعد حاصل کرده اند به این نتیجه رسیده اند که باید در سیاستهای خود تغییر به وجود بیاورند به همین جهت معتقدم باید دو هدف را دبنال کنیم. نخست، انسجام بخشی جریان اصلاحات است که آنها را به شکل جبهه در بیاورد که با تشکیل شورای عالی سیاستگذاری این اتفاق افتاد و رویکرد دوم هم اجماع سازی است که این هم رویکرد مهمی تلقی میشود.
بالاخره اصلاح طلبان در انتخابات آتی ریاست جمهوری باید بر روی یک کاندیدا متمرکز شوند و این تمرکز یعنی جمع کردن همه سلایق و هدایت کردن همه آنها به سمت یک کاندیدا و این کار بدون حرکت جبهه امکان پذیر نیست، البته ممکن است سیاستهای دیگری نیز در پیش بگیرند به عنوان مثال، احزاب کاندیدا معرفی کنند و سپس ارزیابی کنند چه کسی رأی آور است و چه کسی از سد شورای نگهبان عبور میکند تا در نهایت اجماع حاصل شود.
در انتخابات ۹۲ گرچه شورای عالی سیاستگذاری نبود اما شورای مشورتی در کنار رئیس دولت اصلاحات بود که شخصیتهایی از احزاب و افراد حقیقی در آن حضور داشتند و با باقی ماندن روحانی-عارف در عرصه انتخابات این شورا به این جمع بندی رسید که از «روحانی» حمایت شود و آن اجماع با همکاری عارف شکل گرفت، در سال ۹۶ و حتی ۹۴ هم همین اجماع حاصل شد.
بنابراین باید پرسید، این اجماع در این دوره با چه سازوکاری به وجود میآید؟ خُب اگر شورای عالی سیاستگذاری باشد با یک تغییراتی فعال میشود و اگر نباشد یک سازوکار دیگر در نظر گرفته خواهد شد که در آینده نزدیک مشخص میشود.
در صورتی که تصمیم بر ادامه فعالیت شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ گرفته شود، آیا احزاب منتقد به این سازوکار در این مجموعه حضور پیدا خواهند کرد؟ حزب کارگزاران از جمله این احزاب است که بارها انتقاد خود را روانه ریاست عارف در شورا کرده است، این انتقادها باعث عدم شکل گیری انسجام که به آن اشاره کردید نمیشود؟
شورای عالی سیاستگذاری، مجموعهای از نمایندگان احزاب اصلاح طلب و تعدادی از شخصیتهای حقیقی است؛ این اجماع، اجماع یکدستی نیست و در آنجا حرکت جبههای شکل گرفته و به عبارت دیگر یک جبهه است. از این رو ممکن است در تصمیم گیری ها ملاحظاتی به وجود میآید که برای احزاب هم خیلی مهم است و نمیتوانند از آن بگذرند.
برای مثال، برخی از احزاب علی رغم اینکه راهبرد شورای عالی سیاستگذاری در انتخابات ۹۸ اعلام شده بود که کاندیداهای ما باید صرفاً اصلاح طلب باشد اما این دیدگاه و تصمیم را قبول نداشته باشند و مانند حزب کارگزاران سازندگی به همان سیاست انتخاباتی ۹۲ و ۹۴ معتقد باشند در صورتی که این نوع نگاه در راهبرد شورای عالی سیاستگذاری رد شده است.
آیا همین نگاهها و برداشتهای مختلف نسبت به راهبرد اصلاح طلبان، باعث عدم انسجام در اردوگاه اصلاحات نمیشود؟
نظرات مختلف در بین اصلاح طلبان یک واقعیت است و این از خاصیت اصلاح طلبان است؛ بر این اساس، اصلاح طلبان در نظر متکثر هستند اما در عین حال منسجم و واحد عمل میکنند و از نظر جمع، حمایت میکنند و این هم باید به فال نیک گرفت چرا که همه فعال هستند و از زوایای مختلف مسائل را رصد میکنند و باعث غنای فکری میشود و در نهایت همه تسلیم نظر واحد هستند.
دیدگاه تان را بنویسید