رهبری که در مخالفت با انتخاب خویش سخن گفت!

کد خبر: 845232

۳۵سال پیش در چنین روزهایی، آغازین دوره از مجلس خبرگان رهبری افتتاح شد. این مجلس در کارنامه خویش، دو اقدام مهم و تاریخی دارد: نخست انتخاب آیت‌الله منتظری به قائم‌مقامی رهبری و سپس در پی ارتحال رهبر کبیر انقلاب، انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای به رهبری نظام اسلامی. هر دو تصمیم مسبوق به بستر‌هایی بود که خوانش آن‌ها موجب شفافیت این دو رویداد مهم تاریخ انقلاب است

رهبری که در مخالفت با انتخاب خویش سخن گفت!

روزنامه جوان: ۳۵ سال پیش در چنین روزهایی، آغازین دوره از مجلس خبرگان رهبری با پیام بنیانگذار انقلاب اسلامی افتتاح شد. این مجلس در کارنامه خویش، دو اقدام مهم و تاریخی دارد: نخست انتخاب آیت‌الله حسینعلی منتظری به قائم‌مقامی رهبری و سپس در پی ارتحال رهبر کبیر انقلاب، انتخاب آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای به رهبری نظام اسلامی. هر دو تصمیم مسبوق به بستر‌ها و انگیزه‌هایی بود که خوانش آن‌ها موجب شفافیت این دو رویداد مهم تاریخ انقلاب اسلامی است. در نوشتاری که پیش روی شماست، زمینه‌ها و پیامد‌های هر دو رویکرد توسط برخی شاهدان آن مورد روایت قرار گرفته است. امید آنکه تاریخ‌پژوهان انقلاب را مفید و مقبول آید.

دستور امام به هاشمی‌رفسنجانی برای مطرح نکردن قائم‌مقامی رهبری منتظری قانونی شدن قائم‌مقامی رهبری آیت‌الله حسینعلی منتظری توسط نمایندگان اولین دوره از مجلس خبرگان، معطوف به بستری بود که در طول تاریخ پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی درباره نامبرده وجود داشت. او از شاگردان دیرین امام خمینی و مبارزان پرسابقه نهضت اسلامی و این همه به وی جایگاهی ویژه بخشیده بود. با این همه امام خمینی رهبرکبیر انقلاب، به دلایلی که از خاطره ذیل می‌توان بدان رسید، با برگزیدن وی به این سمت مخالف بودند. حجت‌الاسلام والمسلمین محمد محمدی ری‌شهری در خاطرات خویش، جریان این مخالفت را به نقل از آیت‌الله محمد محمدی‌گیلانی (از اعضای اولین دوره از مجلس خبرگان)، اینگونه روایت کرده است:

«اینکه امام نظر خود را به خبرگان منتقل کردند یا نه، داستانی شنیدنی دارد که باید از زبان آیت‌الله محمدی‌گیلانی که عضو خبرگان بود، شنید. گفتنی است که ایشان در ملاقاتی با امام قبل از تصمیم خبرگان در مورد قائم‌مقامی آقای منتظری از دیدگاه امام در این باره مطلع شده است. آیت‌الله محمدی‌گیلانی در تاریخ ۶/۹/۱۳۷۹ به مناسبت شهادت حضرت امام کاظم (ع) در منزل آقای علی رازینی ضمن سخنرانی گفت: یک روز قبل از مطرح شدن قائم‌مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان، ضمن تماس با دفتر امام (ره) کتباً و از طریق آقای توسلی و آقای رسولی، از ایشان درخواست ملاقات کردم. در آن موقع اعلام شده بود که امام تا ۱۵ روز ملاقات ندارند. من در تکه کاغذی نوشتم مطلب ضروری و واجبی است که احساس می‌کنم باید به عرض مبارک برسانم. امام اجازه دادند و خدمتشان رسیدم وگفتم: فردا قرار است موضوع قائم‌مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان مطرح شود. خواستم به عرضتان برسانم به آقای هاشمی بگویید مطرح نشود. من به آقای منتظری ارادت دارم، خدمتشان درس خوانده‌ام، ایشان را عابد و زاهد می‌دانم، ولی این خصوصیات، کافی نیست. ایشان از عهده این کار برنمی‌آید. امام، گله‌های سوزانی از آقای منتظری آغاز کردند که کجا چه کرده و کجا چه...! و اضافه فرمودند: احمد هم از او دفاع می‌کند! از منزل سیدمهدی هاشمی، دستنویس‌های او را آورده‌اند. من دیدم نامه‌های آقای منتظری از نوشته‌های مهدی هاشمی الهام گرفته! این را من برای ایشان نوشتم! سخن امام که به اینجا رسید، من گفتم: آقای منتظری عین نامه شما را آورد و در جلسه خواند و با خنده گفت: امام خیال کرده که آنچه من برایش می‌نویسم، الهام از سیدمهدی می‌گیرم! امام فرمودند: نامه مرا آورد در جلسه خواند؟! گفتم: بله! آقای سیدعباس خاتم و سیدجعفر کریمی و چند نفر دیگر هم بودند. امام فرمودند:‌او اینطور است! عرض کردم: بفرمایید که فردا ایشان به عنوان قائم‌مقام رهبری مطرح نشود! امام قدری فکر کردند و فرمودند: احمد نیست، می‌شود شما زحمت بکشید و به آقای هاشمی بگویید بعدازظهر من ایشان را ببینم. عرض کردم: بله، اما به آقای هاشمی نفرمایید که من آمدم و این جریان را خدمت شما گفتم. به هیچ کس نگویید. می‌ترسم مرا هم شمس‌آبادی کنند یا مثل شیخ قنبر در چاه بیندازند! این را که گفتم، امام (اعلی‌الله‌مقامه) خندیدند و فرمودند:خاطرتان جمع باشد! از دفتر امام، حرکت کردم و آمدم شورای نگهبان. جلسه تمام شده بود. رفتم خدمت آقای هاشمی و گفتم: صبح، خدمت امام رسیدم. کاری داشتم. فرمودند: به آقای هاشمی بگویید که من ایشان را ببینم. شب، بعد از نماز مغرب و عشا، خانم حاج‌احمدآقا زنگ زد که حاج‌آقا! (امام) فرمودند: آنچه امروز ما صحبت کردیم، مبادا از شما تجاوز کند! گفتم: باشد. فردای آن روز، آقای هاشمی موضوع قائم‌مقامی آقای منتظری را در مجلس خبرگان مطرح کرد. آقای محمدی‌گیلانی اضافه کرد که پس از این ماجرا، روزی آقای هاشمی در حضور جمعی گفت: من بعدازظهر رفتم خدمت امام. ایشان فرمودند: موضوع قائم‌مقامی آقای منتظری را فردا مطرح نکن. گفتم: چرا؟ ما در اجلاسیه قبل به آقایان گفته‌ایم که ایشان را به عنوان قائم مقام مطرح کنیم. فرمود: نه! یکی از دوستان آمده و چنین گفته. گفتم: ما اعلام کرده‌ایم. دیگر نمی‌شود...»

تصمیمی محرمانه که علنی شد! آیت‌الله سیدجعفر کریمی از نمایندگان آغازین دوره از مجلس خبرگان رهبری و دوستان آیت‌الله منتظری به شمار می‌رود. او با این همه، از مخالفان برگزیدن نامبرده به قائم‌مقامی رهبری بود و آن را در مجلس خبرگان نیز بیان کرد. وی بعد‌ها در خاطرات خویش، فضای حاکم بر این مجلس را در روز‌های بررسی موضوع قائم‌مقامی رهبری، بدین شرح توصیف کرد: «من با برداشتی که از آرای حضرت امام داشتم، می‌دانستم که با شیوه مدیریتی آقای منتظری و نیز نحوه سیاستمداری او و عدم توجه ایشان به برخی از جوانب موضوعات، موافق و طبعاً به این انتخاب راضی نیستند و ایشان را برای تصدی چنین مسئولیت خطیری مناسب نمی‌دانند، لذا با شنیدن نظر دوستان در آن جلسه، در شرایط دشواری قرار گرفتم. چون طرح این پیشنهاد را، آن هم با شتابزدگی و بدون مشورت قبلی، به صلاح نظام نمی‌دانستم، به همین دلیل از رئیس مجلس وقت خواستم که صحبت کنم و گفتم: تعیین قائم‌مقام رهبری نیاز آنی کشور نیست که به این سرعت درباره‌اش تصمیم بگیریم، چون حضرت امام از سلامتی برخوردارند و با نهایت درایت و هوشمندی، کشور را اداره می‌کنند. فرصت هم هست که بعداً آقای منتظری را به این مقام انتخاب کنید، بنابراین تعجیل در این امر بسیار مهم اولاً: ضرورتی ندارد، ثانیاً:مردم را نگران می‌کند که چه اتفاقی پیش آمده و ثالثاً: موجب برداشت‌های سوء‌دشمنان می‌شود. در اثر صحبت‌های بنده در آن جلسه، درباره قائم‌مقامی آقای منتظری تصمیمی گرفته نشد، ولی در جلسه بعد با اصرار هواداران ایشان، موضوع به رأی گذاشته شد و به تصویب رسید. از آنجا که این تصمیم در جلسه غیرعلنی خبرگان اتخاذ شد، قرار بود فعلاً رسانه‌ای نشود تا سر فرصت شیوه درستی برای اعلام آن پیش‌بینی شود، ولی امام جمعه وقت قزوین این خبر را رسانه‌ای کرد!»

نگرانی شما از چیست؟ آقای خامنه‌ای که هست! پس از رحلت امام خمینی، جلسه مجلس خبرگان رهبری در صبحگاه ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ تشکیل شد. مذاکرات این جلسه در عداد اسناد مهم تاریخ انقلاب اسلامی است. حل موضوعات متعدد و نهایتاً رسیدن به انتخاب آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای به عنوان رهبر انقلاب اسلامی، مهم‌ترین تصمیم منتخبان ملت در اولین دوره از آن مجلس به شمار می‌رود. آیت‌الله سیدعلی اکبرقرشی - که در رقم خوردن تصمیم تاریخی آن جلسه نقشی مهم داشته- در خاطرات خویش در این باره می‌گوید:

«در جلسه بعد از ظهر، رئیس مجلس مرحوم آیت‌الله مشکینی رسمیت جلسه را اعلام کردند. ابتدا درباره رهبری فردی و شورایی بحث شد و نمایندگان موافق و مخالف صحبت کردند و سرانجام رأی گرفته شد و رهبری شورایی رأی نیاورد. سپس درباره فردی که باید رهبر شود، بحث‌های طولانی مطرح شد. عده‌ای پیشنهاد کردند مرحوم آیت‌الله گلپایگانی رهبر و آیت‌الله خامنه‌ای قائم‌مقام ایشان باشند. بحث مفصلی صورت گرفت، اما به نتیجه نرسید و رأی نیاورد. ترکیب شورای رهبری مورد نظر آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله موسوی اردبیلی و آقای هاشمی‌رفسنجانی. بعد قرار شد شورا متشکل از پنج نفر باشد و به این جمع مرحوم آسید‌احمد خمینی و فرد دیگری که اسمش یادم نیست اضافه شود. در هر حال شورای رهبری رأی نیاورد. با خود فکر کردم اگر وضع به همین منوال ادامه یابد، تا ۱۰ روز دیگر هم نخواهیم توانست رهبر را انتخاب کنیم! ناگهان حرف پنج شش سال پیش آقای جورکش یادم آمد که امام فرموده بودند: پس از من آقای خامنه‌ای برای رهبری از همه بهترند! تا آن لحظه ابداً به یاد این حرف نیفتاده بودم، ولی وقتی بحث از رهبری فردی شد، ناگهان یادم آمد. یادداشتی برای مرحوم آقای مشکینی نوشتم که: اگر امام درباره صلاحیت رهبری آقای خامنه‌ای حرفی زده‌اند و شما اطلاع دارید، لطفاً برای نمایندگان بازگو کنید. مرحوم آقای مشکینی به من جوابی نداد. نمی‌دانم یادداشت را خواند و صلاح ندانست جواب بدهد یا اصلاً نخواند! به آیت‌الله محسن مجتهدشبستری، امام جمعه کنونی تبریز و نماینده مقام معظم رهبری در آذربایجان شرقی که کنار من نشسته بود، گفتم:شنیده‌ام امام فرموده‌اند: پس از من شایسته‌ترین فرد برای رهبری آقای خامنه‌ای است. شما چیزی نشنیده‌اید؟ ایشان گفت: من هم چنین چیزی را شنیده‌ام! بی‌درنگ گفتم: پس بیایید این را به نمایندگان بگوییم. بعد من و ایشان چنان فریادی کشیدیم که همه نمایندگان و رئیس مجلس متوجه ما شدند! ما گفتیم: آقایان اگر از نظر مساعد امام به آقای خامنه‌ای حرف و سخنی شنیده‌اند بگویند تا همه بدانند، چون حرف امام برای ما حجت است.» ابتدا آقای طاهری خرم‌آبادی در این باب سخن گفت و نظر امام را درباره صلاحیت آیت‌الله خامنه‌ای نقل کرد، سپس آقای هاشمی رفسنجانی دنباله حرف را گرفت و گفت: یک روز من، آقای خامنه‌ای و آقای میرحسین موسوی خدمت امام بودیم و حاج احمد آقا هم حضور داشت. نگرانی خود را درباره رهبری پس از عزل آقای منتظری خدمت امام مطرح کردیم و ایشان فرمودند: نگرانی شما از چیست؟ آقای خامنه‌ای که هست! یک روز دیگر هم تنها خدمت امام رفتم و باز نگرانی خود را مطرح کردم و ایشان فرمودند: آقای خامنه‌ای از همه اصلح‌تر است! خداوند را شکر می‌کنم که در آن لحظه این فکر به نظرم رسید و مطرح کردم و نظر نمایندگان متوجه نظر امام شد. از آن به بعد بحث درباره رهبری آیت‌الله خامنه‌ای شروع و به ایشان پیشنهاد شد این مسئولیت را بپذیرند.»

هاشمی پس از اصرار و تأکید نمایندگان، دیدگاه امام را نقل کرد همانگونه که در فراز پیشین اشارت رفت، آیت‌الله محسن مجتهد شبستری از جمله چهره‌هایی است که در جلسه تاریخی ۱۴ خرداد خبرگان، بر اعلام نظرامام خمینی درباره رهبری آیت‌الله خامنه‌ای پافشاری فراوانی نشان داد. وی بعد‌ها در گفت‌وشنودی، ماجرا را به شرح ذیل نقل کرد: «عده کمی از نمایندگان در آن جلسه، بعضی از مراجع تقلید را مطرح کردند، ولی بنده بر اساس همان یادداشتی که به هیئت رئیسه داده بودم، از جا بلند شدم و پیشنهادم را علنی مطرح کردم و خطاب به آقای هاشمی‌رفسنجانی که جلسه را اداره می‌کرد، گفتم:بنده شنیده‌ام حضرت امام درباره آیت‌الله خامنه‌ای مطالبی را فرموده‌اند که حضرتعالی در جریان هستید. لطفاً آن مطالب را بازگو کنید. ایشان خطاب به حاضرین در جلسه گفت: آقای شبستری این را می‌گوید. بازگو کنم؟ اکثر افرادی که در جلسه حضور داشتند گفتند بهتر است بازگو شود. آقای هاشمی گفت: حاج احمد آقا می‌گفت: من خدمت امام نشسته بودم و تلویزیون آقای خامنه‌ای را در سفر به کره شمالی نشان می‌داد. به امام عرض کردم: ایشان رئیس‌جمهور شایسته‌ای است. امام فرمود: ایشان برای رهبری هم شایستگی دارد. یک بار هم خود من خدمت امام عرض کردم با عزل آقای منتظری ما در رهبری دچار مشکل خواهیم شد و امام فرمودند: آقای خامنه‌ای هست، مشکلی پیدا نخواهید کرد. آیت‌الله موسوی اردبیلی هم شهادت داد این حرف را از حاج احمد آقا شنیده است.»

آیت‌الله خامنه‌ای در مخالفت با رهبری خود سخن گفت! رفتار آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در جلسه بعد از ظهر مجلس خبرگان در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸، از مدخل‌های شاخص در شناخت سیره سیاسی و اخلاقی اوست. او به رغم پذیرش بالا در میان خیل مجتهدان ِحاضر در مجلس خبرگان رهبری، از پذیرش رهبری سر باز زد و در مخالفت با این رویکرد حداکثری نمایندگان سخن گفت. آیت‌الله ابراهیم‌امینی، نایب‌رئیس وقت این مجلس، در این باره در خاطرات خود آورده است:

«وقتی رهبری فردی تصویب و آقای خامنه‌ای به عنوان بهترین مصداق واجد شرایط رهبری در آن دوران پیشنهاد شدند و پس از صحبت‌های آقای هاشمی مبنی بر تأییدات حضرت امام (ره)، آقای خامنه‌ای که خود از طرفداران شورای رهبری بودند، اجازه گرفتند که در مخالفت با رهبری خودشان و نه مخالفت با اصل انتخاب رهبری فردی صحبت کنند، ایشان پشت تریبون قرار گرفتند و مخالفت خود را اعلام کردند، اما خبرگان قبول نکردند. آقای هاشمی گفت: من هم مثل خود شما شورای رهبری را ترجیح می‌دادم، ولی وقتی مجلس به رهبری فردی رأی داد، در برابر رأی اکثریت تسلیم شدم! در هر حال مسئله رهبری آقای خامنه‌ای به رأی گذاشته شد و با بیش از دوسوم آرا به تصویب رسید. پس از انتخاب ایشان، بنده دو پیشنهاد کوتاه را خدمتشان عرض کردم. پیشنهاد اولم این بود: حالا که به رهبری انتخاب شده‌اند، ضرورت دارد که در مسائل مهم با علما و مراجعی، چون آیت‌الله گلپایگانی مشورت و تفاهم و نظر آن‌ها را جلب کنید. پیشنهاد دوم من این بود: از فق‌ها و مجتهدین اهل نظر دعوت و یک جلسه شورای فقهی تشکیل بدهند. آنها، چون فرصت مطالعه و تحقیق بیشتری دارند، می‌توانند درباره مسائل فقهی مورد ابتلا کمک‌های بسیار مؤثری بکنند. پیشنهاد آقای جنتی و آقای هاشمی هم این بود که در تصمیم‌گیری‌های مهم، با مجمع تشخیص مصلحت مشورت کنند.»

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت