آیتالله سجادی: وقتی امام(ره) «ولایت فقیه» را مطرح کردند جنجال بهپا شد
آیتالله سجادی از مبارزان انقلاب با بیان اینکه وقتی امام (ره) در نجف بحث ولایت فقیه را مطرح کرد، جنجال بهپا شد، گفت: طرح این موضوع، زمانی بود رخ داد که تفسیر قرآن در حوزهها رسم نبود و اگر کسی تفسیر میگفت میگفتند سواد ندارد.
خبرگزاری فارس: در سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) برنامه تلویزیونی «بنیانگذار» در گفتگو با برخی بزرگان انقلاب به بازخوانی فراز و نشیبهای انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی و نقش محوری رهبری انقلاب اسلامی پرداخته است.
آنچه پیش رو دارید متن کامل گفتگو با آیت الله سیّد محمّد سجّادی است:
*سلام عرض میکنم و خیلی خوش آمدید.
علیکم السلام و رحمه الله و برکاته. ان شاالله موفق و موید باشید.
*خوبید ان شاالله؟
خدا را شکر. الحمدالله.
*از اینجا شروع کنیم که به عنوان کسی که از دوران قبل از انقلاب محضر امام (ره) را درک کردید و در نجف بیشتر در خدمت ایشان بودید، شاید برای خیلیها سوال باشد که اگر نظره ولایت فقیه مطرح نمیشد، اساساً میشد بر رژیم پهلوی پیروز شد و انقلابی را به سرانجام رساند؟
امام «ولایت فقیه» را زمانی مطرح کردند که حتی تفسیر قرآن هم در حوزهها باب نبود
اساساً قرآن کریم و دعوت انبیاء، دعوت به توحید بوده است. سراسر دعوت انبیاء را در قرآن، همه را به اطاعت و عبادت خدا میخوانند؛ لذا در سیره امام (ره) که میبینید مخصوصاً در نجف که با ایشان حشر و نشر داشتیم، ایشان به التزاماتی که داشتند، مثلاً در نماز تمام نوافل را میخواندند و مقید بودند در شبانهروز ۵۰ رکعت نماز را بخوانند تا به مبحث ولایت فقیه رسیدند و این مبحث که مطرح شد، خیلی جنجال به پا شد. مطرح کردن این مسائل و حتی بالاتر از این، در یک زمانی تفسیر قرآن در حوزهها رسم نبود و اگر کسی تفسیر میگفت - نعوذبالله - میگفتند سواد ندارد. یعنی چنین جو وحشتناک ظلمانی در حد حوزهها بود. خود قرآن هم محجور بود...
*فکر میکنم بحث ولایت فقیه در همان مقطع مطرح شد.
بله.
*برخورد بقیه افرادی که در حوزه بودند چطور بود؟ اینکه میگویید جنجالی به پا شد چطور...
بله. خب بالاخره یک عدهای خیلی رد میکردند، فریاد میکردند و یک چیز غیرمتعارف و غیرخلاف شرع میدانستند. مبانیشان هم خلاف بود، اما مبنای حضرت امام (ره) در این قصه، مبنای قرآنی است. ما نماز جمعه نداشتیم؛ اینکه الان هزار و خردهای منطقه نماز جمعه برگزار میشود این اقامه دین است. هدف این بود که صحبت از ولایت فقیه که میشود، آنچه دعوت انبیاء و مرسلین و قرآن برای اقامه دین است، این هدف را امام (ره) دنبال میکرد. منتهی با زبان خود و با اخلاصی که داشتند، با جهاد این هدف را دنبال میکردند.
حالا این مقوله و این طور حرف زدن یک مقابلههای داخلی دارد و خارجیها هم نمیپسندند؛ در یک کشوری که یک نفر مثل آل سعود باشد و بحرین را بخواهند بدهد، بگویند نفت را بدهید میدهد، هرچه میگویند فرمانبر است، نمیخواهند گروهی بیایند که به آنها گوش نمیدهند.
*عکس العمل امام (ره) در مقابل این مخالفتهای درونی به خصوص درون حوزه چه بود؟
یک سبک امام (ره) سکوت بود. حلم و کرم ایشان در این موضوع خیلی بالا بود. به زبان حال میگفت لکم دینکم و لی دین؛ یک زمانی اتفاقی در نجف افتاد که برخی از دوستان چیزی گفته بودند، من به امام (ره) گفتم ایشان گفتند همه رفقا آمدهاند. روحانیون مبارز خارج کشور را جمع کرده بودند، به یاد دارم در آن جلسه گفتند انقلاب ما و هدف ما پیاده کردن همین احکام در رساله است. میخواهیم اینها را پیاده کنیم پس باید خود ما التزام به اینها داشته باشیم. آقای دعائی، آقای روحانی، آقای فردوسی، محتشمی و دیگران حدود ۳۰-۲۰ نفر بودند.
*در جایی گفته بودید از سختیهای دوره مبارزه ما در نجف این بود که حتی انگ کمونیست بودن به ما میزدند.
عدهای در نجف برای تخریب و زدن امام ماموریت داشتند
بله. بالاخره عدهای ماموریت برای زدن امام (ره) داشتند، از طرف سفارت در نجف و ساواک ماموریت داشتند که هر کاری میخواستند میکردند. همه چیز آقا روحالله حلال بود؛ عجیب این بود که امام (ره) در طول این مدت نه کلامی، نه عکسالعمل خارجی، هیچی نداشتند؛ ایشان سکوت میکردند و حتی شاید شهریهای که آقا مصطفی میگرفت، مخالفین او هم میگرفتند. طلبههایی که مخالف بودند همان شهریهای که امام به پسر خودش میداد به طلبههای دیگر هم میداد.
هیچ تغییری در شهریهای ایجاد نمیکرد یعنی هیچ امتیازی بین کسانی که با امام (ره) بودند یا نبودند در این امور شهریه وجود نداشت.
*یک اصلاحی شکل گرفت، یک روش اصلاحی برای نهضت روحانیت شیعه شد. این چه اثری گذاشت؟
اگر بخواهیم آثار و برکات این را بگوئیم، به تعبیر قرآن «ان تعدوا نعمه الله لاتحصوها» این نعمت حضرت امام (ره) و نعمت این نهضت قابل احصاء نیست. سه کلمه «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» دو هزار سال ایران بود و یک ایرانی انتخاب و اختیار نداشت؛ این امر واضحی بود. واقعاً امام (ره) یک جامعه مرده عقب افتاده و فرسوده را با نفس روح اللهی خود زنده و بیدار کرد.
اگر انسان بنشیند و تحولات و ترقیات و برکاتی را که برای جامعه ما و برای بلاد و شهرهای ما، در آبادانی شهرها، در تمام این امور آمار مشخص کند، «ان تعدوا نعمه الله لاتحصوها». از جهت داخلی و بین المللی شاهد هستید. آمریکا و اروپا و عربهایی که با آنها متحد هستند در این ۴۰ سال، آنها نمیخواهند یک روز ما باشیم؛ اینها شوخی نیست. دو هزار سال در ایران بودند و مجلسی نداشتیم. یک مجلس فرمایشی داشتیم که به فرمان شاه عمل میکرد.
*یک جایی از شما میخواندم درباره نقطه نظرهای استثنائی امام (ره) در دوران مبارزه؛ مثلاً حساسیت و پافشاری که روی قضیه فلسطین داشتند، یا نظری که درباره منافقین داشتند؛ مجاهدین پیش امام (ره) صحبت میکردند و امام (ره) خیلی خوب خط و ربط آنها را تشخیص میدادند و حتی از شما خواندم خیلی از علما اینها را تائید میکردند.
بله. آنها نامه نوشته بودند که «انهم فتیه آمنوا بربهم...» و تقاضا کرده بودند از امام که اینها را بپذیرند، ولی امام (ره) واقعاً غیر آن جهاتی که بیان کردم «ینظر بنورالله» بود. با نور خدا حرکت میکرد و در این جور موارد خدا نوری به ایشان عطا میکرد. یک نفر از اینها نزد امام (ره) آمد و نهج البلاغه خواند و وقتی نهج البلاغه خواند من شک کردم و بعد فهمیدم باطن اینها این چیزها نیست و بعداً خودشان هم اعلام کردند.
*یا مطلب دیگری گفته بودید سر آن هواپیمایی که ربوده بودند ...
بله. به بغداد آمدند و هر چه کردند که امام حرفی یا اقدامی کنند، نکردند.
*اگر یک نگاهی بخواهیم بکنیم بحرانهای مختلفی را طی کردیم و خیلیها معتقد هستند عمود خیمه نظامف همین رهبری بود که توانستیم این بحرانها را با هدایت ایشان پشت سر بگذاریم.
بله؛ سیاستگذاری بنیانگذار جمهوری اسلامی که آنطور وارد میشوند، بعد انتخابات میگذارند، قانون اساسی درست میکنند، پایههایی بود که امام (ره) درست کرد. پایهها را خیلی محکم، قانونی، بینالمللی و مردمی گذاشت که هیچ کسی در هیچ جایش سوال نمیتواند بکند. محور تمام این مقاومتها و نهضتها رهبری است که الحمدالله بهترین رهبر و فرزند علمی، سیاسی، عرفانی و نورانی امام (ره)، حضرت امام خامنهای که انتخاب شدند، ایشان حقاً و انصافاً پرچم امام (ره) را محکم هم در سطح داخلی و هم سطح بینالمللی با آرمانهای اسلامی ایشان نگه داشتهاند.
امام صادق (ع) درباره حضرت ابوالفضل میفرمایند: «کان عمی العباس نافذ البصیره؛ خیلی بصیرت خوبی داشت و واقعیات را خوب میدید». حالا حضرت آقا هم همین صفت حضرت ابوالفضل (ع) را دارد که بصیرت زیادی دارد؛ مخصوصاً در شناخت دشمن و مواضعی که با کفار و آمریکا و اروپائیها دارند، میفهمیم ممکن است یک چیزی را ایشان میبیند ممکن است ما دو سال بعد ببینیم. این نهضت را توانسته اند تا اینجا نگه دارند.
*چه مثالهایی میتوانید بیان کنید برای عبور از بحرانها و پیچهای تاریخی، چه در دوران حضرت امام (ره) و چه در دوران رهبر معظم انقلاب؟
در دوران حضرت امام (ره) که همه بحران بود. یعنی ما یکی دو بحران نداشتیم، همین طور بحران بنی صدر، بحران کردستان، بحران سیستان و هر چه جمع میکردید، بحران دیگری خلق میشد. بحران نهضت آزادی، جبهه ملی، شهادت آیتالله بهشتی و همراهان ایشان در یکجا، اینها شوخی نیست. امام (ره) با آن توانی که داشتند ... خدا هم یاری میکرد. نصرت خدا را در این نهضت در گوشه به گوشه میبینید. جبهه را الان گاهی نشان میدهد ببینید که با چه شرایطی رزمندگان در این جبهه میجنگیدند. آن وقت یاری خداوند را در میفهمید. ما که اینجا نشسته ایم... الان هم مدافعان حرم و این بندگان صالح خداوند که شهید سلیمانی فرمانده آنان بود، چه کار کردند؟ والا نه مدافع حرم که مدافع حریم و ناموس کشور و همه مردم هستند. انجا به نام مدافع حرم میگویند در واقع مدافع همه چیز ایران و منطقه هستند.
*شما این را تاثیر حکومت اسلامی و ولایت فقیه میدانید؟
بله. یک خصوصیت این پایه و اساس و ولایت فقیه این است که آنها نمیتوانند خیلی در آن نفوذ کنند. واقعاً میبینیم که خدا آقا را یاری میکند؛ «لقد نصرکم الله فی مواطن کثیره» را داریم میبینیم. در همین بحث کرونا تمام دنیا به زانو درآمده است، ولی ایران با ایمان و اخلاص و حرکات با ایمان و جهادی که انجام میگیرد، تحت اشراف، ولی فقیه این کارها انجام میشود. اینها در هیچ نظامی غیر از نظام فقاهتی که برگرفته از قرآن و سنت نبوی است... این برکات برای این است.
*برخی میگویند اگر، ولی فقیه و رهبری را هم نداشتیم، میتوانستیم این بحرانها را با اتکا به مردم پیش ببریم.
نه، مردم آنطور که با امام (ره) و انقلاب بیعت کردند، با کس دیگری اینجور کنار نمیآمدند. یقیناً موجب تشتت و تضارب آرا و درگیریهای خارجی و منطقهای میشد و یقیناً ایران چند تکه میشد. حالا مقام معظم رهبری به وظیفه خدایی خود عمل میکند و ما باید یاری کنیم. ایشان گاهی مطالبی را بیان میکند، ولی فقط گاهی پخش و چاپ میشود و هی گفته میشود.
من به دوستان گفته ام ایشان سالی را به نام جهش تولید نامگذاری میکند. متاسفانه گاهی میبینیم اینطور عمل نمیشود. الان در باب کرونا همه وارد شدند و متحد هستند و واقعاً هم نتیجهبخش بود، در بقیه امور هم همینطور باشد. اگر مثل کرونا، کل نظام اعم از رهبری، دولت، دکتر، مهندس و همه با هم متحد شوند، میتوانند یک کاری کنند. مفاسد اقتصادی، فحشا و منکرات همانطور که کرونا را جدی گرفتیم، اینها را هم جدی بگیریم.
در این گام دوم که آقا سفارش میکنند و اخیراً سفارشی به دانشجویان داشتند که یکی نباید انفعالی با مسائل برخورد کنیم، خیلی جدی و جهادی برخورد شود. مورد دیگر هم این که از انحراف بترسیم که ما را از مسیری که داریم منحرف نکنند. هم انحراف نکنیم و هم منفعلانه برخورد نکنیم. باید همیشه جهادی با کل مسائل برخورد کنیم. باید به کلمات این رهبر و آقا که اینطور با بصیرت است، عمل کنیم و ایشان یک عقیده خوبی دارد و قرآنی هم هست. من دیدم خیلی مسائل ایشان قرآنی است. یک نمونه این که میفرماید به داخل تکیه کنید.
*یکی از بحرانهایی که زمان حضرت امام (ره) داشتیم بحث قائم مقامی رهبری بود که اتفاق افتاد.
بله، آنهم به آن شکل شد.
*امام (ره) چطور این قضیه را مدیریت کردند؟
برای امام (ره) اسلام و مردم خیلی مهم بود. حکومت جمهوری اسلامی و نظام را دوست داشتند بماند. در آن جریان احساس کردند اگر این قصه حل نشود انحراف بزرگی در اصل جمهوری اسلامی پیش میآید. بخاطر همان گروه مهدی هاشمی امام (ره) احساس خطر کردند، چند بار اعلام خطر کردند و بعد دیدند اتفاقی نمیافتد و مجبور شدند علی رغم میل نفسی و دلی خودشان، این کار را انجام دهند و آن چیزی را که دوست دارند فدای اسلام شود و این کار را کردند.
*برای شماها که به امام (ره) نزدیک بودید این مسئله شوکآور نبود؟
بله. برای همه شوک آور بود، حتی برای سپاه و نیروهای نظامی تعجبآور بود، اما امام (ره) این کار را کردند.
*شما هم با آقای منتظری برای صحبت میرفتید؟
نه. کسانی میرفتند و میآمدند.
*اول به نوعی توصیه کردند اصلاح کنند و اصلاح نشد.
بله. تقاضایی داشتند و ایشان هم گوش نکردند و امام (ره) مجبور شدند این کار را کنند.
*درباره قاطعیت صحبت کردید، چه نمونههایی میتوان درباره قاطعیت مقام معظم رهبری زد که جا پای امام (ره) گذاشتند؟
ایشان هم در مسائلی که بحرانآفرین است، مانند قضیه سال گذشته که ریختند و شهرها را بهم زدند.
*برای بنزین
بله. کل کشور به آتش کشیده میشد، کل امنیت کشور از بین میرفت اگر رهبری وارد نمیشدند، به بهانه بنزین کل کشور را به هم میریختند و بعد ناامنی میشد و بنابراین امنیت کشور شوخی ندارد.
ایشان هم با جدیت و صلابت به عهده گرفت و گفت من با نظریه سران قوا موافق هستم و قائله را جمع کردند. معلوم بود فتنه میشود. پیدا بود یک چیز برنامه ریزی شده سراسری بود که از خارج و منافقین عمل میکردند. چقدر خارجیها به به و چه چه گفتند و خوشحال شدند؛ این فتنه کمی نبود.
*یک چیزی که قبلا بیان کردید میگفتید تفاوت عمده حضرت امام با اکثر علمای دوره غیبت، در مردود شمردن اندیشه جدایی دین از سیاست بود.
بله. حتی امام (ره) در وصیتنامهشان هم بیان کردند. از قم که امام (ره) صحبتهایی میکردند تا در نجف، این یک چیزی بود که مجموعه علما و فقها از دخول در این امور پرهیز میکردند و این را صحیح نمیدانستند.
*هنوز هم چنین چیزی را داریم؟
بله. الان هم هستند، ولی خیلیها جرات نمیکنند بیان کنن، اما هستند که عقیده بر این دارند که باید در این امور سیاسی دخالت نکرد، ولی امام (ره) این ضرورت را هم از گفتار امام (ره) و هم از رفتار ایشان و هم جهاد ایشان میتوان فهمید. پیغمبر خدا الگو است؛ اگر ایشان را بخواهیم الگو قرار دهیم با این الگو و شاخص و با سیره امیرالمومنین (ع) میبینیم سیره امام (ره) به کدام بیشتر نزدیک است؟ مثلا سیره امام (ره) در مواجهه با کفار به رسول خدا (ص) نزدیک است یا آنهایی که میگویند نه، باید بنشینیم و حالا فلسطین را هم ببرند؟...
امام (ره) در درسشان میگفتند روایت است که «الفقهاء حصون الاسلام» فقها حصن اسلام و دیوار دین هستند. این دیوار را کسی ببرد میگوییم برد، آن یکی دیوار هم یکی ببرد پس کجا حفظ اسلام میشود؟ حصن الاسلام یعنی اسلام را حفظ کند. یعنی موقعی که میبینید اصل اسلام و مسلمین در خطر هستند هیچ عملی انجام ندهید و بگوئید در سیاست دخالت نمیکنیم، این خواسته هم کفار و هم منافقین و هم کسانی است که میخواهند ثروت همه کشورها را غارت کنند. منتهی آرزوی خود را دست مییابند.
سیره امام (ره) سیره رسول الله است، سیره امیرالمومنین (ع) است، منتهی سخت است. از روزی که امام (ره) علیه کاپیتالیسیون صحبت کرد جان او در خطر بود؛ یعنی کسی شکی نداشت که امام (ره) را میبرند که اعدام کنند؛ حالا اسبابی جور شد و علما جمع شدند و از این اعدام جلوگیری کردند. این جهاد شوخی نبود که ایشان شروع کردند. در تمام طول نهضت، همیشه ایشان خط مقدم بود. ملاحظه کنید از روزی که شروع میکند تا ترکیه تبعید میشود تا ایشان را نجف میآورند، در خط مقدم این جبهه بوده و بارها آنجا تهدید به ترور شده است. ایشان میگفتند بهتر! صدای مظلوم به گوش من نمیرسد. میخواهند من را ترور کنند مشکلی نیست. هیچ وقت هم از این چیزها نه میترسید و نه به این موارد فکر میکرد.
*در جایی هم گفته بودید قائله ترور در عراق و در نجف طراحی میکردند.
بله. میخواستند رفقای امام (ره) را ... که اختلاف بیندازند. ممکن بود ۲۰-۱۰ نفر از دوستان امام (ره) را بگیرند و به عنوان ترور امام (ره) اینها را اعدام کنند. این خیلی سنگین است.
*چطور به امام (ره) منتقل شد؟
بالاخره ارتباطاتی بود و برخیها خبر میدادند. بعثیها هم بسیار شقی بودند یعنی از این کارها بسیار میکردند و امام (ره) ترجیح دادند نجف نمانند.
*بخاطر همین موضوع بود.
یک علتش این بود. بالاخره امام (ره) میگفتند اگر قرار است اینجا صحبت نکنیم جای دیگر میرویم.
*شما با حاج آقا مصطفی و حاج احمد آقا رابطه خیلی نزدیکی داشتید. رابطه امام (ره) با این دو بزرگوار چگونه تعریف میشد؟ چون همان زمان و الان هم میگفتند آقازادهها در بیوت مراجع نقش ویژهای دارند. امام (ره) در تصمیم سازیها چطور برخورد میکرد؟
آنچیزی که در نجف ما دیدیم در سیره امام (ره)، این بود که واقعا علاقه داشت. امام (ره) هم به حاج آقا مصطفی و هم به حاج احمد آقا علاقه شدیدی داشت و واقعاً اینها هم با صداقت و باوفا نسبت به امام (ره) بودند، یعنی هیچ وقت ... به قول مقام معظم رهبری در چهلمین سالگرد حاج آقا مصطفی که خدمت ایشان رسیدیم، یکی از ویژگیهای حاج آقا مصطفی این بود که هیچ در ایشان آقازادگی نبود؛ از نظر برخورد، از نظر زندگی، از نظر حرف! برخی متفاوت زندگی میکنند، متفاوت حرف میزنند، در برخی جاها هست. ولی میفرمودند یکی از مشخصههای ایشان این بود که هیچ در ایشان آقازادگی نبود؛ در گفتار، در برخورد، تواضع بسیار بود. تواضع با مردم، با طلاب، با امام (ره) و ... داشتند. اینها به امام (ره) عقیده داشتند. غیر علاقه پدر و پسری، واقعاً به پدر و راه او ایمان داشتند؛ لذا خالصانه خدمت میکردند.
*چقدر احتمال میدادید امام (ره) جمع شما را ترک کند؟
سن ایشان بالا بود و سکته قلبی داشتند، بالاخره امر عادی است.
*در مورد جانشینی ایشان چه فکری میکردید؟
این هم کار خدا بود. همه چیز این انقلاب واقعاً خدایی است. یکی همین مورد است. یک دعایی از امام زمان (ع) است که میفرماید خدایا موقعی که امور ما مشکل میشود، توی دری را باز میکنی که به ذهن هیچ کسی نمیرسد. اینها کار خدا است. در جبهه هم همین طور بوده است؛ خاطرات جبهه را نقل میکنند، میبینیم واقعاً راهها بسته است و خداوند یکهو راهی را باز میکند. این هم یک کار خدایی بود که اتفاق آراء و مباحثات بود و نتیجه یک نتیجه ۱۰۰ درصد لطف خدا بود تا شیرازه کشور و اتحاد مردم و ستون نظام به همین شکلی شود که شد.
*نقش حاج احمد آقا در این موقعیت چه بود؟
ایشان هم نشان داد اولین کسی بود که با این امر بیعت کرد و پای این تا آخر ایستاد. سخنرانیها و برخورد ایشان را ببینید. ایشان یک کلمه تخطی از آرمان امام (ره) و رهبری نکرد.
*خاطرات زیادی با حاج احمد آقا (ره) دارید. برنامهای با هم داشتیم و اشارهای هم کردید حتی برخی به حاج احمد فشار میآوردند.
بله. این هم بود دیگر. ایشان خودشان میگفتند جلساتی میگذاشتند و گاهی ۸-۷ ساعت بود، ولی من در حسینیه درست بالعکس حرف میزدم. یعنی ایشان میگفت اگر من به عنوان فرزند امام (ره) کاری کنم، حرفی بزنم و حرکتی کنم، هم خلاف عقل و هم خلاف شرع است. فتنه میشود و در این صورت ایران افغانستان و عراق میشود.
حاج احمد میگفت اگر من به عنوان فرزند امام (ره) کاری کنم، حرفی بزنم و حرکتی کنم، هم خلاف عقل و هم خلاف شرع است. فتنه میشود و در این صورت ایران افغانستان و عراق میشود.
باید پای این پرچم بایستیم. قرنها علما زحمت کشیدهاند. جهاد کردهاند و زندانها رفتهاند. برای چه ما یک کلمهای بگوئیم که خدای ناکرده به این صدمه بخورد. ایشان گفتند من دو کار برای خدا کردهام. یکی این بود مبلغی که نقد بود ...
*۸ میلیارد تومان.
همان شبانه ایشان به شورای مدیریت تحویل دادند.
*به آیت الله مومن تحویل دادند.
بله. آقای مومن هم دست ایشان را بوسیدند. واقعاً یک کار تاریخی بود که کم هم بیان میشود. یکی از چیزهایی است که معمولاً آقازادهها به این زودی پول را نمیدهند. مثلاً مصرفی برای آن تعریف میکنند، مثلاً مدرسه میسازند، حسینیه میسازند یا کاری میکنند. بقیه علما هم میگویند خب طوری نیست. ایشان این کار را نکرد و این صداقت و حقیقت طرف را میرساند. یکی هم حمایتی است که بنده خدا تا آنچه توان و قدرت و اعتبار داشت، پای قصه ولایت فقیه و آمال و آرزوی امام (ره) خرج کرد.
یک نکته دیگر هم این است که امام (ره) در تاریخ اسلام، حالا آیندهها شاید بیشتر به این پی ببرند که این نهضت روحانیت و حضرت امام (ره) و تاثیر آن در ایران و منطقه، واقعاً یک امر بسیار باشکوه و باعظمتی بود. حالا نظام هم برای ایشان حرمی مرتب کرده است، برخی روی این علامت سوال میگذارند. تعجب میکنیم. این امامی که تمام هستی، ثروت، عزت، مکنت شما ... یک حرمی برای ایشان ساختند که جایگاهی هم برای حکومت است، میخواهند مراسم بگذارند، مراسمهای مختلف بگذارند، رژه بگذارند، جایی برای کسانی شده که از خارج میآیند. این علم عزت اسلام و مسلمین است. نمیدانم چرا عدهای چشم دیدن ندارند. البته کور شود هر کسی نمیتواند ببیند، ولی برای این امام (ره) طلا و نقره مهم نبوده است.
در نجف کمر امام (ره) درد گرفته بود. زیرزمینهای نجف نم دارد. حاج احمد آقا گفتند میخواهیم تخت بگذاریم آقا نمیگذارد. گفت تا امام (ره) درس میگویند تخته بخریم. یک تخته خریدیم و در سردب زیر پتوی امام (ره) پهن کردیم. چنین زندگی داشته است و واقعاً اینچنین بود، نه اینکه میخواست به رخ من و تو بکشد. امام (ره) در این عوالم نبوده است، ولی الان حرم امام (ره) مرکز چندین هزار روح شهید است یعنی آنجا را میتوان مجمع الشهدا و ارواح الشهدا... این چیزی نیست که عدهای نمیتوانند این مسئله را ببینند.
*اگر متناسب با ساده زیستی امام (ره) بود بهتر میشد. میدانم؛ آنهایی هم که اشکال میکنند قصد قربت ندارند، این را یقین بدانید. اهدافی پشت این است و به حال این افراد تاسف میخورم. این را هم بیان کنم که از زمانی که نهضت شروع شده، آستان قدس رضوی در این ۴۰ سال چه رشد خوبی داشته است؟ قابل قیاس با قبل از انقلاب است؟ از نظر توسعه و مکنت قابل قیاس نیست. این برکات نهضت روح الله است. امامزادهها را ببینید، بعد نجف و کربلا را بروید. نجف وضع خوبی نداشت. الحمدالله تمام این حرمها از برکت نهضت امام (ره) آباد و تمیز و مفروش شد.
زیارتی که اربعین راه افتاد را ببینید. مبدا تمام این تحولات نهضت امام (ره) است. این انسانی که بضعه رسول الله است، خود حضرت امام (ره) پاره تن امیرالمومنین است؛ لذا توصیه میکنم نسبت به این امر این حرفها بیان نشود، آنجا بروند و نماز بخوانند. مخصوصاً امام (ره) آخر سوره حشر را دوست دارند. سوره حشر را در حرم بخوانند و دعا کنند، خداوند حاجات اینها را میدهد. همین الان امام (ره) خیلی فعال است؛ قصههای زیادی از کرامت ایشان بیان میشود.
*یکی از مسائلی که مطرح میشود، حفظ روحیه انقلابی است. این روحیه انقلابی چقدر در این ۴۰ سال به صیانت از کشور کمک کرده است؟
بالاخره بر اثر تغییر ... اولاً یک زمانی جوان هستیم و در جوانی یک چیزهایی هست و در آخر عمر و در سن پیری آلودگی به دنیا برای عدهای اثر میکند. نمیتوان گفت اثرگذار نیست. اینکه امیرالمومنین تا آخر عمر خود آنطور زندگی کرده است، پیغمبر خدا حاضر نمیشود زندگی خود را تغییر دهد، به همین دلیل است که آن حال بماند. هر کسی میتواند در زندگی شخصی خود به حداقل قانع باشد آن روحیه میماند والا از آن فراتر برود آن حالت میرود. به طور طبیعی میرود.
*وجه تمایز انقلاب اسلامی با سایر انقلابها همین روحیه انقلابی است؟
بله؛ همین است. الان هم شهید سلیمانی (ره) یک الگوست که در همین زمان است. در همین زمانی که عدهای دنبال اختلاس و کارهای زشت بودند و ثروت زیادی جمع میکنند، این کجا بود؟ پابرهنه در جبهه، نه شب میشناسد و نه روز! دنبال این هدف بود و دنبال حفظ و حمایت از وطن و مردم و از این آرمان. آن گروه همیشه و در همه زمانها هستند. همه زمانها همه ما مورد امتحان خدا هستیم. خدا این را میآورد جلوی ما شهدای حرم را نشان میدهد که در همین زمان که شما اینطور بودید، اینها این طور بودند.
*یک نکته دیگر که انقلاب اسلامی به وجود آورده تاثیر فرامرزی انقلاب اسلامی است که یک نکته را شما اشاره کردید که بیرون از مرزها چه تاثیرات وسیعی گذاشته و حتی در منطقه هندسه منطقه را تغییر داده است.
بله. منطقه برای ایران است. همانطور که آقا مکرر فرمودند آمریکاییها و اروپاییها از این منطقه مجبور هستند که بروند و نمیتوانند بمانند. یعنی این کار خدا است. رعبی که خدا در دل اینها گذاشته و بالاخره کارهای نظامی سپاه، ارتش و رهبری، رعبی که در دل اینها انداخته باعث شده اینها نتوانند بمانند. الان شیر گاو شیرده اینها هم خشک شده است که آل سعود است و چند ماه دیگر بماند پول ندارند بدهند آدمها را بکشند.
*قضیه فلسطین چطور؟
فلسطین هم به تبع است.
*شما بیان کردید امام (ره) درباره فلسطین حساسیتی داشتند که آن زمان شاید خیلیها درک نمیکردند.
آن موقع هم خیلیها در نجف درباره این موضوع مخالفت میکردند.
*انقلاب اسلامی چه تاثیری بر موضوع فلسطین و موضع اسرائیل گذاشت؟
بالاخره اسرائیل ۴۰ سال قبل با اسرائیل الان یکسان نیست. الان یک سمت حزب الله است، یک سمت غزه است و در محاصره ایران قرار دارد. الان در واقع اسرائیل در محاصره امام خامنهای است؛ یعنی اسرائیل در توپخانه حزب الله است. در جنگ ۳۳ روزه هم نشان داد که مقاومت شوخی ندارد، در سوریه هم که داعش با تمام امکاناتی که عربستان، آمریکا و اروپا و همه دادند، ... چه کسی اینها را شکست داد؟ تحولی است که در منطقه آمده است، جهاد و انقلابی است که آمده است. همان زمان «موشه دایان» گفت ایران انقلاب شد، این زلزله دامن اسرائیل را میگیرد؛ او فهمید.
*این همه صحبت کردیم، ولی برخی میگویند نظام اسلامی و مبتنی بر ولایت فقیه هم نبود چنین پیشرفتهایی حاصل میشد. اگر نبود انقلاب این طور جلو میرفت.
نه؛ آن استقلال و آن عزت و عظمتی که در گروی نهضت اسلامی و امام خمینی است، آن سوی قصه را نمیبینند که یا شاهنشاهی بود یا تودهای بودند. نمونه توده ایها در کشورهای شوروی نگاه کنید. چه هنری کردهاند؟ جز آدمکشی و اذیت و آزار مردم هیچ چیزی در آن نیست. هیچ انسانی در نظام کمونیستی کرامت ندارد.
*حاج قاسم سلیمانی در وصیتنامهشان روحانیون و مراجع را خطاب قرار دادند برای پشتیبانی و حمایت از ولایت فقیه و رهبری انقلاب؛ فکر میکنید چرا حاج قاسم این اندازه صریح این مطلب را بیان کردند؟
برای اینکه این ستون است. یک روایت است که به داستان ما هم میخورد؛ میگوید در زمان غیبت کبری خدا یک علمی را برای شما بلند میکند. این روایت عجیب است، متمسک به این علم شوید. این علم یک پرچم که نیست. الان امام خامنهای عَلَم اسلام و شیعه و پرچم قرآن است؛ چنین نمادی است. اگر بخواهیم اسلام باشد، قرآن باشد، ناموس مردم حفظ شود باید این را حفظ کرد که فرماندهی این قوا و این اسلام و این کشتی به دست ایشان باشد. باید این را حفظ کند. هم دعا در خلوتها کند و هم در مجالس حمایت کند و ان شاالله خداوند ایشان را طول عمر دهد و مردم هم به وصیت شهدا عمل میکنند. خب یک عده هم معاند هستند و کاری نمیتوان کرد.
*نکتهای یا مطلبی یا خاطرهای ندارید که جا مانده باشد و بخواهید بیان کنید؟
امیدواریم امام و شهدا عذر تقصیر ما را بپذیرند و ما هم قصور و تقصیر داریم. ما را حلال کنند که نتوانستیم کاری کنیم. مقابل این همه زحمات و این همه جهاد. امیدواریم بتوانیم قدمی در راه آنها برداریم و کاری کنیم که عاقبت ما بخیر شود.
*شما ظاهرا نقش ویژهای سر پسر حاج آقا مصطفی ایفا کردید.
یک چیزی را آیت الله خامنهای میگویند به اسم نفوذ! من عقیده دارم نفوذ دو جور داریم؛ یک نفوذ از عناصری است که به طرف جاسوسان و شبکههای جاسوسی میآیند که آن یک مقوله جدا است. یک مقوله هم به نظر من مورد غفلت قرار گرفته است که نفوذ آدمهایی است که نه انقلاب را قبول دارند، نه امام (ره) را قبول داشتند و نه این نظام را قبول دارند؛ آوردن اینها در بدنه نظام نفوذ است.
کسی که حتی مومن انقلابی عادی باشد، نماز جمعه میرود. شما اگر بخواهید در آموزش و پرورش و در سپاه و ... گزینش کنید، از او سوال میکنید این نماز جمعه میرود یا خیر؛ این دلیل است که میرود. این که علقهای به اسلام است. اینها عرفی است. اما اگر یکباره یکی در بدنه راس نظام بیاید و در مناصبی باشد که تاثیرگذار است، این اصلاً نه امام را قبول دارد، نه جبهه را قبول دارد، نه رزمنده را قبول دارد و نه قبول داشته است. این نفوذ است و خیلی بد است.
امام (ره) در وصیتنامهشان میگویند یک وقت نامحرمان نظام را نگیرند. نامحرمان چه کسانی هستند؟ کسی که ۲۰-۱۰ سال بوده و یک نماز جمعه نرفته است، یک راهپیمایی نرفته است، من او را رئیس مجموعه مهمی از کشور قرار دهیم نفوذی است.
امام (ره) در وصیتنامهشان میگویند یک وقت نامحرمان نظام را نگیرند. نامحرمان چه کسانی هستند؟ کسی که ۲۰-۱۰ سال بوده و یک نماز جمعه نرفته است، یک راهپیمایی نرفته است، من او را رئیس مجموعه مهمی از کشور قرار دهیم نفوذی است. این خطر بیشتر از این است که شبکه جاسوسی یکی را بیاورد؛ یعنی خودمان به خودمان صدمه میزنیم. وصیتنامه امام (ره) نکات قشنگی دارد و یکی همین است. یکی از چیزهایی که باید افرادی که کشورداری میکنند دقت کنند این است کسی که شما را اصلاً قبول ندارد، امام (ره) و انقلاب را قبول ندارد، نباید قدرت سیاسی بدهید. بعد هم ضررها را میبینید. اینها ضرر میزنند و قابل جبران هم نیست.
*خیلی سپاسگزارم.
ان شالله خداوند به شما خیر دهد. نظر من این است که این انقلاب با خدا شروع شده و با جهاد مجاهدین هم تداوم پیدا کرده و ان شاالله به ظهور امام زمان (عج) ختم میشود. روزهای خوبی ان شاالله در آینده است که دعاها مستجاب میشود.
*ان شاالله موفق باشید.
دیدگاه تان را بنویسید