سعدالله زارعی: خطر درگیری‌های طایفه‌ای جدی است

کد خبر: 959996

«کمی دقت به تحولات روز‌های اخیر عراق و لبنان نشان می‌دهد که بروز تهدیدات امنیتی به گونه‌ای که با گسترده‌تر شدن، مهار آن دشوار شود، خیلی جدی است.»

سعدالله زارعی: خطر درگیری‌های طایفه‌ای جدی است

خبرگزاری مهر: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش ضمن اشاره به حوادث اخیر لبنان و عراق نسبت به توطئه‌های دشمنان برای برهم زدن ساختار‌های قانونی این کشور‌ها و ایجاد «خلاء سیاسی» هشدار داده و بر اولویت داشتن مسئله‌ی امنیت تأکید کردند: «به دلسوزانِ این کشورها، مثل عراق، مثل لبنان که درگیر مشکلاتند، از همین جا بگویم اولویّتشان علاج ناامنی است؛ مردمشان هم باید بدانند که [هر چند]مطالباتی دارند و مطالبات به‌حق هم هست، امّا این مطالبات فقط در چارچوب ساختار‌های قانونی، قابل تأمین است. دشمن میخواهد ساختار‌های قانونی را به هم بریزد. وقتی در یک کشوری ساختار‌های قانونی وجود نداشت، خلأ به وجود آمد، هیچ کاری نمیشود کرد، هیچ اقدام مثبتی نمیشود کرد.»

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در یادداشتی به قلم سعدالله زارعی، استاد دانشگاه، کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل منطقه به تحلیل سخنان و مواضع اخیر رهبر انقلاب براساس ابعاد تحولاتِ داخلی عراق و لبنان پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

سخنان روز چهارشنبه هشتم آبان ماه رهبر انقلاب اسلامی در خصوص تحولات لبنان و عراق در مراسم دانش‌آموختگان دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش در عین آنکه با کمترین عبارات و در متن یک بحث دیگر بیان گردید، بازتاب بسیار زیادی در این دو کشور داشت و البته بعضی از آن «بسیار خشنود» شده و بعضی هم از آن «عصبانی» شدند! اما آنچه در سخنان ایشان آمد، برخلاف آنچه مخالفان جمهوری اسلامی بیان کردند، ورود در جبهه‌بندی کنونی داخل لبنان و عراق نبود و کفه ترازویی را به نفع کسی سنگین و یا به ضرر کسی سبک نکرد. آنچه در این سخنرانی بیان شد، دغدغه‌ای بود که توجه به آن برای همه طیف‌های لبنانی و عراقی لازم و راهگشا است.

توجه به «امنیت» به نفع همه است توجه دادن به مقوله‌ی «امنیت» و اینکه سازوکار‌های قانونی مدنظر همگان قرار گیرد چیزی نیست که به ضرر معترضانی باشد که برای مطالبات معیشتی خود به خیابان آمده‌اند. از قضا امنیتی شدن فضا و یا عدم توجه به تهدیدات امنیتی در مرتبه اول جان کسانی را تهدید می‌کند که اجتماعات کنونی را شکل داده‌اند کما اینکه در روز‌های اخیر شاهد بودیم که بر اثر درگیری بین بخش‌هایی از تظاهرات‌کنندگان با بخش‌هایی دیگر از مردم عراق و لبنان ـ و به خصوص عراق ـ تعدادی از دو سوی ماجرا کشته شدند.

«امنیت» مقوله‌ای نیست که برای گروهی پسندیده و برای گروهی دیگر ناپسند باشد کما اینکه به تعلیق درآوردن یک نظام سیاسی پیش از آنکه طرح جایگزین مقبولی برای آن وجود داشته باشد، برای هیچکس نفعی دربرندارد. رهبر معظم انقلاب در این سخنرانی در واقع در نقطه‌ای ایستادند که همه طیف‌های مختلف لبنان و عراق چه آنان که رهبریِ تظاهرات میادین را در دست دارند و چه کسانی که خارج از این دایره قرار می‌گیرند، می‌توانند بایستند. رهبری در این سخنرانی و در مواضع مشابه از امنیت مردم و حاکمیت آنان بر کشور خویش حمایت کردند کما اینکه در جریان تعرضات آمریکا و رژیم صهیونیستی، دولت عربستان و گروه‌های تکفیری به ملت‌ها و کشور‌هایی در منطقه، از استقلال، تمامیت ارضی و جان مردم عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، یمن و افغانستان دفاع کرده بودند، بدون آنکه این نوع حمایت‌ها را بتوان با واژه‌های رایجی که سلطه‌گران را به آن‌ها می‌خوانند، بیان کرد. در طول این دوران، رهنمود‌های رهبری و انذار و تحذیر‌های ایشان توانسته از هزینه‌های جانی و مالی ملت‌ها و دولت‌ها در هنگام بروز بلایا و یا توطئه‌های دشمنان ملت‌ها بکاهند و متقابلاً هزینه‌های دشمنان آنان را به شدت افزایش داده و آن‌ها را وادار به پذیرشِ شکست نمایند.

آنچه در مقوله‌ی امنیت در فرمایشات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای آمد در واقع توجه دادن به خطری فراروی لبنان و عراق بود و این موضوع از یک‌سو بیان‌کننده‌ی فعلیت داشتن خطر ناامنی گسترده در این دو کشور نیست و از سوی دیگر بیانگر خطری است که این دو ملت را تهدید می‌کند و برای عدم تحقق آن باید کاری کرد. زمانی که رهبر معظم انقلاب اسلامی از طریقی به بعضی از دولت‌های دوست در منطقه نسبت به بروز گسترده پدید ناامنی هشدار دوستانه دادند دور نیست. هشداری که به علت عدم توجه مخاطب به ابعاد آن، وقوع یافت و سال‌ها ملت و دولتی را به خود مشغول کرد، از پیشرفت بازداشت و هزینه‌ی زیادی را متوجه آنان ساخت.

خطر درگیری‌های طایفه‌ای جدی است.

اما کمی دقت به تحولات روز‌های اخیر عراق و لبنان نشان می‌دهد که بروز تهدیدات امنیتی به گونه‌ای که با گسترده‌تر شدن، مهار آن دشوار شود، خیلی جدی است. حوادث کربلا که به زخمی شدن تعداد زیادی از مردم از طرف دست‌های پنهانِ طرار و بعضی گروه‌های منحرف و با ظاهر مذهبی منجر شد، یک نمونه است. نمونه‌ی دیگر آن رخداد‌های بصره و العماره است که دست‌های جنایتگر، به سمت تعدادی از نیرو‌های بازگشته از جهادِ پیروز با داعش، دراز شد و فتنه‌گران و دست‌های خارجی حتی به کشتن قناعت نکردند و آنان را زنده زنده سوزاندند! این نشان می‌دهد که هدف فقط کشتن افرادی نیست، بلکه ایجاد درگیری در میان طوایف، طیف‌ها و خانواده‌هاست که اگر خدای نکرده چنین رخدادی گسترش یابد، حاکمیت و هستی مردم را در معرض طوفان فتنه قرار می‌دهد.

جلوگیری از بازتولیدِ سیاست‌های استعماری

تأکید رهبری روی حفظ دولت‌ها و ساختار‌های قانونی در لبنان و سوریه هم از این قرار است. کیست که نداند به اندازه‌ای که نخست‌وزیر عراق به ایران نزدیک است، نخست‌وزیر لبنان از ایران دور بوده است و تأکید رهبری بر پیگیری مطالبات اقتصادی با حفظ دولت‌ها به معنای تحمیل یک حزب یا یک گروه و یا حتی تحمیل یک جریان مذهبی نیست. تجربه ۸ ـ ۷ سال اخیر در کشور‌های عربی شمال آفریقا و غرب آسیا و فقدانِ دستاورد در سقوط دولت‌ها و انحراف در خواسته‌های مردم و فراهم شدن زمینه برای بازتولیدِ سیاست‌های استعماری بیگانه و تداوم ناامنی‌ها و کشتار مردم، آن‌گونه که در لیبی و مصر شاهد آن هستیم، نشان می‌دهد که دغدغه‌ی حفظ ساختارها، دغدغه‌ی جانبدارای از فرد یا حزب خاص نیست بلکه این عین جانبداری از مطالبات مردمی است چرا که اگر دولتی نباشد راهی برای تحقق این مطالبات وجود ندارد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

فروش اسکوربرد ورزشی

قرص لاغری پلاتین

تازه های سایت