دعوای اصولگرا اصلاح طلب چه زمانی پایان مییابد؟
سیاستمداران چنان با «نگاه جناحی» به همه چیز و همه کس مینگرند که وقتی از سعید حجاریان پرسیدند خب یعنی آقای احمدی نژاد حتی یک کار مثبت نکرده، برگشت و گفت: کارهای مثبتش مثل دندانهای سفید در دهان سگ سیاه مرده است! این است عمق نازیبای جناح گرایی.
سرویس سیاسی فردا: بعضی پدر و مادرها، مدام شاکی اند که چرا بچه هایمان همیشه با هم دعوا دارند. پسرم گیس دخترم را میکشد و دخترم مرتب اسباب بازیهای او را میشکند و ما مدام باید اینها را از هم جدا کنیم و.. روان شناسان پاسخ میدهند که علت اصلی، به خاطر خود والدین است. اگر والدین با هر بار نزاع بچه ها، جانب یکی از طرفین دختر یا پسر را بگیرند یا محکومش کنند، منازعه و رقابت همچنان ادامه دارد. اما اگر به جای تحسین یا تقبیح فرد، رفتارش را تحسین یا محکوم کنند، کم کم منازعه پایان مییابد. به جای محکوم کردن پسرک، گیس کشیدن و آسیب رساندن را محکوم کنند و به جای تحسین شخص، رفتارش را ستایش کنند.
این مثال کوچکی از نزاعهای سیاسی در صحنه کلان اجتماع است. اصلاح طلبان روی کار میآیند و، چون سیاستهای تحسین برانگیز هدفمندی یارانه ها، سهمیه بندی بنزین، مسکن مهر، توسعه تولید و صادرات و.. دریاچه مصنوعی در تهران، متروکشی و اتوبان کشی و بوستان سازی گسترده و.. را جناح مقابل انجام داده، همه را به زمین میزنند و به جای تحسین کار مثبت و تداومش، کل آن را نفی و رد میکنند. برعکس اصولگرایان روی کار میآیند و، چون تشکیل NGOهای مدنی مثلا برای پاکسازی محیط زیست از زباله، سهل گیری فرهنگی و.. را به وجه مفید بکشانند، فورا با برچسبهای سیاسی و.. نفس کار و اساس آن را رد و نفی میکنند. سیاستمداران چنان با «نگاه جناحی» به همه چیز و همه کس مینگرند که وقتی از سعید حجاریان پرسیدند خب یعنی آقای احمدی نژاد حتی یک کار مثبت نکرده، برگشت و گفت: کارهای مثبتش مثل دندانهای سفید در دهان سگ سیاه مرده است! این است عمق نازیبای جناح گرایی.
به تقلید از نخبگان، جامعه نیز برای قضاوت و ارزیابی همین روند را پی میگیرد. به جای تفکیک نقاط مثبت و منفی، به جای دیدن کارنامه ها، یک شخص را در حد هیولا سیاه میکنیم و یک شخص را، چون هم جناح ماست، همچون یک قدیس بر طاقچه مینشانیم و بر همه خطاهایش چشم میپوشیم. تا زمانی که این روند ادامه داشته باشد، به جای جامعه و حاکمیت منسجم و پیشرفته و شاد و مرفه، یک جامعه و حاکمیت در حال نزاع دائمی و رقابت منفی خواهیم داشت. به جای پیگیری سیاستهای مثبت دولتها و مدیران شایسته قبلی، تخریب و تضعیف خواهیم کرد هم آنها را هم خودمان را هم کشورمان را. به جای منافع ملی، منافع فردی و گروهی را ترجیح خواهیم داد. اما برای اینکه نخبگان و جامعه ما به این بلوغ فکری و سیاسی برسند، چند اشتباه دیگر خواهیم کرد؟ چند مرتبه دیگر به جای کارنامهها و عملکردها، به چهرهها و لیستها و جناحها و وعدهها رای خواهیم داد؟! چند تجربه تلخ دیگر بر کشور تحمیل خواهیم کرد؟
دیدگاه تان را بنویسید