اینجا گناوه نیست آقای رییس جمهور!
کسی که اندکی آشنایی با ادبیات توسعه داشته باشد میداند که تسری دادن سرمایههای نمادین، اجتماعی و اقتصادی به یکدیگر مهمترین چالش توسعه است. اینکه سرمایه گذار خارجی مردد به چشم خود ببیند رئیس جمهور قدرتمندترین کشور منطقه، از توسعه بندری به زعم خود او کوچک حمایت میکند، بخش مهمی از تردیدهای سیاسی او را منتفی میکند.
پایگاه خبری فردا؛ محسن اکبرزاده عضو هیات علمی دانشگاه آزاد:
جمعیت از طلوع آفتاب منتظر است. متراکم و شاید امیدوار. بعد از ساعتها بدقولی که هیچکس فکر نمیکند به خاطرش باید عذرخواهی کند، مردی پشت تریبون میایستد که رای اول آنها در سال نود و شش بوده است. آنها همت کرده اند و بی هیچ بودجه دولتی، کاری را آغاز کرده اند که مشتاقانه انتظار دارند در صدای آن مرد بازتاب یابد. احیای بندرتاریخی کُنگ به عنوان مهمترین مرکز دریانوردی تاریخ خلیج فارس. رئیس جمهور محبوب شروع میکند به نام بردن از مناطق و شهرها.
یکی یکی جلو میرود و بعد از بندری کوچک میگوید به نام گناوه! و تمام. اما مساله به همین سادگی است؟ آیا باید مساله را به همین که اشتباهی لفظی شده و یا رئیس جمهور این مردم اطلاعات جغرافیایی کافی ندارد فروکاست؟ آیا تقصیر به عهده مشاورین و مسئولین است که سیاههای از نامها را در اختیار ایشان قرار نداده اند؟ یا کشمکشی سیاسی بوده از همان جنسی که دختربچه کُنگی مراسم استقبال را وادار میکند تا خود را بندر لنگهای معرفی کند و بعد از چندین بار استنکاف، با اکراه مجبور میشود. هیچ کدام از اینها تازگی ندارد. بخش ناامید کننده، اما اینجاست که در بقیه سخنرانیهای این سفر که میشد به بهانههای مختلف این خطا را جبران کرد نیز هیچ اتفاق تازهای نمیافتد. اما میتوان سوال کرد که این همه حساسیت بر سر چیست؟
نامی به خطا برده شده، زمین که به آسمان نیامده است!
کسی که اندکی آشنایی با ادبیات توسعه داشته باشد میداند که تسری دادن سرمایههای نمادین، اجتماعی و اقتصادی به یکدیگر مهمترین چالش توسعه است. اینکه سرمایه گذار خارجی مردد به چشم خود ببیند رئیس جمهور قدرتمندترین کشور منطقه، از توسعه بندری به زعم خود او کوچک حمایت میکند، بخش مهمی از تردیدهای سیاسی او را منتفی میکند. همان چند جمله کوتاه درباره این بندر میتواند سرآغاز کلیپهایی باشد که در ارائه طرحهای سرمایه گذاری در جلسات کاری مختلف، مخالفان را از سنگ اندازی پرهیز میدهد. این کاریزمای شخصی شما نیست جناب رئیس جمهور! این سرمایه نمادین مقام ریاست جمهوری است که بر سرمایه اجتماعی مردم سالاری دینی تکیه کرده است که خود تکیه بر سرمایه خونهایی دارد که این نظام ثمره آن دانسته میشود. متاسفانه شما و تیم شما بر خلاف آنچه ادعا میشود هرچقدر که با پول سر و کار داشته اند، با سرمایه گذاری و توسعه بیگانه اند. وگرنه به شما توضیح میدانند که نباید فرصت سفر به یک استان نسبتاً محروم را به جای خرج توسعه کردن، هزینه کشمکشهای سیاسی بکنید. قطعاً وقتی مسئولی را برای قیچی زدن دعوت میکنند مساله شان توان و مهارت او در هم آوردن لبههای قیچی نیست! مساله برد تبلیغاتی و رسانهای مساله در راستای توسعه است. اما آنچه از سفر شما به بندرعباس ترند اول خبرگزاریهای داخلی و خارجی است، نه کامیابیها و زمینههای توسعه در این استان و نه حتی برنامه نظامی و موشکی در نظام در خلیج فارس، بلکه مساله قاچاق است! شما بی توجه به ماهیت تحلیل گفتمانی اخبار سفر خود، نام هرمزگان را به قاچاق گره زده اید! و چه چیزی میتواند برای توسعه یک منطقه فاجعه بارتر از این باشد که به قانون شکنی خوانده شود! به عبارتی شما در حرکتی معکوس، میان زنجیره سرمایههای نمادین، اجتماعی و مادی این مردم گسستهایی زیان بار ایجاد کرده اید که بعد از دو روز به خوبی در گفتگوهای طرفین خارجی پشت میزهای مذاکره شنیده میشود. بگذارید برای شما مثالی بزنم. سالها پیش به لنج سازان کنگی سفارشی خارق العاده داده شد که در تمام منطقه از عهده کسی بر نمی آمد. بزرگترین سازه چوبی تمام منطقه که سه ماه پیش به آب انداخته شد. این سفارش سالهایی پیشتر از آنکه دانش لنج سازی کُنگ به ثبت جهانی یونسکو برسد، قرارداد شده بود. این یعنی دیگران بهتر از ما، داشتههای ما را میشناسند. کاش میدانستید که بزرگترین صادرات مهندسی کشور، از این بندری که نامش گناوه نیست انجام شده است. کاش این سفر را نمیآمدید جناب رئیس جمهور. شما کارزار توسعه را برای ما سختتر کردید. کاش ما را مثل قبل فراموش کرده بودید.
دیدگاه تان را بنویسید