متهم دادگاه «میکونوس»: شکنجه روحی شدیدی در زندان‌های آلمان شدم

کد خبر: 920050

متهم دادگاه میکونوس با طرح این موضوع که بی‌گناه بوده و او برای آلمانی‌ها یک سیبل بوده که آن‌ها به اهدافشان در رابطه با پرونده "میکونوس" دست پیدا کنند، تصریح کرد: در طول ۱۵ سالی که در زندان‌های آلمان بودم آن‌ها حتی یک تو گوشی نیز به من نزدند. مورد شکنجه جسمی قرار نگرفتم، ولی شکنجه روحی شدیدی شدم.

متهم دادگاه «میکونوس»: شکنجه روحی شدیدی در زندان‌های آلمان شدم

خبرگزاری ایسنا: کاظم دارابی، متهم دادگاه "میکونوس" صبح امروز (دوشنبه) در نشست مطبوعاتی رونمایی از کتاب " نقاشی قهوه خانه" که در برگیرنده خاطرات وی از دادگاه "میکونوس" و پانزده سال محبوس بودن وی در زندان‌های آلمان است، در سخنانی اظهار کرد: من حدود ۱۵ سال در زندان بودم که از این ۱۵ سال، پنج سال آن را در انفرادی بودم. در یک سال اول زندان در موقعیت بسیار بدی قرار داشتم چنان که حدود ۱۶ الی ۱۷ کیلوگرم وزنم کم شد.

وی با بیان اینکه من تنها ایرانی بودم که در ارتباط با ماجرای "میکونوس" متهم شدم، ادامه داد: در آن زمان قوه قضائیه آلمان تمام جراید و مطبوعات آن کشور و حکام این کشور اروپایی سعی می‌کردند تمام کاسه و کوزه‌های خرد شده این ماجرا را سر من بزنند و به واقع برای‌شان مهم نبود که واقعیت چیز دیگری است. به این موضوع توجه نداشتند که من در این کشور درس خوانده بودم و زن و بچه داشتم و کار می‌کردم برایشان مهم نبود آنچه که مطرح می‌شود واقعیت دارد یا نه. مهم این بود که من را متهم کنند. آن‌ها می‌خواستند من ایرانی را متهم کنند و در این ارتباط از شواهد ساخته و ناساخته استفاده کردند تا با محکوم کردن من به ایران فشار بیاورند.

دارابی با بیان اینکه درواقع در آن ماجرا من برای آلمانی‌ها یک سیبلی بودم که آن‌ها به اهدافشان برسند، ادامه داد: در این ماجرا علاوه بر آلمانی‌ها معارضان ایرانی از جمله سلطنت طلب‌ها، مجاهدین خلق، منافقین و بنی صدر همه در این چارچوب تلاش کردند که به هر وسیله‌ای که شده است من محکوم شوم. با توجه به اینکه من در راهپیمایی روز "قدس " و یا در "۲۲ بهمن" در آلمان شرکت می‌کردم، در ماه محرم و ماه مبارک رمضان در مراسمات حضور داشتم و درواقع به مسجد رفت و آمد داشتم، می‌خواستند بگویند، چون این آدم این جوری است پس یک چهره مذهبی خشک چماق به دست است.

دارابی در بخش دیگری از صحبت خود در این نشست مطبوعاتی که با حضور محسن کاظمی، نویسنده این کتاب و همچنین عبدالحمید قره‌داغی، مدیرعامل انتشارات سوره مهر برگزار شده بود، ادامه داد: آلمانی‌ها قبل از اینکه حکم صادر شود من را محکوم کردند. آن‌ها من را به عنوان فردی از سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و حزب‌الله می‌دانستند و بر اساس شواهد خود ساخته خود من را پیش از برگزاری دادگاه محکوم کردند و بر اساس این شواهد برای خود مسجل کرده بودند که من محکوم هستم. در حالی که هنوز دادگاه برگزار نشده بود و حکمی نیز صادر نشده بود و من نیز دفاعیات خود را ارائه نکرده بودم.

وی با بیان اینکه به نظرم آلمانی‌ها در ارتباط با این موضوع به هدفی که می‌خواستند رسیدند، ادامه داد: اگر افرادی می‌خواهند بدانند که حقیقت این ماجرا چیست؟ حتماً باید این کتاب را بخوانند.

دارابی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به اینکه مرحوم آقای رفسنجانی یک بار در یک مصاحبه‌ای گفته بودند که افرادی که عملیات را انجام دادند، افراد خودسر بودند، ادامه داد: من می‌خواهم بگویم که آقای رفسنجانی خیلی درست می‌گویی. افراد خودسر بودند، عراقی، آلمانی، افغانی، کرد، ولی ثابت نشد که من در این عملیات دست داشته‌ام. برای خود آلمانی‌ها نیز چنین موضوعی ثابت نشد. ‏

وی با اشاره به مواردی از حکم خود که از سوی دادگاه آلمان منتشر شده است، گفت‌: حکم من آن قدر طولانی بود که آن را به کتاب تبدیل کرده‌اند. شما صفحه ۱۹۷ این کتاب را باز کنید می‌بینید که رئیس دادگاه نوشته است"بعد از کلی تحقیقات و سند‌هایی که پیدا کردیم ما نتوانستیم ثابت کنیم که آقای دارابی پلانر این عملیات است"، اما طبق این شواهد به این امر می‌رسیم که این گونه است و او متهم است.

متهم دادگاه میکونوس که در سال ۸۶ بعد از پانزده سال زندان به ایران باز گشت، ادامه داد: من پنج سال در سلول انفرادی بودم. کدام روزنامه نگار ایرانی این موضوع را پیگیری کرد که آن‌ها (آلمانی‌ها) خلاف حقوق بشر عمل کرده‌اند. ما در ایران سازمان حقوق بشر اسلامی داریم. من اکنون یازده سال است که آزاد شده‌ام و پانزده سال نیز در زندان بودم. این سازمان حقوق بشر یک بار به سراغ من نیامد که بپرسد چه اتفاقی برای تو رخ داده است. چه کردی و آیا اتهاماتی که به تو زدند درست است یا نه.

وی با اشاره به وضعیت خانوادگی خود در موقعی که در آلمان در زندان بوده است، اضافه کرد: در حال حاضر دختر ۳۰ ساله من که فلج است در آلمان است و من در هنگامی که در زندان بودم حتی اجازه نداشتم فرزند ۹ ماهه خود را لمس کنم و این نمونه‌ای از شکنجه روحی است که آن‌ها علیه من اعمال می‌کردند.

دارابی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با طرح انتقاداتی به مسئولان کشور و با اشاره به مشکلات اقتصادی و سیاسی که در حال حاضر در ایران وجود دارد، گفت‌: آن‌ها می‌خواستند در جریان این پرونده جمهوری اسلامی را محکوم کنند و من را در این قضیه "سیبل " کردند در حالی که بی گناه بودم. آن‌ها بر اساس شواهد و قرائن خودشان من را پنج سال در انفرادی نگه داشتند و بعد از آن نیز حکم زندان ابد به اضافه ۱۰ سال زندان به من دادند که در مجموع ۳۰ سال بود. این در حالی بود که من در روزی که این اتفاق افتاده بود ۴۰۰ کیلومتر با محل وقوع حادثه فاصله داشتم.

دارابی در پاسخ به این سوال که شما در سخنان خود از برخی از مسئولان جمهوری اسلامی ایران به خاطر عدم پیگیری این موضوع گلایه داشتید از جمله از سازمان حقوق بشر اسلامی، ولی چرا خود در این ۱۱ - ۱۰ سال که از زندان آزاد شده‌اید، سکوت کردید و مصاحبه‌ای انجام ندادید، خاطر نشان کرد: من یک بار با اصرار نادر طالب زاده به برنامه "راز" رفتم و در آنجا بخشی از ماجرا را توضیح دادم، ولی نظر حوزه و همچنین نویسنده کتاب این بود که صحبت چندانی در این زمینه انجام نشود، چرا که این امکان وجود داشت که عده‌ای بخواهند جلوی نشر این کتاب را بگیرند و بگویند ضرورتی ندارد آن ماجرا زنده شود. این در حالی است که هر سال در آلمان در رابطه با این ماجرا مراسم‌هایی برگزار می‌شود و در رسانه‌های آلمانی به این موضوع پرداخته می‌شود.

دارابی در ادامه صحبت‌های خود در این نشست در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری مبنی بر اینکه آیا شما در زمان بازداشت از سوی ایران مورد حمایت کنسولی و حقوقی قرار گرفتید یا نه؟ تصریح کرد: من موقعی که بازداشت شدم با کنسولگری ایران در آلمان تماسی برقرار نکردم، ولی خود این افراد ماجرا را از مطبوعات و جراید شنیده بودند و با توجه به شناخت و ارتباطی که با من داشتند، در آن زمان کنسولگر وقت ایران در برلین به دیدار من آمد و در آن دیدار علاوه بر آقای میرخانی که کنسولگر ایران بودند، یک مترجم و همچنین مسئولان امنیتی آلمان نیز حضور داشتند و بر خلاف قانون هر آنچه که بین من و کنسول مطرح شد را ضبط کردند.

‏وی با بیان اینکه با توجه به اینکه خانم من لبنانی است و خانواده او در آلمان زندگی می‌کنند، در طول بازداشت موضوع من را پیگیری کردند و وکیل گرفتند، در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری مبنی بر اینکه چرا اسم کتاب را "نقاشی قهوه‌خانه" گذاشتید، گفت‌: من در واقع آن دادگاه را به قهوه خانه‌ای تشبیه کردم که در آن افراد حضور دارند و من به عنوان نقال در حال تعریف کردن ماجرا هستم.

دارابی همچنین اعلام کرد که حوزه هنری وعده داده که این کتاب را در اسرع وقت به سه زبان آلمانی، عربی و انگلیسی ترجمه کند.

این متهم دادگاه میکونوس در ادامه این مصاحبه با تشریح بخشی از اتفاقات رخ داده در این دادگاه، در پاسخ به این سوال که چرا شما بعد از آزادی از زندان علیه آلمان و قوه قضائیه این کشور اعلام جرم نکردید و از سازمان‌های بین‌المللی این مساله را پیگیری نکردید، گفت‌: من تنها هستم و به تنهایی نمی‌توانم کاری در این زمینه انجام دهم آن‌ها (آلمانی‌ها) این حکم را به من دادند که نظام را محکوم کنم و این وظیفه نظام جمهوری اسلامی ایران است که این مساله را پیگیری کند.

دارابی با بیان اینکه در دادگاه میکونوس افرادی را به عنوان شاهد آوردند که علیه من صحبت کنند، افزود: یکی از این افراد بنی‌صدر بود. بنی صدر که نگاهش در مورد نظام مشخص است و دوست دارد این نظام سرنگون شود. این فرد را به عنوان شاهد آوردند و حتی صحبت‌های وی در دادگاه را قبول کردند در حالی که دشمنی او با ایران مشخص بود. بنی صدر در این دادگاه یک فردی را به عنوان شاهد معرفی کرد که آن فرد نیز وقتی در دادگاه حاضر شد گفت: من اطلاعاتی را دارم، ولی نمی‌توانم منبع اطلاعاتم را بگویم.

وی با تاکید بر اینکه دادگاه آلمان هیچ دلیل محکمه پسندی علیه من نداشت، ولی چنین حکمی را برای من صادر کرد، در بخش پایانی صحبت‌های خود در این نشست، گفت‌: م. ن. در این کتاب سعی کرده‌ام که دروغ نگویم. یک بنده خدایی بعد از اینکه من آزاد شدم به من گفت که بگو در زندان مورد شکنجه جسمی قرار گرفته‌ای، ولی من زیر بار این حرف نرفتم. من پانزده سال در یک کشور غیر اسلامی زندانی بودم، ولی یک تو گوشی به من نزدند. شکنجه جسمی نشدم، ولی مورد شکنجه روحی شدیدی قرار گرفتم و در واقع به نوعی شکنجه اروپایی شدم.

به گزارش ایسنا، در ادامه این برنامه محسن کاظمی نویسنده این کتاب با ارائه توضیحاتی در ارتباط با چگونگی مصاحبه با دارابی برای تدوین این کتاب و اعتبارسنجی اسنادی که این فرد از دادگاه میکونوس داشت، گفت‌: تدوین و تألیف این کتاب حدود ۱۰ سال به طول انجامید. ما سعی کردیم که در تهیه این کتاب دچار شتاب زدگی نشویم و گروهی از مترجمان نیز برای ترجمه اسناد آلمانی که آقای دارابی از دادگاه خود جمع‌آوری کرده بود، به ما کمک کردند.

کاظمی با بیان اینکه من در ابتدای کار در رابطه با تهیه این کتاب مقداری اکراه داشتم، ولی رفته رفته به کار علاقه‌مند شدم، خاطر نشان کرد: تصور می‌کنم در ارتباط با این موضوع یک روایت غالب شده است، در حالی که می‌توان روایات دیگری نیز از این دادگاه ارائه کرد و اینکه خوانندگان روایت دیگری از این موضوع بشنوند. در این کتاب ما به دنبال اثبات هیچ امری نیستیم، بلکه یک روایت دیگری را از یک موضوع بیان می‌کنیم. می‌خواهیم ذهن‌ها را به این موضوع جذب کنیم که چه اتفاقی افتاده است و چیستی و چرایی این ماجرا چیست؟ و شاید توفیق این کتاب در این باشد که یک چرایی در مورد این قضیه در ذهن مخاطب ایجاد کند تا خواننده از خود بپرسد منشأ اتفاقاتی که در اطراف ما می‌افتد چیست؟

کاظمی با اعتقاد بر اینکه روایت مطرح شده از دادگاه میکونوس در کتاب "نقاشی قهوه خانه" شکستی بر روایت بر تک صدایی است که درباره این ماجرا وجود دارد در مورد سکوت ۱۰ ساله دارابی در این رابطه، گفت‌: ما درخواستمان از آقای دارابی برای سکوت در مورد انتشار این کتاب بود و گرنه ایشان جسته و گریخته روایت‌هایی را از اتفاقاتی که افتاده بود در برخی از مصاحبه‌ها اعلام کرده بودند. ایشان موقعی که آزاد شدند در فرودگاه اعلام کردند که کتابی را در این زمینه منتشر می‌کنند. ایشان از همان زمانی که در زندان بودند تصمیم گرفته بودند که کتاب خاطرات خود را منتشر کنند در همین چارچوب به جمع‌آوری اسناد و مدارک پرداخته بودند و من می‌توانم بگویم اولین منشأ این کتاب خود آقای دارابی است. ایشان بالغ بر چهار هزار و ۹۰۲ برگه سند در اختیار ما قرا ر. دادند ما این اسناد را طبقه بندی کردیم و با کمک تیمی از مترجمان این اسناد را ترجمه و سپس اعتبار سنجی کردیم. روایت‌های مطرح شده در این کتاب همراه با اسناد و مدارک است و همان طور که گفتم در مورد روایت‌ها اعتبار سنجی کردیم.

در ابتدای این نشست نیز عبدالحمید قره‌داغی مدیرعامل انتشارات سوره مهر به ارائه توضیحاتی در مورد روند انتشار این کتاب پرداخت و گفت‌: این کتاب یکی از کتاب‌های مهم حوزه هنری است.

وی ادامه داد: این کتاب حدود ۱۷۰۰ صفحه تایپ شده بود و در ابتدا بحث بر این بود که این کتاب در دو جلد منتشر شود، چرا که مستندات ارزشمندی جمع‌آوری شده بود، ولی در آخر تصمیم گرفته شده که در قالب یک جلد منتشر شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت