مهدوی کنی گفت: پدرم را درآوردی

کد خبر: 914926

ابراهیم فیاض در پاسخ به این سوال انصاف نیوز که قبول دارید که حوزه دچار سکولاریسم شده؟ یعنی در مورد فقه حکومتی کار نمی‌کند؟ گفت:این موضوع ربطی به سکولاریسم ندارد. اگر بحث جدایی دین از سیاست است که آن لاییسیته است.

مهدوی کنی گفت: پدرم را درآوردی

ابراهیم فیاض در پاسخ به این سوال انصاف نیوز که قبول دارید که حوزه دچار سکولاریسم شده؟ یعنی در مورد فقه حکومتی کار نمی‌کند؟ گفت:این موضوع ربطی به سکولاریسم ندارد. اگر بحث جدایی دین از سیاست است که آن لاییسیته است. سکولاریسم کاری به اینکه دین به جامعه بیاید یا نیاید ندارد سکولاریسم می‌گوید محور جامعه علم تجربی است نه علم اسکولاستیک فلسفی قرون وسطی. این منطقی است که به کار می‌رود. انگلیس اینطور است دین را هم در جامعه می‌آورند، جامعه‌ی انگلیس و آمریکا بسیار دینی هستند.

لاییسیته را کشیش‌ها و طلبه‌ها در پاریس شروع کردند و گفتند که اسقف‌ها همه با دربار لویی هم‌دست هستند، ولی ما با مردم هستیم این شد لاییسیته یعنی مردمی شدن که بعد به عرفی شدن تبدیل شد که برای قانون اساسی باید به عرف توجه کرد. جدایی دین از جامعه و فرهنگ و عرف لاییسیته است نه سکولاریسم.

رحیم‌پور اصلا خودش می‌داند چه می‌گوید؟ سکولاریته تبدیل به یک فحش شده است؛ چه کسی گفته که اسلام با سکولاریته مخالف است؟ چه کسی گفته اسلام با لاییسیته مخالف است؟ این حرف‌ها را عقل حکم کرده است.

اسلام هم سکولاریته و هم لاییسیته است فقط یک امر به معروف و نهی از منکر را اضافه می‌کند که دیگر گرفتار مشکلات غرب نشود. مبنای تمام مفاهیم فقهی متاخر ما، اقتصاد است. مبنای مکاسب محرمه اقتصاد است. در این‌گونه موارد شیخ انصاری بحث کرده است. او ولایت فقیه را در بحث بیع (به معنای خرید و فروش) مطرح می‌کند بیعت از بیع می‌آید که طی آن شخص حقی را واگذار می‌کند که کسی رییس جمهور یا رهبر شود و و به او وکالت می‌دهد که کار کند.

یک روز آقای مهدوی کنی من را در مسجد دانشگاه امام صادق دید دادم این‌ها را بخواند عصایش را بلند کرد و گفت: «من حساب تو را می‌رسم من را به هم ریختی با این بحث‌ها، پدر من را درآوردی.» گفتم یک فقیه مثل تو را به هم ریختن کار زیادی است آن هم فقیهی که در حکومت است. بعد گفت: این‌ها از باب مناسبتی نقل شده گفتم نه آقا عمیق‌تر از این حرف‌ها است. سیاست، بیعت است و ماده بیعت هم بیع به معنای خرید و فروش است.

شما برای خرید میوه صیغه نمی‌خوانید و نمی‌گویید من یک کیلو کیوی از تو می‌خرم آیا قبول داری یا نه او هم بگوید قبلتٌ؛ در واقع می‌گویید یک کیلو کیوی بده. این معاطات است. این معاطات هم در ازدواج چه از نوع دائم و چه موقت مطرح است و هم در سیاست.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت