«کیک و ساندیس»؛ دستمایه خنده همراهان تاجزاده

نام این دو فعال سیاسی کنار هم چشمان هر مخاطب سیاسی‌خوانی را تیز می‌کند. تنها نقطه اشتراک این دو صراحت است. زاکانی در سال های متمادی به مقوله فساد از هر نوعی تاخته و سعی در افشاگری علیه جریان معارض نظام داشته است.

تاجزاده نیز سال‌هاست به اظهارات رادیکال و رک‌گویی در نقد یا علیه نهادها و اشخاص نظام معروف است. رسانه‌ها هم این را می دانستند و به همین دلیل پرتعداد حاضر شده بودند و جا هم برای این جمعیت خیلی وسیع نبود.

*تاجزاده و یک بغل کتاب/متلک‌‌پرانی به نمایندگان رسانه‌ها

در این مناظره قرار بود پرونده وقایع 20سال پیش کالبدشکافی شود تا افکار عمومی جواب خیلی از سوال‌ها را در مورد وقایع کوی دانشگاه بگیرد. میزبان این برنامه زاکانی بود اما تاجزاده زودتر از او با یک بغل کتاب با موضوع کوی دانشگاه در محل مناظره حاضر شد. زمانی که داشت را به آشنایی با حاضرین اختصاص داد و از هرکدامشان رسانه ای که از آن آمده بودند را می‌پرسید و برای هرکدامشان و بالاخص نمایندگان رسانه‌های انقلابی متلک‌های مزاح‌گونه می‌انداخت.

*تاجزاده و مشاوران مناظره‌ای‌اش

البته تعدادی از حاضرین را می‌شناخت. سعید شریعتی عضو جبهه منحله مشارکت و محمدجواد روح از روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب هم سلیقه‌های سیاسی تاجزاده از حاضرین برنامه بودند که تاجزاده طبیعتا از آنها سوابقشان را نپرسید.

زاکانی دقایقی بعد از تاجزاده بدون هیچگونه مکتوبه آشکاری پشت میز خود حاضر شد. همه چیز جز برقراری ارتباط تصویری برای پخش زنده توسط تعدادی از رسانه‌ها برای آغاز مناظره مهیا بود.همین مشکل باعث شد برنامه دقایق نسبتا طولانی به تعویق بیافتد. این تاخیر البته زیاد به مذاق تاجزاده بد نیامد. او گفت: «البته برای من بد نشد. خانم محتشمی(همسرم) الان دم در است و می‌تواند از آغاز در برنامه باشد). قبل از آغاز مناظره فخرالسادات محتشمی پور گوشه سالن نزدیک همسرش نشسته و ناظر مناظره بود.

بالاخره برنامه آغاز شد. مجری برنامه همان ابتدای کار جزئیات و ساز و کار مناظره را تشریح کرده و گفت که این مناظره کاملا بی‌طرفانه و آزاد بوده و مجری در آن نقشی نخواهد داشت جز مدیریت زمان. طبق قرعه‌کشی زاکانی شروع‌کننده برنامه بود. یک دفترچه کوچک که اکثر صفحاتش نوشته شده بود با یک تکه کاغذ مکتوبات زاکانی برای مناظره بود. او در طول مناظره تاکید داشت که شاهد عینی حوادث کوی بوده و نیازی به خواندن کتاب ندارد.

زاکانی صحبت‌های خود را با اشاره به برخورد 40ساله انقلاب اسلامی با موانع داخلی و خارجی آغاز کرد و البته این زمان را برای تحقق همه اهداف انقلاب اسلامی کم دانست.

او با بیان اینکه امروز عده‌ای با سه ضلع ثروت‌اندوزی نامشروع، قدرت‌طلبی و تبعیت از بیگانه به جان انقلاب افتاده‌اند، گفت که این سه ضلع با ایجاد بحران برای جامعه شرایط را به سمتی می‌برند که مردم را در مقابل انقلاب قرار دهند.

زاکانی در حالی که تاکید می کرد برای این افراد، دین و مردم هیچ اهمیتی ندارد، اظهار داشت که این‌ها نه تعریفی از اصلاحات حقیقی دارند نه چیزی، فقط ایجاد چالش برای انقلاب را دنبال می‌کنند‌؛ اموال مردم را غارت می‌کنند‌ و در امور سیاسی اگر بتوانند دست در جیب دانشجو می‌کنند.

او به وقایع کوی اشاره کرده و گفت که عوامل ۷۸ همان آفرینندگان فتنه ۸۸ هستند.‌ اساس پیوستگی اینها هم دعوای قدرت و ثروت و تبعیت از بیگانه‌ است.

*یادداشت‌های تاشده کوچک

از همان اول نقش هم‌سلیقه‌های سیاسی تاجزاده در برنامه مشخص شد. وقتی که مدام یادداشت‌های تاشده کوچکی از سوی آنها به دست تاجزاده می‌رسید. او هم آرام می‌خواند و در گوشه‌ای می‌گذاشت. این اتفاق به کرّات در طول مناظره تکرار شد.

تاجزاده صحبت‌‌های خود را با حمله به صداو سیما شروع کرد. او گفت صدا وسیما در طول 20سال چنان ضعیف عملکرده که به زیان ده ترین نهاد عمومی کشور تبدیل شده است و بر این باور بود که چنین برنامه‌هایی باید از رسانه ملی پخش شود.

او پس از این اظهارات یکی از کتاب‌هایی که با خود آورده بود را باز و گزارش های امنیتی که از حادثه کوی دانشگاه در آن ذکر شده بود را روخوانی کرد. گاهی نیز سر بالا می آورد و از خود نظراتی می‌داد. بخش عمده‌ای از زمان تاجزاده به خواندن کتاب‌هایی گذشت که با خود آورده بود.

مناظره در نوبت‌های مختلف ادامه یافت و پس از گذشت بیش از یک ساعت مناظره داغ، استراحتی پنج دقیقه‌ای اعلام شد که البته بیش از 5 دقیقه طول کشید. زاکانی در جای خود نشسته و گاها به نوشته‌هایش نگاه می‌کرد. تاجزاده اما بلند شده و دست به کمر و به فکر فرورفته در همان محیط کوچکی که ایجاد شده سر به زیر قدم می‌زد.

*«کیک و ساندیس»؛ دستمایه خنده همراهان تاجزاده

بیرون از سالن مناظره با کیک و آبمیوه‌ای که سعید شریعتی و روح با عنوان «کیک و ساندیس» دستمایه‌ خنده‌‌اش کرده اند از حاضرین پذیرایی می‌شود. محمدجواد روح بلند می شود و با صدای بلند می گوید؛ آقای تاجزاده! خیلی محافظه کارانه صحبت می کنید. شاید اشاره‌اش به آن بخش از سخنان تاجزاده بود که می‌خواست سربسته بیان کند ولی زاکانی گفت: شفاف بگویید آقای تاجزاده. وتاجزاده گفت منظورم از گروه فشار ده نمکی و غیره بود.

*پیشنهاد مناظره دوم از سوی تاجزاده

تاجزاده به یک باره پیشنهاد مناظره‌ای دوم را مطرح می‌کند و می‌گوید من سه‌شنبه هفته آینده می‌توانم میزبان مناظره ای دیگر باشم. زاکانی تایید می کند ولی برنامه سه شنبه آینده خود را از روی گوشی‌اش چک می‌کند. تاجزاده می پرسد: سه شنبه می توانید؟ زاکانی می‌گوید نه؛ سه شنبه کشیک هستم ولی چهارشنبه می توانم. تاجزاده تایید می کند و چهارشنبه ساعت 14 را برای مناظره دوم فیکس می‌کنند.

دوستان سیاسی‌ حاضر در جلسه اش مکان حزب اتحاد ملت را پیشنهاد می دهد ولی این مکان به تایید زاکانی و تاجزاده نمی‌رسد و قرار بر این می شود که تاجزاده مکانی را تعیین کند. سپس به شوخی می‌گویند موضوع جلسه مناظره سوم هم فتنه 98 و مناظره چهارم 1408 خواهد بود.

بخش دوم مناظره هم آغاز می‌شود و شتاب بیشتری می‌گیرد. فتنه 88 که از سوی تاجزاده برای مناظره هفته بعد پیشنهاد شده، رنگ بیشتری در این مناظره می‌گیرد و زاکانی تاکید دارد که درمورد غارت‌هایی که دوستان سیاسی تاجزاده پس از فتنه کردند، در مناظره آینده صحبت خواهد کرد.

*پایان مناظره و گلایه همسر تاجزاده از زاکانی

مناظره که با صحبت‌های زاکانی شروع شده بود، با اظهارات تاجزاده به پایان می‌رسد. زاکانی به ادعاهای پایانی تاجزاده بدلیل اتمام زمان پاسخ نمی دهد ولی تاکید دارد که حاضرین اگر سوالی دارند مطرح کنند. با این حال به دلیل طولانی و پرفشار بودن برنامه، حاضرین از سوالات خود ضرف نظر می کنند و حتی وقتی پرسش یا نپرسیدن سوال توسط حاضرین به رای گذاشته می شود، یکی از بانوان خبرنگار جمع با صدایی که صدای خستگی جمع بود، پشنهاد پایان مناظره را می دهد که همین مسئله خنده یکپارچه حضار را موجب می‌شود.مناظره با این خنده به پایان برسد.

بعد از پایان مناظره فخرالسادات محتشمی پور به زاکانی سلام می‌دهد ولی از بخشی از سخنان زاکانی انتقاد می کند. آنجا که زاکانی گفت:‌ «زندانی که شما می‌روید با زندان عموم مردم فرق دارد. شما وقتی از زندان برمی‌گردید لپ هایتان گل انداخته است».

زاکانی با خروج از اتاق در اتاق دیگری به نماز می ایستد و تاجزاده با همسرش از ساختمان خارج می‌شود.