جنبش عدالتخواه دانشجویی چگونه شکل گرفت؟
شکلگیری جریان جنبش عدالتخواه از به هم پیوستن حلقهها وگروهها و جمعهای پراکندهی همفکر و منتقد به وضع موجود در اوایل دهه 80 رقم خورد.
شکلگیری جریان جنبش عدالتخواه از به هم پیوستن حلقهها وگروهها و جمعهای پراکندهی همفکر و منتقد به وضع موجود بوده است. برخی حلقههای فکری-دانشجویی نقشی مهم در شکل گیری این جریان داشتند. جلسات هفتگی حیدر رحیم پور، کارگاه نویسندگی وحید جلیلی در مشهد (مجمع تبشیر) و تهران (مجمع حزب الله) از جملهی این جمعهاست.
آغاز فعالیت جنبش عدالتخواه در دهه هشتاد
بعد از پیام رهبر انقلاب در سال ۸۱ حلقههای دانشجویی مختلف همدیگر را از طریق محصولات و جلساتی که پیش از این شکل گرفته بود یافتتند و تلاش در انسجام و ارتباط با یکدیگر کردند. بعضی نشریات دانشجویی مثل هفت قفل نشریه معاونت فرهنگی بسیج دانشگاه امام صادق (ع)، نشریه خیزش مجمع دانشجویان حزب الله دانشگاه علم و صنعت، مستضعفین شریف و بعدها تهران و برخی نشریات بیرون دانشگاهی مانند سوره و ابرار در دورهی وحید جلیلی و مؤسسات فرهنگی مانند میثاق، مجمع مطالبهی مردمی و انجمن طلاب و دانشجویان مشهد مقدس به جمع شدن این حلقهها کمک کردند. بعضی اساتید به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مثل وحید جلیلی، حسن و حیدر رحیم پور ازغدی، محمد صادق کوشکی، سید عباس نبوی، سعید قاسمی، عباس سلیمی نمین، ابراهیم فیاض، سعید زیباکلام، مسعود ده نمکی و ... در گفتمانسازی برای این حلقهها بسیار مؤثر بودند..
در اواخر سال ۸۲ جنبش عدالتخواه دانشجویی به صورت رسمی از جانب نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها به رسمیت شناخته شد.[2]
مهمترین اقدامات جنبش عدالتخواه
تجمع مقابل قوهی قضاییه و دیدار با رییس قوه در پی آن در سال ۱۳۸۱ شروع جلب توجههای جدی به جنبش عدالتخواه بود.
5 شب کارتنخوابی برای حل مشکلات کارتنخوابها
یکی از جنجالیترین اقدامات جنبش عدالتخواه در سال 83 رقم خورد. در این سال 43 نفر از کارتنخوابهای تهران بر اثر سرمای زمستان فوت کردند. همین موضوع افکار عمومی را تحتتاثیر قرار داد اما دانشجویان عضو این تشکل دست به اقدامی نمادین زده و مقابل پنج نهاد رسمی که همه احزاب و گروههای کشور را نمایندگی میکردند، کارتنخوابی کردند تا از این طریق اعتراضی به این وضع کرده باشند. نتیجه این اقدامات این بود که گرمخانههای بیشتری در تهران تأسیس و گسترش یافت.[3]
تحصن فرودگاه مهرآباد برای اعزام به غزه
در میان حرکتهای پیدا و پنهان حمایتی از مقاومت مردم فلسطین در سال 1387، حرکت خودجوشی از سوی دانشجویان شکل گرفت. در آن سال صهیونیستها به غزه حمله کردند و بسیاری از مردم این منطقه را به شهادت رساندند. در همین زمان پیامی از سوی رهبر انقلاب صادر شد که وضعیت را دگرگون کرد. رهبر انقلاب فرمودند: «همه مجاهدان فلسطین و همه مؤمنان دنیای اسلام، به هر نحو ممکن، موظف به دفاع از زنان و کودکان و مردم بی دفاع غزهاند و هر کس در این دفاع مشروع و مقدس کشته شود، شهید است و امید آن خواهد داشت که در صف شهدای بدر و اُحد، در محضر رسول الله صلی الله علیه وآله، محشور شود.»
پس از این پیام دانشجویان دانشگاههای مختلف تهران دور هم جمع شدند تا راهکاری را انتخاب کنند. از شهرهای مختلف کشور نیز تماسهای متعددی برقرار شد و همگی با این موضوع که «چه باید کرد؟»، همه منتظر تصمیم واحدی بودند. از تجمع تا بیانیه تا کار اینترنتی و...، همه و همه بررسی شدند و سرانجام قرار شد یک کار، محور قرار بگیرد و بقیه کارها، در حاشیه آن انجام شوند. در این زمان بود که اعضای جنبش عدالتخواه دانشجویی به این نتیجه رسیدند که با هدف «اعلام آمادگی برای اعزام به غزه» در فرودگاههای کشور جمع شوند. دانشجویان دانشگاههای مختلف، مانند علامه طباطبایی، امام صادق علیه السلام، شریف، علم و صنعت، تهران، امیرکبیر و حتی دانشجویان شهرهای شاهرود، مشهد، سمنان، اصفهان، یزد، کرمان و همچنین طلاب قمی و خیلیهای دیگر، اعلام آمادگی کردند و تحصن دانشجویان در فرودگاه، از روز سه شنبه، دهم دی ماه آغاز شد. در همین راستا، دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی از تمام گروهها و تشکلهای مردمی و دانشجویی دعوت کرد تا جهت ساماندهی مطالبات دانشجویان و تمرکز و تجمع بیشتر نیروها و مانور قدرت حزب الله، در دفاع از ملت مظلوم غزه، با حضور در فرودگاههای سراسر کشور، آمادگی و لبیک خود را اعلام کنند.
چند روز بعد، یعنی در 19 دی ماه، تقدیر رهبر انقلاب مهر تأییدی بر این حرکت بود. رهبر انقلاب فرموده بودند: «من لازم است از همه ملت که در راهپیماییها و تظاهرات و شعارها، موضع و عزم خودشان را نشان دادند، تشکر کنم؛ به خصوص از جوانهای مؤمن و پرشوری که به فرودگاهها - در تهران و بعضی جاهای دیگر - رفتند؛ که ما را بفرستید. خوب، دست ما بسته است؛ دست ما بسته است. ما اگر میتوانستیم آنجا حضور پیدا کنیم، لازم بود حضور پیدا کنیم و پیدا هم میکردیم. ما ملاحظه کسی را هم نمیکردیم؛ منتها امکان ندارد؛ این را همه بدانند. دولت جمهوری اسلامی و مسئولین جمهوری اسلامی، هر کاری که ممکن باشد که کمک به آن ملت مظلوم باشد، میکند؛ تا حالا هم کرده، بعد از این هم خواهد کرد؛ منتها جوانهای ما، جوانهای پرشوریاند. این نسل جوانهای امروز ما، با این کارشان نشان دادند که مثل همان نسل کربلای 5 - که همین روزها، روزهای یادآور خاطره کربلای پنج است - و نسل والفجر 4 و عملیات خیبر و عملیات بدرند. این جوانهای امروز هم مثل همان جوانهای بیست و پنج سال پیش، سی سال پیش، آماده میدانند».[4]
ویلای جنجالی لواسان
در اواخر خرداد ماه امسال جنبش عدالتخواه دانشجویی، اطلاعاتی درخصوص ویلای لواسان که در اختیار سردار حسن فیروزآبادی، رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح، منتشر کرد.
محمدجواد معتمدی دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی درباره جزئیات روند مطالبه بازپسگیری ویلای لواسان از آقای فیروزآبادی گفت: جنبش عدالتخواه دانشجویی در نامهای به دادستان تهران در خصوص ویلای مصادرهای که سرلشکر فیروزآبادی رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح به مدت 25 سال در آن زندگی میکند، خواستار بازپسگیری آن شد.
وی افزود: هشتم آذرماه سال 96، جنبش عدالتخواه دانشجویی در نامهای به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره)، پیگیری ویلای لواسان را که در اختیار سرلشکر فیروزآبادی است، در دستور کار قرار داد. این اتحادیه، در تاریخ مذکور نامهای چند بندی به ریاست ستاد اجرایی ارسال کرد و در این نامه خواستار پاسخگویی به ابهامات شد.
معتمدی تاکید کرد: پس از ارسال نامه، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) برای پاسخ به سؤالات جلسهای را با اعضای شورای مرکزی جنبش عدالتخواه برگزار کرد. در این جلسه جناب آقای مخبر، ریاست ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره)، با پاسخگویی به سؤالات نامه مذکور، بیان کرد که موضوع تخلیه ویلای مزبور از گذشته پیگیری میشده است تا آنجا که رهبری سال 92 حکم به تخلیه آن دادهاند.
این فعال دانشجویی گفت: همچنین ایشان در ادامه بیان کردند که بعد از نامه جنبش عدالتخواه دانشجویی به ستاد اجرایی، نامه جنبش را همراه با نامهای از ستاد به مقام معظم رهبری ارسال کردند و دوباره رهبر معظم انقلاب بر روی نامه ستاد پارافی مبنی بر تخلیه ویلای مزبور مینویسند. بعد از آن آقای فیروزآبادی اعلام میدارند که تا آخر اردیبهشتماه 97 ملک مذکور را تخلیه خواهند کرد.
وی تصریح کرد: در همان جلسه با رئیس ستاد، جنبش عدالتخواه دانشجویی این مهلت را به مسئولان ستاد داد که تا پایان اردیبهشتماه در صورت به نتیجه نرسیدن موضوع، آن را با مردم مطرح و از این طریق موضوع را پیگیری میکند.[5]
در نهایت پس از کش و قوسهای فراوان سردار فیروزآبادی ویلای لواسان را تحویل ستاد اجرایی فرمان امام (ره) داد.
آسیبهای جنبش عدالتخواه
جنبش عدالتخواه نیز مانند هر تشکل دیگری دارای اشتباهات و آسیبهایی است که از نظرها دور نمانده است. محمدصالح مفتاح که سابقه عضویت در شورای مرکزی این جنبش را دارد، در این باره مینویسد: برادران عدالتخواه! ما نباید محافظه کار بشویم. اما این دلیل نمیشود که به راحتی بر اساس اخبار غیرواقعی بیانیه بدهیم و بر آتشی بدمیم که دیگران آن را افروخته و بر آن گوشت قربانی نهاده و کباب گسترانده اند! به عنوان نمونه واگذاری 2200 میلیارد تومان به اعضای تعاونی های مسکن در شهرداری تهران را که رسانهها و گروههای سیاسی به عنوان فساد طرح کردند. جنبش عدالتخواه هم در بیانیه خود واگذاریها را «فرصت ها را به صورت ناعادلانه میان عده ی قلیل» تعبیر کرده است. حال آنکه آنچه در جزییات نامه هم مشهود است، این واگذاری ها در قالب تعاونی و به 35 هزار نفر انجام شده است. که در میان آنها 27 هزار نفر از کارکنان شهرداری (در سطوح مختلف) هستند و 8 هزار نفر از اعضای تعاونی های دیگر. آیا این واگذاری ها به عده قلیل است؟
محمدصالح مفتاح، عضو اسبق شورای مرکزی جنبش عدالتخواه
وی درباره مشکلات سالهای اخیر جنبش عدالتخواه مینویسد: متأسفانه در سالهای اخیر غلبه گروهی از افراد بر فضای عمومی جنبش، ضمن تقویت برخی آسیبها اولویتهای این جریان را هم متأثر از خود کردهاند. ملاحظات درست ما در جنبش عدالتخواه درباره عدم پیوند با جریانات سیاسی باعث شده است که در بعضی دورهها در میان ما افرادی ظهور کنند که در انتخاباتها دقیقاً بر خلاف عدالتخواهی عمل کنند و این یعنی ضعف تشکیلات در حوزه سیاسی.
سوگمندانه باید بگویم ما در عرصه سیاسی اصلاً سواد درستی نداریم و تشکیلات به دلیل افراط در سیاستگریزی به آسیبهای جدی دچارشده است. فقدان آموزشهای عقیدتی و گفتمانی در تشکیلات موجب شده مبانی تشکل ما نظامواره نگردد. به همین دلیل گاهی شاهد گرایشات فکری به فردید در تشکیلاتیم و گاهی تمایل به شهید مطهری و شهید بهشتی. گاهی چپگرایی میکنیم و گاهی تنه به تنه راست سنتی میزنیم. گاهی در انتقاد از احمدی نژاد سخن میگوییم و گاهی حس نوستالژیک بازگشت به دوران طلایی مهرورزی را در تشکیلات تقویت میکنیم!
به نظر میرسد این حاصل بی توجهی به تذکرات رهبر انقلاب است که گفته بودند: «اوّلاً مراقبت شود کسانی با انگیزههای دیگر، این شعار حق را ابزار نکنند؛ و ثانیاً به نام عدالتطلبی، حرکتی غیر منصفانه از سر جهل یا غفلت انجام نگیرد.» (22 مرداد 87)[6]
پینوشت:
[1]-http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=3062
[2]-https://www.yjc.ir/00DDdM
[3]-http://fna.ir/bm0o33
[4]-https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4892/6906/83217
[5]- http://kayhan.ir/fa/news/135060/
[6]-farda.fr/002N0P
دیدگاه تان را بنویسید