آیتالله کعبی: برخیها نگاه «سوپرمنی» به ظهور دارند
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: دولتهایی که سر کار میآیند، باید بر مبنای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت حرکت کنند و حتی مبنای قانونگذاری و مبنای اجرا و تبیین و تحول در قوه قضائیه باید بر اساس این الگو باشد.
خبرگزاری فارس:عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: دولتهایی که سر کار میآیند، باید بر مبنای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت حرکت کنند و حتی مبنای قانونگذاری و مبنای اجرا و تبیین و تحول در قوه قضائیه باید بر اساس این الگو باشد.
فراخوان تاریخی ۲۲ مهر ۹۷ رهبر حکیم انقلاب درباره الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را میتوان از طرفی، بشارت امام جامعه اسلامی دانست و از طرفی، رسالتی که برای امت رقم خواهد زد. رونمایی از سند اولیّه الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در طلیعه ورود به دهه پنجم جمهوری اسلامی ایران، بارقهای از امید را در دل دوستداران انقلاب اسلامی در اقصی نقاط جهان ایجاد خواهد کرد.
برای تبیین اهمیت الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و جایگاه آن در نظام حقوقی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران، به سراغ آیتالله عباس کعبی؛ عضو هیأترئیسه مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم رفتیم. وی معتقد است این الگو، مبناییترین سندی است که در جمهوری اسلامی تدوین شده و همه اسناد بالادستی باید بر اساس آن تنظیم شوند. همچنین وی میگوید بعد از پایان ۵۰ سال مورد نظر الگو، انقلاب اسلامی در مرحله پنجم خود؛ یعنی مرحله تمدّن نوین اسلامی قرار خواهد گرفت.
مشروح این گفتگو را پیش رو دارد.
***
در یک نگاه کلّی، اهمیت الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را چگونه ارزیابی میکنید؟
پیشنویس سند الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، یک نقشه ایدئولوژیک و تئوری راهبردی و یک طراحی بومی بر پایه بهرهمندی از عقبه تاریخی- تمدّنی ایران و استفاده از معارف بلند اسلامی است و بعد از ۴۰ سال تجربه انقلاب اسلامی، گامی بلند برای آیندهنگری و حرکت به سمت تحقق تمدّن نوین اسلامی بر پایه تلفیق ماهرانه علم و ایمان و نفی سلطه و بهرهمندی از تجربه و استفاده از نظریات اندیشمندان و دانشمندان است.
این الگو، گام بلندی است برای نشان دادن ثبات، اقتدار و توانمندی ملّت ایران در تحقق تمدّن نوین اسلامی و عبور از نسخههای غربی.
ما تا کنون اسناد بالادستی مختلفی را تدوین کردهایم؛ از جمله سند چشمانداز ۲۰ ساله و برنامههای پنج ساله توسعه. به لحاظ ماهیتی، چه تفاوتی بین این الگو و آن اسناد و برنامهها وجود دارد؟
اسنادی که تا حالا داشتهایم، سند پایهای قانون اساسی است که ساختار نظام و حقوق متقابل ملّت و دولت را بیان میکند. سند چشمانداز ۲۰ ساله نشان میدهد که تا ۲۰ سال آینده، توسعه ایران بر پایه هویت ایرانی اسلامی باید شکل بگیرد و بیش از این نمیتواند باشد؛ و البته برای تحقق سند چشمانداز، باید برنامههای توسعه- که تا برنامه ششم هم پیش رفتهایم- مطابق با سند چشمانداز تدوین شود.
علاوه بر اینها، در دولتهای نهم و دهم، سندی تهیه شد به نام سند جمهوری اسلامی، که به یک بیانیه تئوریک میماند و مواضع جمهوری اسلامی را در ابعاد مختلف بر پایه اسلام تبیین میکند. امّا در ارتباط با سند الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت باید گفت، نقطه عزیمت آن، پاسخ به این سؤال بنیادین است که آیا پیشرفت، امکان دارد یا نه؟ سؤال دوم این است که آیا این پیشرفت بر اساس الگوی اسلامی- ایرانی قابل تحقق است یا باید از نسخههای غربی و شرقی تبعیت کرد؟
این نسخه، زیرساختهای پیشرفت بر پایه الگوی اسلام و ایران را از لحاظ تئوریک و نظری تبیین میکند؛ هم در حوزه معارف نظری (اعم از علوم انسانی اسلامی و ساحتهای مختلف) و هم نگاه به عقبه پیشرفت و تمدّن ایرانی و استفاده از ظرفیتها. همچنین به این سؤال پایهای پاسخ میدهد که پیشرفت و تمدّن و تحقق عدالت، بر اساس زیستبوم ایرانی قابل تحقق است.
سؤال دوم به چگونگی تحقق این تمدّن در پنجاه سال آینده پاسخ میدهد؛ لذا این سند، یک مبنا میشود برای آموزش، پژوهش، خدمات، صنعت، پزشکی و همه ساحتهای گوناگون. بخشی از سندهای قبلی، تنها به یک بُعد میپرداخت؛ مثلاً سند تحول در آموزش و پرورش تنها به آموزش و پرورش میپردازد؛ یا نقشه علمی تنها به موضوع علم میپردازد، امّا سند الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت همه ساحتهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی دفاعی، فنی، حوزههای نظری و عملی، سبک زندگی و بخشهای مربوط به دولت و ملّت را تبیین میکنند.
چه تضمینی برای عملی شدن این الگو وجود دارد؟ برخیها با استناد به اسناد گذشته، میگویند همانطور که آنها تا مقدار زیادی عملی نشدند؛ این الگو هم ممکن است به سرنوشت آنها دچار شود. پاسخ شما چیست؟
اولاً این سند، در مرحله پیشنویس قرار دارد و فراخوان داده شده تا صاحبنظران و اندیشمندان در عرصههای مختلف، نسبت به آن، اظهارنظر کنند. دوم اینکه برای ضمانت اجرایی تحقق سند، خب چند بُعد مهم است؛ مدیریت، دانش، فکر، انسجام، خدمت، بهرهمندی از ظرفیتهای داخلی، توجه به هدایتهای رهبری و ولایت؛ همه اینها برای تحقق الگو قابل اهمیت است؛ همچنین تأکید بر شعار ما میتوانیم و توجه به ظرفیتها و منابع انسانی و بهویژه به کارگیری سرمایههای اجتماعی و ایجاد یک تحوّل در چرخه نخبگان بر پایه جوانگرایی و نشاط و اهتمام به افقهای آینده.
این سند، بیانگر عزم و اراده نظام اسلامی و ملّت ایران و رهبری آن، برای تحقق پیشرفت و عدالت و تمدّن اسلامی در پنجاه سال آینده است. طبعاً در بازههای زمانی گوناگون، برنامههای پنج ساله و برنامههای اجرایی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باید بر مبنای این سند و الگو مورد نظارت قرار گیرند؛ حتی سیاستهای کلی نظام که در آینده تدوین و ابلاغ میشود بر اساس این الگو باید تنظیم شوند. احیاناً ممکن است سیاستهای کلی که ابلاغ شده، بر اساس این الگو تصحیح شود؛ بنابراین این الگو، پایهایترین و مبناییترین سندی است که برای همه سندهای دیگر، پایه و مبنا میشود. در صورت هماهنگی و همافزایی بین بخشهای گوناگون کشور بهویژه توجه به راهبردها، برنامهها و سیاستها و اعمال آنها در مدیریتهای اجرایی، این الگو قابل تحقق خواهد بود. این شاید ملاکی باشد برای نظارت و ارزیابی بخشهای گوناگون کشور با نگاه کلان و راهبردی.
با وجود این الگو، آیا دولتهای مختلفی که زمام امور اجرایی کشور را در دست میگیرند، میتوانند با تزها و نسخههای نظری خودشان، کشور را مدیریت کنند؟
سؤال خوبی پرسیدید. دولتهایی که سر کار میآیند، باید بر مبنای این الگو حرکت کنند و حتی مبنای قانونگذاری و مبنای اجرا و تبیین و تحول در قوه قضائیه و بخشهای گوناگون باید با توجه به پایهها و الزامات سند الگوی پیشرفت ایرانی- اسلامی باشد و بر این اساس نظارت خواهد شد.
در این سند، افقهای بلندی در نظر گرفته شده که برخیها میگویند، این همان چیزی است که در زمان ظهور حضرت، رخ خواهد داد و نمیتوان توقع داشت تا پیش از آن زمان، شاهد چنین شرایطی باشیم؛ از جمله ریشهکنی فقر و تعالی اخلااقی و معنوی و...
دوره ظهور حضرت، به لطف الهی، دوره رشد عقلانیت و معنویت و عدالت و دوره رشد بشریت در ساحتهای گوناگون است و این رشد، تدریجی اتفاق میافتد. برخیها نگاهشان به ظهور حضرت، نگاه سوپرمنی است؛ در حالی که ظهور حضرت بقیه الله بر پایه سنّتهای الهی حاکم بر جامعه و تاریخ محقق میشود و یکی از سنّتهای مهم حاکم بر جامعه و تاریخ، تلاش انسانها برای تغییر ساحتهای گوناگون زندگی است؛ إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم.
دورههای پنجگانه انقلاب اسلامی که رهبر معظّم انقلاب ترسیم کردند؛ یعنی پیروزی انقلاب، استقرار نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدّن نوین اسلامی دقیقاً دورههایی است که انشاءالله منجر به زمینهسازی ظهور میشود. اقتضای این دورهها، تحقق این سند پایه و مبنایی و راهبردی برای تحقق تمدّن نوین اسلامی و ایرانی است.
رهبر معظّم انقلاب تصریح فرمودند که ما اکنون در دوره سوم؛ یعنی دوره «دولت اسلامی» هستیم و هنوز از آن عبور نکردهایم. به نظر شما، با تحقق این سند الگوی ۵۰ ساله، ما در کدام از این مراحل پنجگانه قرار خواهیم گرفت؟
ما متأسفانه بیش از ۳۰ سال است در مرحله سوم هستیم. اینکه هر مرحله چند سال طول بکشد، باز به سنتهای الهی حاکم بر جامعه و تاریخ بستگی دارد؛ بستگی به اراده انسانها، استفاده از ظرفیتها، بستگی به رفع موانع و همچنین مدیریت بهینه منابع انسانی و اینکه میزان تحقق جامعه بر مدار ایمان و عمل صالح چگونه باشد؛ و بهویژه بستگی به عبور از مدیریت سکولار به سمت مدیریت اسلامی دارد.
برخی از این مراحل پنجگانه را زود میتوانیم پشت سر بگذاریم؛ مثلاً مرحله انقلاب اسلامی ۱۵ سال طول کشید؛ از ۱۵ خرداد ۴۲ تا ۲۲ بهمن ۵۷. مرحله استقرار نهادها؛ با توجه به اینکه نظام آماده بود، دو سال بیشتر طول نکشید و در سال ۵۹ با تصویب قانون اساسی و استقرار نهادها، تکمیل شد. امّا برخی مسائل داخلی و بینالمللی به گونهای بر سر راه ملت ایران مانع ایجاد کرده است و مسائل پیچیدهتر شده، به نحوی که ما ۳۰ سال است در مرحله دولت اسلامی متوقف شدهایم.
خلاصه اینکه ما در آن زمان، در کدام یک از مراحل پنجگانه باشیم، بستگی به شرایط داخلی و بینالمللی و حرکت و توان ملّت ایران دارد. نکته حائز اهمیت این است که نباید تصور کنیم دیوارهای نفوذناپذیری بین این مراحل وجود دارد؛ ممکن است ما در مرحله دولت اسلامی، برگردیم به مرحله تحوّل در ساختار نظام یا برگردیم به مرحله انقلاب؛ یا اینکه به مرحله جلوتر برویم که امّتسازی است. ما در عین اینکه در مرحله دولت اسلامی هستیم، با شکلدادن محور مقاومت اسلامی در منطقه، عملاً وارد مرحله امّتسازی شدهایم؛ بهویژه بعد از دوران بیداری اسلامی؛ بنابراین این ۵ مرحله که رهبر معظّم انقلاب فرمودند، تقدم حکمی نسبت به هم دارند؛ یعنی از لحاظ حکمی جایگاه یکی مقدم بر دیگری است و گرنه ممکن است مراحل را در کنار هم بتوانیم طی کنیم. به طور قطعی مرحله تحقق الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در مرحله پنجم محقق خواهد شد.
یعنی بعد از پایان پنجاه سال مورد نظر الگو، ما مرحله پنجم؛ یعنی تمدن نوین اسلامی را تجربه خواهیم کرد؟
بله؛ در مرحله پنجم خواهیم بود که به فضل الهی، بسترسازی برای ظهور حضرت بقیه الله خواهد بود.
نکته حائز اهمیت دیگر اینکه، عدد ۵۰ سال که برای این الگو در نظر گرفته شده است، مبتنی بر سنتهای الهی حاکم بر جامعه و تاریخ است؛ یعنی اگر ما به الزامات عمل کنیم و موانع را بتوانیم از سر راه برداریم- که این شدنی است و ملّت ایران ثابت کرده که میتواند- میتوانیم به اهداف خود برسیم.
دیدگاه تان را بنویسید