آفتابه لگن اصلاح‌طلبان هفت دست مدیریت «هیچ»

کد خبر: 883181

اگر «اصلاح‌طلبان شورای شهر تهران درانتخاب شهردار ناتوانند یا مسائل گروهی و حزبی‌شان بر منافع مردم پایتخت چربش دارد، به نحوی که در این یک سال با عملکرد و انتخاب‌های غلطشان تهران را به محاق برده‌اند، پیشنهاد می‌کنیم برای حفظ آبروی خودشان هم که شده، محمدباقر قالیباف را به‌عنوان شهردار تهران به کار بازگردانده و انتخاب کنند؛ شاید دست‌کم بخشی از شعار‌های رنگارنگ انتخاباتی‌شان و وعده و وعید‌هایی که به مردم می‌دادند، تحقق پیدا کند!»

آفتابه لگن اصلاح‌طلبان هفت دست مدیریت «هیچ»

روزنامه کیهان: اگر «اصلاح‌طلبان شورای شهر تهران درانتخاب شهردار ناتوانند یا مسائل گروهی و حزبی‌شان بر منافع مردم پایتخت چربش دارد، به نحوی که در این یک سال با عملکرد و انتخاب‌های غلطشان تهران را به محاق برده‌اند، پیشنهاد می‌کنیم برای حفظ آبروی خودشان هم که شده، محمدباقر قالیباف را به‌عنوان شهردار تهران به کار بازگردانده و انتخاب کنند؛ شاید دست‌کم بخشی از شعار‌های رنگارنگ انتخاباتی‌شان و وعده و وعید‌هایی که به مردم می‌دادند، تحقق پیدا کند!»

آفتابه لگن اصلاح‌طلبان هفت دست مدیریت «هیچ» سایت تابناک ضمن انتشار این پیشنهاد و با اشاره به آشفتگی‌های شورای شهر در شهرداری تهران نوشت: از شهریور سال گذشته تاکنون که تنها یک سال و یک ماه از آن گذشته است، «تهران» ۲ شهردار و ۲ سرپرست را به خود دیده است؛ موضوعی که از بعد پیروزی انقلاب تاکنون بی‌سابقه بوده و طبیعتا به دلیل همین نبود ثبات در کرسی عالی مدیریت شهری پایتخت، امور شهرداری نیز به دلخواه مردم پیش نرفته که نمونه‌های آن را می‌توان در ماجرای برف سنگین زمستان گذشته و برخی خرابی‌هایی که در این یک سال هیچ چاره‌ای برای آن اندیشیده نشده است، دید. شهر تهران که در طول مدیریت قالیباف به لحاظ حفر و احداث ایستگاه‌های مترو، ایجاد اتوبان‌ها، توسعه فضای سبز و ایجاد مراکز فرهنگی و سایر موضوعاتی که یک شهر پویا و سالم باید از آن برخوردار باشد در شرایط خوبی قرار گرفته بود و شاید یکی از دلایل آن را بتوان همین ثبات مدیریتی در راس هرم مدیریت دانست، اکنون به دلیل انتخاب‌های غلط اعضای شورای شهر، نتوانسته روال و رویه گذشته را ادامه بدهد. نمایندگان اصلاح‌طلب شورای شهر تهران پس از تصدی تمامی ۲۱ کرسی، سخنان زیادی درمورد دوره قبل شهرداری گفتند، به‌گونه‌ای که هر کسی این سخنان را می‌شنید، احساس می‌کرد این طیف قصد دارد تحول عظیمی در سیستم مدیریتی شهری پایتخت ایجاد کند و کار را به‌گونه‌ای پیش ببرد که مردم تهران انگشت به دهان بمانند که چه کار‌هایی در این شهر امکان داشته انجام بشود و آنان از آن بی‌اطلاع بودند. اصلاح‌طلبان پس از سرپرستی کوتاه «مصطفی سلیمی» در یک پروسه‌ای که آن را انتخاب دموکراتیک می‌خواندند، تصمیم به انتخاب شهردار تهران از حزب کارگزاران سازندگی گرفتند و برهمین اساس «محمدعلی نجفی» از موسسان این حزب که البته پیش از آن به دلیل بیماری از چند مسئولیت دولتی ازجمله ریاست سازمان میراث فرهنگی کناره‌گیری کرده بود را به عنوان شهردار برگزیدند؛ انتخابی که درنهایت شش ماه دوام داشت و نجفی همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد به دلیل بیماری تصمیم به ترک شهرداری گرفت. ۲۶ فروردین تا ۲۱ اردیبهشت ماه سال ۹۷ تهران باز هم با سرپرست اداره شد و در این مدت «سمیع الله حسینی‌مکارم» که خود نیز از گزینه‌های اصلاح‌طلبان برای عنوان شهرداری بود، سرپرستی امور شهری پایتخت را برعهده داشت. اصلاح‌طلبان در ادامه همان روال پیشین خود در انتخاب شهرداران، چند گزینه را مطرح کرده و از آنان برای اداره شهرداری برنامه خواستند تا درنهایت از بین این افراد، یکی را به عنوان شهردار برگزینند. این بار قرعه انتخاب جریان اصلاح‌طلبی برای شهرداری تهران به نام حزب اعتماد ملی و یکی از اعضای آن به نام «محمدعلی افشانی» درآمد که سابقه استانداری و معاونت وزارت کشور را در کارنامه داشت. اما درنظر نداشتن همه جهات برای انتخاب شهردار باعث شد که با یک مصوبه مجلس برای «منع به‌کارگیری بازنشستگان» باز هم جلوی ادامه به کار شهردار اصلاح‌طلب پایتخت گرفته شود و او نیز مجبور است، نهایتا تا آبان‌ماه کار را واگذار کرده و ساختمان بهشت را ترک کند. به نظر می‌رسد، با این وضعیت که اصلاح‌طلبان شورای شهر برای پایتخت ایجاد کرده‌اند، نباید توقع پیشرفت کار‌های عمرانی و حتی امور جاری شهر را داشت، چه برسد به تحقق شعار‌هایی که این افراد پس از تصدی شورا سر می‌دادند و در نقد عملکرد مدیریت قبلی پایتخت، آرزو‌های بزرگی را برای مردم تهران‌نشین مطرح می‌کردند. برای همین انتظار می‌رود این بار اصلاح‌طلبان شورا به همه جهات برای انتخاب شهردار توجه کنند.

اصرار دولت بر سیاست‌های نادرست بسیاری از فرصت‌های اقتصادی را از بین برد یک روزنامه حامی دولت معتقد است دولت برخلاف تخطئه رئیس‌جمهور، امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند نقد است. روزنامه دنیای اقتصاد در سرمقاله خود به نقد سخنان رئیس‌جمهور در دانشگاه تهران پرداخت و نوشت: قسمتی از سخنان رئیس‌جمهور در تاریخ ۲۲ مهر ماه در دانشگاه تهران، مربوط به نحوه بیان انتقادات نسبت به عملکرد دولت و ارائه راهکار‌های اقتصادی برای بهبود عملکرد آن است. در این سخنان، رئیس‌جمهور با بیان چند استدلال، خواستار آن شده‌اند که نقد‌ها به صورت خصوصی و مثلاً با ارسال نامه به ایشان انجام شود و از طرح برخی مباحث در فضای عمومی پرهیز شود. علاوه‌بر این، نقد بیش از حد را همچون نمک زیادی در غذا مضر دانسته‌اند. همچنین، ایشان اظهار کرده‌اند که برخی توصیه‌ها به دولت، بدون توجه به شرایط خاص کشور انجام می‌شود و در خصوص نامه‌های اقتصاددانان نیز گفته‌اند که نتوانسته‌اند استفاده چندانی از برخی از آن‌ها ببرند. به نظر می‌رسد رئیس‌جمهور محترم به این نکته توجه ندارد که نقد دولت، فقط برای امروز و برای این دولت نیست. دولت باید شفاف و در فضای عمومی و در منظر دید همگان نقد شود تا این نقد، درسی باشد برای آنان که سال‌ها و دهه‌های بعد، سکان سیاست و اقتصاد این کشور را در دست خواهند گرفت. مخاطب نقد‌هایی که در فضای عمومی بیان می‌شود، همانقدر که آقای روحانی و کابینه ایشان است، آن دانش‌آموز و دانشجویی است که امروز روزنامه‌ها را می‌خواند، اخبار و تحلیل‌های رسانه‌ها را دنبال می‌کند و فردا و فردا‌های دگر، وزیر، مدیر، یا رئیس‌جمهور این کشور خواهد شد. او باید در همین حال که عملکرد دولت را می‌بیند، نقد‌های وارد بر آن را هم ببیند تا در آینده به رئیس‌جمهور بهتری تبدیل شود و کشور را به کشور بهتری مبدل کند. مخاطب این نقدها، فقط دولتمردان حال و آینده نیستند، عموم مردم نیز هستند که با خواندن نقد‌ها و آشنا شدن با آن‌ها باید بیاموزند که از دولت بخواهند تجربه‌های نادرست را تکرار نکند. حتی اعضای خانواده دولتمردان و سیاستمداران، مخاطب نقد‌هایی که در رسانه‌ها منتشر می‌شوند، هستند تا سیاستمداران، احساس نکنند که فارغ و آسوده و رها از فشار افکار عمومی می‌توانند هر تصمیمی را که صلاح می‌دانند، اتخاذ کنند. به نظر می‌رسد، دولت امروز بیش از هر زمان دیگر محتاج نقد و دریافت نظرات کارشناسی است و برای برنامه‌ریزی صحیح به منظور اصلاح امور، گام نخست شناخت سیاست‌های اشتباه و متوقف کردن آنهاست. سیاست‌های نادرست، علاوه بر آثار نامطلوبی که فی‌نفسه بر جای می‌گذارند، عرصه را براثر بخشی سیاست‌ها و اقدامات نیز تنگ می‌کنند. نگاهی کوتاه به سیاست‌های اخیر یک ساله دولت نشان می‌دهد که اگر نبود اصرار دولت بر برخی تصمیمات آشکارا نادرست، امروز بسیاری از فرصت‌ها و مزیت‌های اقتصاد ایران از دست نرفته بود و حال مردم، بسیار بهتر از چیزی بود که اکنون هست.

جای خالی منتقدان در جلسه با «منتقدان اقتصادی» نشریات مختلف با سلیقه‌های سیاسی گوناگون از اینکه کارشناسان اقتصادی نامدار در نشست رئیس‌جمهور حضور نداشتند، ابراز تعجب کردند. روزنامه هفت صبح از روزنامه‌های حامی دولت در تیتری با عنوان غایبان نامدار از جلسه استراتژیک نوشت: غایبان جلسه چهره‌های مشهوری هم هستند. فرشاد مومنی، مسعود نیلی، موسی غنی‌نژاد، عباس شاکری، حسن طائی و علی عرب مازار. این‌ها افرادی هستند که به جلسه دعوت شده بودند، اما نیامدند. یک دیدگاه این است که مثلا فرشاد مومنی اساسا حاضر نشده در جلسه‌ای با حضور اقتصاددانان جریان رقیب که اخیرا مجادلاتی با هم داشتند حضور پیدا کند. نکته جالب اینکه فهرست غایبین جلسه نه فقط از یک جریان فکری خاص بلکه از گروه‌های بعضا متضاد با هم تشکیل شده. به طور مثال عباس شاکری، فرشاد مومنی و حسن طائی از اقتصاددانان نهادگرا و مشهور به طیف علامه هستند در مقابل موسی غنی‌نژاد و مسعود نیلی از جریان اقتصاد آزاد از بین ۳۸ اقتصاددانی که اخیرا نامه‌ای درباره بحران اقتصادی به رئیس‌جمهور نوشتند هم فقط محسن رنانی در جلسه حضور داشت. «غیبت مسعود نیلی که به عنوان مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور از دولت یازدهم فعالیت می‌کرد می‌تواند مهر تائیدی بر این شایعه باشد که او از مدتی پیش دیگر با دولت هیچ‌گونه همکاری ندارد. جدایی او که به جریان اقتصاد آزاد تعلق فکری دارد و در دولت اول روحانی از چهره‌های با نفوذ بود می‌تواند به این معنی باشد که این گروه از اقتصاددانان برخلاف گذشته در دولت روحانی دست بالا را ندارند. اما روزنامه جام جم در همین زمینه نوشت: روز دوشنبه جلسه‌ای که روحانی وعده داده بود، برگزار شد؛ جلسه با اقتصاددانان. اما نکته جالب آن بود که از اقتصاددان‌های برجسته‌ای که منتقد سیاست‌های دولت هستند، دعوت نشده بود. در دو ماه اخیر چهل پنجاه نفر از اقتصاددانان در دو نامه سرگشاده به رئیس دو‌لت دوازدهم، نسبت به سیاست‌های اقتصادی هشدار داده و خواستار اصلاح آن شده بودند. در جلسه اقتصادی که با حضور روحانی و جمعی از استادان دانشگاه‌های کشور برگزار شد، اقتصاددانان منتقد دولت حضور نداشتند. نگاهی به ترکیب افراد حاضر در جلسه نشان می‌دهد بیشتر آن‌ها حامیان دولت هستند که حتی برخی در دولت سمت دارند و حقوق بگیر دولت هم هستند. غیر از دکتر احمد توکلی که جزو اقتصاددانان منتقد دولت محسوب می‌شود، سایر منتقدان اصلی به این جلسه دعوت نشده بودند. حجت‌الله میرزایی در دولت یازدهم معاون وزیر کار بود که در دولت دوازدهم به شهرداری تهران منتقل شد و معاونت آن را به عهده گرفت و چند روز پیش برکنار شد. سعید لیلاز هم که از چهره‌های مطرح اصلاح‌طلب محسوب می‌شود و در انتخابات سال گذشته در حمایت از روحانی سخنرانی‌های بسیاری می‌کرد. در این جلسه حضور داشت. حسین عبده‌تبریزی که مشاور وزیر راه و شهرسازی و عضو شورای عالی بورس است، به جلسه دعوت شده بود. بایزید مردوخی هم که در دولت روحانی، مشاور وزیر کار سابق (علی ربیعی) بود و حمید زمان‌زاده عضو پژوهشکده بانک مرکزی، علی مدنی‌زاده مدیر گروه مدل‌سازی پژوهشکده و کامران ندری معاون این پژوهشکده، دیگر اقتصاددانان حاضر در این جلسه بودند. مرتضی عزتی هم که در انتخابات سال گذشته در مناظره‌ها به عنوان نماینده موافق روحانی حاضر می‌شد، در جلسه دیروز حضور داشت. جعفر خیرخواهان و تیمور رحمانی از اقتصاددانان حامی دولت هم در جلسه با روحانی حاضر بودند. دکتر احسان سطانی، اقتصاددان و نگارنده‌نامه اقتصاددانان به دولت درباره جلسه دیروز رئیس‌جمهور با اقتصاددانان گفت: چهار نفری که اصل‌نامه به رئیس‌جمهور را نوشتند بنده. آقای دکتر فرشاد مومنی، آقای دکتر حسین راغفر و آقای دکتر عباس شاکری بودند که نسبت به وضع اقتصادی کشور اعتراض و انتقاد کردیم و همین برچسب منتقد بودن باعث شد در جلسه اقتصاددانان با رئیس‌جمهور حضور نداشته باشیم. وی با اشاره به این که همه اقتصاددانانی که در جلسه رئیس‌جمهور حضور داشتند بسیار به دولت نزدیک بودند، تصریح کرد: آقای دکتر حجت‌ا... میرزایی با دولت همراه و همسوست. آقای لیلاز که به عنوان اقتصاددان دعوت شده تاریخ خوانده، آقای رنانی دو سال است هیچ انتقادی از دولت نداشته است، آقای عبده تبریزی در دولت سمت دارد و عضو شورای بورس و مشاور وزیر راه و شهرسازی است و چهره‌های جوانی که می‌خواهند در آینده سمت بگیرند اقتصاددانان این جلسه را تشکیل دادند.

فرافکنی نکنید! بسیاری از دانشگاهیان منتقد عملکرد دولت هستند یک سایت حامی دولت، سخنان اخیر روحانی در دانشگاه تهران را نارسا و ضعیف ارزیابی کرد. فرارو در ارزیابی این سخنان می‌نویسد: روحانی گفت: «دانشگاه نقش مهمی در مدیریت آینده جامعه دارد، اگر امروز نقصی از مدیران گرفته می‌شود و نقد واردی مطرح می‌شود، بپذیریم به نوعی نقد بر دانشگاه هم هست». این دیگر از آن حرف‌هاست. نقص مدیران تجمع یافته در دولت نقص دانشگاه نیست. چه بسیار دانشگاهیانی که از اساس با خط مشی اقتصادی و سیاسی دولت و حتی فراتر از دولت زاویه داشته و منتقد آن هستند. دانشگاه کماکان در گفتمان انتقادی تنفس می‌کند هم‌رأیی چند اقتصاددان یا سیاست‌های اقتصادی دولت دلیل بر هم‌سویی دانشگاه با آن سیاست‌ها و رویه‌ها نیست. اتفاقاً دانشگاه مامن رادیکال‌ترین انتقاد‌ها به همین روال کنونی است. اقتصاد سیاسی دولت آقای روحانی منتقدینی جدی درون دانشگاه دارد. فرارو با تعارف بی‌معنا دانستن عباراتی مانند «آن‌ها که وارد دانشگاه می‌شوند می‌دانند کلمه دانشجو بسیار زیباست»، می‌نویسد: روحانی گفت: «نقد بیش از حد نمی‌تواند مفید باشد.» این یکی هم واقعاً از آن حرفهاست! از ابداعات محیرالعقول. البته نقد داریم تا نقد؛ لیکن اصطلاحاتی مانند «نقد مسئولانه» یا «سیاه‌نمایی» معنایش این است که آقاجان من نقدناپذیرم و حوصله و اعصاب نقد و منتقد را ندارم. نقد به هر شکلی که باشد بهتر از فضای مرگ‌آور سکوت و اطاعت است. باید هزار بار یک مطلب ضروری را گفت و نوشت و تکرار کرد. باید صد‌ها بار دیگر از وعده‌های روحانی سال‌ها پیش سخن گفت. روحانی همچنین می‌گوید: «برخی از اساتید را ندیده‌ام که مصاحبه کنند، اما مرتب برای من نامه می‌نویسند که این تأثیرگذارتر است». آقای روحانی! کسی که در خفا مدام برای شما نامه می‌نویسد، هم شما و هم مردم را از ظرفیت‌های موجود در رسانه و در نقد محروم می‌کند. پاسخی هم که شما در خفا به او می‌دهید چه مثبت چه منفی فقط دردی از شما دو نفر دوا خواهد کرد نه ملت. این نهایت پنهان‌کاری و مخفی‌کاری یک گفتمان اعتدالی بی‌سروته و زیان‌بار است که کار را به امروزه روز رسانده. شما گفته‌اید «من هر روز لیست قیمت اجناس را می‌بینم می‌دانم وضع زندگی مردم چگونه است...، اما وضعیت در آینده بلندمدت بهتر می‌شود.» بررسی قیمت اجناس کافی نیست. یک مسئول باید توضیح بدهد که چرا این‌قدر تورم؟ قدرت خرید خودش چقدر کاسته شده؟ او باید با آسیب‌دیدگان شرایط بد اقتصادی همدردی کند باید دست‌کم در سخنانش به آن‌ها اشاره‌ای داشته باشد تا دلگرم شوند. این حداقل چیزی است که معلمان، رانندگان، پرستاران و به طور کل نیروی کارگری ایران از رئیس‌جمهور توقع دارند که زمانی به قول و دعوی خودش امیدی ایجاد کرده بود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت