دولت با افزایش قیمت دلار حجم بالای نقدینگی را به جیب زد!
روزنامه اصلاحطلب بهار در گزارش اقتصادی خود با عنوان «پشتپرده فراز و فرود دلار؛ سرازیر شدن نقدینگی در جیب دولت» نوشت: «با گذشت هفتماه از سال ۹۷ خبرهایی به گوش میرسد که نشان میدهد تخلفات و حتی سیاستهای اشتباه دولت در متعادل نگه داشتن بازار ارز به این چند ماه باز نمیگردد
روزنامه کیهان: روزنامه اصلاحطلب بهار در گزارش اقتصادی خود با عنوان «پشتپرده فراز و فرود دلار؛ سرازیر شدن نقدینگی در جیب دولت» نوشت: «با گذشت هفتماه از سال ۹۷ خبرهایی به گوش میرسد که نشان میدهد تخلفات و حتی سیاستهای اشتباه دولت در متعادل نگه داشتن بازار ارز به این چند ماه باز نمیگردد. چنانکه رئیسدیوان عدالت اداری به تازگی از صدور حکم انفصال به خدمت، ولی الله سیف در بهمنماه سال گذشته خبر میدهد که همان زمان زمینهها برای شروع نوسانات شدید قیمت ارز شکل گرفت. متاسفانه سیاست بازیهای پشتپرده و ایستادگی در برابر مخالفت دستگاههای نظارتکننده سبب شد، سیف بتواند تا مردادماه سال جاری اقدام به جلو بردن سیاستهای ارزی دولت کند. با نگاهی اجمالی میتوان دریافت که دولت نه تنها از تخلفات ارزی بانک مرکزی باخبر بوده؛ بلکه خود با این سیاستها به دنبال جذب سرمایههای باد آورده بود.»
این روزنامه حامی دولت در ادامه بااشاره به دستور بانک مرکزی برای نگه داشتن نرخ ارز در کانال ۱۰ هزار تومان به بهانه کمتر متضرر شدن افراد نوشت: «سؤال این است که چرا قیمت دلار تا ۲۰ هزار تومان افزایش یافت و به یکباره در کمتر از یک هفته به کانال ۱۲ هزار تومانی سقوط کرد؟ آیا دولت دراین راستا به دنبال هدف و منافع مشخصی بود؟ افزایش قیمت دلار وسقوط آن چقدر به نفع و یا ضرر دولت بوده است؟
دولت با اعلام اینکه ۹۸ درصد بازار ارز در اختیار آنها قرار دارد بهخوبی نشان میدهد که دو درصد ارز موجود که در اختیار دلالان است نمیتواند بازار را به وضعیت کنونی برساند... با این وجود وقتی قیمت ارز افزایش پیدا میکند مسلما دولت خود در این زمینه نقش پر رنگی دارد. دولت با این اقدام، غیر مستقیم جنگی روانی ارزی را راهاندازی کرد تا مردم تمام داراییهای خود تبدیل به دلار و یورو کنند. از آنجایی که ۹۸ درصد ارز در اختیار دولت است پس با افزایش قیمتها و خرید بیش از اندازه ارز، دارایی مردم یک راست به جیب دولت رفته است.
جذب نقدینگی مردم با سیاست دلار ۴۲۰۰ تومانی روزنامه بهار در ادامه با اشاره به سیاست دولت برای جذب نقدینگی دست مردم با دلار ۴۲۰۰ تومانی نوشت: «رقم نجومی و سرسام آور نقدینگی نشان میدهد که دولت با افزایش قیمت نه تنها ضرر نکرده است بلکه به سود کلانی هم دست یافته است. دولت از طریق نقدینگی جمعآوری کرده میتواند علاوهبر جبران خسارتها، برای سال آینده از سپرده خوبی هم برخوردار باشد. دقیقا زمانی که دولت توانست بخشی عمدهای از نقدینگی سرگردان در بازار را جذب کند با تزریق محدود ارز و راهاندازی جو رسانهای اقدام به کاهش قیمت دلار کرد. سقوط قیمت دلار زمانی رشد پیدا کرد که مردم دلارهای خود را در بازار به فروش رساندند و در عرض کمتر از ده روز، قیمت دلار را از ۲۰ هزار تومان به ۱۲ هزار تومان کاهش یافت. حال دولت علاوهبر جذب بخش مهمی از نقدینگی سرگردان، اینک توانسته دلارهایی را که ماهها پیش به مردم فروخته بود بار دیگر آنها را تحویل بگیرد.» گفتنی است هیئت نظارت بر مطبوعات طی روزهای اخیر به خاطر شکایت دولت از روزنامه کیهان صرفا بدلیل انتشار گزارشی از وضعیت موجود بازار ارز و خطرات پیش رو به این روزنامه تذکر داده و پرونده کیهان را روانه دادگاه کرده است.
فقط ۳۰ درصد اقتصاد کشور دست دولت است! روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «فقط ۳۰درصد اقتصاد کشور دست دولت است و ۴۰-۵۰ درصد اقتصاد در جاهای دیگری است که پاسخگو نیستند». این رونامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «دولت احمدینژاد در حوزه اقتصاد، سرزمین سوخته تحویل داد». اکنون بیش از ۵ سال از عمر دولت روحانی سپری شده است. اما متاسفانه مدعیان اصلاحات همچنان برای سرپوش گذاشتن بر کارنامه بسیار ضعیف دولت، تقصیرها را به گردن دولت قبل از روحانی میاندازند! چندی پیش وزیر تعاون دولت اصلاحات با اشاره به اختیارات گسترده روحانی گفته بود: «اختیارات آقای روحانی هم با توجه به رویکردی که مقام معظم رهبری داشتند و دارند و معتقدند که دولت را باید تقویت کنیم و بارها هم از دولت در برابر مخالفان حمایت کردند و شورای هماهنگی اقتصادی با حضور سران سهقوه تشکیل شده است و ریاست آن بر عهده آقای روحانی است، شرایط بسیار خوبی دارند که بتوانند مشکلات کشور را رفع کنند. واقعیت این است که این هماهنگیها تقریباً کمنظیر است و ما تا امروز در این سطح میان سران قوا و رهبری و رئیسجمهور کمتر شاهد چنین همراهی و هماهنگی بودیم؛ لذا عدم استفاده از این موقعیت تا حدود زیادی به شخص آقای روحانی برمیگردد که چرا تا امروز از این ظرفیت و هماهنگی استفاده نکرده است». گفتنی است از ۴۲۴ هزار میلیارد تومان منابع بودجه عمومی تنها ۵۳ هزار میلیارد آن متعلق به قوای دیگر به غیر از دولت است. علاوهبر این اختیار قبض و بسط ۵۳ هزار میلیارد تومان مذکور نیز در دست دولت است. کارشناسان معتقدند که مشکل اساسی دولت، سوءمدیریت است و نه فقدان اختیارات و امکانات.
ارگان دولت بر مدار تحریف و تخریب روزنامه ایران دیروز در گزارشی با عنوان «اقتصاد بالاخره اولویت هست یا نیست» بار دیگر ژورنالیسم ترفند و نیرنگ را از خود به نمایش گذاشت. در این گزارش از قول آیتالله مصباح یزدی آمده است که: «تنها تأمین آب و نان مردم هنر نیست» سپس ارگان دولت نتیجه گرفته است که «درحالی آیتالله مصباح یزدی تأمین آب و نان را امری بیثمر [!]و فاقد هنر [!]میداند که چهرهها و رسانههای همسو با او، به صورت مستمر دولت را بابت کاستیها و مشکلات اقتصادی آماج حملات خود قرار میدهند.» خبرنگاران و دستاندرکاران این روزنامه نیازی نیست به فراگیری منطق توصیه شوند؛ عامدانه بودن چنین برداشتهای ناصوابی کاملا واضح است و ادامه رویه زیر گرفتن منتقدان در جاده یکطرفه توسط دولت است. در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «وی [آیتالله محسن اراکی]در واکنش به تصویب لایحه CFT در مجلس، اساساً اقتصاد را مسئلهای بیاهمیت دانست و گفت: «میگویند اگر FATF را نپذیریم پول به ما نمیدهند و ما را محاصره میکنند، ارز به ما نمیدهند... مگر شما به خاطر این مسائل انقلاب کردید؟!» انتقاد آیتالله اراکی از تلاش دولت و مجلس برای رفع موانع مبادلات بانکی با جهان درحالی است که در دو سال گذشته، یکی از انتقادهای مستمر اصولگرایان و رسانههای آنان از دولت، عدم برقراری تمام و کمال این ارتباط پس از برجام بوده است. امروز دو سال پس از اینکه رسانههای اصولگرا برای عدم همکاری بانکهای بزرگ دنیا بعد از برجام، دولت را شماتت میکردند، آیتالله اراکی اساساً مسئله اقتصاد را بیاهمیت جلوه داد.» برخلاف دروغپردازی ارگان دولت، آیتالله اراکی، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی هرگز در سخنانش اقتصاد را بیاهمیت ندانسته است بلکه به اسلوب و شیوه دولت در حل مشکلات اقتصادیاشکال کرده است. دولت روحانی بیش از ۵ سال است که برای رسیدن به ایستگاه بهبود معیشت، اشتغال مردم و رشد اقتصادی سوار ماشین مذاکره شده، اما به مقصد نرسیده است چراکه این مرکب فرسودهتر و پوسیدهتر از آن است که مردم و دولت را به موقف رونق اقتصادی برساند. بر همین اساس، آیتالله اراکی در سخنان خود بر ضرورت تمرکز دولت بر اقتصاد مقاومتی تصریح کرده است که البته روزنامه ایران برای پیادهسازی ترفند خود از اشاره به آن خودداری کرده است و تنها به بخشی از آن مواضع، آن هم با شیوه مغلطهگری پرداخته است.
فقط ما اصلاحطلبان شایسته هستیم! روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود طی یک یادداشت از خبر و تعریف و توضیح آن شروع کرده و به تصویب CFT رسیده! تاسف انگیزترین بخش این یادداشت آنجاست که با نام بردن از دو نفر (یکی از طیف موسوم به اصلاحطلب و دیگری اصولگرا) شخص همحزبی خود را بر دیگری برتری داده است! در ابتدای این یادداشت آمده: «اصلی در روزنامهنگاری وجود دارد که «خبر خوب، خبر نیست». یعنی ما وقتی اتفاق خوبی میافتد آن را تیتر نمیکنیم و به آن نمیپردازیم...»
خبر روایت یک اتفاق یا رویداد است که به واسطه حضور یک یا چند ارزش خبری برای گسترهای از مردم جذاب خواهد شد، وقتی میگوییم خبر روایت است یعنی حضور راوی و زاویه دید او و تعلقاتش در این امر دخیل است. بر این مبنا ممکن است یک رخداد مانند پیروزی آمریکا واشغال عراق توسط این کشور با کمترین میزان کشته از دیدگاه خبرنگار شبکه آمریکایی رخدادی خوب باشد و روایت او به این صورت شکل بگیرد و از دید خبرنگار عراقی به واسطهاشغال کشورش رخدادی ناخوشایند. پس برای این رویداد چه حکمی باید صادر کرد: خبر هست یا نه؟! پس خوبی و بدی برای تعیین خبر بودن یا نبودن موضوعی نادرست است. اما چرا این را القا میکنند و آن را تئوریزه مینمایند؟!
اگر از مغالطه فاحش در گزاره «خبر خوب، خبر نیست»! بگذریم باید از روزنامه اعتماد پرسید خبر توافق هستهای خبری خوب بود یا بد؟ چرا که این نوشته مدعی شده «خبر خوب، خبر نیست و آن را تیتر نمیکنیم»! با وجود تیترهای درشت روزنامههای زنجیرهای در صبح روز اجرای برجام باید نتیجه گرفت که اجرای برجام اتفاقی ناخوشایند بود که آن را تیتر کردیم؟!
فارغ از مسایل تئوریک مگر اخباری مانند: «خرمشهر آزاد شد» یا «پیروزی تیم ملی ایران در ملبورن استرالیا» و هزاران نمونه دیگر مصادیقی از اتفاقهای خوب و شیرین نیستند که در حافظه تاریخی ما خوش نشستهاند؟
تصویب CFT ماحصل حضور اصلاحطلبان در ادامه این یادداشت اعتماد تصویب CFT را ماحصل حضور اصلاحطلبان در مجلس عنوان کرده و میگوید: «همین مجلس تصویب کرد که دختران ۱۳ ساله نباید ازدواج کنند، همین مجلس سختگیریهای هیات نظارت بر کاندیداهای شوراها را آن قدر کم کرد که خیلی از افرادی هم که در سال ۸۸ به زندان رفته بودند، تایید صلاحیت شدند...» واقعا عجیب است که به رغم افتضاحاتی در شوراهای شهر رخ داده (از توهین به مردم عزادار برای امام حسین (ع) تا فاجعه شورای شهر بابل و...) باز طیف موسوم به اصلاحطلب برای آنکه فضا را به نفع خودش حفظ کند هنوز آن را افتخار خود میداند. شورهای شهر کنونی دست پخت جریان اصلاحات است! درباره CFT هم باید گفت که این طیف در مجلس به صراحت گفت که هیچ امیدی به گشایش در پی تصویب این لایحه نداریم. آنها گفتند میخواهیم دفع ضرر کنیم. خب باید پرسید FATF به واسطه بازیهای سیاسی کشور ما را در لیست سیاه قرار داده و به واسطه آن امکان مراودات بانکی نیست. باید از این طیف پرسید پس از پذیرش این لایحه تحمیلی دفع ضرر یعنی چه؟ یعنی چه چیزی رخ میدهد که آن را دفع ضرر خواندند؟ ماجرا این گونه خواهد شد که اگر کشور ما FATF را و لوایحش را اجرایی کند آن وقت احتمالا از لیست سیاه خارج میشویم، اما باز امکان مراودات بانکی نخواهد بود! اگر بپرسید چرا خواهند گفت: تحریمهای ثانویه آمریکا فوق این نهاد است! آن روز این جماعت باید پاسخ دهد که چه ضرری دفع شده و چه نفعی عاید کشور گردیده؟! همین ماجرا در برجام هم رخ داد. جماعت سادهلوح و سهلانگار همان روزها نیز همینها را میگفتند! امیدواریم در آینده حرفهای امروزشان را فراموش نکنند.
دیدگاه تان را بنویسید