آقای رئیسی هنوز هم نظری ندارید؟ / تکلیف تتلو روشن است، اما اینجا دیگر جای سکوت رئیسی نیست

کد خبر: 872672

راهبرد "الباطل یموت بترک ذکره" تا همین شب ها نیز عاقلانه بود. اما تتلو متنی سراسر پلیدی و تباهی منتشر کرد. البته او در لمپنیسم، دریده‌گویی و اژدهادهنی کارنامه بسیار سیاهی دارد، اما این حدّ از پستی و پلشتی نشانه سقوط ابدی او در چاه مضلّت است.

آقای رئیسی هنوز هم نظری ندارید؟ / تکلیف تتلو روشن است، اما اینجا دیگر جای سکوت رئیسی نیست

پایگاه خبری تحلیلی فردا:

آقای رئیسی هنوز هم نظری ندارید؟ / تکلیف تتلو روشن است، اما اینجا دیگر جای سکوت رئیسی نیست

دو روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ ناگهان انتشار چند فیلم و عکس، فضای افکار عمومی را بهت زده کرد؛ سید ابراهیم رئیسی که درصدد بازنمایی خود به عنوان نامزد طیف انقلابی و طبقه محروم بود، در قاب مشترک با امیر تتلو نشسته بود.

کمی قبل‌تر، یعنی دقیقاً شب قبل از دیدار با تتلو، فیلم کوتاهی از رئیسی در قطار منتشر شد که در آن با چهره‌ای خسته می‌گفت: "ما به دنبال چهار تا رأی حلال هستیم" او به رقیبش هم طعنه زد که با پول‌پاشی در شهر‌های کشور در حال جمع کردن رأی است. این حرف‌ها در فاصله دو روز مانده به انتخابات برای کنشگران سیاسی یک پیام واضح داشت: رئیسی باخت را پذیرفته است و با جمع‌بندی از کنش سیاسی خود به عنوان یک کنش حلال و پاک و در مقابل متهم کردن تلویحی رقیب به کسب رأی حرام و نامشروع، می‌کوشد هوادارانش را نیز برای پذیرش باخت و ترمیم خلأ روحی ناشی از شکست در نزد آن‌ها با برجسته‌سازی استعارات مذهبی و تجلیل از آن‌ها در نقش مجاهدان میدان "سیاست حلال" آماده کند.

اما تنها ساعاتی بعد، انتشار فیلم و عکس دیدار رئیسی- تتلو، همچون آواری بر سر تئوری "رأی حلال" فرود آمد. گویا تیم رسانه‌ای و تبلیغاتی رئیسی هنوز ناامید نشده بود و امیدوار بود با قمار بر سر اعتبار کاندیدای آبرومندش، در آخرین ساعات تبلیغات یک بمب تبلیغاتی بترکاند. آن‌ها بر روی فرو ریختن استعاره "رأی حلال" دست به یک قمار زدند و پذیرفتند و لو به قیمت متهم شدن رئیسی به فرصت‌طلبی و دست زدن به هر کاری برای دست انداختن به قدرت، او را در قاب تتلو بنشانند.

اما رئیسی در حالی وارد این بازی شد که به گفته خودش اساساً شناختی از تتلو نداشت و در این ماجرا در واقع قربانی صحنه‌گردانانی شد که یا با انگیزه بی‌تابی برای قدرت و یا اهداف پیچیده‌تری همچون سوزاندن رئیسی، او را در عمل انجام‌شده قرار داده بودند.

لبخند‌های تصنعی و زورکی رئیسی در همان فیلم کوتاه، نگاه متعجبانه به شکل و شمایل تتلو، نگاه دوختن به زمین و پرهیز از چشم در چشم شدن با او، از جنبه روانی و نشانه‌شناسی دلالت بر این معنا داشت که رئیسی از همنشینی با پارتنری در این شکل و شمایل و بازی کردن در موقعیتی که قبل و بعد آن را نمی‌داند، شرمسار و نگران است.

انتخابات تمام شد، رئیسی باخت و حنای "رأی حلال" بی‌رنگ شد، اما آن قاب مشترک به یک قاب ماندگار و استعاری در سپهر سیاسی تبدیل شد تا در هر موقعیتی اعم از فرصت‌طلبی تا ساده‌لوحی قابل بازنمایی شد. همچنین هر چند وقت یک بار که تتلوی آنرمال دسته‌گل جدیدی به آب می‌داد، تصاویر آن دیدار کذایی دوباره رونمایی می‌شد تا آن تراژدی به یک کابوس مستمر تبدیل شود.

اما در مقابل این کابوس مستمر، رئیسی و تیم رسانه‌ای او یک راهبرد عاقلانه در پیش گرفتند و از درگیر شدن مجدد با نقش اول (یا دوم) آن درام- کمدی- تراژدی اجتناب کردند؛ حتی آنجا که تتلو تهدید کرد پشت‌پرده دیدارش با رئیسی را افشا خواهد کرد، رئیسی و اطرافیان او با بی‌محلی از کنار تهدید گذشتند تا گذر زمان، خود موضوع را رقیق و عادی کند.

راهبرد "الباطل یموت بترک ذکره" تا همین شب ها نیز عاقلانه بود. اما تتلو متنی سراسر پلیدی و تباهی منتشر کرد. البته او در لمپنیسم، دریده‌گویی و اژدهادهنی کارنامه بسیار سیاهی دارد، اما این حدّ از پستی و پلشتی نشانه سقوط ابدی او در چاه مضلّت است.

تکلیف آن نجس‌العینِ دائم‌الخمر که روشن است، اما اینجا دیگر جای سکوت رئیسی نیست؛ آقای رئیسی که لباس دین به تن و مسئولیت مقدس‌ترین مکان مذهبی در کشورمان را برعهده دارد، موظف است علیه آن ملعون که درست یا نادرست، افکار عمومی این دو را کنار هم دیده‌اند، موضع‌گیری علنی کند. این البته فرصت مناسبی است برای آنکه رئیسی اشتباه سابق خود و اطرافیانش را نیز جبران کند و با شکستن آن قاب مشترک و کریه، خود را از نجاست تتلو مبرّا سازد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت