آقای آشنا! جنابعالی که موافقید چرا لاپوشانی می‌کنید؟!

کد خبر: 870299

پیشنهاد مدیر مسئول کیهان در ستون «نکته» -کیهان دیروز- که در آن از آقای روحانی خواسته شده بود برای تحقیر آمریکا، شرکت در مجمع عمومی سالانه سازمان ملل متحد را در اعتراض به ریاست ترامپ بر شورای امنیت این سازمان تحریم کند با واکنش‌های مثبت و منفی فراوانی روبرو شد.

آقای آشنا! جنابعالی که موافقید چرا لاپوشانی می‌کنید؟!

روزنامه کیهان: پیشنهاد مدیر مسئول کیهان در ستون «نکته» -کیهان دیروز- که در آن از آقای روحانی خواسته شده بود برای تحقیر آمریکا، شرکت در مجمع عمومی سالانه سازمان ملل متحد را در اعتراض به ریاست ترامپ بر شورای امنیت این سازمان تحریم کند با واکنش‌های مثبت و منفی فراوانی روبرو شد.

آقای آشنا! جنابعالی که موافقید چرا لاپوشانی می‌کنید؟!

مراجعه به استدلال کیهان و مقایسه آن با اعتراض مخالفان برای قضاوت درباره آن کافی و گویاست. در این میان، اما واکنش آقای حسام‌الدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیس‌جمهور شامل نکته دیگری است که بی‌نیاز از پاسخ نیست. ایشان ابتدا به مصداق «الناس علی دین ملوکهم» نوشته خود را با اهانت به کیهان آغاز کرده و این روزنامه را «قدیمی‌ترین و ارشدترین سخنگوی جریان کوچک، ولی قدرتمند نه به دیپلماسی»! معرفی کرده و توضیح نداده است که چگونه مخالفت کیهان با «دیپلماسی التماسی»! را می‌توان مخالفت و به قول ایشان «نه به دیپلماسی» معرفی کرد؟ و باید گفت، صد البته که کیهان با دیپلماسی التماسی مورد نظر ایشان مخالف است و دیپلماسی را فرصتی برای نمایش اقتدار کشور می‌داند و نه مانند ایشان و همفکرانشان عرصه‌ای برای التماس به حریف!

آقای آشنا در ادامه نوشته خود به کیهان کنایه زده و آورده است؛ «یادم نمی‌آید در جریان حماسه کلمبیای رئیس‌جمهوری قبلی، کیهانیان درباره اهانت به ایشان یا ایران نگرانی ابراز کرده باشند یا هیچگاه از دستاورد‌های سفر‌های همیشه موفق ایشان سؤال کرده باشند.»!

در این خصوص گفتنی است که صرفنظر از مواضع پلشت و سخیف آقای احمدی‌نژاد که از سال‌های میانه دور دوم ریاست جمهوری او بروز کرد و مراجعه به آرشیو کیهان نشان می‌دهد که کیهان تنها روزنامه و اولین رسانه‌ای بود که به نقد مواضع غیر اصولی وی پرداخت و با اعتراض شدید ایشان و همفکرانش نیز روبرو شد، برخورد او با انبوه دشمنان جمهوری اسلامی که در دانشگاه کلمبیا ایشان را محاصره کرده بودند، در حد و اندازه یک حماسه بود. احمدی‌نژاد در آن نشست مواضع و عملکرد آمریکا علیه ایران اسلامی را به چالش جدی کشید تا آنجا که حریف در پایان آن نشست نمی‌توانست درماندگی خود را انکار کند. اکنون این سؤال از آقای آشنا در میان است که آیا دولت آقای روحانی نیز حاضر است در مجمع عمومی سازمان ملل از حق و حقوق قانونی ایران با همان حدت و شدت دفاع کند؟ کلاه خودتان را قاضی کنید! اگر پاسخ شما به این سؤال مثبت است، بسم‌الله! چه کسی می‌تواند و به خود حق می‌دهد که با حضور آقای روحانی در مجمع یاد شده و دفاع جانانه از مواضع بر حق جمهوری اسلامی ایران کمترین مخالفتی داشته باشد؟! و اگر پاسختان منفی است و قرار است باز هم در بر همان پاشنه چهار سال گذشته بچرخد که چه اصراری دارید آقای رئیس‌جمهور باز هم در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کند؟!

ظاهرا آقای آشنا نیز با نظر کیهان درباره خودداری رئیس‌جمهور از شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل موافق است و می‌داند که حضور ایشان دستاوردی نخواهد داشت! این نکته را در آن بخش از نوشته ایشان می‌توان یافت که می‌نویسد «من نمی‌گویم رئیس‌جمهور ایران در مجمع عمومی شرکت بکند یا نه. من نمی‌گویم در جلسه شورای امنیت شرکت کنند یا نه. بلکه می‌گویم استدلال برای عدم حضور در مجمع از ترس امکان حضور در جلسه شورای امنیت غلط است»!

در این نوشته دقت کنید و این نوشته نشان می‌دهد که اولا؛ ایشان درباره ضرورت شرکت رئیس‌جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل دچار تردید است. چرا؟ اگر آقای آشنا حضور آقای روحانی در مجمع را ضروری می‌داند و به همین علت پاسخگویی به مدیر مسئول کیهان را ضروری دانسته است دیگر ابراز تردید درباره حضور رئیس‌جمهور چه معنا و مفهومی دارد؟! ثانیا؛ جناب آشنا به خیال خود زرنگی کرده! و قیدی را به کیهان نسبت داده است که در یادداشت شریعتمداری وجود ندارد. آنجا که می‌نویسد «من نمی‌گویم در جلسه شورای امنیت شرکت کنند یا نه. بلکه می‌گویم استدلال برای عدم حضور در مجمع از ترس امکان حضور در جلسه شورای امنیت غلط است»! اشاره ایشان به این قید که استدلال برای عدم حضور رئیس‌جمهور را از ترس امکان حضور در جلسه شورای امنیت! غلط می‌داند، در حالی است که در یادداشت کیهان نه فقط به امکان حضور آقای روحانی در جلسه شورای امنیت سازمان ملل هیچ اشاره‌ای نشده بود بلکه در صدر نوشته مدیر مسئول کیهان بر تفکیک شرح وظایف مجمع عمومی سازمان ملل با شورای امنیت این سازمان تاکید نیز شده بود. از این روی نسبت دادن قید مورد اشاره به کیهان را فقط می‌توان بهانه پیشاپیش آقای آشنا برای پنهان کردن نظر واقعی خود دانست که مانند کیهان مخالف حضور رئیس‌جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل است و درپی آن است که تردید خود را با این قید من درآوردی و نسبت دادن آن به کیهان توجیه کند!

اصلاح‌طلب فراری: حمایت رهبری دولت را از سقوط حفظ کرد یک اصلاح‌طلب فراری می‌گوید حمایت رهبری، روحانی را از پایان زودهنگام دولتش حفظ کرد. علی افشاری عضو فراری دفتر تحکیم ضمن تحلیلی در وبسایت رادیو فردا می‌نویسد: به موازات تشدید التهابات ارزی و بحران اقتصادی، تحولات در درون بلوک قدرت نیز سمت و سوی متفاوتی به خود گرفته است. درست برعکس فضای انتخاباتی ۹۶ که شکاف ولایت- جمهوریت فعال شده بود، رهبری و رئیس‌جمهور در مسیر افزایش همگرایی حرکت می‌کنند. رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با اعضای مجلس خبرگان تصریح کرد که «راه‌حل مشکلات کشور از خالی کردن پشت دولت و ابراز برائت از دستگاه‌های مسئول نیست». او نسبت به موازی‌سازی با کار‌های دولت نیز هشدار داد و از همه خواست «دولتی‌ها را به سمت استفاده از دیدگاه‌های کارشناسان و حل مشکلات و خوش‌بین کردن مردم نسبت به تلاش‌های آن‌ها هدایت کنند».

وی که از عناصر نفوذی نهضت آزادی و حزب مشارکت در دفتر تحکیم بود، می‌افزاید: تقریباً با اطمینان بالا می‌توان گفت: با توجه به اینکه روحانی و جریان اعتدالی زمینه‌های مساعد داخلی و خارجی را از دست داده و نارضایتی چشمگیری از عملکرد دولت دوازدهم در سطح جامعه و نیرو‌های سیاسی همسو وجود دارد، حمایت رهبر جمهوری اسلامی، او را از پایان زودهنگام ریاست جمهوری حفاظت کرده است. افشاری خاطرنشان کرد: رهبر جمهوری اسلامی در حالی تقویت دولت را توصیه می‌کند، که به لحاظ برخی مواضع و بخصوص دیدگاه‌های کلان، قرابتی با آن ندارد.

رهبری بار‌ها دولت اعتدال را به دلیل امید به حل مشکلات از طریق مذاکره با آمریکا و «چشم داشتن به دست دشمن» نکوهش کرده است. او توضیح نمی‌دهد دولتی که خطوط قرمز ادعایی در مذاکرات هسته‌ای را نقض کرده و توافقی به نام برجام را امضا کرده که به زعم او اشتباه بوده و امروز نیز در مهار و حل مشکلات ناتوان است، چرا سزاوار حمایت است؟

افشاری با ابراز ناخرسندی از نزدیک شدن روحانی به حاکمیت می‌نویسد: مدیریت عوامل روانی در اقتصاد، نیازمند اعتمادسازی است که به نظر می‌رسد رسیدن به آن با تداوم ریاست جمهوری روحانی ناممکن باشد. گفتار درمانی، دادن وعده‌های نسیه و غیرقابل اجرا و دوگانگی مزمن بین حرف و عمل اعتماد بخش مهمی از جامعه را از روحانی سلب کرده است.

ناراحتی این اصلاح‌طلب فراری، بازگویی ناخرسندی افراطیون مدعی اصلاحات در داخل است که دولت را رحم اجاره‌ای خود خوانده و بر نگاه ساندیسی به آن تأکید کرده‌اند. آن‌ها از اینکه دولت و رئیس‌جمهور به نظام نزدیک‌تر شده و از خوش‌بینی به غرب فاصله بگیرند، به شدت ناراحتند. اما درباره اینکه چرا رهبری با وجود نارضایتی از برخی رویکردها، از دولت و رئیس‌جمهور حمایت می‌کنند، نشانگر تقوا و مصلحت سنجی و در نظر گرفتن اولویت اتحاد و انسجام ملی در برابر جنگ همه جانبه دشمن است و همین اخلاق والاست که رهبری را از سیاستمداران عرفی و متعارف قائل به تسویه حساب‌های سیاسی سر بزنگاه‌ها ممتاز و متمایز می‌کند.

ادعای بی‌نیاز کردن مردم از یارانه و زمزمه بازگشت به کوپن! یک روزنامه حامی دولت از احتمال بازگشت به کوپن با توجه به سیاست‌های اقتصادی دولت روحانی خبر داد. روزنامه آرمان نوشت: شرایط ویژه‌ای که از نیمه دوم سال گذشته بر اقتصاد حاکم شد و پس از آن در فروردین سال جاری به اوج رسید، نگرانی‌های زیادی را بابت تأمین کالا‌های اساسی در میان مردم ایجاد کرد. در چنین شرایط اضطراری، مسئولان و صاحب‌نظران اقتصادی بار‌ها از احیای اقتصاد کوپنی و بازگشت به سیاست‌های دهه ۶۰ صحبت کرده‌اند.

سرپرست وزارت کار هفته گذشته از تأمین کالا‌های اساسی در قالب وجه نقد یا کوپن الکترونیکی خبر داد و گفت که بررسی اعطای کوپن الکترونیکی به آحاد جامعه با هدف تأمین کالا‌های اساسی در دستور کار قرار دارد. البته پیش از این، احمد میدری، معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرده بود که «با توزیع کوپن الکترونیکی، توزیع یارانه ارزی (برای واردات کالا‌های اساسی) بین مردم شفاف‌تر خواهد بود و یارانه به دست مصرف کننده نهایی می‌رسد.» احیای ستاد بن نیز یکی دیگر از راهکار‌های حمایتی است که اخیراً برای حمایت هر چه بیشتر از کارگران مورد تأکید قرار گرفته است.

بعد از اینکه مجلس با طرح تأمین کالا‌های اساسی مخالفت کرد و نهایتاً این طرح از دستور کار خارج شد، رئیس سازمان برنامه و بودجه از تهیه پنج بسته و ۱۲ برنامه معیشتی خبر داد. در واقع دولت برای حمایت از مردم و جبران آثار ناشی از نوسانات بازار ارز این برنامه‌های حمایتی را مد نظر قرار داده است. تأمین کالا‌های اساسی و داروی مردم، پشتیبانی از اقشار کم‌درآمد، حقوق‌بگیران، تولیدکنندگان و پیمانکاران پنج بسته‌ای هستند که در دستور کار ستاد اقتصادی دولت قرار گرفته است. در همین زمینه نوبخت تأکید کرد که «همگی این بسته‌های حمایتی به عنوان بخشی از برنامه جامع مقابله با تحریم در حال بحث و بررسی است.»

همچنین جمعه هفته گذشته، سرپرست وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت که «بررسی اعطای کوپن الکترونیکی به آحاد جامعه با هدف تأمین کالا‌های اساسی در دستور کار قرار دارد.» سرپرست وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه برنامه دوم «حمایت اجتماعی از پنج دهک اول» است که مورد حمایت مالی قرار می‌گیرند، اظهار کرد: «اقشار متوسط رو به پایین، بازنشستگان حداقلی‌بگیر، مستمری‌بگیران تحت پوشش نهاد‌های حمایتی از جمله این افراد هستند.» یادآور می‌شود تا همین چند سال پیش، آقای روحانی در تبلیغات خود می‌گفت: چنان رانتی به اقتصاد می‌دهیم که از پول ناچیز یارانه بی‌نیاز شوند.

شعار اقتصاد آزاد و ارز تک نرخی دادند، اما ارز را ۳ نرخی و ۱۴ هزار تومانی کردند! استاد دانشگاه الزهرا گفت: این یک بازی سازمان‌یافته است که نرخ ارز را چند هزار تومان بالا می‌برند بعد مثلا هزار یا دوهزار تومان کاهش می‌دهند سپس ادعا می‌کنند که نرخ ارز افت داشته است. در حالی که این افراد هیچ سخنی در مورد افزایش نرخ دلار از ۳۵۰۰ تومان به ۱۴۵۰۰ تومان نمی‌گویند و این یک شارلاتان‌بازی و مهندسی افکار عمومی است که به هیچ وجه قابل قبول نیست و نمی‌توان این را کاهش قیمت محسوب کرد. حسین راغفر در گفتگو با ایلنا در مورد تاثیر بخشنامه جدید بانک مرکزی مبنی بر اجازه صرافی‌ها برای خرید ارز از بازار ثانویه گفت: البته این بخشنامه در کاهش نرخ ارز بی‌تاثیر نبوده است و هرگونه سیاست کنترلی که عرضه و تقاضای ارز را در اختیار دولت بیاورد موثر است، اما تاثیر عوامل سیاسی بسیار بیشتر بوده است.

وی ادامه داد: این یک بازی سازمان‌یافته آقایان است که نرخ ارز را چند هزار تومان بالا می‌برند بعد مثلا هزار یا دوهزار تومان کاهش می‌دهند سپس ادعا می‌کنند که نرخ ارز افت داشته است. در حالی که این افراد هیچ سخنی در مورد افزایش نرخ دلار از ۳۵۰۰ تومان به ۱۴۵۰۰ تومان نمی‌گویند.

راغفر نرخ منطقی دلار را زیر ۴ هزار تومان دانست و افزود: به نظر بنده نرخ دلار باید زیر ۴ هزار تومان باشد و این هم با منطق آقایان و هم با منطق‌های دیگر سازگار است. اگر منافع تولیدکننده محور سیاست‌ها باشد نرخ ارز باید موجب رقابتی شدن تولید در داخل شود و این برحسب یک برنامه مشخص و اخذ انواعی از تعهدات در راستای ارتقای بهره‌وری در بخش‌های مختلف تولید است و نرخ ارز باید براساس نیاز تولیدکنندگان تعیین شود. وی خاطرنشان کرد: کسانی که مدعی بازارگرایی و تک نرخی شدن ارز بودند امروز شاهد سه نرخ رسمی و چند نرخ منطقه‌ای اعم از نرخ هرات و سلیمانیه هستند و خنده‌دارتر از این نمی‌شد. این نتیجه کار کسانی است که ادعای علمی بودن را دارند.

تعادل: مردم و کارشناسان از بی‌عملی دولت متحیر هستند در حالی که کارشناسان بسیاری به سوء مدیریت اقتصادی دولت اعتراض دارند، دولت هنوز مسئله را باور نکرده است. روزنامه اقتصادی اصلاح‌طلب تعادل در تحلیلی نوشت: آیا دولت در برابر بحران‌های اخیر اقتصادی منفعل است؟ البته این سؤال را مردم به گونه‌ای دیگر می‌پرسند. آن‌ها می‌پرسند چرا دولت برای این گرانی‌ها کاری نمی‌کند؟ این سؤالی است که در همه سطوح و طبقات مردمی کشور مطرح است. کارشناسانی می‌گویند که دولت روحانی «دنده را خلاص کرده» و برخی دیگر می‌گویند که «اگر این اختیارات به چوب خشک هم داده شده بود می‌توانست کاری بکند». طبقه آسیب‌پذیر منتظر راه‌حل دولت برای جلوگیری از فشار بیشتر و شاید منتظر بازگشت کوپن، طبقه متوسط حیران در برابر این گرانی‌ها و نگران که هر روز ارزش پول آن‌ها کاسته می‌شود.

این روزنامه می‌افزاید: هنوز برای دولت باورکردنی نیست که دستاورد‌های برجامش که آرامش، تورم تک رقمی، جهش رشد اقتصادی و جذب سرمایه خارجی به کشور و به سمت کشور سرازیر کرده بود اینگونه برباد می‌رود. هنوز برای دولت باور کردنی نیست که بحران اخیر اقتصادی دو وزیر مهم کابینه‌اش را بیرون کرده است. هنوز برای دولت باورکردنی نیست که بنا بر گزارش‌ها صدور نفت روز به روز دارد کاهش می‌یابد و مهم‌ترین منبع درآمدی‌اش هر روز کم می‌شود؛ هنوز برای دولت باور کردنی نیست که کاهش ارزش پول ملی در این دولت و ظرف شش ماه حدود ۴ برابر کاهش داشته است، سریع‌ترین کاهش ارزش پول در یک قرن اخیر. عدم برخورد دولت با اتفاقات اخیر این گمانه‌ها را به ذهن متبادر می‌سازد که «دولت هنوز بحران را باور ندارد» هر چند که در سخنرانی‌های خود آن را بر زبان می‌آورد. این باور در فکر و اندیشه او ننشسته است، زیرا اگر باور می‌کرد حتما برای آن چاره‌ای می‌اندیشید. مگر می‌شود آتشی که بر خانه افتاده است را فقط نگاه کرد و منفعل ایستاد و چاره‌ای برای آن نیندیشید؟ فقط یک فرد متحیر می‌ایستد و نگاه می‌کند، فردی که باور ندارد. چشمان سرش می‌بیند، اما چشمان عقلش خیر. دولت باید باور کند. او از مدت‌ها قبل باید حرف کارشناسان را می‌شنید و برای آن چاره‌ای می‌اندیشید. روزنامه تعادل وابسته به الیاس حضرتی است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت