نحوه پُست دادن شهید رجایی به افراد

کد خبر: 863175

بنای شهید رجایی این نبود کارخانه‌ها را تعطیل کنند و کار‌های تولیدی را از بین ببرند؛ الان هم نمی‌خواهند جوانان را روی کار بیاورند. الان قشر دانشجو از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شود و دارای فن و اعتقاد است، اما آن‌ها را سرکار نمی‌برند. اصل مساله این است که باید در مملکت کار ایجاد شود، کارگر با همان مزدی که می‌گیرد زندگی‌اش را اداره می‌کند.

نحوه پُست دادن شهید رجایی به افراد

خبرگزاری فارس: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با اعضای هیأت دولت در شهریورماه سال ۹۲ مهمترین شاخص‌های دولت اسلامی را سلامت اعتقادی و اخلاقی، خدمت به خلق، عدالت و توجه به آن در کنار پیشرفت، سلامت اقتصادی و مبارزه با فساد، قانون‏ گرایی، حکمت و خردگرایی و توجه به استعداد‌ها و ظرفیت‏‌های درونی کشور برشمردند.

ایشان در بخشی از بیاناتشان در این دیدار تأکید کردند: «شاخص دوّم، مسأله‏‌ی خدمت به خلق است؛ روحیّه‏‌ی خدمت، که این گفتمان اصلی دولت اسلامی همین خدمت است؛ اصلاً فلسفه‏‌ی وجود ما جز این نیست؛ ما آمده‏ ایم خدمت کنیم به مردم و هیچ‏ چیز نباید ما را از این وظیفه غافل کند. البتّه ما هر کداممان دلبستگی‌هایی داریم، سلیقه‌هایی داریم؛ در زمینه‏ سیاسی، در زمینه‏‌ی مسائل اجتماعی، دوستی‌هایی داریم، دشمنی‌هایی داریم، این‏‌ها همه حاشیه است؛ متن عبارت است از خدمت؛ نباید بگذاریم این حواشی بر روی این متن اثر بگذارد.»

هر ساله هفته اول شهریورماه، به مناسبت شهادت دو دولت مرد بزرگ انقلاب اسلامی، شهید محمدعلی رجایی رئیس‌جمهور و شهید حجت‌الاسلام محمدجواد باهنر نخست وزیر هفته دولت نام گرفته است.

علت نام گذاری چنین هفته‌ای این است که دولت شهید رجایی، در آن دوره بحرانی، بیش‌ترین حد تلاش و کوشش را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب از خود نشان داد، تا آنجا که جان خویش را سر آن نهاد.

در آغاز هفته دولت مصاحبه‌هایی را پیرامون اولویت‌ها و اقداماتی که دولت باید سرلوحه کار خود قرار دهد انجام داده‌ایم و بر همین اساس با محمدحسین رجایی برادر بزرگتر شهید رجایی به گفتگو نشستیم.

برخی محور‌های مهم این گفتگو به شرح زیر است:

*یکی از اهداف شهید رجایی این بود که ما طلب‌مان را از آمریکا خواهیم گرفت

*مسئولان به امید مجامع بین‌المللی نباشد

*شهید رجایی به جوانگرایی خیلی عقیده داشت

*شهید رجایی عقیده داشت که دستگاه‌های دولت گسترش پیدا نکند افراد کم باشند زیادتر کار کنند

*از همان فتنه هشتادو هشتادی‌ها همین الان هم در دستگاه حضور دارند

*بنای شهید رجایی این نبود کارخانه‌ها را تعطیل کنند و کار‌های تولیدی را از بین ببرند

*ترامپ به اندازه یک بچه عقل ندارد

آنچه می‌خوانید مشروح گفت: وگوی ما با برادر شهید رجایی است:

فارس: آقای رجایی ما در هفته دولت قرار داریم و شهید رجایی به عنوان الگویی برای همه دولتمردان به شمار می‌رود، کمی از ابعاد شخصیتی ایشان و نحوه زندگی‌شان بفرمایید؟

رجایی: ایشان متولد ۱۳۱۲ در قزوین است و بنده متولد ۱۳۰۲ هستم و ۱۰ سال از ایشان بزرگترم؛ در سن ۳ سالگی شهید رجایی پدر خود را از دست دادند و از آن به بعد سرپرستی ایشان تا زمانی که متاهل شدند با بنده بود؛ تحصیلات ابتدایی خود را در قزوین گذراند و از نظر نبوغ و استعداد ممتاز بود و از نظر مذهبی قبل از اینکه به تکلیف شرعی برسد، مسلمان بود.

در ۱۵ سالگی یک مسلمان معتقد بود و در مجالس مذهبی شرکت می‌کرد، در مسجد محل بین اهالی محل و جوانان شناخته شده بود و چند سالی را در بازار قزوین شاگردی کرد و در مراسم مذهبی شرکت داشت.

در سال ۱۳۲۷ به همراه خانواده به تهران مهاجرت کردیم و مستقر شدیم و چند سالی هم در بازار تهران کار می‌کرد و شب‌ها تحصیل می‌کرد.

پس از مهاجرت به تهران روز‌ها کار می‌کرد و شب‌ها تحصیل می‌کرد و در تحصیلات شبانه‌روزی با برادران فدائیان اسلام آشنا شد و در جلسات آ‌نها که مذهبی و سیاسی بودند شرکت می‌کرد؛ با آقای نواب صفوی و آیت الله طالقانی که جلسات مختلفی داشتند رفت و آمد می‌کرد تا اینکه آیت‌الله طالقانی در مسجد هدایت مستقر شد که بیشتر جوانان دانشگاهی در آن شرکت می‌کردند و شهید رجایی با دانشگاهیان آشنا شد. یعنی وقتی به مسجد هدایت رفت امام جماعت آقای طالقانی بود و از دانشگاهی‌ها نیز در آنجا شرکت می‌کردند و در آنجا با جوانان دانشگاهی آشنا شد.

شهید رجایی سخت علاقمند برای خدمت به خلق بود

در کار‌های سیاسی قرار گرفت و سخت علاقمند برای خدمت به خلق بود. در این زمان که هم تحصیل می‌کرد و هم درس می‌خواند، دولت اعلامیه داد که ما با سیکل برای نیروی هوایی نیرو می‌خواهیم و ایشان برای اینکه هم بتواند تامین مالی داشته باشد هم بتواند تحصیل کند پیمان ۵ ساله را بست چرا که آن زمان دو سال خدمت هم جزء این ۵ سال حساب می‌شد. به نیروی هوایی رفت و بیش از ۴ سال را آنجا گذراند و، چون در آنجا فعالیت مذهبی داشت یک عده‌ای که آنجا بودند دولت خواست که آن‌ها را اخراج کند و این‌ها از قبل تقاضای انفصال از خدمت کردند، چون خدمتشان را هم کرده بودند از این رو از آنجا بیرون آمدند و مشغول فعالیت سیاسی شدند.

در مسجدی که آقای طالقانی سخنرانی می‌کرد یکی از مسائل که مورد بحث بود این بود که آقای طالقانی همیشه می‌گفت: معلمی شغل انبیاست یعنی یکی از کار‌هایی که پیامبران انجام می‌دهند تعلیم مردم است و بهترین شغل شغل انبیاست و ایشان براساس همین توصیه و سفارش در آموزش و پرورش استخدام شد.

در هیچ مرحله‌ای دست از تبلیغ دین برنداشت

سپس در کار فرهنگی وارد شد، معلمی، دبیری و و معاونت فرهنگی تا وزیر فرهنگ شد و در هیچ مقطعی از این مراحل دست از تبلیغ دین برنداشت و جوانان را برای مبارزه با فساد در زمان طاغوت با منطق و اخلاق ارشاد و هدایت می‌کرد؛ در این راه هم زندان و هم شکنجه را به مدت ۴ سال تحمل کرد تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید و ایشان از زندان آزاد شد.

زندگی ایشان قبل و بعد از انقلاب بسیار ساده و بی آلایش بود و اگر بخواهیم زندگی ایشان را شرح دهیم بسیار مفصل است و یک کتاب شرح دارد.

شهید رجایی تأکید می‌کرد طلبمان را از آمریکا خواهیم گرفت

نظر شهید رجایی درباره اقتصاد مملکت این بود که استقلال داشته باشیم در زمانی که انقلاب پیروز شده بود و ایشان وقتی نخست‌وزیر بود یکی از اهدافشان این بود که می‌گفت: ما طلب‌مان را از آمریکا خواهیم گرفت. مردم ما انقلابی و مسلمان هستند نمی‌توانند غربی باشند. یعنی آن زمان هم غربی‌ها و هم شرقی‌ها با ما مبارزه می‌کردند، اینکه شعار می‌دادیم نه غربی نه شرقی جمهوری اسلامی برای این بود که اسلام خود یک برنامه‌ای دارد، قانونی مثل قرآن و مقومی مثل امام و رهبری دارد و یک مسیر روشنی هم دارد و هر کس در این مسیر حرکت کند به هدف می‌رسد و در صورت انحراف به هر دلیل منحرف است.

یکی از نظرات شهید رجایی این بود که حتما باید انسان رهبری را هم مقلَد بداند و هم مقلِد باشد یعنی از او پیروی کند.

مردم ما انقلابی و مسلمان هستند نمی‌توانند غربی یا شرقی باشند، ما آزادی را بر مبنای قرآن قبول داریم مردم ما انقلاب کردند تا نفاق را براندازند و حزب‌الله حاکم باشد. هر مسئولی در کار خود خداوند را در نظر بگیرد، دشمن شناس باشد و از مظلوم حمایت کند و به امید مجامع بین‌المللی هم نباشد، چون این مجامع برای ما کاری انجام ندادند کما اینکه تا اکنون هم کاری برای ما نکرده‌اند.

در ایران رهبری باید در دست ولایت فقیه باشد، افرادی که با ولایت فقیه مخالفت دارند این‌ها به نوعی انقلابی نیستند و منافع مادی آن‌ها ایجاب می‌کرد که بین انقلابی‌ها وارد شوند. در ایران رهبری باید در دست ولایت فقیه باشد و مسئولان باید فرهنگ انقلاب را درک کنند. اول شناخت مستکبران و دوم حمایت از مستضعفان این دو شعار اصلی جمهوری اسلامی است.

شهید رجایی تاکید بر گسترش فرهنگ اسلامی داشتند و استقامت در اجرای اصل قانون ۴۴ که رهبری از سال ۷۲ همین قانون را تا اکنون مطرح می‌کنند و الان ۲۵ سال است که از آن می‌گذرد.

در واقع نظر شهید رجایی این بود که اقتصاد در دست مردم باشد؟

رجایی: بله، اقتصاد در دست مردم باشد امام (ره) بنا بر این داشتند کار مردم را به مردم بسپاریم عدالت یعنی کار دست کسی باشد که اهل کار باشد عدالت یعنی هر چیزی سر جای خود قرار بگیرد در غیر این صورت عدالت نیست. دولت نمی‌تواند تاجر باشد بلکه باید در اقتصاد ناظر باشد.

شهید رجایی به جوانگرایی خیلی عقیده داشت، اما از بستگان خود هیچکس را انتخاب نکرد و وقتی به نخست‌وزیری و ریاست جمهوری رسید برای اینکه نگویند بستگان خودش را سر کار آورد و در این کار برای دیگران سرمشق بود. از رفقای دانشگاهی برای استانداری انتخاب می‌کرد و دلیل ایشان هم این بود که می‌گفت: می‌دانم این‌ها خلاف نمی‌کنند. از رفقای دوران تحصیل و دانشگاهی‌اش در دانشگاه انتخاب می‌کرد و می‌گفت: آن‌ها را می‌شناسم.

در رابطه با بودجه و مسائل مالی دولت بسیار حساس بود

در رابطه با بودجه و مسائل مالی دولت بسیار حساس بود. در نظر گرفتن منافع مردم که مال مردم در جهت منافع به مردم صرف شود و در جای دیگری مصرف نشود؛ وقتی اقتصاد ما را دولتی کردند افرادی که نفوذی بودند وارد شدند و از همان روز شروع به غارت کردند و هنوز هم مشغول غارت هستند، در صورتی که علمای ما از صدر اسلام تاکنون در هر زمانی بنا بر این داشتند که کار دست مسلمانان و روحانیت و بر اساس دستور شرع باشد.

با اینکه از رفقای خود برای کار‌ها انتخاب می‌کرد، اما عقیده داشت که دولت نباید گسترش پیدا کند هر چه می‌شود محدوده کار دولت کم باشد، اما فعال باشد و عمل کند، الان شما ببینید مثلا هر کسی به یک وزراتخانه می‌آید خویشاوندان خود را می‌آورد با اینکه تخصص آن را ندارند الان ۴۰ سال از انقلاب می‌گذرد، اما انگار با همان روز اول تفاوتی نکرده است، البته در مسائل مختلفی هم ما پیشرفت داشته ایم، اما در کل هنوز آن هدف انقلاب پیاده نشده است.

شهید رجایی در دستگاه‌های دولتی و نحوه پُست دادن به افراد چگونه عمل می‌کردند؟

شهید رجایی عقیده داشت که دستگاه‌های دولت گسترش پیدا نکند

شهید رجایی عقیده داشت که دستگاه‌های دولت گسترش پیدا نکند افراد کم باشند زیادتر کار کنند؛ جمعیت‌شان کم باشد، اما کار زیاد انجام دهند، در رابطه با بودجه و مسائل مالی دولت بسیار حساس بود که مالی بدون در نظر گرفتن منافع مردم صرف نشود.

نحوه پُست دادن شهید رجایی به افراد

شهید رجایی یکی از رفقای دیگرش را برای کتاب‌های تحصیلی آن زمان انتخاب کرد، اما قبل از آنکه به وی سمت دهد گفت: شما باید ۶ ماه در سراسر کشور کتاب‌ها را جمع‌آوری کنید و گزارش کاملی به من ارائه دهید و بعد از ۶ ماه که گزارش آورد و مورد تاییدش قرار گرفت به او پست داد یعنی به این شکل پست می‌داد نه اینکه از همان اول یکی را بیاورد پست بدهد و او مشغول شود و نمی‌داند چه کار باید بکند.

در قران یک آیه داریم که «الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ» که یعنی اگر به دولت رسیدید نماز را برپا دارید و امر به معروف و نهی از منکر کنید.

ایشان بخشنامه کرد که در اول وقت همه ادارات باید نماز اول وقت بخوانند و به این بخشنامه هم عمل می‌شد. حتی در بازار هم خیلی از مغازه‌ها تعطیل می‌کردند و به نماز می‌رفتند. اقلیت‌های مذهبی هم که در بازار بودند محل بزرگی از مغازه‌ها را انتخاب و در آنجا نیایش می‌کردند مردم اینقدر به جماعت اعتقاد داشتند، بعد از شهادت ایشان اولین دولتی که روی کار آمد این بخشنامه را لغو کرد و گفت: مردم در ادارات و بانک‌ها کار دارند.

آن کسی که بخشنامه را لغو کرد در رأس حکومت بود ۲۰ سال از آن گذشت و بعد در فتنه ۸۸ پیدایش شد. انقلابی که شهید رجایی قبول داشت برخلاف آن انقلابی بود که دیگران قبول داشتند این‌ها خود را صاحب عقیده می‌دانستند و از رهبری تبعیت نمی‌کردند و نمی‌کنند.

در زمان رضاشاه یک مدرس در مجلس داشتیم که می‌گفتند وقتی مدرس نباشد آن مجلس دیگر مجلس نیست برای اینکه از دولت انتقاد می‌کرد، اما الان این همه خلاف در طول این ۴۰ سال صورت گرفته، اما صدای بسیاری از نمایندگان درنیامده است با اینکه اکثریت آن‌ها روحانی هستند.

همین الان هم که می‌خواهیم اعتراض کنیم می‌گویند آبروی فلان کس محترم است، در حالی که شرع دستور داده افرادی که خیانت می‌کنند به مردم بشناسانید تا مردم گول او را نخورند. اما از این پست فردی را برمی‌دارند و در پست دیگری قرار می‌دهند. باید افراد خائن را به مردم بشناسانند و مردم بدانند چه کسی خیانت می‌کند و چطور اموال مردم غارت می‌شود، اما صدای کسی درنمی‌آید. وقتی خزانه دولت سوراخ باشد مثل استخری است که هیچ وقت پر آب نخواهد شد. اول باید این سوراخ‌ها را گرفت سپس استخر را پر کرد.

دستگاه قضایی ما باید با قاطعیت عمل کند

متاسفانه از اول انقلاب تاکنون به مردم خیانت‌هایی شده و خلاف جهت حرکت شده و الان به این حرف‌ها رسیده است، الان هم می‌گویند مثلا آبروی فلان شخص معتبر است در حالی که شرع چنین دستوری نداده است و دستگاه قضایی ما باید با قاطعیت عمل کند.

از همان فتنه هشتادو هشتادی‌ها همین الان هم در دستگاه حضور دارند این‌ها چهره‌های شناخته شده را روی کار نیاوردند بلکه چهره‌های ناشناخته را آوردند و آن کاری که می‌خواستند انجام دهند انجام می‌دهند و هنوز هم خرچنگ‌وار کج روی می‌کنند و کار دولت پیش نمی‌رود.

آن‌ها که در اقتصاد در همین انقلاب سرمایه‌دار شدند و قبلش چیزی نداشتند حالا همان‌ها هماهنگ شدند، افرادی که دو شخصیتی (دو تابعیتی) هستند و هم در اینجا و هم در کشور دیگر ملک می‌خرند، بچه‌هایشان آنجا تحصیل می‌کنند این‌ها دلبستگی به ایران ندارند، شهید رجایی اصلا بنایش این نبود که اینگونه بماند.

شهید رجایی تاکید می‌کرد افرادی که خدمت می‌کنند بمانند و کسانی که خیانت می‌کنند کنار بروند، اما باز می‌بینیم در هر شرایطی کم کاری می‌کنند. چنین مسائلی وجود دارد که همه الان می‌دانند و الان قشر مستضعف ما زیر بار مشکلات دارد خم می‌شود و بسیاری از جوانان بیکار هستند.

بنای شهید رجایی این نبود کارخانه‌ها را تعطیل کنند

بنای شهید رجایی این نبود کارخانه‌ها را تعطیل کنند و کار‌های تولیدی را از بین ببرند؛ الان هم نمی‌خواهند جوانان را روی کار بیاورند. الان قشر دانشجو از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شود و دارای فن و اعتقاد است، اما آن‌ها را سرکار نمی‌برند. اصل مساله این است که باید در مملکت کار ایجاد شود، کارگر با همان مزدی که می‌گیرد زندگی‌اش را اداره می‌کند، اما الان کارگرانی هستند که ۴ یا ۶ ماه است که حقوق دریافت نکرده‌اند چرا نگرفته است؟ یک تعمدی در کار هست. کارخانه‌هایی که اول از بین بردند آیا قابل اصلاح نبود چرا همه آن‌ها را می‌توانستند اصلاح کنند.

برای مثال کوچکترین مساله همین چای است که می‌خوریم برگ چای ایرانی با چای خارجی هیچ تفاوتی ندارد و برگ محصولش تفاوتی ندارد. ما در طول این ۴۰ سال چقدر چای وارد کرده‌ایم؟ در حالی که می‌توانستیم یک مهندس استخدام کنیم و یا با همین سرمایه‌ها کارخانه‌سازی کرده و کشاورز چای‌کار را تقویت کنیم.

الان شما در ورزش ببینید هر۶ ماه یک نفر را استخدام می‌کنند در اینجا هم اگر یک نفر را استخدام کنند چای هم تقویت می‌شود چرا ما باید چای و برنج خارجی و یا اجناس خارجی قاچاق بیاوریم و دست کاسبان خودمان بسته باشد؟ این مشکلاتی که هست همه قابل حل‌اند، اما نمی‌خواهند حل کنند. یک زمانی کسی نادان است که می‌گوییم نمی‌داند، اما این جمعی که در حال حاضر روی کار هستند ادعای دانایی می‌کنند و عاقل‌اند، اگر عاقل نبودند از آن‌ها گله نمی‌کردند، اما آنچه که باید به نفع مستضعفان عمل کنند انجام نمی‌دهند.

این همه جوان دانشگاهی که از دانشگاه بیرون می‌آیند کار می‌خواهند که برخی از آن‌ها به کشور‌های خارجی می‌روند، چون در ایران کار نیست؛ چرا کشور‌های خارجی بلافاصله آن‌ها را قبول می‌کند؟ از نظر علمی، تجربه و اعتقاد به ایران علاقه دارند، اما در ایران به کار گرفته نمی‌شوند.

شهید رجایی از نظر حقوق گرفتن خود می‌گفت: من با همان حقوقی که از وزارت فرهنگ می‌گرفتم قناعت می‌کنم، اما الان این‌ها برای خود حقوق و حقوق بازنشستگی هم گذاشته‌اند و تصویب کرده‌اند؛ اموال دولت را مگر چگونه می‌شود غارت کرد؟

الان شهرام جزایری را در ماشین عدس پیدا کردند. قوه قضاییه از نظر شرعی و قانونی مجوز دارد وقتی ملاحظه‌کاری می‌شود، برخورد کند، وقتی صنفی برخورد شود و قضاوت با ملاحظه‌کاری بگذرد مشکل بوجود می‌آید.

الان این همه انبار‌هایی که قاچاق در آن است به این شکل مملکت داری صورت نمی‌گیرد. مردم با سخت‌ترین شرایط می‌سازند، اما حاضر نیستند اسلام خود را از دست بدهند مردم برای اسلام قیام کردند نه برای پست و مقام؛ شعارشان هم شناخت دشمن و خدمت به مستضعفان بود و این شعار شهید رجایی و امثال ایشان بود. انقلاب ما حزبی نبود و کودتایی هم نبود بلکه انقلاب مردمی و عواطفی بود.

ما انقلاب نکردیم که آمریکا یا شرق و غرب را راضی کنیم. ما انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندیم به علت محرومیتی که در طول هزار سال به تشیع تحمیل شد وقتی موضوع دین مطرح شد که احکام دین اجرا شود مردم به این دلیل به پا خواستند. بسیاری از این‌ها که قیام کردند الان جزو پابرهنه‌ها هستند و قشر مستضعفند که داد می‌زند.

وقتی در صدر دشمنان ما آمریکا به سازمان بین‌االمللی حقوقش می‌دهد و در کشور‌های اسلامی برای خود جانشین می‌گذارد و دادگاه‌های بین‌المللی را می‌خرد و با دلار دهان نماینده سارمان بین الملل را می‌بندد این نشان می‌دهد که زور می‌گویند، باید ملت ما این را درک کند که می‌کند، اما کسانی که مسئولیت دارند به مسئولیت خود عمل نمی‌کنند.

این انقلاب و این پرچمی که بعد از ۱۴۰۰ سال به نام اسلام بلند شده و این همه شهید داده شده است باید سر پا بماند مردم انقلاب کردند که ایران شناخته شود در گذشته ایران شناخته شده نبود.

ترامپ به اندازه یک بچه عقل ندارد

ما در زمان رضاشاه هشتاد هزار مستشار آمریکایی داشتیم تمام شهر‌های ما از مستشاران پر بوده و تمام زندگی ما را می‌دانند تمام معادن ما را می‌شناسند و می‌دانند چه سیلی از امام (ره) خورده‌اند و چه گوهر گرانبهایی از دست داده‌اند از این رو به هیچ دلیل حاضر نیستند از دست بدهند. دنیا به این ترامپ دیوانه می‌گویند این کار اشتباه است، اما می‌گوید همین که من می‌گویم. ترامپ به اندازه یک بچه عقل ندارد.

ملت ما دشمن را شناخته و اهداف او را می‌داند و همانگونه که تا به حال با استکبار ستیز کرده هم اکنون با قدرت بیشتر و صبر زیادتر باید به راه خود ادامه دهد تا پیروزی حق بر باطل مسلم شود؛ ان‌شاء‌الله.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت