پوست خربزه تیم ترامپ زیر پای روحانی

کد خبر: 855941

مشاوران غیرامین روحانی، او را روی پوست خربزه‌ای فرستادند که نفوذی‌ها و عناصر وابسته به آمریکا تدارک کرده بودند.

پوست خربزه تیم ترامپ زیر پای روحانی

روزنامه کیهان: مشاوران غیرامین روحانی، او را روی پوست خربزه‌ای فرستادند که نفوذی‌ها و عناصر وابسته به آمریکا تدارک کرده بودند.

پوست خربزه تیم ترامپ زیر پای روحانی مشاوران غیرامین روحانی، او را روی پوست خربزه‌ای فرستادند که نفوذی‌ها و عناصر وابسته به آمریکا تدارک کرده بودند. آقای روحانی در گفت‌وگوی تلویزیونی دوشنبه شب در اظهاراتی که هیچ زمینه و توجیه یا همخوانی با متن سخنان وی نداشت، به موضوع رفراندوم و همه‌پرسی اشاره کرد و گفت: اگر روزی نیاز به اجرای این اصل شد براساس مقرراتی که قانون اساسی در اصل ۵۹ تعیین کرده، باید به صندوق آراء مراجعه کنیم. اگر مسئله مهم و بسیار در هر حوزه‌ای مطرح شد، اصل ۵۹ پیش‌بینی شده است.

این سخنان در حالی مطرح شد که ظرف یک هفته اخیر، به موازات تشدید بدعهدی‌های دولت آمریکا و تأکید بر اینکه این فشار‌ها باید ایران را پای میز مذاکره بیاورد، برخی عناصر بدسابقه و متهم به همراهی با آمریکا در آشوب نیابتی سال ۸۸، بلافاصله خواستار مذاکره با آمریکا و مدعی رفراندوم شدند.

اظهارات مبهم روحانی در چنین متنی شنیده و منتشر شد. به عبارت دیگر سخنان روحانی، در آمریکا و در نگاه ناظران، حمل بر انفعال روحانی در قبال بدعهدی‌های ترامپ و تسلیم عملی وی در قبال نقض مسلم برجام از سوی آمریکا خواهد شد. بدین ترتیب کسانی که این حرف مبهم را در دهان روحانی گذاشتند، عملاً دست او را در مقابل اروپا و آمریکا بستند و او در موضع ضعف مضاعف با وجود زیرپا ماندن برجام قرار می‌گیرد.

از طرف دیگر باید عنایت داشت که موضوع مبهم یا غیرقابل حلی وجود ندارد که بخواهد سناریوی انحرافی رفراندوم پیش کشیده شود. سرانجام مذاکره با آمریکا و وسوسه واگذاری امتیاز‌های بزرگ در ازای دریافت امتیاز، عملاً به کلاهبرداری بزرگ آمریکا منتهی شده و این چیزی نیست که بخواهد با سوژه نفوذی‌ها مورد تشکیک و تردید قرار گیرد؛ بنابراین هیچ وجهی ندارد در حالی که طرف کلاهبردار علناً بر بی‌چشم و رویی و خباثت و خیانت خویش اصرار می‌ورزد- و پنهان هم نمی‌کند- چنین القا شود که مذاکره با همین طرف، کمترین اعتبار و موضوعیتی دارد. با این وجود آنچه در عمل اتفاق افتاد این بود که جریان نفوذی وابسته به سرویس‌های جاسوسی بیگانه، ابتدا زمزمه رفراندوم مذاکره را که عملاً به مفهوم صفر کردن اعتراض‌ها و انزجار‌ها درباره خیانت مسلم دولت ترامپ است، مطرح کردند و سپس رئیس‌جمهور را به نحوی روی این پوست خربزه هل دادند که بوی ناتوانی و انفعال و موضع ضعف دولت در برابر فشار‌های آمریکا را بدهد (حتی اگر آقای روحانی قصد داشت خلاف این را نشان دهد). با این وصف باید در دولت بررسی شود که چه کسانی این مشورت مسموم را به آقای روحانی داده‌اند و آن‌ها واقعاً طرفدار روحانی هستند یا ترامپ؟! و بالاخره اینکه اگر واقعاً بنابر کسب نظرات مردم است چرا بی‌تدبیری‌های دولت در ۳ برابر کردن قیمت ارز پس از برجام یا هدر دادن ۳۰ میلیارد دلار ظرف چند ماه گذشته را به اقتراح مردم نمی‌گذارند؟!

تسهیل تجارت یعنی ممانعت از افتتاح حتی یک حساب بانکی در انگلیس؟!

روزنامه ایران از قول معاون وزیر خارجه انگلیس نوشت: تسهیل تجارت با ایران دغدغه اروپاست. روزنامه ایران سخنان دروغین و خلاف واقع سایمون مک دونالد را در تیتر بزرگ و اصلی صفحه اول خود جای داد. وی درباره این سؤال که انگلیس به عنوان یکی از کشور‌های طرف برجام، فارغ از تلاش‌های جمعی اروپا چه تلاشی برای حفظ منافع اقتصادی ایران در چارچوب توافق هسته‌ای داشته است؟ گفت: انگلیس به همراه شرکای اروپایی خود در حال انجام اقدامات لازم برای مدیریت گام‌های بعدی بوده است. این موضوع برای ما از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که با اینکه در حال خروج از اتحادیه اروپا هستیم، می‌خواهیم نشان دهیم که همچنان می‌توانیم با شرکای خود در مورد مسائل کلیدی سیاست خارجی، که یک مثال اصلی آن حفظ برجام است، همکاری تنگاتنگی داشته باشیم. بنابراین، حفظ برجام تنها دلمشغولی و کار انگلیس نیست، بلکه موضوع و پروژه اروپا نیز هست.

با امضای برجام، اروپایی‌ها یک تعهد را پذیرفته‌اند که در مقایسه با یک آرمان از اهمیت و حساسیت بالاتری برخوردار است. وی همچنین مدعی شده «مقام‌های ایرانی بابت اینکه اروپایی‌ها در موضوع برجام، راه خود را از آمریکا جدا کرده، قدردان هستند»! اظهارات معاون وزیر خارجه انگلیس در حالی است که بنا بر تصریح سال گذشته دکتر ظریف، ایران پس از برجام حتی نتوانست یک حساب بانکی در آن کشور باز کند. در حقیقت دولت انگلیس در عرصه کارشکنی و محروم کردن ایران از مزایای حداقلی برجام، در کنار آمریکا ایستاد. به همین دلیل هم، حتی پس از اعلام خروج ترامپ از برجام و رسمی شدن نقض برجام، انگلیسی‌ها حتی یک قطعنامه برای محکومیت اقدام آمریکا به شورای امنیت نبردند. گفتنی است ادعای دغدغه‌مندی اروپا برای تسهیل تجارت با ایران در حالی است که آخرین بار، آقای ظریف در سفر به مونیخ آلمان با مشکل تأمین سوخت هواپیمایش مواجه شد و مسئله از طریق مداخله اضطراری وزارت دفاع آلمان حل گردید!

FATF را ولش کن درباره رانت ۸ میلیارد دلاری حرف بزن! عضو اولین هیئت مدیره شرکت نفتی و رانتی پتروپارس می‌گوید صاحبان ثروت‌های بادآورده از شفافیت و تصویب FATF هراس دارند. صفایی‌فراهانی در گفتگو با ایرنا که از سوی روزنامه‌های زنجیره‌ای بازنشر شده می‌گوید: مشکلاتی که امروز در کشور می‌بینیم ناشی از عملکرد پنج سال اخیر نیست. این مشکلات به دلیل اقدامات پیوسته و طولانی است که امروز آثار خود را نشان داده. در اقتصاد هم وضع همین است. امنیت سازمان ملل علیه ایران به حداکثر رسیده بود، من اعتقاد داشتم که همه مشکلات کشور ناشی از تحریم نیست. مشکلات کشور ناشی از ناتوانی مدیران و سیاست‌های غلط است. بیش از ۷۰ درصد مشکلات مربوط به این بخش بوده و حداکثر ۳۰ درصد به تحریم‌ها بازمی‌گشت. وی در این مصاحبه با ژست قانونگرایی، از موضع دغدغه برای مشکلات اقتصادی حرف زده و خواستار اصلاحات ساختاری شده است. عضو حزب منحله مشارکت می‌گوید: برخی از کسانی که امروز به قدرت و ثروت دسترسی دارند، مخالف شدید هر نوع قانون‌گرایی هستند. با هر نوع قانون‌گرایی مقابله می‌کنند. کما اینکه در زمان دولت خاتمی، هر ۹ روز یک بحران برای دولت درست می‌کردند. الان هم هر روز یک بحران برای دولت روحانی درست می‌کنند. وی همچنین گفت: موضوع FATF امروز بهانه‌ای برای حمله به دولت و به هم ریختن فضای اقتصادی است. در حالی که مسئله پولشویی مسئله دولت نیست و یک مسئله کاملا ملی است. کانون‌های فساد در مجارستان، چک و لهستان و ... بعد از فروپاشی ۱۹۹۰ وجود داشت. یعنی مافیای قدرت و ثروت در آنجا هم دست بالا را داشت، اما آن‌ها توانستند با اصلاحات قانونی آن مافیا را کنار بزنند و ایجاد اشتغال و تولید ثروت ملی کنند. یادآور می‌شود صفایی‌فراهانی در دوره اصلاحات عضو هیئت مدیره شرکت نفتی پتروپارس با حضور کسانی، چون بهزاد نبوی بود؛ شرکتی که به مدد رفاقت با سران دولت وقت، توانست قانون برگزاری مناقصه برای انجام پروژه‌های بزرگ در پارس‌جنوبی را دور بزند و چند فاز مجموعا به ارزش ۷-۸ میلیارد را در وضعیتی شبه رانتی تصاحب کند. آن زمان هیئت مدیره مذکور، پتروپارس را به شکل شرکتی که نه پاسخگوی تکالیف دولتی است و نه خصوصی، درآورده بودند و حتی اعتراض اصلاح‌طلبانی مانند علی‌اکبر محتشمی‌پور رئیس فراکسیون ۲۲۰ نفره اصلاحات در مجلس ششم را موجب شدند. علی‌اکبر محتشمی‌پور رئیس فراکسیون دوم خرداد در مجلس ششم ضمن اعتراض به وزیر نفت (زنگنه) در مرداد سال ۱۳۸۰ گفت: «فاجعه در وزارت نفت در حال وقوع است... موضوع تاسف‌برانگیز عدم اطلاع‌رسانی درباره قرارداد‌های نفتی است. قرارداد در مورد شرکت پتروپارس یکی از موارد بی‌توجهی وزارت نفت، این اقدام خارج از کنترل دولت و مجلس و سایر دستگاه‌های نظارتی بوده و این واگذار کردن شبهه‌انگیز است.» البته آقای محتشمی‌پور چنان تحت فشار مافیای نفتی قرار گرفت که چند روز بعد در پی اصرار خبرنگاران برای توضیحات بیشتر گفت: «من دیگر در این باره مصاحبه نمی‌کنم. هر که را اسرار حق آموختند- مهر کردند و دهانش دوختند!» رئیس سازمان بازرسی کل کشور نیز ۳ شهریور ۱۳۸۰ تصریح کرد: «در بازرسی از بخش خصوصی شرکت پتروپارس، متأسفانه تخلفات حقوقی عدیده‌ای مشاهده کردیم... شرکت ما توان مالی نداشته، ولی شورای اقتصاد به آن پروژه واگذار کرده است. در معاملات و واگذاری‌ها به این شرکت، به جای دریافت تضمین‌های قانونی، به یادداشت‌های معمولی بسنده شده است. در این خصوص اعضای هیئت مدیره باید در محاکم قضایی پاسخ بدهند». موضوع از این قرار بود که در یک رانت هنگفت و به واسطه دور زدن قانون برگزاری مناقصه، قرارداد‌هایی به ارزش حدود ۸ میلیارد دلار در فاز‌های ۱ و ۶ و ۷ و ۸ پارس جنوبی به شرکت پتروپارس واگذار شده بود حال آن که از یک‌سو این شرکت به جای ایران در لندن به ثبت رسیده بود، و از سوی دیگر به لحاظ حقوقی وضعیت بی سر و سامان و «شترمرغی» داشت. بسیاری از نمایندگان دوم خردادی مجلس از مناطق نفت‌خیز جنوب نظیر آقایان (مرحوم) رشیدی، کهرام، میدری و... به روند واگذاری غیرشفاف قرارداد‌های اقتصادی اعتراض داشتند. یادآور می‌شود سازمان بازرسی تخلفات عدیده در مدیریت شرکت پتروپارس و برخی قرارداد‌های واگذار شده در آن دوره را احراز کرد.

اعتماد: حتی یک اقتصاددان در کابینه روحانی نیست یک روزنامه حامی دولت تصریح کرد حتی یک اقتصاددان هم در کابینه روحانی وجود ندارد. روزنامه اعتماد از قول حجت‌الله میرزایی معاون وزیر کار دولت یازدهم نوشت: اعتماد عمومی به دولت یکی از مهم‌ترین لوازم اداره کشور به شمار می‌رود. اما درحالی که فضای حاکم بر سیاست خارجی بر مشکلات اقتصادی افزوده دولت برای گفتگو با مردم و تشریح وضعیت موجود و بیان برنامه‌هایش برنامه مشخصی ندارد. البته به طور مشخص دولت دوازدهم از ابتدا دچار لکنت زبان بوده و این وضعیت در ماه‌های اخیر بیش از پیش نمایان شده است. فقدان فضای ارتباطی قوی موجب شده تا اعتماد عمومی لطمه ببیند و بازسازی این اعتماد کار نسبتا دشواری است. یعنی مردم باورشان این است که دولت با ترکیب فعلی نمی‌تواند آثار و پیامد‌های فضای سیاست خارجی را بر اقتصاد، مدیریت، کنترل و کاهش دهد.

این احساس هم ناشی از این است که به اعتقاد من دولت دوازدهم یک دولت گریزان از گفتگو بوده و در برابر تحولات داخلی و خارجی رفتاری انفعالی از خودش بروز داده است. این رفتار انفعالی در کنار مقاومت در برابر پیشنهاد‌های خیرخواهانه و سطح پایین دانش در بخش اقتصادی دولت موجب شده تا اتخاذ «سیاست خوب» به تاخیر بیفتد.

ناکارآمدی تیم اقتصادی دولت بار‌ها از زبان افراد دلسوز مطرح شده، اما به نظر می‌رسد ملاحظات شخصی و ... اغماض رئیس‌جمهور در برابر برخی اعضای دولت موجب شده تا ترمیم کابینه به تعویق بیفتد یا به کندی پیش برود. ترکیب تیم اقتصادی دولت به تعبیر برخی در ٧٠ سال گذشته بی‌سابقه بوده، زیرا در کابینه حتی یک اقتصاددان هم حضور ندارد. دولت نیازمند یک تیم متخصص و یکدست است که توانایی طراحی برنامه‌های خاص برای شرایط خاص را داشته باشند. در صورتی که رئیس‌جمهوری این تغییرات را هرچه زودتر قطعی کنند و در بیانیه‌ای به اطلاع مردم برسانند گام اول بازسازی اعتماد اجتماعی را خیلی محکم بر می‌دارند. البته مقصود من از تغییرات لزوما آن چیزی نیست که برخی منتقدان دولت مدنظر دارند بلکه منظور دعوت به کار از افرادی است که با هدف افزایش توانمندی دولت و کاهش آسیب‌هایی که در شرایط جدید به مردم تحمیل می‌شود؛ به همکاری فراخوانده می‌شوند. دومین اقدام دولت در شرایط فعلی باید معطوف به خروج از انفعال ارتباطی باشد. مجموعه مدیران ارشد دولت باید با بدنه عمومی گفتگو کنند و برنامه‌های‌شان را توضیح دهند و در برابر انتقاد‌ها هم پاسخگو باشند. اتخاذ چنین رویکردی می‌تواند لکنت زبان کنونی دولت را اصلاح کند و به تقویت آرامش اجتماعی منجر شود. سکوت و انفعال، اما به تعمیق بی‌اعتمادی می‌انجامد.

آقای ربع پهلوی! شما بیشتر به درد تاکسیدرمی می‌خورید فسیل‌هایی مانند رضا ربع پهلوی بیشتر به درد تاکسیدرمی می‌خورند.

داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب با اشاره به دم تکان دادن‌های اخیر رضا ربع‌پهلوی نوشت: آقای رضا پهلوی - حالم از بوی گند نظام سلطنتی بابات و بابابزرگت به هم می‌خوره! این که در قرن ۲۱ هنوز فسیل‌هایی باشن که شاخص مشروعیت یک حکومت رو در «اسپرم اعلی‌حضرت» و انتقال آن سلطنت را ازطریق انتقال همان «اسپرم» به صلب «آقازاده اعلی‌حضرت» فلسفه‌بافی می‌کنند! چنین فسیل‌هایی قبل از سلطنت شایسته تاکسیدرمی‌اند! وجود شما توهین به شعور بشریته!

امیراصلان افشار رئیس دفتر تشریفات شاهنشاهی در خاطراتش می‌نویسد: درون اتاق کارم نشسته بودم ناگهان شاه وارد اتاق شد و روی صندلی ارباب رجوع نشست و من تعجب کردم و گفتم اعلی‌حضرت چه اتفاقی افتاده؟ گفت: سفیر آمریکا الان دفتر من بود و گفت: من باید برم!

ظاهرا نوکری در خاندان پهلوی هم ژنتیک است و هم ژنریک! پدربزرگ را انگلیس بر تخت سلطنت نشاند! و بموقع هم از صندلی برداشت! پدر را آمریکا در کودتای ۳۲ به سلطنت برگرداند و به موقع هم امریه خروج برایش صادر کرد! آخرین باقیمانده این سلطنت منقرض شده نیز تا ریاض می‌رود و در رویای بازتولید سلطنت دست تکدی مقابل حکام سعودی دراز می‌کند و ۴۰ میلیون دلار «پول توجیبی» می‌گیرد!

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت