تاملی در یک پیشنهاد؛ فریبکاری یا عقبنشینی؟
پیام بلند، قاطع، یکدست و منسجم ایران در برابر حاکمان آمریکا یک چیز بیشتر نباید باشد و آن مقاومت توام با عقلانیت است.
خبرگزاری فارس: «هیچ پیششرطی، نه. اگر آنها (ایران) بخواهند ملاقات کنند، من هم ملاقات خواهم کرد. هر زمان که آنها بخواهند. این کار برای این کشور خوب است، برای آنها خوب است، برای ما خوب است و برای جهان خوب است.»
این بخشی از صحبتهای اخیر رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی با نخست وزیر ایتالیا است. صحبتهایی که بر خلاف برخی دیگر از اظهارات ترامپ، سنجیده ودقیق بود. وی در این کنفرانس، برجام را هم "مسخره" کرد و "اتلاف کاغذ" خواند!
اعلام آمادگی ترامپ برای مذاکره بدون پیش شرط با ایران، واکنشهایی در داخل کشور داشت؛ برخی آن را عقب نشینی در برابر مقاومت ایران تفسیر کردند، برخی مثلا" خردورزانه، بررسی این پیشنهاد را به شورای عالی امنیت ملی پیشنهاد دادند! و یک مثلا" سیاستمدار هم پیشنهاد کرد آقای روحانی از ترامپ به تهران دعوت کند و چند جلسه آموزشی و توجیهی برای او برگزار کند و سپس یا توافق خواهند کرد یا نه!
اما نویسنده، ضمن احترام به صاحبان این پیشنهادها و نظرات، هیچکدام آنها را قبول ندارد و پیشنهاد ترامپ را نه عقبنشینی میداند و نه قابل بررسی!
البته آنهایی که پیشنهاد مذاکره آمریکا را عقبنشینی دانستهاند، بیشترین نتیجهای که گرفته اند موثر بودن مقاومت بوده و برخی هم شاید ضمن برداشت عقب نشینی، نظرشان این باشد، حالا که ترامپ کوتاه آمده و دستش را برای مذاکره دراز کرده خوب است ما هم قدمی پیش بگذاریم و...!
چهرههایی هم که پیشنهاد رئیس جمهور آمریکا را قابل بررسی دانستهاند، اگر چه توصیه کرده اند که نه باید دچار ذوق زدگی شد و نه همینطوری آن را رد کرد، اما بدلیل سیاستمدار بودنشان حتما" میدانند پیشنهاد بررسی و قابل تامل دانستن یک پیشنهاد، نوعی استقبال ارزیابی میشود!
اگر پیشنهاد ترامپ برای مذاکره بدون پیش شرط را نه عقبنشینی بدانیم و نه قابل بررسی، پس آن را چگونه باید تحلیل کرد؟
پاسخ نویسنده به این پرسش، "فریبکاری" و تکرار سیاست چماق و هویج است!
تحلیل ترامپ از شرایط کنونی که در بخشهای دیگر سخنانش در همین کنفرانس هم مشهود است، این است که دست برتر از آن اوست، لذا پیشنهاد مذاکره او اتفاقا" نه تنها از موضع ضعف و عقب نشینی نیست بلکه از موضع قدرت است و در چنین شرایطی، استقبال از این پیشنهاد، به هر نحو ولو با قابل بررسی دانستن آن، تقویت موضع آمریکا خواهد بود.
کوچکترین نشانهای از آمادگی برای مذاکره با آمریکا در این شرایط، مجددا" یعنی اعلام موثر بودن فشار و ترغیب دولتمردان آمریکا به فشار بیشتر.
ترامپ در ابتدا از برجام خارج شد، سپس با شروط دوازده گانه وزیر امورخارجه اش چندگام به جلو نهاد و حالا با این پیشنهاد، بسان کسی است که در ظاهر چند قدمی عقب رفته است، اما این عقب رفتن در واقع خیز برداشتن است برای فشار بیشتر. اگر ما در برابر این خیز، کوتاه بیاییم و مذاکره با او را که چندین بار اشتیاق خود را به آن آشکار کرده است بپذیریم، او بی دردسر به هدف خود رسیده است، اما اگر صلابت ما را ببیند و مطمئن شود که کوتاه آمدنی در کار نیست، که نیست، اگر هم در این مرحله منصرف نشود- که البته بعید است بشود- میفهمد کار سختی در پیش دارد و این خیز برداشتنها هم او را به نتیجه مطلوبش نخواهد رساند.
مذاکره با کسی که با گستاخی، برجام با آن همه رفت و آمد و حضور وزیر خارجه هفتاد و یک ساله کشورش با پای شکسته در مذاکرات را به استهزاء میگیرد و آنرا اتلاف کاغذ میخواند، صراحتا" با خروج از برجام اعلام میکند به جنگ منطقهای ایران میروم و نیروهای خود را بسیج میکند و بعد تهدید میکند که با سیاست فشار، ایران را به پای میز مذاکره میآورد، تصورش از قبول پیشنهادش یا حتی قابل بررسی بودن آن چه خواهد بود؟
آیا معنی چنین برداشتهایی جز این خواهد بود که ایران بهخاطر فشار مذاکره میکند؟ و آیا نتیجه چنین رفتاری جز مشروعیت بخشیدن به سیاست فشار در دنیا علیه ایران خواهد بود؟
هر سخن و موضعی جز مقاومت عقلانی و مدبرانه در برابر حاکمان زیاده خواه و ظالم آمریکا، خصوصا" از نوع ترامپش، این پیام را به آنها خواهد داد که راهحل تسلیم کردن ایران، اعمال فشار است و سرانجام چنین پیامی یا تسلیم شدن است و یا گرای فشار بیشتر بر مردم.
فراموش نکنیم فشار امروز آمریکا به ایران، اگر شدیدتر است، بدلیل علائم و نشانههایی است که آمریکاییها در جریان مذاکرات برجام دریافت کردند و حقیقت و اصل اعتراض امروز ترامپ به اوباما این است که چرا بیشتر فشار نیاوردید و امتیازات بیشتری نگرفتید!
بنا بر آنچه گذشت، پیام بلند، قاطع، یکدست و منسجم ایران در برابر حاکمان آمریکا یک چیز بیشتر نباید باشد و آن مقاومت توام با عقلانیت است.
** انتشار همزمان در روزنامه جام جم
دیدگاه تان را بنویسید