سرویس سیاسی فردا؛ جعفربرزگر: بالاخره سیف بعد از پنج سال ریاست بر بانک مرکزی، ساختمان میرداماد را تحویل همتی استاد دانشگاه تهران و رئیس بیمه ایران داد. سیف عملکردی از خود به جا گذاشت که حالا حامیان دولت هم جرات حمایت از آن را ندارند. بازار آشفته ارز و سکه ، افزایش قیمت ها و در سرآشیبی افتادن معیشت مردم بخشی از این عملکرد سیاه است.
اما نکته جالب توجه این است که همه اعضای خانواده سیف آنگونه که حمید رسایی نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اعلام کرده است اقامت استرالیا را گرفته اند و در حال حاضر آن جا ساکن هستند. اقامتی که شاید به منظور فرار از عملکرد ضعیف سیف بوده است. اما آیا همه مردم ایران امکان این فرار را دارند؟ حمید رسایی در توئیتی به مسئله خانواده سیف اشاره کرد که مثل همیشه حسام الدین آشنا در توئیتی به جای پاسخگویی با کنایه و اشاره به آن پرداخت. اما اصل موضوع را تکذیب نکرد. با رسایی در مورد این توئیت اش گفتگو کرده ایم
اگر آقای آشنا تردید دارد از سیف بپرسد فردا: توئیتی در مورد خانواده آقای سیف کرده بودید. میخواستم ببینم مستندات شما در این باره چیست؟ چون برخی مثل آقای آشنا در این موضوع تشکیک کرده اند. آقای آشنا اگر تردید دارد از آقای سیف بپرسد بعدا اظهار نظر کند. در ضمن آقای آشنا نگفته است که این بحث دروغ است؛ یعنی موضوع را رد نکرده است. بلکه گفته این حرفها را نزنید. ما هم که نمیتوانیم این حرف ها را نزنیم بالاخره مساله مهمی است که یک مقام مسئول در این جایگاه همه اعضای خانواده اش اقامت کشور دیگر را گرفته اند و در آن جا ساکن شدند در حالی که آن فرد کسی است که باید پاسخگویی بسیاری از امور مالی مربوط به بانک مرکزی باشد.
یکی از راه های نفوذ به کشور بچه های مسئولین هستند/ سیف دلبستگی به این آب و خاک ندارد فردا: یعنی احتمال این که آقای سیف هم به استرالیا برود وجود دارد؟ وقتی یک نفر تمام اعضای خانواده اش میروند،
معلوم است دلبستگی به داخل کشور وجود ندارد، اعضای خانواده آنجا را به اینجا ترجیح میدهند. یک موقع است طرف برای ماموریت میرود، موقت میرود، برای تفریح میرود، که تازه همین هم مسئولین نباید انجام دهند، بچههایشان میروند آنجا درس بخواننند که اکثرا میمانند. یکی از راههای نفوذ در کشور همین افراد هستند. همین اقامت ها هست. الان هر کسی بخواهد به او اقامت میدهند؟ به هرکسی اقامت نمیدهند. پس وقتی به بچه ها و خانواده های مسئولیت اقامت می دهند قطعا بخاطر رضای خدا نیست.
فقط خانواده سیف نیستند که اقامت گرفتند خیلی ها این کار را کردند/ اگر سیف با کار خانواده اش موافق نیست اعلام برائت کند فردا: آقای رسایی الان کشورمان با فشار های خارجی مخصوصا از جانب آمریکا روبرو است. مسئولین مردم را دعوت به مقاومت می کنند. در این شرایط خبر اقامت گرفتن خانواده مسئولین از جمله سیف مطرح می شود به نظر شما این کار درستی است؟ راه حل آن نگفتن نیست، راه حل این است که جلوی این کارها را بگیریم، یک راه حل جلوگیری این است که اینها را بگوییم تا فشار افکار عمومی عامل بازدارنده در این موضوع شود، تا بقیه این کار
را نکنند. والا این روند که روز به روز بیشتر میشود و در بعضی از دولتها با تفکر خاص بیشتر و بیشتر هم شده است. الان فقط آقای سیف نیست، دیگرانی هم هستند که این ویژگی را دارند، بررسی کنند ببینند چه کسانی خانواده شان اقامت گرفته اند. برای چه یک مسئول باید خانواده اش اقامت یک کشور دیگر را داشته باشد؟ وقتی که آقای روحانی استاندارها را از پروازی بودن منع می کند و می گویید باید ساکن استان محل خدمت باشید. بعد چطوری میشود خانوادهها بروند در یک کشور دیگر زندگی کنند؟ اگر این مسئول توانایی دارد مشکلات را حل کند، خانواده اش هم باید در کنارش باشد و به رفع مشکلات کمک کند، اگر کشور مشکل ندارد آنها هم اینجا باشند. اگر کشور مشکل دارد، کسی که خانواده اش را به خارج از کشور می فرستند پس کنار برود تا افرادی بیایند که تعلق خاطر به این مملکت دارند. این متاسفانه یک روال شده است. تمام مشکل این کشور هرگز حل نخواهد شد تا آن موقعی که مسئولین و بزرگان این کشور، بچه هایشان و یا خانواده شان در خارج از کشور مشغول تحصیل باشند، یا خانواده شان اقامت خارج از کشور داشته باشند. همچنان ما درجا خواهیم زد، نفوذی خواهیم داشت، همچنان ما کسانی
را خواهیم داشت که از طریق همین راهها نفوذ میکنند. راهش این نیست که ما نگوییم باید گفته شود، بعضیها میگویند فرزند چه ربطی به پدر و مادرش دارد؟ خوب اعلام برائت کنند. شاید یک فرزندی تصمیم بگیرد زندگی اش را طور دیگری بچیند. الان من عکسهای فرزند بعضی از مسئولین را در خارج از کشور برای شما بفرستم می بینید این ها چه وضعی دارند. خوب فرد مسئول اعلام برائت کند. بگویید این از من نیست. یاد بگیرند از آیت الله جنتی، محمدی گیلانی، که اعلام برائت کردند از فرزندانشان و پای اعتقادات خودشان ایستادند.
مردم احساس می کنند کشور رها است/ نهاد های نظارتی تعارف می کنند فردا: چرا نهاد های نظارتی برخورد نمی کنند؟ به دلیل اینکه چشم هایشان گرفتار شده است. دچار تعارفات شده اند، همین نگاهی که شما دارید که اگر اینها گفته شود باعث دلسردی مردم می شود همین نگاه باعث شده نهاد های نظارتی برخورد نکنند و این موضوع رواج پیدا کند. در حالی اتفاقا من معتقدم عدم برخورد باعث دلسردی مردم میشود. مردم احساس میکنند کشور رها است.
دیدگاه تان را بنویسید