نامه سرگشاده محسن هاشمی به محمود احمدینژاد
در انتخابات سال 84، شما با سوار شدن بر موج بستر شایعاتی كه در طول سه دهه علیه آقای هاشمی و خانواده ایشان شكل گرفته بود، به اصطلاح پیروز شدید.
: پس از آن که صدا و سیما در ادامه رفتارهای به شدت جانبدارانه و غیرعادلانه خود از انتشار پاسخ هاشمی رفسنجانی به حملات سخیف احمدینژاد خودداری کرد و حتی در جریان مناظره کروبی و میرحسین نیز کوشید مانع انتقادات صریح موسوی از دولت نهم شود؛ محسن هاشمی فرزند آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی در نامهای سرگشاده به محمود احمدینژاد مطالب مهمی را به وی تذکر داد. متن کامل این نامه سرگشاده به شرح زیر است: جناب آقای احمدینژاد یادم نمیرود نوجوان كه بودم، هر چند هفته یك بار همراه مادر برای ملاقات پدر به زندان میرفتیم. آن موقع به انقلابیونی كه علیه شاه فعالیت میكردند، خرابكار میگفتند. یك بار در زندان متوجه شدم، پدر سعی میكند آثار شكنجه را پنهان كند و خود را آسوده و راحت نشان دهد. آن روزها تحمل شكنجه وحشیانه ساواك برای انقلابیون دلپذیر بود، چرا كه برای هدفی بزرگ میجنگیدند و این شكنجهها برایشان حلاوت داشت. انقلاب كه پیروز شد، انقلابیون بر مصدر كار نشستند و هركس مسئولیت مهمتر و بزرگتری داشت، بیشتر هدف تهاجم ضدانقلاب قرار میگرفت. بخشی از تهاجم دشمنان، بسترسازی نرم و آهسته برای بیاعتماد كردن مردم به انقلابیون بود. سال 59 هنگامی كه آقای هاشمی برای سخنرانی به شهر تبریز رفته بود، ماركسیستها و منافقین، پلاكاردهای زیادی در شهر نصب كردند و ایشان را سرمایهدار، دارای باغهای پسته، فئودال، ارباب و... خواندند. اثر این تبلیغات سوء به حدی بود كه ایشان نتوانست سخنرانی كند. نقش ممتاز ایشان در تثبیت انقلاب، اداره و ختم جنگ، انتخاب رهبری، بازسازی، سازندگی و كنترل بحرانها، دشمنان را در پرداختن و بال و پر دادن به شایعات جریتر كرد. خانواده ایشان نیز هدف تهاجم قرار گرفت و هر روز مطلب تازهای مانند كارخانه خودرو، املاك خارج از كشور، هواپیمایی و... كه حاصل تخیلات شایعهسازان بود، ساخته و به سرعت و وسعت پخش میشد. رسوب این شایعات به تدریج بستر بزرگی از اتهامات كذب را فراهم آورد. آقای احمدینژاد در انتخابات سال 84، شما با سوار شدن بر موج بستر شایعاتی كه در طول سه دهه علیه آقای هاشمی و خانواده ایشان شكل گرفته بود، به اصطلاح پیروز شدید. چهار سال ضعیفترین كارنامه دولتهای پس از انقلاب را برجای گذاشتید. جهش غیرمنتظره آقای موسوی در نظرسنجیها و ایجاد موج فراگیر در پشت كردن به دروغ و گرایش به صداقت، اردوگاه شما را به حدی نگران كرد كه باز به فكر استفاده از همان اهرم موج سواری بر بستر شایعات دشمن ساخته افتادید. شبهه افكنیهای شما در جلسه مناظره تلویزیونی با آقای موسوی وادارم كرد تا برای آن صحبتهای غیرمسئولانه پاسخی دهم، گرچه میدانم شما بهتر از همه به پوچ و واهی بودن آن ادعاها واقف هستید اما میل به ماندن درقدرت، شما را از انصاف و تقوا دور كرده است. برادر عزیزم سیدعلیرضا بهشتی فرزند شهید مظلوم بهشتی، در مقالهای مینویسد: «نگرانیام از تكرار تاریخی است كه خود شاهد آن بودهام. شیوهای كه به كار برده شد، صحنه فراموش نشدنی 14 اسفند 59 را تداعی كرد و تلخكامی انتخاب كسی كه با استفاده از شیوههای تخریبی و هتاكانه، افشاگریهایی كرد كه با تكیه بر اسناد جعلی، ترور شخصیتی رهبران انقلاب و یاران نزدیك امام را هدف گرفت و تا هفتم تیر و هشتم شهریور اتفاق نیافتاد، یكه تاز قدرت و پیروز میدان مینمود. رئیسجمهوری كه سخنانش مملو از پردهدریهایی بود كه خوراك روزمره بنگاههای خبرپراكنی ضدانقلاب را فراهم میكرد. آنچه از آن روزها به عنوان سند افتخاری باقی ماند، راست قامتی جاودانگان تاریخ است. آنچه به یادگار ماند، هوشیاری همگانی بود كه تا سالها راه را بر ترور شخصیتی افراد بست. آنچه در تاریخ ثبت شد، اقدام شجاعانه نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در جهت تصویب عدم كفایت ریاست جمهوری بود كه با تصمیم تاریخی امام در عزل او در آمیخت و آنچه بر تارك تاریخ انقلاب ما خواهد درخشید، پیروزی اخلاق بر بد اخلاقی است.» آقای احمدینژاد خود نیك میدانید كه شایعات مربوط به خانواده رفسنجانی یك روزه ایجاد نشده است و از همان اوان انقلاب با شروع فعالیت ضدانقلاب و سلطنتطلبها، افراطیونی چون گروه فرقان، گروههای ماركسیستی و... حالا شما در تكمیل و تداوم شایعات نقش داشته و داشتید. حفظ و تداوم قدرت چقدر میارزد كه به خاطر آن حاضرید مطالبی را بر زبان آورید كه بیش از هركس دیگری به واهی بودن آن واقف هستید. آیا جلب آرای مردم به هر قیمت ممكن با ادعاهای دینداری شما، سازگاری دارد؟ آقای احمدینژاد جنابعالی برای عوام فریبی میگویید آقای هاشمی اشرافیگری را در حاكمیت رواج داد. آیا شما زمانی كه در كنار ایشان، حكم استانداری گرفتید، این اشرافیگری را حس نمیكردید و اكنون پیدا شده است؟ چطور در آن موقع به مجیزگویی میپرداختید و میگفتید نام هاشمی در تاریخ ایران میدرخشد و اكنون هتاكی میكنید؟ زیرا كه متوجه شدهاید، اقبال مردم به رقیب شما است و عطش بیحد به قدرت، عوام فریبی به هر قیمت ممكن را برایتان موجه ساخته است! آقای احمدینژاد این بزرگترین جنایت است كه شایعات دروغ را در حجم وسیعی برای كسانی كه امكان دفاع در سیما را ندارند، طرح و پخش كنید. مومن آن است كه با مدرك صحبت كند نه این كه روی بستر شایعات، مانند ضدانقلاب اتهامات كلی بزند. باید بگوئید كجا فسادی از ما دیدهاید. نه این كه با یك جمله كه «پسران رفسنجانی چه میكنند» ، روی بستر شایعات رای جمع كنید. آقای احمدینژاد شما خوب میدانید كه من 12 سال است هر روز بعد از نماز صبح تا پاسی از شب در مترو فعال هستم و توانستهایم تاكنون بیشتر از 105 كیلومتر و 60 ایستگاه مترو بسازیم و 700 واگن را در خطوط مترو فعال كنیم و 2 میلیارد سفر را ساماندهی نماییم. اگر مرا به عنوان مفسد میشناختید، چرا در دو سالی كه شهردار تهران بودید و من مدیرعامل مترو بودم و سه معاون شما (بهبهانی، سعیدلو و علیآبادی) عضو هیات مدیره مترو بودند، با من برخورد نكردید. بلافاصله بعد از انتخابات نیز استعفا دادم، اما نپذیرفتید. چرا در طول چهار سالی كه رئیسجمهورید، هیچ اقدامی نكردید و مدارك خود را به دستگاه قضائی ندادید. شما خود از مدیران آقای هاشمی بودید و در دوره اصلاحات كنار گذاشته شدهاید. در زمانی كه شهردار تهران بودید، بارها از آقای هاشمی برای سخنرانی و افتتاح پروژهها و برنامههای خود دعوت كردید. آقای احمدینژاد شما كه مدعی ارائه لیست اموال خود هستید، بعید است ندانید كه ما لیست اموال خود را سه بار به قوه قضائیه دادهایم. یك بار در سال 68، یك بار در سال 72 و یك بار در سال 76 و مگر آیتالله یزدی رئیس وقت قوه قضائیه در نماز جمعه نگفت كه اموال ما نسبت به قبل از انقلاب كمتر نیز شده است. پس چرا دروغ میگویید و عوامفریبی میكنید. آقای احمدینژاد شما در مقابل دیدگان دهها میلیون بیننده تلویزیون با آبرویم بازی كردید. چگونه میتوانید پاسخ خدا را بدهید؟ چگونه خود را به عنوان مسلمان به مردم معرفی میكنید، در حالی كه میدانید حتی اگر یك نفر به خاطر حرفهای بیاساس شما نسبت به من بدبین شود، در آتش جهنم خواهید سوخت. چگونه میخواهید جبران كنید؟ قطعاً نمیتوانید و... شما خوب میدانید كه ثروت و قدرتی كه ما را به آن متهم میكنید وجود خارجی ندارد، لذا جرات اهانت به استوانه انقلاب اسلامی حضرت آیتالله هاشمی را پیدا كردید و خود را اینگونه شجاع قلمداد میكنید. آقای احمدینژاد در 8 روزنامه، 7 خبرگزاری و 50 سایت اینترنتی وابسته كه معلوم است هزینههای آن از كجا تامین میشود ، ادعا میكنید كه ستاد انتخاباتی ندارید. در همین رسانهها، مرا به دروغ متهم به فعالیت انتخاباتی در مترو به نفع آقای موسوی میكنید. چرا به جای رقابت با آقای موسوی، با دروغپردازی و عوامفریبی، فضای انتخابات را هاشمی - احمدینژادی میكنید. برای این كه میخواهید دوباره از بستر شایعات موجود در كشور علیه هاشمی، كه به خاطر جانفشانی برای انقلاب اسلامی در طول 30 سال ایجاد شده است، سوءاستفاده نمایید و برای خود رای دست و پا كنید. آقای احمدینژاد فرض كنید كه با دروغگویی و دروغپردازی و تهمت به امثال من و دیگران كه جز خدمت به اسلام و كشور، كار دیگری نكردهایم، رای هم اضافه كردید. مگر این رای برای شما حلال است. این حق الناس است و حتماً در آخرت جز آتش دوزخ برای شما نتیجه دیگری نخواهد داشت. امام علی علیهالسلام میفرماید : «كسی كه از راه شر (دروغ و تهمت) به پیروزی دست یابد، در حقیقت مغلوب است.» در فرازی از نهجالبلاغه آمده است: «كارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه ، با حیا و از خاندانی پاكیزه و با تقوا كه مسلمانی با سابقه درخشانی دارند انتخاب كن زیرا اخلاق آنان گرامی تر و آبرویشان محفوظ تر و و طمع ورزیشان كمتر و آینده نگری آنها بیشتر است . " در خاتمه از رهبر معظم انقلاب تقاضا می كنم دستور رسیدگی به مراجع ذیصلاح بدهند كه منظور واقعی آقای احمدی نژاد در مناظره تلویزیونی چه بوده است؟ تا سیه روی شود هر كه در او غش باشد والسلام علیكم و من اتبع الهدی محسن هاشمی
دیدگاه تان را بنویسید