شگردهاى دشمن در ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور

کد خبر: 843824

دشمنان نظام اسلامى در طول سال‌هاى بعد از انقلاب از شیوه‌‏هاى مختلفى براى مقابله با این نظام مردمى استفاده کرده‌اند که در این میان غائله‏ تیر ۷۸ یک پروژه جدید در نوع و زمان خود بود.

شگردهاى دشمن در ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور

خبرگزاری فارس: دشمنان نظام اسلامى در طول سالهاى بعد از انقلاب از شیوه‌‏هاى مختلفى براى مقابله این نظام مردمى استفاده کرده اند. در این میان غائله‏ تیر ۱۳۷۸ یک پروژه جدید در نوع خود و زمان خود بوده است. براى آن که ریشه‌‏هاى ماجراى ۱۸ تیر مشخص شود باید به قبل از آن و گام‏هایى که شورش سازان قبل از انجام مرحله‏ى نهایى خود برداشته بودند بپردازیم.

متن حاضر به اختصار به برخى از روش‏هاى آشوب‏سازى دشمن که در سال‏هاى ۷۸، ۸۸ و ۹۶ به کارگرفته شده است مى‌‏پردازد. از بررسى وضعیت کنونى کشور مشخص مى‏شود که آشوب سازان براى تابستان ۹۷ نیز طرح‏هایى براى آشوب‏سازى و شورش ‏سازى دارند و از همان روش‏هاى معمول براى ایجاد شورش در کشور بهره مى‏‌گیرند. راه حل مقابله با شورش ‏سازى دشمن نیز حضور آگاهانه مردم است.

دشمنان نظام اسلامى در طول سالهاى بعد از انقلاب از شیوه‏‌هاى مختلفى براى مقابله این نظام مردمى استفاده کرده اند. در این میان غائله‏ تیر ۱۳۷۸ یک پروژه جدید در نوع خود و زمان خود بوده است.

شگردهاى دشمن در ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور

۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ آغاز یک بحران ساختگى و علنى شدن فعالیتى بود که ماه‏ها پیش از آن در دست اقدام بود. از ۱۸ تیر تا ۲۳ تیر در طول کمتر از یک هفته تهران شاهد آشوبهایى بود که در ظاهر آن جماعت‌‏هاى دانشجویى و دسته‏هایى از مردم به شورش علیه نهادهاى امنیتى و قضایى کشور دست زده بودند. اما واقع ماجرا بسیار پیچیده‌تر بود.

ظاهر امر این بود که اعتراضى مدنى در کار است و دانشجویان از بسته شدن یک روزنامه ناراحت هستند و به اعتراض و راهپیمایى روى آورده‏اند، اما در عمل شورشى آغاز شده بود که دستهایى در پشت صحنه آن‏را اداره مى‌‏کرد. در چنین شرایطى بود که مردم در ۲۳ تیر به میدان آمدند و حضور گسترده مردم در راهپیمایى ۲۳ تیر غائله ۱۸ تیر را خواباند و به مسأله و بحران‏سازى خارجى و عناصر داخلى آن‏ها پایان داد.

* شورش‏‌سازى و برنامه‏‌هاى طراحى شده‏ آن‏

براى آن که ریشه‏هاى ماجراى ۱۸ تیر مشخص شود باید به قبل از آن و گام‏هایى که شورش سازان قبل از انجام مرحله‏ى نهایى برداشته بودند، بپردازیم. امروزه با گذشت قریب به ۱۹ سال از ماجراى ۱۸ تیر ۷۸ مشخص شده است که مسأله شورش‌‏سازى یک کار تخصصى و یک برنامه‏ى از قبل طراحى شده است.

در سال‏هاى اخیر بار‌ها و بار‌ها عناصر مختلف ضد انقلاب به‏صراحت اعتراف کرده‏اند که براى ایجاد بحران و شورش و ایجاد یک اعتصاب و یا اعتراض سراسرى چه مراحلى را طى مى‏کنند و چه اقداماتى را به ‏صورت هماهنگ در داخل و خارج از کشور برنامه ‏ریزى مى‏ کنند. به عبارت بهتر واضح است که این شورش ‏هاى ساختگى امورى دست ساز و برنامه ‏ریزى شده هستند و ریشه در حرکت خودجوش مردمى و خواست عمومى مردم ندارند.

البته گاه براى ایجاد یک بحران و شورش از برخى زمینه‏ هاى واقعى نیز استفاده مى‏‌شود و براى آن که بتوان بخشى از مردم را با خود همراه کرد بر روى برخى مطالبات واقعى و خواسته‌‏ها و دغدغه‏‌هاى اصیل مردمى نیز تأکید مى‌‏گردد. اما ساختى بودن یک شورش را از آن‏جا مى‏توان فهمید که آن خواسته‏‌هاى واقعى صرفا بهانه ‏اى براى اقدام فرصت طلبان قرار مى‏ گیرد و در نوع رفتارهایى که برنامه‌‏ریزى مى ‏شود هرگز دست یافتن به خواست‏ه‌های واقعى مردم ملاک اصلى قرار نمى‏ گیرد. یعنى برنامه‏ ریزان این شورش‏ هاى ساختگى، از خواسته‏ هاى مردم استفاده ابزارى مى‏‌کنند ولى جهت‏‌گیرى اقدامات برنامه‏‌ریزى شده به سمت و سویى نیست که خواسته‏‌هاى آن مردم که مورد بهانه واقع شده‏ اند، محقق شود.

شگردهاى دشمن در ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور

به‏ عنوان مثال براى ایجاد یک شورش و آشوب از تجمع اعتراضى کارگران یک کارخانه سوء استفاده مى‏ شود. هدف اصلى شورش سازان این است که امنیت و استقرار نظام سیاسى بر هم بخورد. از این‏روست که در تجمع اعتراضى کارگران به مثلا معوق ماندن حقوقشان، آشوب سازان به بستن جاده‏ هاى اطراف و یا حمله به ساختمان‏هاى دیگر دست مى‏ زنند و با ایجاد ناامنى و درگیرى کارى مى ‏کنند که نه کارگران به حقوقشان مى ‏رسند و نه راهى به این سو باز می ‏شود.

آیا با بستن یک اتوبان و یا حمله به ساختمان‌‏ها و ماشین‏‌هاى عمومى حقوق کارگران زودتر پرداخت مى‌‏شود؟ خیر، تنها اثرى که این کار براى کارگران دارد آن است که به ‏صورت ناخواسته درگیر فعالیت‏هایى غیر قانونى مى ‏شوند که ممکن است پاى برخى از آن‏ها را به کلانترى و یا زندان نیز باز کند. این در حالى است که کارگران خواسته‏ هایى حقیقى داشته ‏اند و در واقع براى دست یافتن به حقوق معوقه خود تجمع کرده ‏اند و این حق طبیعى آن‏هاست که از طریق قانونى به حقوق واقعى خود دست یابند.

یک مثال بسیار مشهود از این‏که آشوب سازان خواسته‏‌هاى مردم را بهانه و آلت دست خود مى‌‏کنند در انتخابات سال ۱۳۸۸ و فتنه ‏سازى بعد از آن رخ داد که آشوب سازان در برخى از راهپیمایى‏ هاى بعد از آن انتخابات با صراحت شعار می ‏دادند که «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» این شعار در واقع بر ملاکننده اقدام واقعى و تلاش‏هاى آشوب سازان براى سوء استفاده از خواسته‌‏هاى بخش‏هایى از مردم است.

* ریشه‏‌هاى ماجرا در کجا بود؟

اما ریشه‏‌هاى ماجراى ۱۸ تیر در کجا بود؟ ۱۸ تیر ۱۳۷۸ یک شبه رخ نداد. از تقریبا دو سال قبل از آن جریانى رسانه ‏آغاز به کار کرده بود که با در دست داشتن تمرکز رسانه‏‌هاى آن زمان یعنى روزنامه ‏هاى زنجیره ‏اى سعى در جهت دهى به افکار عمومى به سمت و سوى مورد نظر خود بودند.

روزنامه ‏هاى زنجیره ‏اى به مجموعه ‏اى از روزنامه‏ هاى آن زمان گفته مى ‏شد که در اقدامى هماهنگ و برنامه ‏ریزى شده در واقع متعلق به یک گروه اندک از حلقه ‏هاى به هم پیوسته از سیاسیون بودند. این روزنامه‌‏ها به‏ واسطه‏ اقدامات خلاف قانون در فواصل کوتاهى فعالیت مى‏‌کردند و به زودى بسته مى‌‏شدند، اما به ‏خاطر دریافت مجوزهاى فراوان از سوى آن حلقه سیاسى، اعضاى تحریریه و تیم یک روزنامه بلافاصله بعد از بسته شدن روزنامه قبلى با آرمى جدید که مجوز آن‏را از قبل دریافت کرده بودند شروع به کار مى‏ کردند.

روزنامه در آن زمان یک رسانه‏ شایع محسوب مى‌‏شد و هنوز رسانه‌‏هاى جدید مثل وبلاگ، سایت، شبکه‌‏هاى اجتماعى و کانال‏هاى خبرى و... در شبکه‏‌هاى پیام رسان ایجاد و رایج نشده بودند.

مبناى کار این جریان‏هاى سیاسى آن بود که از حماسه‏ دوم خرداد و حضور گسترده مردم در انتخابات ریاست جمهورى سال ۷۶ یک حرکت ضد نظام اسلامى بسازند.

مردم در انتخابات سال ۱۳۷۶ در یک رقابت جدى و حساس حماسه‌‏اى آفریده بودند و با راى خود تکلیف مدیریت اجرایى کشور را براى ۴ سال تعیین کرده بودند. کارى که در همه‏ انتخابات‌‏هاى کشورمان بعد از انقلاب مرسوم بوده و هست. اما جریانى که در پشت صحنه‏ این روزنامه‏‌ها قرار داشتند تلاش مى‏‌کردند از راى مردم در انتخابات سال ۷۶ تفسیرى ضد نظام ارائه کرده و آن‏را یک نه بزرگ به نظام اسلامى معرفى کنند.

در این ‏راستا، سردمداران رسانه‏ هاى زنجیره‏اى از سال ۷۶ اقداماتى را آغاز کردند که در نهایت به تیرماه ۱۳۷۸ رسید و منجر به فتنه ۷۸ شد. برخى از این اقدامات به شرح زیر است:

۱. تبلیغ حاکمیت دوگانه:

حکومت دو پایه و جدا کردن نهادهاى مختلف حکومتى در ایران از یکدیگر و تلاش براى در برابر هم قرار دادن این نهاد‌ها از اقدامات همین حلقه رسوخ کرده در درون حاکمیت بود.

بر این اساس شورش سازان مدعى بودند که مثلا شوراى نگهبان و قوه قضائیه مردمى نیستند ولى ریاست جمهورى مردمى است، زیرا شوراى نگهبان با راى مستقیم مردم انتخاب نمى ‏شود ولى رئیس جمهور با راى مردم انتخاب مى ‏شود. ایجاد دولت دو پایه و یا دوگانگى در حاکمیت ایران البته طرحى هماهنگ شده با خارج بود.

شگردهاى دشمن در ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور

آمریکایى‏‌ها و دستگاه تبلیغاتى آن‏ها نیز در آن زمان منافقانه مدعى بودند که ایران داراى دو سرى نهاد و دو حاکمیت جداگانه است. حاکمیت اول نهاد ریاست جمهورى است و حاکمیت دوم نهادهاى غیر انتخابى. این در حالى است که در واقع همه‏ این نهاد‌ها مبتنى بر قانون اساسى شکل‏‌گرفته‌‏اند که متکى به اسلام و مورد حمایت مردم بوده است و از این نظر فرقى بین نمایندگان مجلس و مسئولان قضایى کشور نیست. زیرا هر دو متکى به قانون اساسى هستند و این قانون بر اساس اسلام و حمایت مردمى ایجاد شده است.

۲. صدمه به اعتبار نهادهاى امنیتى کشور

یکى دیگر از تلاش‏هاى شورش سازان در سالهاى ۷۶ تا ۷۸ آن بود که کارى کنند نهادهاى امنیتى نظام جمهورى اسلامى که مورد اعتماد مردم بوده و هستند از اعتبار خود ساقط شوند. هدف از این کار این بود که در شرایط بحرانى نهادهاى امنیتى مورد اعتماد مردم نباشند و مردم به گزارش ‏ها و خواسته‌‏هاى این نهادهاى امنیتى توجهى نکنند.

براى این کار در طول سال ۷۶ و ۷۷ هجمه‌‏هایى جدى علیه وزارت اطلاعات و نهادهاى اطلاعاتى دیگر کشور آغاز شد. بهانه‏ قتل‏هاى زنجیره‌‏اى و نیز هزاران دروغ و شایعه‌‏اى که در مورد آن ساخته شده بود دستاویز شورش سازان براى بى اعتبار کردن نهادهاى امنیتى کشور به‏ خصوص وزارت اطلاعات جمهورى اسلامى بود.

این شایعه‏ سازى‏‌ها و حملات رسانه ‏اى با این هدف صورت مى‌‏گرفت که وقتى شورش سازان دست به کار شدند و نهادهاى امنیتى براى برخورد با آن‏ها اقدام کردند مردم دچار سردرگمى شوند و اعتبار و اعتماد لازم را به نهادهاى امنیتى کشور نداشته باشند.

در چنین حالتى وقتى شورش سازان موفق به لکه دار کردن اعتبار نهاد امنیتى شده باشند، کار برخورد با آن‏ها بسیار مشکل مى‌‏شود و مردم در اعتماد به ابلاغیه‏‌ها و خواسته‏‌هاى نهادهاى امنیتى دچار تردید شوند.

در سال‏هاى اخیر به‏ خصوص دو سال اخیر نیز شاهد این ماجرا و تلاش براى‏ بى‌‏اعتبار کردن دستگاه‏هاى امنیتى کشور بوده و هستیم. دروغ‏‌سازى و شایعه‏‌سازى در آن زمان از طریق روزنامه‌‏هایى صورت مى‏‌گرفت که برخى از آن‏ها به پایگاه دشمن در داخل تبدیل شده بودند و در سالهاى اخیر در شبکه‏‌هاى اجتماعى و با استفاده از ابزارهاى جدید پیام‌‏رسانى صورت مى‌‏گیرد. اما هدف و روند کار دقیقا یکى است.

۳. بى‌‏اعتبار کردن دستگاه قضایى کشور

یکى دیگر از روش‏هاى آشوب سازان که در سال ۷۶ تا ۷۸ به شدت صورت گرفت، حمله به دستگاه قضایى کشور و تلاش براى غیر عادلانه جلوه دادن احکام قضایى و رفتارهاى قوه قضائیه بود. این روند همواره مورد استفاده کسانى قرار مى‏‌گیرد که خواهان ایجاد بحران و آشوب هستند. زیرا با آغاز بحران‌‏سازى و شورش‏‌سازى، بعد از نهادهاى امنیتى این دستگاه قضایى است که در جهت ایجاد آرامش در کشور عمل مى‏‌کند و آشوب سازان را مورد مواخذه قرار دهد. حمله سازمان یافته به دستگاه قضایى معمولا با بزرگ نمایى و سوء استفاده از برخى ضعف‏‌هاى واقعى دستگاه قضایى همراه مى‏‌شود و آشوب سازان براى‏ بى‌‏اعتبار کردن دستگاه قضایى از برخى اشکالات واقعى این دستگاه به همراه هزاران دروغ و شایعه‏ دیگر بهره مى‏‌گیرند. در سالهاى ۷۶ تا ۷۸ هجمه‏ سازمان یافته‌‏اى علیه قوه قضائیه آغاز شد تا وقتى که قوه قضائیه آشوب سازان را دستگیر و محکوم مى‏کند تا در افکار عمومى از آنان قهرمانانى آزادى خواه و مظلوم ساخته شود.

در سالهاى اخیر نیز به‏ طور جدى شاهد همین روند بوده ایم. حمله سازمان یافته به دستگاه قضایى از سوى عناصر سیاسى مختلف در حالى صورت مى‏گیرد که دستگاه قضایى از اولین نهادهاى کشور است که باید در برابر آشوب سازى اقدام نماید.

۴. کشته‌‏سازى و مظلوم‏‌نمایى‏

از دیگر شیوه ‏هاى آشوب سازان در چنین فرآیند، ایجاد صحنه‏ هاى احساسى و در صورت امکان کشته‏ سازى است. در ماجراى ۱۸ تیر نیز شاهد آن بودیم که عناصر آشوب ساز تلاشى مجدانه داشتند که با کشته‏ سازى و مظلوم نمایى کارى کند که فضاى احساسى بر تعقل و تفکر صحیح غلبه کند و افکار عمومى دچار هیجان شود. حمله به کوى دانشگاه و ایجاد صحنه‏ هایى فجیع از صدمه به دانشجویان و ایجاد شایعاتى در مورد کشتار دانشجویان و... همه با همین هدف صورت‏ گرفته بود.

در آشوب‏ سازى فتنه ۸۸ نیز به‏ خوبى شاهد همین روند بودیم. فتنه سازان براى تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومى و ایجاد هیجان احساسى دست به هر کارى زدند و صحنه‏ سازى‏‌هاى مختلفى کردند تا حدى که براى افراد زنده مجلس ختم گرفتند و شایعه تجاوز و کشتار و جنایت را پخش کردند که در نهایت مشخص شد که بخش قابل توجهى از این شایعات کاملا دروغ و ساخته و پرداخته‏ همین جریان‏هاست.

در پروژه آشوب ‏سازى کنونى نیز که از زمستان سال گذشته آغاز شده است و در تابستان امسال به‏دنبال تکمیل آن هستند نیز باید منتظر چنین دروغ‏ها و شایعاتى بود و حتى احتمال آن که دشمن خود عمدا دست به کشته‏سازى بزنند تا کشور را دچار بحران کنند، وجود دارد.

حضور آگاهانه‏ مردمى چاره نهایى کار

در نهایت باید خاطرنشان کرد که همه‏ى طرح‏هاى دشمن در تیرماه ۷۸ با حضور دشمن شکن مردم در ۲۳ تیر با شکست مواجه شد. مردمى که نشان دادند از طرح‌‏هاى دشمن فریب نمى‏‌خورند و صنعت آشوب‏ سازى دشمن را درک کرده‌‏اند و تحت تأثیر شایعات و بازى‏‌هاى آن‏ها قرار نمى‏‌گیرند. مردمى که بازى رسانه‌‏اى دشمن را درک نمودند و با حضور آگاهانه‏ى خود به غائله پایان دادند.

در فتنه ۸۸ نیز مردم با حضور خود در ۹ دى به یک دوره‏ى طولانى از بازى روانى و طرح‏هاى حساب شده‏ آشوب سازى و براندازى دشمن پایان دادند.

اکنون نیز آنچه مى‏‌تواند در برابر طرح‏‌هاى شورش‏‌سازى و آشوب‏‌سازى دشمن به‏خوبى عمل نماید همین حضور آگاهانه مردم در برابر دشمن است.

شگردهاى دشمن در ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور

در دى ماه ۱۳۹۶ دشمن طرح آشوب‏سازى گسترده خود به بهانه‏ معضلات اقتصادى را کلید زد، اما حضور مردم در روزهاى نیمه‏ دى ماه و راهپیمایى‏‌هاى آن‏ها نشان داد که مردمى که از مشکلات اقتصادى در رنج هستند تحت تأثیر تبلیغات دشمن قرار نمى ‏گیرند و در عین این‏که از معضلات اقتصادى گلایه دارند اجازه نمى‌‏دهند که دشمنانى که بخش زیادى از مشکلات حاصل دشمنى همان‏هاست، از این آب گل آلود ماهى بگیرند.

هدف اصلى شورش‌سازان این است که امنیت و استقرار نظام سیاسى بر هم بخورد. از این‏روست که در تجمع اعتراضى کارگران به مثلا معوق ماندن حقوقشان، آشوب سازان به بستن جاده‌‏هاى اطراف و یا حمله به ساختمان‌هاى دیگر دست مى ‏زنند و با ایجاد ناامنى و درگیرى کارى مى ‏کنند که نه کارگران به حقوقشان مى‏رسند و نه راهى به این سو باز می‏شود.

• ایجاد دولت دو پایه و یا دوگانگى در حاکمیت ایران البته طرحى هماهنگ شده با خارج بود. آمریکایى‌‏ها و دستگاه تبلیغاتى آن‏ها نیز در آن زمان (۱۸ تیر ۱۳۷۸) منافقانه مدعى بودند که ایران داراى دو سرى نهاد و دو حاکمیت جداگانه است.

• در سال‏هاى اخیر به‏ خصوص دو سال اخیر نیز شاهد این ماجرا و تلاش براى‏ بى‌‏اعتبار کردن دستگاه‏‌هاى امنیتى کشور بوده و هستیم. دروغ‌‏سازى و شایعه‌‏سازى در آن زمان از طریق روزنامه‏‌هایى صورت مى‌‏گرفت که برخى از آن‏ها به پایگاه دشمن در داخل تبدیل شده بودند و در سالهاى اخیر در شبکه‌‏هاى اجتماعى و با استفاده از ابزارهاى جدید پیام‌‏رسانى صورت مى‏‌گیرد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت