سرویس سیاسی فردا: «محسن مهدیان» در سرمقاله شماره امروز روزنامه «رسالت» نوشت: اشتباه بزرگی است اگر همه موافقان تداوم برجام را ذیل یک عنوان فهرست کنیم. این حرف فقط منحصر هم به برجام نیست؛ هم برجام و هم شبه برجامها شبیه «افای تی اف»ها و ... شامل همین اصل است. مدافعان تداوم برجام چند دسته اند. گروه اول که اهمیت چندانی ندارند تربیون دارهای خناس داخلی و خارجی اند. کاری که این جریان میکند القای ترس از جنگ است. اینها زمینه ساز پروژه آمریکا-اروپایی برای به زیرکشیدن حرکت و پیشرفت جامعه ایران اند. گروه دوم، اما اهمیت بیشتری دارند. این گروه علی رغم تجربه برجام، همچنان اعتقاد دارند و دراین اعتقاد نیز راسخند که راه پیشرفت کشور در همراهی با نظم نوین جهانی است. هزینههای همراهی با این نظم جهانی را هم گریزناپذیر میدانند. این جریان که بخش قابل توجهی از آنها در دولت مستقرند، گرچه در ترویج این نگاه موثرند، ولی بعد از خروج آمریکا از برجام به حاشیه رفتند و قدرت اثرشان به ضعف و نیستی کشیده شد. بخشی هم با برجام تجربه گرفتند و از موضع قبلی شان عدول کردند. اما گروه سوم مهمتر است. این گروه، هم میان مسئولین
است و هم مردم. هم از بین نخبگان است و هم حلقههای تبلیغاتی و رسانهای کشور. گروه سوم پیدا و پنهان از تداوم برجام حمایت میکنند و نظام را نسبت به هرگونه واکنش سخت و حساسیت برانگیز مقابل آمریکا برحذر میدارند. این گروه ممکن است به جهت منطقی نیز معتقد باشند آمریکا و غرب قابل اعتماد نیستند و مثل گروه دوم پیشرفت کشور را به برجام گره نزنند، اما این روزها از هرگونه تنش با غرب و آمریکا پرهیز دارند. اما این گروه چه کسانی هستند؟ خیلی ساده است. این گروه میترسند. ترس از بدتر شدن اوضاع، ترس از تحریم بیشتر و ترس از انزوا یا ترس از جنگ. در مواجهه با این گروه ابتدا باید مبدا تمایل شان به تدوام برجام را مدنظر قرار داد. این گروه ممکن است در ظاهر استدلالهایی هم داشته باشد، اما منشا همه آنها ترس است. آدمی که ترس و وحشت داشته باشد قدرت فکر و استدلال را از دست میدهد و حتی ممکن است از ترس دشمن به دامن دشمن پناه ببرد. برای گروه ترس باید فکری جدیتر کرد. البته توجه داشته باشیم که گروه سوم بازی جدیدی برای کشور رقم زده است که شاید پیشتر کمتر بدان توجه میکردیم. گروه سوم گروه ترسند. تا امروز مردم را دو دسته میکردیم؛ دو دسته
اعتقادی. معتقدین به مقاومت و معتقدین به مذاکره و سازش. تصور رایج نیز چنین بود که تجربه برجام و مذاکره، اهل سازش را سر عقل میآورد و جامعه به تجربه مقاوم میشوند. اما امروز با گروه سومی مواجهیم که با تجربه نیز رشد نمیکنند. این گروه، گروه ترسند. این گروه گرفتار سبک زندگی مادی و دنیا زده و بی اعتقادی تودر تو نسبت به سنت امداد الهی اند و در شرایط تهدید حاضر به حرکت و صبر نیستند. چنین جامعهای را باید مراقبت کرد؛ این جامعه گرفتار ضعف نفس است تا اشتباهات اعتقادی و فکری. اما راه مواجهه با گروه سوم چیست؟ راه مواجهه با این گروه صرفا اشاره به دشمنی دشمن نیست. چه بسا در دشمنیها تردید ندارند. راه مواجهه منکوب کردن و طعنه هم نیست. چه بسا به نفاق بیفتند و مجبور شوند برای موجه نشان دادن خود استدلال بتراشند و ترس را اعتقادی نشان دهند. این گروه را باید اطمینان بخشید. راه اطمینان بخشیدن نیز نشان دادن مسیر روشن و بااستحکام است. باید برای این گروه از مردم و نخبگان، آینده تضمین شدهای را ترسیم کرد. آیندهای که در آن بدون جنگ و خونریزی بتوان از گردنه صعب و سخت اقتصادی و معیشتی عبور کرد. مهمترین نقش را هم
دولت باید ایفا کند. دولت باید هرچه زودتر از بسته سیاستی خود برای پسا برجام رونمایی کند. در غیراینصورت اهل وحشت اجازه هیچ تصمیمی جز انفعال و کرنش نمیدهند. برای این جامعه باید دلسوزی کرد و آرامش بخشید؛ برای این گروه نه بحث و استدلال و عبرت جواب میدهد و نه طعنه و کنایه و حرف درشت و تلخ؛ و اما... امروز گرفتار ساکتین برجامیم. ساکتین برجام کسانی هستند که میتوانند برای اهل ترس آرامش ایجاد کنند و نمیکنند. ساکتین فتنه کسانی بودند که برای اهل مفتون باید استدلال و روشنگری میکردند. اما ساکتین برجام با مخاطب وحشت زده مواجهند نه مفتون. باید آرامش بسازند که نمیسازند. اقتصاددانان و نمایندگان مجلس و نخبگان سیاسی و مسئولین دولتی که این روزها میتوانند با برنامه علمی و روشن به جامعه آرامش ببخشند و نمیکنند در جرگه ساکتین برجامند.
دیدگاه تان را بنویسید