سرویس سیاسی فردا: حمیدرضا موسوی، از مسئولان ستادهای انتخاباتی احمدینژاد است که چندی پیش از احمدینژاد اعلام برائت کرد. او در گفتگویی به خاطرات خود از زمان ریاست جمهوری پرداخته است که گزیدههایی از آن در ادامه خواهد آمد:
اینجا ببینید: ارتباط نزدیک اسفندیار مشایی با پریوش سطوتی +عکس
معتقدید که آقای احمدینژاد صرفا یک مجری بود و صحنه را باقی چیده بودند؟ خودش هیچ نقش فعالی نداشت؟ به نظر نمیآید که احمدینژاد صرفا یک مجری ساده بوده باشد.
خودش هم مجری بود و هم ایدهپرداز. ولی حدسم این است که ایشان بیشتر، سِحر آقای مشایی بود.
آقای بقایی چه نقشی داشت؟
بقایی بیشتر با مشایی هماهنگ و همسو بود.
سند شما مبنی بر اینکه پشت صحنه گرداندن آن مناظرهها و سمتوسوی تقابل با خانواده هاشمی و ناطق آقای مشایی بود، چیست؟
من در جلساتشان بودم. قبل از سال ۸۸ ساختمانی در خیابان وصال، کوچه ماهان بود که مدیریتش با مهندس مشایی بود. عملیات این ساختمان محرمانه بود و کارش بولتنسازی علیه قوه قضائیه و برخی مقامات بود.
بیشتر بخوانید: انگار احمدینژاد روانگردان مصرف کرده است
چه سالی؟
۸۷ تا ۸۹. مدیران و وزرای دولتها به این ساختمان میآمدند و تا نیمههای شب جلسه داشتند. یکی از کارهایی که از آن ساختمان بیرون آمد، یک سیدی بود که علیه جاسبی منتشر کردند یا مجله دولت معیار، یا وقتی آقای احمدینژاد سفر استانی میرفت، ما یکسری سیدی از سفرهای استانی ایشان تهیه میکردیم؛ با این هدف که آقای مشایی و آقای احمدینژاد را به یک شکل دیگر جلوه دهیم.
چه شکلی؟
ما در یک تیم رسانهای با مردم مصاحبه میکردیم و بازخورد سفرهایش را میگرفتیم.
خب فینفسه این کار چه مشکلی داشته است؟
ما از آن استفاده میکردیم. سیدیها را در جامعه منتشر میکردیم.
محتوای «سیدی»ها سوگیرانه بود یا واقعیات را منعکس میکرد؟
نه، واقعیات را هرچه بود، منتشر میکردیم. مثلا در یکی از سیدیها خانمی علیه آقای احمدینژاد صحبت میکند. ما آن را هم انتشار میدادیم یا یک دفترچه منتشر کردیم با عنوان «فرزند ملت» که همه نکات مثبت آقای احمدینژاد و بحثهای سادهزیستی ایشان را در آن منعکس کرده بودیم.
به نوعی اینها فعالیتهای انتخاباتی به نفع آقای احمدینژاد بوده است؟
همه این فعالیتها نه تنها با هدف حمایت از احمدینژاد بلکه با هدف مطرحکردن مشایی صورت میگرفت. مثلا وقتی آقای احمدینژاد رفت سازمان ملل، یک کتاب با عنوان «انقلاب اسلامی ضرورتها و دستاوردهای اطلاعرسانی» منتشر شد که مجموعه سخنرانیهای مشایی بود. این کتاب به همراه یک کارت ویزیت در سازمان ملل توزیع شد. کتاب و کارت ویزیت به زبان انگلیسی بود. هدف این بود که به نفع آقای مشایی در جامعه ذهنیتسازی شود. به این شکل که گزینه بعدی ریاست جمهوری برای سال ۹۲ آقای مشایی است.
بیشتر بخوانید: ماجرای سفر مخفیانه مشایی به اروپا و آمریکا
بودجههای این هزینهها از کجا و چطور تأمین میشد؟
از خود نهاد ریاستجمهوری تأمین میشد.
به نظر شما چه شده كه اين روزها آقاي احمدينژاد بحثهاي آزاديخواهي را مطرح ميكند؟ اين چرخش از كجا آمده است؟ شعار عدالتخواهی یا آزادیخواهی آقای احمدینژاد به نظرم پوسیده است. الان آقای حبیبالله جزءخراسانی مگر همکار ایشان نیست؟ چرا اسمی از ایشان نمیبرد؟ مگر الان در زندان نیست؟ پس چرا فقط اسم مشایی و بقایی را میبرد؟ از محالات است که کسی باور کند احمدینژاد آزادیخواه شده است. آن زمان هر کسی با آقای مشایی مخالفت میکرد، باید با او برخورد میشد. از مهدی محمدی تا حاج آقا شریعتمداری. یک جلسه در انصار حزبالله بود. میهمان یک جلسه آنها حاجآقا شجونی بود که نسبت به مشایی حساسیت داشت. آقای مشایی یکطیفی اجیر کرد که بروند آنجا که تا اسم مشایی آمد، آنها شروع کنند به برهمزدن جلسه و بگویند داستان خانم باوند چیست؟ داستان گاوداری شما در خارج از تهران چیست؟ آقاي مشايي چقدر اطلاعات امنيتي از افراد مختلف دارد؟
شما که در جریان پیشینه آقای مشایی هستید. ایشان از نیروهای امنیتی کشور بودند. آقای بقایی هم همینطور. اما میدانم که دستشان بسیار پر بود. یا حداقل اینگونه وانمود میکردند که هیچ مشکلی ندارند. حتما از هر کسی یک مدرکی داشتند و بر همین مبنا هم مانور میدادند. میگفتند هرکسی که علیه مشایی حرف زد را بزنید. یکساختمانی در میدان ونک در خیابان ونک گرفته بودند. یک اتومبیل با همه تجهیزات در اختیارشان بود. این ساختمان تنها کارش این بود که علیه مسئولان کشور فعالیت کند.
منبع: شرق
دیدگاه تان را بنویسید