سرویس سیاسی فردا: اخیرا حسین باستانی کارمند بی بی سی فارسی و از همکاران سابق نشریات زنجیرهای در دوران اصلاحات؛ با استفاده گزینشی و غیر دقیق از چند نوشته و مصاحبه مسئولینی، چون آقای احمدی نژاد و آقای صالحی؛ سعی کرده به دروغ القا کند که بین رهبری و آقای احمدی نژاد، برای مذاکره با آمریکا رقابت بوده؟! و در نهایت هم رهبری در این رقابت پیروز میشوند!(بازه زمانی مورد اشاره، مربوط میشود به اواخر دولت دهم؛ یعنی زمانی که مذاکرات دوجانبه ایران و آمریکا در عمان شروع میشود؛ مذاکراتی که بارها مسئولین مختلف به صورت عمومی از آن صحبت کرده اند.) حسین باستانی در تحلیل خود اینگونه نتیجه گیری میکند که: «رهبر با دور زدن رئیس جمهور وقت، شخصا مسئولیت مذاکره با آمریکا را به عهده گرفته است...» و این جمله و نتیجه گیری شاه بیت تحلیل اوست.اما با یک مراجعه گذرا به مصاحبههای مکرر آقای صالحی (وزیر امورخارجه آقای احمدی نژاد)؛ به راحتی میتوان، به کذب و تخیلی بودن تحلیل کارمند بی بی سی پی برد؛ و دقیقا برعکس ادعای آقای باستانی مبنی بر دور زده شدن رئیس جمهور؛ یکی از شروط اصلی رهبری (شرط چهارم) برای مذاکرات با آمریکا در
عمان، این بود که مذاکرات حتما باید با هماهنگی آقای احمدی نژاد انجام شود. دراین خصوص، آقای صالحی در گفتگو با مجری برنامه دستخط، اینگونه توضیح میدهد:
مجری: شرط چهارم رهبری چه بود؟ صالحی: این که رئیسجمهور به عنوان کسی که رئیس شورای عالی امنیت ملی است [زیرا دو راه بود، آقای دکتر جلیلی دبیر شورای امنیت ملی بودند و ۵+۱ را پیش میبردند و آقا نیز اجازه داده بودند که وزارت خارجه مذاکرات با آمریکا را محرمانه پیش ببرند]کسی باید این دو را با هم هماهنگ میکرد که شرط چهارم این بود که رییسجمهور هماهنگکننده این دو راه باشند. همچنین آقای صالحی در مصاحبه با ماهنامه دیپلمات میگوید: «دور دوم مذاکرات را فقط با آقای احمدینژاد هماهنگ کردیم و بعد به مسقط رفتیم. این مذاکرات اوایل اسفند ۹۱ انجام شد و بیشتر از ۲ روز طول کشید.» وی میافزاید: "پس از پایان دور دوم مذاکرات برنز و خاجی پیش سلطان عمان رفتند و ایشان نامهای را خطاب به آقای احمدینژاد نوشت و در آن نامه به رسمیت شناختن حق غنیسازی آمده بود. اما در این میان، از همه جالبتر؛ بیانات مهم مقام معظم رهبری در سال آخر دولت دهم است که کاملا مناسب این نوشتار است!: «همینجا من این را بگویم که از جملهی تاکتیکهای تبلیغاتی اینها این است که گاهی شایع میکنند که از طرف رهبری، کسانی با آمریکائیها مذاکره کردند؛ این هم یک تاکتیک
تبلیغاتیِ دیگر و دروغ محض است. تا کنون از سوی رهبری، هیچ کس با آنها مذاکره نکرده است. در چند مورد، در طول سالهای متمادی، در دولتهای گوناگون، کسانی بر سر موضوعات مقطعی ــ که ما هم مخالفتی نداشتیم ــ با آنها مذاکره کردهاند؛ اما مربوط به دولتها بوده است. البته همانها هم موظف بودهاند که خطوط قرمز رهبری را رعایت کنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت کنند.» موردی دیگر در یادداشت آقای باستانی؛ برداشت و تاکید ایشان روی این موضوع هست که رهبری شتابزدگی حساب نشدهای هم برای ارتباط با آمریکا و دور زدن آقای احمدی نژاد داشته اند!حال آنکه از طرف رهبری هیچ عجلهای نبوده و جالبتر آنکه با دستور ایشان مذاکرات با تاخیر چندماهه نیز مواجه میشود. آقای صالحی در مصاحبه با هفته نامه مثلث، اینگونه شرح میدهد:
قصد داشتیم به جلسه سوم برویم که نقشه راه را جلو ببریم، چون حق غنیسازی را پذیرفته بودند و حالا دیگر قرار بود جزئیات را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. از دفتر حضرت آقا زنگ زدند و گفتند جلسه سوم را نروید تا نتیجه انتخابات ایران مشخص شود. ما هم صبر کردیم.(البته لازم به ذکر است یکی از دغدغههای همیشگی رهبری (چه در این دوره خاص و یا در سایر دوره ها) این بوده که آمریکا دنبال مذاکره برای مذاکره نباشد و نخواهد به بهانههای واهی، مذاکرات را کش بدهد. همچنین فارغ از این بحث، نکته جالب دیگر در مصاحبههای بالا، به رسمیت شناختن حق غنی سازی قبل از دولت آقای روحانی است) وارونه نماییهای آقای باستانی به همین جا نیز ختم نمیشود، اما جهت پرهیز از طولانی شدن مطلب به همین موارد روشن و بین اکتفا میشود.در پایان جا دارد اشاره شود که هرچند نوشته آقای باستانی بدون در نظرگرفتن شخصیت ایشان مورد بررسی قرار گرفت؛ اما در خاتمه کلام می توان گفت:: از حقوق بگیر رسانه ملکه انگلیس، بیش از این توقع نیست.
منبع: دانشجو
دیدگاه تان را بنویسید