جهان نیوز: کاوه مدنی نام آشنایی است کسی که به اسم نخبه و استاد دانشگاه امپریال کالج لندن توانست به دولت و دانشگاههای کشور نفوذ پیدا کند و به راحتی نیز ظاهرا گریخته است. خبر بسیار ساده و کوتاه بود. کاوه مدنی کشور را ترک کرد: «کاوه مدنی یکی از ۱۰ چهره جوان برتر مهندسی عمران دنیا به انتخاب انجمن مهندسان عمران آمریکا که به قصد خدمت به کشور بازگشته بود، بدلیل فشارهای سیاسی داخلی، ایران را ترک کرد.» در همین زمینه محمود صادقی، نماینده اصلاح طلب و تندرو مجلس نیز در توئیتی نوشت: «امروز از یک منبع موثق شنیدم کاوه مدنی معاون سازمان حفاظت محیط زیست، ایران را ترک کرده است. همسر او نیز که ممنوع الخروج شده بود با رفع ممنوع الخروجی کشور را ترک کرد. درس عبرتی برای نخبگان ایرانی مقیم خارج از کشور!» همچنین حسین دهباشی، فعال حوزه تاریخ و رسانه نیز که پیش از این عباس امیرانتظام را سعی داشته تا از اتهام جاسوسی علیه کشور مبرا سازد، در ماجرای کاوه مدنی هم وی را نخبه دانسته است: «این همه بگیر و ببند و تقلا برای اینکه مثلا چند دسته اسکناس ارز کمتر از کشور خارج شود. آن وقت هر متخصصی که ازاینجا رانده میشود در جمجمه اش چه میزان
ثروت را خارج میکند؟ هرگز ملتی اینگونه فیجع به کشتن خود برنخاست که ما به نخبه ستیزی نشسته ایم» اینهمه مرثیه سرایی و مظلوم نمایی برای کاوه مدنی در سطح افرادی که دسترسی چندانی به اطلاعات طبقه بندی شده ندارد و تنها بر اساس شنیدهها و برداشتهای شخصی اجتهاد میکنند جای بسی تاسف دارد. به نظر این آقایان جاسوسها حتما باید نشان جاسوسی بر روی پیشنانی داشته باشند و به مانند فیلمهای جیمزباندی رفتار کنند تا آقایان مطمئن شود ریگی در کفش شان است. کاوه مدنی معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست که چندی پیش خبر بازداشت او در خصوص برخی اتهامات منتشر شده بود. ارتباطات وی با کاووس سید امامی، جاسوس محیط زیستی یکی از دلایل بازداشت او در بهمن سال گذشته بود. «کاووس سید امامی» تحت پوشش جامعه شناس و فعال محیط زیست، به جاسوسی برای سرویسهای بیگانه مشغول بود و حساسترین اطلاعات راهبردی کشور را به دشمنان این مرز و بوم انتقال میداد. «جامعه شناس» بودن، عضویت او در هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع) و فعالیت زیست محیطی کاووس سیدامامی، پوششهایی بودند که وی برای مخفی نگاه داشتن هویت خود استفاده میکرد. وی که برای عدم آشکار سازی
هویت خود و تیم جاسوسی دست به خودکشی زد در حال تهیه نقشههای حساسی از داخل کشور برای سرویسهای جاسوسی بود. بعدها در اظهارنظر برخی از نمایندگان کمیسیون امنیت ملی مشخص شد که امامی سرپل جاسوسی بود که تیمهای تروریستی را برای انجام عملیاتهای خرابکارانه به شکل غیرمستقیم هدایت میکرده است. وی به دنبال اطلاعاتی درباره توان دفاعی و موشکی ایران بوده و فعالیت وی در حوزه محیط زیست در سرتاسر کشور در بیایان ها، کوهها و مناطق حساس برای شناسایی توان نظامی ایران صورت میگرفته است. نصب دوربینهای حساس و دقیق در مناطق کوهستانی و بیابانی و در نزدیک برخی از مناطق نظامی از جمله اقدامات وی بوده است. یکی از افراد مهم و متهمان در رابطه با پرونده جاسوسان محیط زیستی، کاوه مدنی بوده است. کسی که تا حد معاونت سازمان محیط زیست ارتقا یافته بود و به اسناد و مدارک مهمی دسترسی داشت. وی به راحتی میتوانسته هماهنگ کننده تیمهای مرتبط با کاووس سیدامامی باشد و قابلیت هماهنگی و مهیا کردن فعالیتهای به اصطلاح محیط زیستی را داشته است. پیش از این و در زمان انتصاب کاوه مدنی، یکی از فعالین رسانهای درباره این انتصاب شبهاتی را وارد کرده بود که
مرور آن جالب توجه است: ««بنابر مستندات متنوع موجود در منابع آشکار، معصومه ابتکار بخش مهمی از برنامههای خود در سازمان محیطزیست را با «گری لوئیس» مدیر برنامه عمران سازمان ملل در ایران (UNDP) هماهنگ میکرد. در این میان مشهورترین پروژههای زیست محیطی دوره ابتکار از جمله موضوع «نجات دریاچه ارومیه» و «پروژه یوز ایرانی» ابتدا در لندن با حضور لوئیس و اعضای لابی مشترک «ایرانی- انگلیسی» در کالج سلطنتی لندن رونمایی شدند. اعضای حلقه مذکور تحت مدیریت افرادی، چون «مراد طاهباز» و «دیوید لیلین» از اقوام «اسکندر فیروز» رییس اداره شکاربانی ایران در دوره پهلوی و از دوستان پدر معصومه ابتکار، سالهاست که برای حوزه محیطزیست ایران برنامهریزی میکنند.» او در این مطلب ادامه میدهد: «مهمترین کلان NGO همکار سازمان محیطزیست پارسیان حیات و «مراد طاهباز»، سرمایه دار مشهور دوتابعیتی است که سرمایهگذاریهای اقتصادی ویژهای در آمریکا و اسرائیل داشته است. همین موسسه بود که طرح تبدیل تصویر یوزپلنگ ایرانی به نماد محیطزیستی ایران را ارائه کرد و مورد تقدیر ویژه دفتر عمران سازمان ملل و معصومه ابتکار قرار گرفت و البته که آژانسهای شکار
ویژه خارجی-ایرانی در مراتع و مناطق تحت حفاظت سازمان نیز توسط همین افراد اداره میشود. حال، «کاوه مدنی» یکی از مرتبطان لابی مذکور از کالج سلطنتی لندن، با حکم کلانتری در سازمان محیطزیست پست معاونت امور اجتماعی، بینالملل و منابع انسانی را دریافت کرده است.
جالب اینجاست که مدنی «دوتابعیتی» ابتدا در دوره معصومه ابتکار نامزد مدیریت شد، اما بهعلت سابقه انگلیسی طولانی مدتش ظاهراً لابی ترجیح داد مدنی را به دیپلماسی عمومی بپردازد. در همین راستا بود که مدنی ابتدا در «صدای آمریکا» و «بیبیسی فارسی» چهره شد و سپس سر از «شبکه ۴ صدا و سیما»، «تدکس کیش» و در نهایت نیز «شبکه افق» و «برنامه ۱۸۰ درجه» درآورد.»
از سوی دیگر محمد ایمانی، نیز درباره وی نوشته است: «کاوه مدنی از متهمان اصلی پرونده مربوط به شبکه نفوذ و جاسوسی در پوشش محیط زیست است. در واقع به واسطه او که در جایگاه معاونت سازمان محیط زیست بود که این شبکه نفوذ و جاسوسی وابسته به موساد و سیا توانسته بود در برخی مراکز مهم و حساس مدیریتی نفوذ کنند و ارتباط بگیرند و با همین دستاویز ها، سراغ جاسوسی از برنامههای موشکی و نظامی کشور بروند یا نسخههای برنامه ریزی ضد محیط زیستی و ضد امنیتی بپیچند. کاوه مدنی که رشد و نمو خود را مدیون انگلیسیها و شبکه رسانهای آن است، به واسطه برخی
فشارهای دولتی از بازداشت رهایی یافت. او عضو ارشد همان شبکه صهیونیستی است که کاووس سید امامی جزو آن بود و پس از مواجهه با برخی اسناد و مدارک خیانت خویش، خودکشی را بر ماندن و لو دادن همه اعضا و عملکرد شبکه ترجیح داد.
وی پس از خروج از کشور، آخرین بار در یک مجلس عیاشی و در حالی که دچار بدمستی بود، دیده شد؛ و اکنون به دلایل کاملا روشن میگوید به کشور بر نمیگردد. او در اثر یک اهمال و فشار مشکوک، از کشور گریخت. باید کانال و مسیری را که موجب فرار کاوه مدنی شد، تحت نظر گرفت. این کانال به اندازه از آن شبکه مهم است. دری اصفهانی، کاووس سید امامی، سیامک و باقر نمازی، نزار زکا، جیسون رضائیان و ... تنها چند تن از این جاسوسان ماهر بودند که در تیم مذاکره کننده، وزارت ارتباطات، نفت، سازمان مدیریت و برنامه ریزی، محیط زیست و ... نفوذ کردند. بخشی از نفوذ جریانی-مدیریتی این شبکه پنهان لو رفته بود و باید سرپوش بر این رسوایی بزرگ گذاشته میشد.» حال پس از کش و قوسهای فراوان کاوه مدنی که مشکوک و متهم به جاسوسی و ارتباط با کاووس سیدامامی بوده به راحتی از کشور گریخته و در یک فرصت مقتضی به بهانهای دیگر به کشور ایران بازنگشت و از سوی دیگر پروژه مظلوم نمایی و ردگم کنی او نیز از سوی ناآگاهان و هوچی گران در قالبهای مختلف به راه افتاده است. سوال اصلی آن است اگر کاوه مدنی و حامیان وی به جاسوس نبودن او مطمئن بودند، چرا وی به کشور بازنگشت و چه
چیزی باعث شده تا به مدنی توصیه شود ماموریتش در ایران پایان یافته و مهره سوخته شده است؟
دیدگاه تان را بنویسید