روزنامه خراسان؛ امیرحسین یزدان پناه: اگر در مذاکرات خصوصی و پشت درهای بسته هم همان محتوایی که در رسانهها منتشر شد به وزیر خارجه فرانسه ارائه شده باشد، پیامی که «ژان ایو لودریان» با خود به اروپا خواهد برد، یکی از صریحترین هشدارها و حتی شاید یکی از صریحترین تهدیدهای ایران علیه سیاست دو پهلوی قاره سبز است. درحالی که «لودریان» پیش از سفر به ایران در ادبیاتی گستاخانه، ایران را به تحریم به دلیل برنامه دفاعی کشورمان تهدید کرده بود از مواضع او معلوم بود که حامل پیامهای جدی برای ایران است. اولین پیام او که دیروز نیز بارها تکرار کرد این بود که فرانسه به برجام متعهد است و نمیخواهد برجام به هم بخورد. اما دومین پیام او مهمتر است. جایی که فرانسه ماه هاست هم راستا با مواضع ترامپ، ایران را به دلیل برنامه دفاعی و منطقهای اش تحت فشار شدید قرار داده است. فرانسه که در دوره ماکرون به دنبال «اروپایی قدرتمند تر»، جلب نظر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اثرگذاری بر تحولات غرب آسیا و شمال آفریقاست، تلاش میکند تا با به چالش کشیدن نقش منطقهای ایران به عنوان یک کشور مستقل و قرار دادن پاریس در جایگاه یک میانجی سیاست «یکی
به نعل یکی به میخ» را به نحوی پیش ببرد که هم بتواند به توافق هستهای پایبند باشد، هم ترامپ را راضی کند، هم نقش فعال خود را در منطقه به رخ متحدان عربی اش بکشد و هم در کشورهای اروپایی از خود تصویر یک کشور فعال برای همگرایی بیشتر نمایش دهد. بر همین اساس «لودریان» در حقیقت آمده بود که بگوید فرانسه حاضر است برجام را حفظ کند به شرط آن که ایران در حوزه موشکی و منطقهای کوتاه بیاید و مذاکره کند. شرط و شروطی که ظریف آنها را «خطرناک» میداند: «بنابراین این ۲ گروه (اروپا و آمریکا) در شرایطی نیستند که برای کشوری که برجام را به طور کامل اجرا کرده شرط و شروط بگذارند. ورود آنها به این حوزه خطرناک است و طبیعی است که ایران واکنش مناسب نشان خواهد داد». این شرطها در حقیقت نشان میدهد که فرانسه میخواهد به عنوان کشوری که احساس میکند در منطقه جایگاهی دارد به وساطت و میانجی گری بپردازد. سیاستی که چندی قبل «دلفین اُ»، رئیس گروه پارلمانی دوستی فرانسه با ایران مطرح کرده بود: «باید بتوانیم با همه گفت و گو کنیم و حتی نقش میانجی بین قدرتهای منطقه را بازی کنیم. برخی از کشورهای منطقه دیگر تماسی با یکدیگر ندارند. این اتفاقا
نقطه قوت فرانسه است که با همه طرفها گفت و گو میکند.» دیروز روزنامه «فیگارو»ی دست راستی لقب جالبی هم به این سیاست داده بود: «بند بازی». این روزنامه در گزارش خود این طور تحلیل کرده بود که فرانسه «هم میخواهد روابط اروپا و تهران را حفظ کند و هم میخواهد متحدان منطقهای و آمریکایی اروپا را راضی نگه دارد». غافل از این که در حوزه دفاعی ایران که مستقیما با امنیت تک تک مردم کشور ارتباط دارد نه «لودریان» که هیچ کس دیگر هم نمیتواند «بندبازی» کند. اساسا منطقی و عقلانی نیست که هیچ کشوری درباره امنیت مردمش اجازه بندبازی و سیاستهای دوپهلو به دیگران بدهد. بله! در حوزه هستهای به دلایل متعدد منطقی و عقلانی از جمله این که ما هرگز به دنبال بمب اتمی نبودیم و از طرفی نیازی هم به ادامه غنی سازی ۲۰ درصد با آن تعداد سانتریفیوژ نداشتیم، مذاکره کردیم و در یک فرایند داده و ستانده ای، به جمع بندی و توافق رسیدیم، اما صنعت دفاعی کشور و امنیت مردم، مسئلهای نیست که بشود درباره آن حتی زمزمهای برای مذاکره مطرح کرد. لباس نظامی شمخانی در گفت و گو با وزیر خارجه یکی از کشورهای دارای حق وتوی شورای امنیت و جملات صریح ظریف خطاب به وی
به خوبی نشان میدهد که ایران تصمیم خود را گرفته است که با این سیاست معلق فرانسه و شاید در مقیاس بزرگ تر، اروپا مقابله کند. هرچند معتقدم که اگر این سیاست صریح و پیامهای پی در پی از همان ابتدای اجرای برجام در سیاست خارجی ایران وجود داشت، مانع از «تثبیت ادبیات آمریکا» در تحریم روانی ایران و ترسیدن شرکتها و بانکهای اروپایی میشد، اما واقعیت این است که دیپلماسی ایران در قبال سیاست بندبازانه فرانسویها به طور خاص و اتحادیه اروپا به طور عام تاکیدی دیگر بر این است که لحن ایران درقبال اروپا بسیار صریح شده است. مهمترین این لحنها در تهدیدهای اخیر عراقچی و ظریف نهفته است. چندی قبل عراقچی در لندن اروپاییها را تهدید کرده بود که اگر ایران نتواند از مزایای اقتصادی توافق هستهای استفاده کند؛ از این توافق خارج میشود، حتی اگر ترامپ آن را تمدید کند. دیروز نیز تهدید جدید ایران علیه اروپا از زبان ظریف ارائه شد. جایی که وزیرخارجه همیشه خندان ایران در دیدار «لودریان» به لبخندهای سرد و نگاههای بدون لبخند بسنده کرد و در گفت و گویی دیگر خود اروپا را به توقف گفت: وگوهای دوجانبه تهدید کرد، اگر مقامات این قاره بخواهند مسیر
اشتباه گذشته را در همراهی با آمریکا تکرار کنند. این مواضع (البته اگر متحدانه و یک صدا ادامه داشته باشد و زمزمههای مرموز برای سازش و عقب نشینی آن را تخریب نکند) باعث میشود دستگاه محاسباتی طرف مقابل (هم در اروپا و هم در آمریکا) برداشت واحد از سیاست صریح ایران داشته باشد. در این شرایط است که اگر اروپا بخواهد مقابل آمریکا سیاست مستقلی اتخاذ کند، برای این تصمیم دلایل منطقی خواهد داشت. شاید راز سکوت روزها و هفتههای اخیر موگرینی درباره ایران و آینده توافق هستهای همین باشد، شاید او هم منتظر است ببیند آیا ایران واقعا صریح و قاطع مقابل هر سیاست و خواسته جدید و شرط گذاری برای اجرای برجام میایستد یا نه؟
دیدگاه تان را بنویسید